نویسندگان:دکترعباس احمدوند*
سعید طاوسی مسرور**
فصلنامه تاریخ اسلام
سال نهم ،پاییز و زمستان 1387 ،شماره مسلسل 35-36
دائره المعارف اسلام اصلی ترین منبع اسلام شناسی در مغرب زمین شناخته می شود؛اما مقالات این مجموعه و تصویر ارائه شده از اسلام درآن نیازمند نقد و بررسی است . در این مقاله ضمن آشنایی با ژوزف الیاش و آثار او ، به بررسی و نقد مدخل [امام] حسن عسکری [علیه السلام] ، تنها مقاله وی در دائره المعارف اسلام می پردازیم.
مقدمه
ویرایش دوم دائره المعارف اسلام ،درغرب اصلی ترین منبع اسلام شناسی شناخته می شود . مقالات این مجموعه کاستی هایی دارد و بعضاً غرض ورزی هایی نیز در آن دیده می شود . در این مجموعه چند جلدی به هر یک ازامامان دوازده گانه شیعه (علیهم السلام) مقاله ای اختصاص داده شده است . در این مقاله به بررسی ونقد مدخل امام حسن عسکری(علیه السلام) در دائره المعارف اسلام (EI2) و معرفی مؤلف آن ، ژوزف الیاش ، پرداخته ایم.
زندگی ژوزف الیاش
ژوزف الیاش (1) در 25 اکتبر سال 1932 در اورشلیم (بیت المقدس) در خانواده ای یهودی به دنیا آمد . الیاش تحصیلات دانشگاهی را در دانشگاه عبری اورشلیم (بیت المقدس) (2) آغاز کرد . در سال 1958 مدرک کارشناسی و در سال 1962 مدرک کارشناسی ارشد خود را از این دانشگاه گرفت . وی سپس برای ادامه تحصیل در مقطع دکتری به انگلستان رفت و در سال 1966 مدرک دکتری خود را در رشته مطالعات اسلامی از دانشگاه لندن (3) اخذ کرد. او در سال 1967 به آمریکا رفت و با کمک مالی بنیاد فورد(4) در مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه کالیفرنیا در لس آنجلس (5) ، تحصیلات خود را تا مقطع فوق دکتری ادامه داد . او از سال 1967 تا 1971 در UCLA تدریس کرد و همزمان استادیار مطالعات یهودی در کالج اوبرلین (6) شد . از سال 1972 طرح مطالعات یهود و خاورمیانه در کالج اوبرلین ، آغاز شد که الیاش سرپرستی آن را تا پایان عمر بر عهده داشت . او در ضمن این طرح ،دروسی نظیر زبان های عربی و عبری ، مطالعات اسلام و تاریخ یهود را تدریس می کرد. الیاش در سال 1974 به رتبه دانشیاری ارتقا یافت.
او در سال 1972 کمک هزینه مسافرت علمی و کمک هزینه دیگری برای ترجمه و چاپ نسخه خطی فارسی وقایع نامه بابای لطف (7) متعلق به قرن شانزدهم میلادی را از اوبرلین دریافت کرد.
الیاش به بسیاری از کنفرانس ها دعوت شده است ؛ازجمله کنفرانس بین المللی خاورشناسان در سوربن پاریس (1973) ، کنفرانس بین المللی ،مطالعات یهود در اورشلیم (1976) و کنفرانس دانشگاه الازهر در قاهره در مورد اسلام و دنیای مدرن.
الیاش از سال 1978 تا زمان وفاتش در 1981 با کمک هزینه اوقاف ملی علوم انسانی (8) و کمک هزینه مؤسسه اسمیتسن(9) به پژوهش های خویش ادامه داد. با این کمک ها الیاش به ترجمه و چاپ برخی مجموعه های حدیثی شیعه پرداخت.
در سال 1980 الیاش مورد توجه رسانه ها قرار گرفت و توانست برخی از دستاوردهای پژوهشی اش را مطرح سازد ، به ویژه آن گاه که ادعا کرد آیه الله [امام] روح الله خمینی [ره[ با گروگان گیری 52 شهروند آمریکایی عملاً فقه و قوانین شیعی را نقض کرده است.
