نویسنده: علی اکبر جهانی
درباره نص و تصریح بر امامت حضرت، روایات بسیاری از ناحیه رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) و ائمه معصومین (علیه السلام) وارد شده که ذکر همه آنها مقدور این مقوله نیست؛ بدین جهت برخی از روایات را برگزیده و ذکر می کنیم.
1. عن سلمان الفارسی (ره) قال: خطبنا رسول الله (صلی الله علیه و اله) فقال: معاشر الناس انی راحل عنکم عن قریب و منطلق الی المغیب، اوصیکم فی عترتی خیراً، ایاکم و البداع فان کل بدعه ضلاله و کل ضلاله و اهلها فی النار، معاشر الناس من افتقد الشمس فلیتمسک بالقمر و من افتقد القمر فلیتمسک بالفرقدین و من افتقد الفرقدین فلیمتسک بالنجوم الزاهره بعدی اقول قولی و استغفر الله لی و لکم.
قال فلما نزل عن منبره (صلی الله علیه واله) تبعته حتی دخل بیت عایشه فدخلت علیه و قلت: بابی انت و امی یا رسول الله سمعتک تقول: اذا افتقدتم الشمس فتمسکوا بالقمر و اذا افتقدتم القمر فتمسکوا بالفرقدین و اذا افتقدتم الفرقدین فتمسکوا بالنجوم الزاهره فما الشمس و ما القمر و مالفرقدان و ما النجوم الزاهره؟
فقال (صلی الله علیه و آله): اما الشمس فانا و اما القمر فعلی (علیه السلام) و اذا افتقدتمونی فتمسکوا بعلی بعدی، و اما الفرقدان فالحسن و الحسین (علیه السلام) فاذا افتقدتم القمر فتمسکوا بهما و اما النجوم الزاهره فهم الائمه التسعه من صلب الحسین و التاسع مهدیهم. ثم قال (صلی الله علیه و اله) انهم الاوصیاء و الخلفاء بعدی، ائمه الابرار، عدد اسباط یعقوب و حواری عیسی.
قلت: فسمهم یا رسول الله (صلی الله علیه و آله) قال: اولهم علی بن ابی طالب و بعده سبطای و بعدهما علی زین العابدین و بعده محمد بن علی باقر علم النبیین و الصادق جعفر بن محمد و ابنه الکاظم سمّی موسی بن عمران، و الذی یقتل بارض الغربه علی (علیه السلام) ثم ابنه محمد والصادقان علی و الحسن و الحجه القائم المنتظر فی غیبته فانهم عترتی من دمی و لحمی علمهم علمی و حکمهم حکمی، من آذانی فیهم فلا انا له الله شفاعتی (1)
سلمان فارسی (ره) نقل می کند که حضرت روزی برای ما خطبه خواند و فرمود: من خیلی زود از میان شما می روم. شما را به عترتم سفارش می کنم. و بر حذر می دارم از بدعتگذاری، بدرستی که هر بدعتی گمراهی است و گمراهان در آتش دوزخ هستند. ای گروه مردم، کسی که خورشید را از دست داد باید به ماه تمسک جوید؛ و کسی که ماه را از دست داد باید به دو ستاره قطبی تمسک جوید؛ و کسی که دو ستاره را از دست داد باید به ستارگان درخشان پس از من تمسک جوید. من سخنم را می گویم و برای خودم و شما استغفار می کنم.
آنگاه سلمان فارسی (ره) نقل می کند: هنگامی که حضرت از منبر خویش پایین آمد به خانه عایشه رفت. من هم دنبال او به خانه عایشه رفتم و گفتم: پدر و مادرم فدایت باد یا رسول الله، از شما شنیدم که می گفتی هنگامی که خورشید را از دست دادید باید به ماه تمسک جویید؛ و هنگامی که ماه را از دست دادید باید به دو ستاره قطبی تمسک جویید؛ و هنگامی که آن دو ستاره را از دست دادید باید به ستارگان درخشان تمسک جویید. پس خورشید و ماه و دو ستاره قطبی و ستارگان درخشان چه کسانی هستند؟
حضرت فرمودند: اما خورشید من هستم و ماه علی (علیه السلام) است؛ هنگامی که مرا از دست دادی به علی تمسک جویید. اما دو ستارگان قطبی حسن و حسین (علیه السلام) هستند؛ پس هنگامی که ماه را از دست دادید به آن دو تمسک کنید. و اما ستارگان درخشان نه امام از نسل امام حسین هستند و نهمین از آنها مهدی آل محمد (صلی الله علیه و آله) است. سپس حضرت فرمودند: آنها اوصیا و خلفای پس از من هستند. امامان بزرگواری هستند به شمار فرزندان یعقوب و حواری عیسی (علیه السلام). سپس سلمان(ره) به حضرت گفت: یا رسول الله، نام آنها را برایم بخوان. حضرت فرمودند: نخستین ایشان علی (علیه السلام) است و پس از او دو سبط من حسن و حسین (علیه السلام) هستند. و پس از آن دو، امام زین العابدین، و پس از او امام محمد بن علی، و پس از او صادق جعفر بن محمد، و سپس امام موسی کاظم (علیه السلام)، و سپس کسی که در سرزمین غریب کشته می شود یعنی علی بن موسی الرضا (علیه السلام)، و سپس فرزندش محمد، و پس از او امام علی و امام حسن (علیها السلام)، و سپس حضرت حجت (علیه السلام). پس آنها عترت من هستند و از خون و گوشت من هستند. علم آنها علم من است و حکم آنها حکم من است؛ کسی که مرا اذیت کند به سبب اذیت کردن آنها، شفاعتم را خداوند هرگز به آنها نخواهد رساند.
