مرحوم آقای قاضی طبق سنت نیکو و شرعی وصیت نامه نگاری، ظاهراً چندین مرتبه در عمر شریف خود اقدام به نوشتن وصیت نامه نموده است. ایشان بر اساس عرف رایج در وصیت نامه نویسی، در هر مرتبه که به تجدید متن و بازنویسی محتوای آن اقدام نمودهاند، علی الاصول وصیت نامههای قبلی را معدوم کردهاند؛ به اصطلاح آخرین وصیت نامه، ناسخ همه وصایای قبلی بوده است.
آخرین وصیتنامهای که از مرحوم آقای قاضی در دست است، به تاریخ «چهارشنبه دوازدهم صفر سنه1365قمری» یعنی حدود 390 روز قبل از رحلت ایشان ـ البته بر اساس تقویم شمسی ـ نوشته شده است. این وصیت نامه احتمالاً ـ و البته قریب به یقین ـ در بر گیرنده آخرین وصایای ایشان است و ظاهراً وصیت نامه دیگری بعد از این وصیت اخیر تا پایان عمر شریفشان نوشته نشده است. آنچه این تردید را به قطعیت میرساند، ذکر متن وصیت نامه اخیر در کتاب ارزمند «آیت الحق» میباشد که توسط فرزند مرحوم قاضی، گردآوری و تدوین شده است.
اگرچه مرحوم قاضی در حیات شریف خود، نکتهها و آموزههای اخلاقی و معرفتی خویش را در خلوت ارادتمندان و در حلقه شاگردان بیان میکرده است، لکن ناگفته پیداست که وصیت نامه آن مرحوم به عنوان «یک سند تاریخی» که متضمن نکات دقیق و برجستهای از آموزههای بنیادین ایشان است، در حافظه مریدان، اثرگذار و شایان تحلیل و بررسی است.
براساس شواهد و قرائن تاریخی، این وصیت نامه پس از رحلت مرحوم آقای قاضی، در بین مریدان، ارادتمندان و حتی دوستان آن فقید، از ارج و قرب ویژه ای برخوردار بوده است و شاگردان معظم له نوعی جنبه تقدس به آخرین رساله استاد بخشیده اند.
در دیداری که اعضای کمیته علمی همایش سیدعلی آقا قاضی با حضرت آیت الله مسلم ملکوتی-از مراجع عظام تقلید در قم- داشتند، ایشان با اشاره به دیداری که با مرحوم شیخ عباس قوچانی؛ وصی مرحوم قاضی در شهر مقدس نجف اشرف داشته اند، خاطرنشان می کنند: “آقای حاج شیخ عباس قوچانی پس از درگذشت مرحوم قاضی، وصیت نامه ایشان را در شهر قم به مرحوم حضرت آیت الله سیدجمال الدین گلپایگانی نشان میدهند و معظم له به محض رویت آخرین دستخط ایشان، در حالی که در بستر بیماری خوابیده بودند، از جای خود بلند میشوند و در حالی که اشک از دیده جاری می کنند، وصیت نامه را بوسیده و برچشم خود می نهند”(پایان سخن آیت الله ملکوتی).
برای درک حالات درونی و دریافت نیروی عظیم نهفته در وجود مرحوم قاضی، مطالعه و بررسی مفاهیم موجود در این وصیت نامه از اهمیت بسیاری برخوردار است؛ چرا که تجسّم حالات ویژه ایشان با تمسک صِرف به خاطرات شاگردان، نمی تواند نماینده واقعی عظمت روحی و منحصر به فرد او باشد؛ بلکه آیینه حقیقی و تمام نمای قاضی، بررسی آثار بر جای مانده از اوست به ویژه که این اثر، آخرین وصیت نامه او باشد.
ان الاثارنا تدل علینا انظروا بعدنا الی الاثار
در خصوص تلقی مرحوم سیدعلی آقا قاضی از مرگ باید گفت وی به عنوان یک عاشق صادق و بلاکش، اصلاً از مرگ نمیترسد.
مرگ اگر مرد است گو پیش من آی تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ
او همچون مرغ محبوس در قفسی است که آرزویی جز شکستن قفس و پرواز در بیکران لاهوت ندارد. مردمان عمومی که همچون مرغان جاهلاند، در عالم توهمات، گربههای درنده را بیرون قفس منتظر
میبینند و به همین دلیل، قفس را پناهگاهی امن میشمارند، ولی مرغان دانا در بیرون قفس، باغها و بستان ها و پروازها را میبینند و آرزویی جز شکستن قفس ندارند.
وصیت نامه مرحوم قاضی از سه بخش کلی تشکیل شده است:
الف) مسایل دنیا
ایشان با بیان این نکته که «حق تبارک و تعالی در خلقت و ذکر، دنیا را مقدم بر آخرت دانسته»، ابتدا به تعیین وصی خویش در امور دنیاا قدام مینماید و دختر بزرگشان را که از وی با عنوان «علویه ام ابیها» یاد میکند، به عنوان وصی تعیین مینماید. در همین قسمت از وصیت نامه، درباره قرض پنجاه تومانی خود صحبت میکند که ظاهراً از پیر راه طریقت، سید قریش قزوینی به ایشان رسیده و بایستی در راه اقامه عزای حسینی هزینه گردد.
ب) مسایل آخرت
این بخش از وصیت نامه تاکید بر چهار نکته مهم و اساسی است:
1- توحید و اقامه نماز
2- تسبیح حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها)
3- احیا و تعظیم مراسم سوگواری امام حسین (علیه السلام)
4- حیات جسمانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرج)
ج) تعیین جانشین روحانی
برجسته ترین نکته و مضمون محوری و اساسی درپایان وصیت نامه مرحوم قاضی، تعیین حاج شیخ عباس مجتهد قوچانی به عنوان «وصی طریق» و به اصطلاح جانشین روحانی است.
محمد طاهری خسروشاهی
مسئول نشر آثار کنگره ملی سیدعلی آقا قاضی