از آثار ژوزف الیاش در مورد شیعه می توان به ترجمه بخش هایی از الکافی و کتاب شیعه امامیه با نگاه به سنت روایی آنان اشاره کرد که کتاب اخیر (10) مهم ترین تألیف دست نویسی و چاب نشده الیاش محسوب می شود .
وی مقالاتی نیز در نشریات غربی به چاپ رسانده که عبارت است از :
1.«نظریه فقهای شیعه اثنی عشری در مورد مرجعیت سیاسی و فقهی» :
The Ithna ashari – shi’i juristic theory of political and Legal authority, studia Islamica, 29 (1969) pp. 17 – 30.
2. «سوء تفاهماتی درباره جایگاه فقهی علمای ایرانی »:
Misconceptions regarding the juridical status of the Iranian ‘ulama’. International Journal of Middle East studies, 10 i (1979) pp. 9 -25.
3. «درباره پیدایش و تکامل شهادت ثالثه در تشیع»:
On the genesis and development of the Twelver – shi’i three – tenet shahadah, Der Islam, 47 (1971) pp. 265 – 272.
4.«قرآن شیعی ؛ بازنگری آرای گلدزیهر»:
The si’ite Quran, A reconsideration
of Goldzihers interpretion،
Arabica, 16 (1969) pp. 15 – 24
5. «بررسی کتاب اسلام شیعی» :
Book Review, Shi’ite Islam, International Journal of Middle Eastern studies, 8 (1977), pp. 280 – 285 (reprint).
او همکاری اندکی با دائره المعارف اسلام داشت و مقاله «[امام] حسن عسکری [علیه السلام]» تنها مدخلی است که برای این مجموعه نوشت.(11)
بررسی و نقد مدخل امام عسکری (علیه السلام) در EL2
1. نام ،القاب و مشخصات ظاهری امام یازدهم (علیه السلام)
ابومحمد حسن بن علی یازدهمین امام شیعیان اثنی عشری است . او به القابی چون الصامت ، الزکی ، الخالص ، النقی ، الرفیق و الهادی شناخته می شود و پیروانش در زمان حیات وی ، او را ابن الرضا می خواندند.(12)
عسکری لقبی است برگرفته از عسکر سامرا که به او و پدرش امام دهم [علیه السلام] اطلاق می شد.(13)
امام حسن عسکری(علیه السلام) القاب دیگری نیز دارد که الیاش به آنها اشاره نکرده است . مانند السراج (14) و الفاضل (15) خَصیبی در الهدایه الکبری ،الشفیع ،الموفی ، التقی ، السخی و المستودع را نیز از القاب امام (علیه السلام) دانسته است.(16)
الیاش به ویژگی های ظاهری آن حضرت اشاره نکرده است؛ اما بنا به نقل کلینی در کافی ،احمد بن عبیدالله بن خاقان آن حضرت را این گونه وصف کرده است :« جوانی گندمگون، با قامتی نیکو، صورتی زیبا و اندامی موزون ، با جلالت و هیبت »(18)
2. تاریخ و محل ولادت امام (علیه السلام)
او درمدینه به دنیا آمد . بیشترمنابع شیعه اثنی عشری تاریخ تولد وی را ربیع الاول سال 230 مطابق با نوامبر 844 دانسته اند؛ اما شیخ کلینی ماه رمضان سال 232 مطابق با آوریل 847 را ذکرکرده است (اصول [الکافی] ، ص 324) .
ادعای مؤلف در مورد اینکه بیشتر منابع شیعه اثنی عشری تولد آن حضرت را در سال 230ق دانسته اند صحیح به نظر نمی رسد ،زیرا علاوه بر شیخ کلینی ،شیخ مفید ، (19) امین الاسلام طبرسی ، (20) و محدث قمی (21) نیز تولد امام (علیه السلام) را سال 232 ق دانسته اند. علامه مجلسی نیز در بحارالانوار از مصباح شیخ طوسی ،اقبال الاعمال سید بن طاوس ، مناقب ابن شهر آشوب و مصباح کفعمی ، تولد امام (علیه السلام) را به سال 232 ق. نقل کرده است . احتمالاً ادعای الیاش مبنی بر تولد امام (علیه السلام) در ربیع الاول 230ق. از بحارالانوار اخذ شده است ؛اما باید توجه داشت که علامه مجلسی این قول را از ارشاد مفید نقل کرده است، در حالی که در ارشاد چنین تاریخی به چشم نمی خورد و شیخ مفید ربیع الثانی سال 232ق. را تاریخ ولادت امام (علیه السلام) ذکر کرده است؛چنانکه در مسارالشیعه نیز همین تاریخ را آورده است.(22)
مسعودی سن امام حسن عسکری را در هنگام وفات در 260ق .29 سال ذکر کرده است ؛بنابراین از نظر مسعودی امام در سال 231ق. متولد شده است.(23) ابی عبدالله حسین بن حمدان خصیبی تولد امام عسکری (علیه السلام) را در سال 233ق. نوشته است .(24) در آثار اهل تسنن، تولد امام در سال های 231(25) و 232ق. (26) ذکر شده است.