2. و عن رسول الله (صلی الله علیه و اله) انا واردکم علی الحوض و انت یا علی الساقی و الحسن الذائد و الحسین الامر و علی بن الحسین الفارض و محمد بن علی الناشر و جعفر بن محمد السائق و موسی بن جعفر (علیه السلام) محصی المحبین و المبغضین و قامع المنافقین و علی بن موسی مزین المؤمنین و محمد بن علی منزل الجنه فی درجاتهم و علی بن محمد خطیب شیعته و مزوجهم الحوارالعین و الحسن بن علی سراج اهل الجنه یتضیئون به و القائم شفیعهم یوم القیامه حیث لا یاذن الله الا لمن یشاء و یرضی (2)
حضرت پیامبر (صلی الله علیه و اله) فرمودند: من در روز رستاخیر بر حوض کوثر وارد می شوم در حالی که شما ای علی (علیه السلام) ساقی کوثر هستی، و حسن (علیه السلام) حامی آن و حسین (علیه اسلام) آمر آن و علی بن الحسین دانا به فرایض و محمد بن علی (علیه السلام) ناشر و جعفر بن محمد پیش برنده و هادی و موسی بن جعفر (علیه السلام) احصاکننده مبغضان و محبان و از بین برنده منافقان و علی بن موسی (علیه السلام) زینت دهنده مؤمنان و محمد بن علی (علیه السلام) نازل کننده درجه اهل بهشت و علی بن محمد (علیه السلام) خطیب شیعیان و تزویج کننده آنها به حورالعین و حسن بن علی (علیه السلام) چراغ بهشت هستند که از او طلب نور می کنند و قائم آل محمد شفیع آن ها در روز قیامت است به گونه ای که خداوند اذن شفاعت نمی دهد مگر برای کسی که خود بخواهد و از او راضی باشد.
3. عن جابر بن عبدالله انصاری یقول لما انزل الله عز و جل علی نبیه محمد (صلی الله علیه و آله) یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم، قلت یا رسول الله عرفنا الله و رسوله فمن اولوالامر الذین قرن الله طاعتهم بطاعته؟ فقال ( صلی الله علیه و آله) «هم خلفایی یا جابر و ائمه المسلمین بعدی، اولهم علی بن ابی طالب ثم الحسن و الحسین ثم علی بن الحسین ثم محمد بن علی (علیه السلام) المعروف فی التوراه بالباقر و ستدرکه یا جابر فاذا لقیته فاقرئه منی السلام، ثم الصادق جعفر بن محمد، ثم موسی بن جعفر (علیه السلام) ثم علی بن موسی، ثم محمد بن علی، ثم علی بن محمد ثم حسن بن علی ثم سمّیی و کنیّی حجه الله فی ارضه و بقیته فی عباده ابن الحسن بن علی، ذاک الذی یغیب عن شیعته و اولیائه غیبه لا یثبت فیها علی القول بامامته الا من امتحن الله قلبه بالایمان. (3)
جابربن عبدالله انصاری(ره) میگوید: هنگامی که خداوند آیه «اطیعوا الله…» را بر پیامبر نازل کرد، گفتم: ای پیامبر خدا، ما خدا و پیامبر خدا را شناختیم؛ پس اولی الامری که خداوند اطاعت آنها را مقارن با اطاعت خویش ذکر کرده، چه کسانی هستند؟ حضرت فرمودند: آنها خلفای من هستند ای جابر، و آنها ائمه پس از من هستند. نخستین آنها علی بن ابیطالب است. سپس حسن و حسین و علی ابن الحسین و محمد بن علی که در تورات به باقر معروف است. و تو ای جابر او را درک می کنی و هنگامی که او را درک کردی سلامم را به او برسان. و سپس جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی هستند و آنگاه هم نام و هم کنیه ام که حجت خدا در زمین و بقیه الله است که فرزند حسین بن علی است؛ آن کسی که از شیعیان نهان است، نهانی بودنی که (به علت طولانی بودن زمان نهان بودن او) در قول به امامتش ثابت نمی مانند مگر کسانی که خداوند دل ایشان را با ایمان و یقین آزموده است.
