دوستى و دشمنى براى خدا
من مواعظ النبی صلى الله علیه وآله وسلّم:
ودّ المؤمن المؤمن فیاللّه من أعظم شعب الإیمان ومن أحب فیاللّه وأبغض فیاللّه وأعطى فیاللّه ومنع فیاللّه فهو من الأصفیاء.
(تحف العقول صفحه 48)
دوستى و دشمنى و بخشش و نبخشیدن (در مواردى که عدم بخشش مطلوب است) اگر براى خدا باشد، انسان را جزء اصفیاء (برگزیدگان) که مقامى بالاتر از مؤمنین و اتقیاء دارند، قرارمىدهد.
چشم دوختن به مال و امکانات دیگران
ولمّا نزلت علیه «ولاتمدّن عینیک إلى ما متعنا به ازواجاً منهم… الى آخر الآیه»، قال صلى الله علیه وآله وسلّم:
مَنْ لَمْ یتعّز بعزاء اللّه انقطعت نفسه حسراتٍ على الدنیا ومن مدّ عینیه اَلى ما فی أیدی الناس من دنیاهم طال حزنه وسخِط ما قسّم اللّه له من رزقه وتنقصّ علیه عیشه.
(تحف العقول صفحه 51)
پیامبر صلى الله علیه وآله وسلّم بعد از نزول آیه شریفه فوق (به نعمتهاى مادى که به بندگان خود دادیم چشم مدوز و حسرت نعمتهائى که در دست مردم است مخور)، فرمودند:
مؤمن باید خود را به تسلاى الهى تسلى دهد و به آنچه که نزد پروردگار است از قبیل رحمت بىپایانش و پاداشهایى که در قیامت براى مؤمنین قرارداده، دل خوش دارد. وگرنه اگر به مال و مقام و امکانات دیگران چشم بدوزد یا همیشه در حسرت و اندوه و غصه بسر برده و به مقدّرات الهى راضى نمىشود و زندگى پرملالى خواهدداشت و یا باید وارد مبارزه تلخى شده و مزرهاى حلال و حرام الهى را بشکند و از هر طریقى ولو نامشروع، خود را به دیگران برساند.
پس براى این که در آتش حسرت زندگى دیگران نسوزید و یا در میدان مبارزهاى بىفرجام گرفتار نشوید، مایههاى تسلاى خدا را براى خود برجسته کنید.
خوف پیامبر بر امت
من مواعظ النبی صلى الله علیه وآله وسلّم:
إنّما أخاف على أمتی ثلاثاً، شحّاً مطاعاً وهوىً متبعاً وإماماً ضالاً
(تحف العقول صفحه 58)
«شحّ» حالتى مرکب از حرص و بخل است یعنى حرصزدن براى زخارف دنیا و تا وقتى که این حالت در انسان هست ولى به دنبال آن حرکت نکرده، مهم نیست، خطر آن وقتى است که «شحّ» مورد اطاعت، قرارگیرد و انسان براى تحصیل اعراض دنیوى، تلاش کند.
هواى متبع، همان شهوت نفسانى است که انسان از آنها فرمانبرداى کند، و بین آن و «شح مطاع» اعم و اخصّ من وجه است.
امام ضالّ، پیشواى گمراهى است که جامعه را در خلاف حق، حرکت داده و به سوى انحراف و تباهى مىکشاند، و این ضلالت ریشهاش همان شحّ و هواى نفس است، و لذا با مطالعه تاریخ به روشنى معلوم مىشود که انحراف خلفاء بنىامیه و بنىعباس از همان زمانى آغاز شد که آنان به دنبال ارضاء غرائز شهوانى و هواهاى نفسانى حرکت کردند و از این رو همه تلاش انبیاء و اولیاء این بوده که با این دو عنصر خطرناک (هوى و شحّ) مبازره کنند.