همچنین الیاش تولد امام عسکری (علیه السلام) را در ماه ربیع الاول ذکر کرده است؛در حالی که در اکثر مورخان ، محدثان و تذکره نویسان شیعه وسنی ولادت آن حضرت را در ماه ربیع الثانی دانسته اند؛(27) اما بر سر روز میلاد آن حضرت اختلاف وجود دارد و دهم ،(28) هشتم (29) یا چهارم (30) ربیع الثانی را ذکر کرده اند. شیخ حر عاملی نیز به همین اختلاف اشاره کرده ودر ارجوزه خود درباره تاریخ میلاد آن حضرت چنین سروده است:
مولده شهر ربیع الآخر
و ذاک فی یوم شریف العاشر
فی یوم الاثنین و قیل الرابع
و قیل فی الثامن و هو شایع(31)
ممکن است الیاش تولد امام (علیه السلام) در ماه ربیع الاول را از کتاب وفیات الاعیان ابن خلکان اخذ کرده باشد ؛البته ابن خلکان علاوه بر ماه ربیع الاول ،به ماه ربیع الثانی نیز اشاره کرد و هر دو قول را با عبارت «وقیل» آورده است که نشان می دهد خود او نیزعلم به صحت یکی از این دو قول نداشته است.(32)
الیاش ادعا می کند که شیخ کلینی میلاد امام را در ماه رمضان دانسته است ؛هر چند این مطلب می تواند صحیح باشد ، اما در نسخه ای از کتاب الکافی ماه ربیع الثانی به جای ماه رمضان ذکر شده است.(33)
3. مادر امام (علیه السلام)
«مادر او ام ولدی به نام حُدَیث بود و برخی منابع نام او را سوسن یا سلیل ذکر کرده اند».
به غیر از اسامی فوق ،نام مادر آن حضرت را عسفان نیز نوشته اند؛ (34) اما به نظر می رسد نام صحیح مادر امام (علیه السلام) ،سلیل باشد ؛چنانکه حسین بن عبدالوهاب (زنده در قرن پنجم) در عیون المعجزات بدان تصریح کرده است.(35)
4. ورود امام علیه السلام به سامرا
[امام] حسن عسکری [علیه السلام] به همراه پدرش در سال 233ق/8-847م یا 234ق/ 9-848 به سامرا آورده شد و زندگی اش را در همان جا ادامه داد.
شیخ مفید تاریخ نامه متوکل به امام هادی (علیه السلام) برای آوردن ایشان به سامرا را 243ق ذکر کرده است ؛ (36) ولی چنانکه در الکافی آمده است ،این تاریخ مربوط به زمانی ا ست که راوی متن نامه را از یحیی بن هرثمه گرفته است ؛از این رو (37) چنانکه ژوزف الیاش در مقاله بیان کرده است ، امام هادی (علیه السلام) وفرزندش امام حسن عسکری (علیه السلام) در سال 233 یا 234 ق.به سامرا آمده اند . همان گونه که ابن خلکان نوشته ،امام هادی (علیه السلام) در سال 254 ق اتفاق افتاده است ،(39) بنابراین انتقال آن حضرت به سامرا در سال 233ق. صورت گرفته است.
5.امام علیه السلام در محدودیت و زندان
وی زندگی اش را در انزوا و محدودیت گذراند و در دوره شش ساله امامتش پیوسته زیر نظر بودو برای مدتی توسط معتمد [عباسی] زندانی شد.