4. عن الامام الحسین (علیه السلام) فی حدیث طویل … اخبرک یا اخاالعرب ان الامام و الخلیفه بعد رسول الله (صلی الله علیه و اله) ابی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) و الحسن و انا و تسعه من ولدی منهم علیّ ابنی و بعده محمد ابنه و بعده جعفر ابنه و بعد موسی ابنه و بعد علی ابنه و بعده محمد ابنه و بعده علی ابنه و بعد الحسن ابنه و بعده الخلف المهدی هو التاسع من ولدی یقوم بالدین فی آخرالزمان(4)
شخص عربی از حضرت حسین (علیه السلام) چند پرسش کرد و آنگاه از حضرت شمار ائمه (علیهم السلام) را پرسید. حضرت فرمودند: ای برادر عرب، به تو خبر می دهم بدرستی که امام و خلیفه پس از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) پدرم امیرالمومنین (علیه السلام) و حسن و من و نه تن از فززندانم من هستند. از جمله آنهاست علی، پسرم، و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و علی و مهدی (علیه السلام) که او نهمین فرزند من است و در آخرالزمان قیام می کند.
5. عن ابی حمزه الثمالی عن ابی خالد الکابلی قال دخلت علی مولای علی بن الحسین (علیه السلام) و فی یده صحیفه کان ینظر الیها و یبکی بکاءً شدیداً فقلت: ما هذه الصحیفه؟ قال هذه نسخه اللوح الذی اهداه الله تعالی الی رسول الله (صلی الله علیه و آله)، فیه اسم الله تعالی و رسوله و امیرالمؤمنین علی و عمی الحسن بن علی و ابی و اسمی و اسم ابنی محمد الباقر و ابنه جعفرالصادق و ابنه موسی الکاظم و ابنه علی الرضا و ابنه محمد التقی و ابنه علی النقی و ابنه الحسن العسکری و ابنه الحجه القائم بامرالله من اعد الله، الذی یغیب غیبه طویله ثم یظهر فیملأ الارض قسطا و عدلا کما ملئت جوراً و ظلماً (5)
از روایت چنین برمی آید که در لوح اهدایی به پیامبر خدا نام ائمه معصومین (علیه السلام) ذکر شده است و یازدهمین آنان امام حسن عسکری (علیه السلام) است.
6. عن الامام موسی بن جعفر (علیه السلام) یقول فی سجده الشکر: اللهم انی اشهدک و اشهد ملائکتک و رسلک و جمیع خلقک انک انت الله ربی و الاسلام دینی و محمد نبیی و علیاً و الحسن و الحسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و الحجه بن الحسن بن علی، ائمتی، بهم اتولی و من اعدائهم اتبراً(6)
امام موسی بن جعفر (علیه السلام) در سجده شکرش پس از شهادت گرفتن از خدا و فرشتگان و پیامبران و همه انسانها بیان می کند که خدا پروردگار من و اسلام دین من و محمد (صلی الله علیه و اله) نبی من است. آنگاه به ذکر نام ائمه می پردازد که نام امام عسکری نیز در آن ذکر شده است.
7. عن الرضا (علیه السلام): یا دعبل، الامام بعدی محمد ابنی و بعد محمد ابنه علی و بعد علی ابنه الحسن و بعد الحسن ابنه الحجه القائم منتظر فی غیبته، المطاع فی ظهوره، لولم یبق من الدنیا لا یوم واحد لطول الله عزوجل ذلک الیوم حتی یخرج ذلک الیوم فیملأ الارض عدلا کما ملئت جوراً (7)
امام رضا (علیه السلام) به دعبل فرمودند: ای دعبل، امام پس از من پسرم محمد است. و پس از محمد پسرش علی و پس از علی پسرش حسن است. و پس از حسن پسرش حجه بن الحسن است. و اگر از جهان چیزی نماند مگر یک روز، خداوند آن روز را طولانی گرداند تا امام در آن روز خروج کند و زمین را پر از عدل کند، همان گونه که پر از ظلم شده است.