جعفر برادر امام عسکری [علیه السلام] در توطئه هایی که بر ضد امام صورت می گرفت ، نقش داشت.(40)
امام حسن عسکری [علیه السلام] در دوره شش ساله امامتش تنها به دست معتمد عباسی زندانی نشد، بلکه در زمان خلافت مهتدی (255-256) نیز مدتی در زندان بوده است ؛چنانکه ابوهاشم جعفری گفته است:
در دوران مهتدی هنگامی که در زندان بودم ، امام عسکری (علیه السلام) را به زندان آوردند. با کشته شدن مهتدی در سال 256ق. خداوند جان او را از خطر مرگ رهانید، زیرا خلیفه قصد کشتن آن حضرت را داشت.(41)
امام حسن عسکری (علیه السلام) در دوران حیات پدربزرگوارش نیز به زندان افتاد.(42)
6. نص امام هادی (علیه السلام) بر امامت امام حسن عسکری (علیه السلام)
مطابق روایات شیعیان دوازده امامی [امام] حسن عسکری [علیه السلام] توسط پدرش امام دهم [ع] به امام معرفی شد؛اندکی بعد از وفات تعیین شده قبلی یعنی ابوجعفر محمد و چند ماه قبل از وفات پدرشان امام هادی [علیه السلام] در 254ق/868م.
وفات محمد برادر [امام] حسن عسکری [علیه السلام] در زمان حیات پدرشان و اختلاف بر سر آنکه امام دهم[علیه السلام] آخرین امام بوده است یا نه و همچنین ادعای امامت از سوی جعفر سبب پدید آمدن نزاع فرقه ای شد.
به نظر می رسد ادعای الیاش ناظر به روایاتی همچون دو روایت زیر است:
1. علی بن جعفر می گوید :
من در زمان وفات محمد پسرامام هادی (علیه السلام) نزد آن حضرت حاضر بودم. آن حضرت به امام حسن عسکری (علیه السلام) فرمود: پسر جان خدا را شکر کن که درباره تو امری پدید آورد.(43)
2. یحیی بن یسار قنبری گوید:
حضرت ابوالحسن (علیه السلام) (امام علی النقی (علیه السلام) چهار ماه قبل از وفاتش به پسرش حسن وصیت کرد و مرا با جماعتی از دوستان گواه گرفت.(44)
اما روایاتی دیگر نیز وجود دارد که مطابق آنها امام هادی (علیه السلام) حتی در زمان حیات ابوجعفرمحمد، برادر بزرگ تر امام عسکری (علیه السلام) فرزندش حسن را به عنوان جانشین خود معرفی می کرد ؛چنان که در کتاب الکافی آمده است:
علی بن عمر نوفلی گوید : در صحن منزل امام هادی (علیه السلام) خدمتش بودم که پسرش محمد از کنار ما گذشت به حضرت عرض کردم : قربانت گردم بعد از شما او صاحب ماست؟ فرمود : نه ، صاحب شما بعد از من حسن است .(45)
همچنین شیخ طوسی در کتاب الغیبه می نویسد :
احمد بن عیسی علوی می گوید : بر ابوالحسن (امام هادی علیه السلام ،درصریّا (قریه ای است که امام کاظم علیه السلام آن را در نزدیکی مدینه بنا نهاد) وارد شدیم و به آن حضرت سلام کردیم . وقتی ابوجعفر و ابومحمد وارد شدند برخاستیم به سوی ابوجعفرکه به او سلام کنیم . پس ابوالحسن علیه السلام فرمود: او صاحب شما نیست ؛بر شماست به صاحبتان و اشاره کرد به ابومحمد (علیه السلام).(46)
نکته دیگر اینکه وصیت امام هادی (علیه السلام) به فرزندش امام عسکری (علیه السلام) چهارماه قبل از وفات دلیل بر این نیست که ایشان در همان زمان جانشین خود را تعیین کرده ، بلکه این وصیت یک اعلام عمومی برای شیعیان بوده است . همچنین روایتی که در آن امام هادی (علیه السلام) به فرزندش امام عسکری (علیه السلام) می فرماید که خدا را شکر کن که درباره تو امری پدید آورد،بیانگر این نیست که امامت حق ابوجعفر محمد بوده وبا وفات او امامت به امام حسن عسکری (علیه السلام) منتقل شده ،بلکه نشان دهنده آن است که با وفات محمد برادر بزرگ تر امام حسن عسکری (علیه السلام) ، امامت و جانشینی امام حسن عسکری(علیه السلام) به طور قطعی و مسلم آشکار شده و برای شیعیان جای شک و تردیدی باقی نمانده است.(47)
7. بیماری و وفات امام(علیه السلام)
امام یازدهم [علیه السلام] در اول ربیع الاول 25/260 دسامبر 873 بیمار شد و هفت روز بعد وفات کرد. او در خانه اش در کنار پدرش مدفون شد. باب او عثمان بن سعید بود. منابع متقدم شیعی (کلینی ، اصول [الکافی] ، ص 326؛ مفید ، الارشاد، ص 365) می گویند در طول هفته ای که امام عسکری [علیه السلام] بیمار بود،خلیفه المعتمد پزشکان و خادمانش را برای مراقبت از امام فرستاد و تعداد قابل ملاحظه ای از اشراف علوی و عباسی از وی عیادت کردند . منابع شیعی متأخر معتمد را به مسموم کردن وی متهم کرده اند.
الیاش وفات امام (علیه السلام) را ناشی از بیماری دانسته و می گوید :مسمومیت امام (علیه السلام) به دست معتمد ساخته منابع متأخرشیعی است . در منابع متقدم شیعی (مانند الکافی ، الارشاد و حتی اعلام الوری) خبری صریح درباره شهادت حضرت و چگونگی آن نیامده است ؛اما در منبعی از قرن ششم مسموم شدن حضرت گزارش شده است.(48) صاحب مجمل التواریخ و القصص (تألیف شده در 520ق) می نویسد :« و می گویند زهر دادندش در شهور سنه ست و خمسین و مأتین به عهد معتمد اندر و عمرش بیست و نه سال بود».(49)
باید توجه داشت که در متن فوق نیز شهادت امام (علیه السلام) با عبارت «و گویند» آورده شده است که نشان می دهد خود نویسنده نیز به آن اعتماد چندانی نداشته است. شیخ سلیمان قندوزی حنفی در ینابیع الموده از الصواعق المحرقه در مورد امام حسن عسکری (علیه السلام) نقل می کند که « و یقال إنّه مات بالسم ایضاً» که با کمی دقت مشخص می گردد که شهادت امام (علیه السلام) در این نقل نیز به همراه « ویقال » آمده است.(50)
دراین باره محدث قمی می نویسد: «ابن بابویه و دیگران گفته اند که معتمد آن حضرت را به زهر شهید نمود»(51) به نظر می رسد که قول ابن بابویه ناظر به روایاتی چون حدیث منقول از امام حسن مجتبی (علیه السلام) «ما منّا إلا مسموم أو مقتول »(52) یا حدیث مروی از امام صادق (علیه السلام) : «ما منّا إلّا مقتول أو شهید»(53) باشد . شیخ مفید با نقد دیدگاه شیخ صدوق ،شهادت برخی از ائمه (علیه السلام) را با سم نمی پذیرد و می گوید این امر در مورد همه ائمه (علیه السلام) ثابت نشده است.(54)
امین الاسلام طبرسی نیز می نویسد:
عده کثیری از اصحاب ما می گویند امام عسکری (علیه السلام) با سم مسموم شد و از دنیا رفت ،مانند پدر و جدش و سایرائمه (علیه السلام) و استدلالشان بر روایت امام صادق (علیه السلام) است که «ما منّا إلّا مقتول أو شهید» ،ولی خداوند عالم است به حقیقت این امر.(55)
به نظر می رسد همانند ژوزف الیاش با استناد به منابع متقدم شیعی نمی توان از قول به شهادت امام عسکری (علیه السلام) دفاع کرد؛اما علاوه بر روایاتی همچون دو روایت فوق که در کتب متقدم نقل گردیده اند و مؤید شهادت جمیع ائمه (علیه السلام) هستند،قراین خارجی همچون زندانی شدن امام حسن عسکری (علیه السلام) در عهد امامت پدر بزرگوارش و همچنین زندانی شدن آن حضرت به دست مهتدی و معتمد در دوران شش ساله امامتش ،زندگانی تحت نظر امام (علیه السلام) در سامرا و عمرکوتاه آن حضرت (28 سال )(56) همگی گواه بر شهادت آن حضرت با مسمومیت و به امر معتمد است. پیش از این روایتی از ابوهاشم جعفری نقل کردیم که پیش از معتمد ،مهتدی نیز قصد کشتن آن حضرت را داشته است.(57) ماجرای نماز خواندن ابی عیسی بن متوکل بر جنازه امام (علیه السلام) نیز مؤید این نکته است که خلافت عباس سعی می کرد خود را از اتهام مسموم کردن امام (علیه السلام) تبرئه کند.(58)