8. عن الجواد (علیه السلام): ان الامام البعدی ابنی علی، امره امری و قوله قولی و طاعته طاعتی و الامام بعده ابنه الحسن امره امر ابیه و قوله قول ابیه و طاعته طاعه ابیه (8)
امام جواد (علیه السلام) فرمودند: امام پس از من پسرم، علی است. امر او امر من است و گفتارش گفتار من، و اطاعت از او، اطاعت از من است. و امام پس از او پسرش حسن است. امر او امر پدرش و گفتارش گفتار پدرش و اطاعت از او اطاعت از پدرش است.
9. عن علی بن مهزیار قال: قلت لابی الحسن (علیه السلام): انی کنت سالت اباک عن الامام بعده فنص علیک، ففیمن الامامه بعدک؟ فقال (علیه السلام) فی اکبر ولدی. و نص علی ابی محمد (علیه السلام) فقال: ان الامامه لا تکون فی اخوین بعد الحسن و الحسین(علیه السلام) (9)
علی بن مهزیار می گوید به امام علی (علیه السلام) گفتم: ای ابی الحسن، من از پدرت درباره امام پس از او پرسیدم که او به امامت شما تصریح کرد. حال بگویید که امامت پس از شما در چه شخصی مستقر است؟ ایشان فرموده اند امامت در فرزند بزرگم مستقر است، و تصریح بر ابی محمد حسن (علیه السلام) کرد و گفت براستی که امامت در دو برادر، محقق نمی شود پس از امامت حسن و حسین علیه السلام.
10. عن محمد بن مروان الانبازی قال: کنت حاضراً عند مضی ابی جعفر (علیه السلام) محمد بن علی (علیه السلام) فجاء ابو الحسن (علیه السلام) فوضع له کرسی فجلس علیه و حوله اهل بیته، و ابومحمد (علیه السلام) قائم فی ناحیته فلما فرغ من امر ابی جعفر التفت الی ابی محمد (علیه السلام) فقال: یا بنی احدث لله تبارک و تعالی شکراً فقد احدث فیک امراً (10)
محمد بن مروان انبازی نقل می کند: پس از فوت ابی جعفر محمد بن علی (علیه السلام) من حاضر بودم. سپس از امام دهم (علیه السلام) وارد شد و برای حضرت کرسی گذاشتند. حضرت بر آن نشستند و اصحاب دورش حلقه زدند. ابومحمد حسن (علیه السلام) در کنار پدرش ایستاده بود. پس هنگامی که امام از امور سیدمحمد ابی جعفر فارغ شدند، به ابی محمد حسن گفتند: ای فرزندم، خدا را شکرگذار، چرا که امر امامت را در وجود شما نهاده است.
از اخبار دهگانه ای که از میان دهها خبر نقل کردیم، نص و تصریح به امامت امام عسکری (علیه السلام) پس از امام علی النقی (علیه السلام) آشکار می شود. و از پژوهش و تتبعی که در بحث بداء ذکر شد(11)، به دست می آید که امامت از آغاز مستقر در امام عسکری بوده است. لیکن مردم فکر می کردند که ابوجعفر سیدمحمد دارای شرایط امامت است و او را امام پس از علی می دانستند که پس از ارتحال سید محمد، با دیدگاهی که خودشان از امامت سیدمحمد داشتند، شبهه بداء برای آنها مطرح شد که ما در جای خودش در حد توان در مورد آن بحث کردیم و روشن شد که هیچ بدائی در امر امامت حاصل نشده است و امامت همان گونه است که در لوح محفوظ ثبت شده است، و یازدهمین آنها حضرت عسکری (علیه السلام) است.
پی نوشت ها :
(1) کفایه الاثر، ص 293. اثبات الهداه، ج1، ص 576.
(2) مناقب ابن شهرآشوب، ج1، ص 292، بحارالانوار، ج36، ص 270.
(3) کمال الدین، ص 253، البرهان، ج.ص 381.
(4) اثبات الهداه، ج1، ص 651. بحارالانوار، ج36، ص 384.
(5) اثبات الهداه، ج1، ص 651.
(6) من لا یحضره الفقیه، ج1، ص 329.
(7) الوسایل، ج4، ص 1078.
(8) بحارالانوار، ج 49،ص237. کمال الدین، ج 2، ص 373.
(9) اثبات الهداه، ج3، ص 396.
(10) بحارالنوار، ج 5، ص 243. اثبات الهداه، ج3، ص 392.
(11) مقاله¬ ای با عنوان «بحثی در بداء امام حسن عسکری(ع)» در همین سایت.
منبع: جهانی، علی اکبر، (1384)، زتدگی امام حسن عسکری(ع)، تهران، مؤسسه انتشارات امیر کبیر، شرکت چاپ و نشر بین الملل