8. نزاع درباب جانشین امام یازدهم (علیه السلام)
در زمان وفات امام یازدهم [علیه السلام] بر سر فرزند او نزاع بیشتری در میان شیعه پدید آمد (نگاه کنید به مدخل محمد القائم [عج] در ویرایش دوم دائره المعارف اسلام)(59) برخی عقیده داشتند که [امام] حسن عسکری [علیه السلام] فرزندی به نام محمد برجای گذاشته است ودیگران منکر این امر بودند . این منکران نیز اتفاق نظر نداشتند . برخی معتقد بودند که [امام] حسن عسکری [علیه السلام] قائم بوده است و باز خواهد گشت. دیگران وفات [امام] حسن عسکری [علیه السلام] بدون داشتن فرزند را نشانه ای برای اشتباهشان در حمایت از امامت او دانستند و به برادرش جعفر گرویدند. شهرستانی تعداد این فرق را دوازده فرقه مختلف ذکر می کند (ملل [و نحل] ، چاپ Cureton، ج2 ، ص128-131؛ ولی مسعودی از بیست فرقه یادکرده است (مروج [الذهب] ، ج8 ، ص40).
در اواخر قرن سوم ،شیعیان عراق در باب امامت به دو گروه مخالف هم تقسیم شدند: گروهی به فرزند امام عسکری (علیه السلام) اعتقاد داشتند و گروهی نیز گرد فرزندان و فرزندزادگان جعفر بن علی گرد آمده بودند و جعفریه نامیده می شدند. از سرنوشت دیگر گروه ها نیز تا قرن چهارم اطلاعی در دست نیست. هم اکنون بدنه اصلی شیعیان امامیه و «هواداران صراط مستقیم تشیع» به فرزند امام عسکری (علیه السلام) به عنوان امام دوازدهم و ولی عصر (عج) اعتقاد دارند؛اما شواهد نشان می دهد که در برخی نقاط دوردست ، پیروانی برای جعفر مانده اند که تاکنون نیز مذهب خویش را حفظ کرده اند(60)
شایان ذکر است که شهرستانی برخلاف سخن الیاش به یازده فرقه اشاره کرده است.(61)
سخن پایانی
این مقاله در کتاب تصویر امامان شیعه در دائره المعارف اسلام به دست حسین مسعودی به فارسی ترجمه شده و محمد رضا جباری آن را در همان کتاب نقد و بررسی کرده است . به علت وجود برخی اشکالات و کاستی ها در ترجمه این مقاله در کتاب مزبور،i(این مقاله حاضر به اطلاع ناقد محترم استادگرامی جناب آقای دکتر محمدرضا جباری رسیده است.) این مقاله را بار دیگر در اینجا مورد نقد و بررسی قرار دادیم. سعی برآن بود که نکاتی افزون بر کتاب تصویر امامان شیعه در دائره المعارف اسلام را مطرح کنیم. یکی از ضعف های کتاب تصویرامامان شیعه در دائره المعارف اسلام این است که اطلاعاتی درباره مؤلف مقاله ارائه نکرده است.
یکی از ایراداتی که ناقد به الیاش وارد کرده است که الیاش وفات امام (علیه السلام) را به اشتباه ماه رجب دانسته است ؛ در حالی که به دلیل شباهت نگارش ربیع الاول با رجب در زبان انگلیسی (Radjab – Rabi 1) مترجم و به تبع منتقد به اشتباه افتاده و تاریخ وفات امام (علیه السلام) را ماه رجب دانسته است ،درحالی که الیاش آن را ماه ربیع الاول می داند.(62)
در نقد و بررسی این کتاب نکات قابل توجهی نیز دارد که در نقد حاضر از آن نکات استفاده کرده ایم. یکی از نکاتی که ناقد به درستی به آن اشاره کرده این است که تعصبات ضد شیعی در نگاشته الیاش محسوس نیست و الیاش بیشتر از منابع کهن شیعی ،منابع کهن تاریخی و کتب فرقه نگاری استفاده کرده است.(63)
چنانکه ناقد تذکر داده ،باید توجه داشت که الیاش در این مقاله کوتاه،به گوشه هایی از زندگانی امام عسکری (علیه السلام) پرداخته و به زوایای بسیاری از جمله تبیین دوره حساس امامت آن حضرت و چگونگی رهبری شیعه ، شیوه ها و راهکارهای ارتباطی آن حضرت با شیعیان در نقاط دور و نزدیک ،نقش ایشان در آماده سازی شیعه برای ورود به عصر غیبت (64) و تلاش برای اثبات ولایت فرزندشان حضرت مهدی (عج) و نشان دادن فرزندشان به خواص شیعه ، توجه نکرده است.(65)
بخش دیگری از حیات امام عسکری که در مقاله مغفول مانده ، کتب منسوب به امام عسکری (علیه السلام) یعنی تفسیر و المقنعه است که در مورد آنها و انتسابشان به امام (علیه السلام) می توان به کتاب حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (علیه السلام) (ص 558-560) رجوع کرد.
کتاب شناسی مقاله الیاش
محمد بن یعقوب کلینی ،اصول کافی (افست بمبئی ، 1302) ص 324 -333 و 202-204، کلینی یک گزارش متقدم وهمراه با جزئیات از زندگی ،معجزات ، اصحاب و وکیلان امام یازدهم (علیه السلام) ارائه کرده است؛ محمد باقر مجلسی ، بحارالانوار (تهران: 1302ق) ج12 ، ص 154-179. مجلسی گزارش کاملی از منابع به همراه نقل کامل آنها ارائه نموده است ؛همچنین شیخ مفید ،کتاب الارشاد (تهران : 1308ق) ص 365-368؛ نوبختی ،فرق الشیعه ،تصحیح هلموت ریتر ، 78-79؛ ابن خلکان ، وفیات الاعیان ،ترجمه دوسلان ، ج1 ، ص 391-390؛ ابن اثیر،الکامل فی التاریخ ، ج7 ، ص 189؛ خطیب بغدادی ، تاریخ بغداد ، ج7 ، ص 366، ابن طولو ، الائمه الاثنی عشر، صححه صلاح الدین المنجد (بیروت : 1958م) ص 113 ؛ ابن عماد ،شذرات الذهب ، ج2 ، ص 141 به بعد ؛ ابوالمحاسن (ابن تغری بردی ) ،النجوم الزاهره (قاهره ) ج3 ، ص32.
علاوه بر منابع ذکر شده مقاله :
عباس اقبال ، خاندان نوبختی (تهران : 1311) فهرست کتاب ؛
D. M. Donaldson, The shi ‘ite Religion, London, 1933, pp. 217 225. J. N. Hollister, The shi ‘ain India, London , 1953, pp. 90 – 92.
پی نوشت ها :
*استادیار دانشگاه زنجان
**دانشجوی کارشناسی ارشد تاریخ تشیع دانشگاه امام صادق علیه السلام
1.Joseph Eliash.
2.Hebrew University.
3.University of London.
4.Ford Foundation.
5.UCLA.
6.Oberlin College.
7.چنین نوشته ای در الذریعه معرفی نشده است و احتمالاً نسخه خطی آن در یکی از کشورهای غربی نگهداری می شود .
8.national endowment for the humanities.
9.Smithsonian instiution.
10.Twelver shi’ism as seen through the Hadith tradition.
11. برای تألیف این بخش ،ازمقاله ملیسا گاتوالد بسیار بهره بردیم:
Melissa Gottwald, Joseph Eliash (1932-1981) (July 2001): http: / www. Oberlin. Edu/ archive/ holdings/ finding/ RG30/ SG150/index. Html.
همچنین آدرس برخی از مقالات منتشر شده الیاش از مأخذ زیر نقل شده است :
محمد کاظم رحمتی، «فهرست مطالعات شیعی به زبان های اروپایی» کتاب ماه دین ، ش 78 و 79 (فروردین و اردیبهشت 1383) ، ص 56-57.
12. تمام مطالبی که در «» قرار گرفته از الیاش و باقی از منتقدان است.
13.در باب نسبت امام به سرّ من رأی ، ر.ک: شمس الدین ابن خلکان ،وفیات الاعیان ، تحقیق احسان عباس (بیروت : دارالثقافه، بی تا) ج2 ، ص 94؛ رسول جعفریان ، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (علیه السلام) (قم :انتشارات انصاریان ، چاپ هشتم ، 1384) ص 536.
14. فضل بن حسن طبرسی ،اعلام الوری باعلام الهدی ، تحقیق علی اکبر غفاری (بیروت :
دارالمعرفه ،1399ق) ص 349.
15. محمد بن حسن طوسی ،الغیبه ، مقدمه آقا بزرگ طهرانی (تهران ، مکتبه نینوی الحدیث ، بی تا) ص 97.
16.حسین بن حمدان خصیبی ،الهدایه الکبری (بیروت : مؤسسه البلاغ ،چاپ چهارم ،1991 م) ص 327. گفتنی است ابوعبدالله حسین بن حمدان خصیبی (260-346 یا ربیع الاول 358) بنیان گذار فرقه غالی نصیریه است ؛ درباره وی ر.ک: منصف بن عبدالجلیل ، الفرقه الهامشیه فی الاسلام (بیروت : دارالمدارالاسلامی ،چاپ اول ، 2005م) ، ص 120-133.
17.فضل بن حسن طبرسی ، پیشین .
18.محمدبن یعقوب کلینی ، اصول کافی ، با ترجمه و شرح حاج سید جواد مصطفوی (تهران : انتشارات مسجد چهارده معصوم (علیه السلام)، بی تا) ج2 ، ص 431.
19. شیخ مفید ، مسارالشیعه ، تحقیق مهدی نجف (بیروت : دارالمفید ،چاپ دوم، 1414ق) ص 52.
20. فضل بن حسن طبرسی ، پیشین.
21. عباس قمی ، مفاتیح الجنان (تهران : کتابفروشی و چاپخانه علی اکبرعلمی ، 1316) ص 300؛ همو، منتهی الآمال ،تصحیح فرید فتحی و سعید خراطها (تهران : انتشارات مقدس ،چاپ دوم ، 1379) ص 1302.
22. شیخ مفید ،الارشاد (بیروت ، موسسه الاعلمی للمطبوعات ، چاپ سوم ، 1399 ق) ص 335 ؛همو ، مسارالشیعه ، ص 52 ،محمد باقر مجلسی ، بحارالانوار (تهران : المکتبه الاسلامیه ، 1385) ج 50 ، ص 235-236.
23.علی بن حسین مسعودی ،مروج الذهب (قم : دارالهجره ، چاپ دوم ،1363) ج4 ، ص 110.
24.حسین بن حمدان خصیبی ، پیشین.
25. شمس الدین ابن خلکان ، پیشین ، سبط بن جوزی ، تذکره الخواص ،تحقیق حسین تقی زاده (بی جا ، المجمع العالمی لاهل البیت (علیه السلام)،چاپ اول ، 1426 ق) ج2 ، ص 502؛ نیز ر.ک: محمد تقی تستری ، «رساله فی تواریخ النبی و الآل (علیه السلام)» ، قاموس الرجال (قم : مؤسسه النشر الاسلامی ، چاپ دوم ، 1425 ق) ص 19.
26. ابن صباغ مالکی ، الفصول المهمه (بیروت : دارالاضواء ، چاپ دوم ، 1409ق) ص 273؛ سلیمان قندوزی حنفی ، ینابیع الموده (بی جا:دارالاسوه ، 1416 ق) ج3 ، ص 131 ، به نقل از؛الصواعق المحرقه.
27. شیخ مفید ،مسارالشیعه ، ص 52 ؛ فضل بن حسین طبرسی ، پیشین ، ابراهیم بن علی کفعمی ، المصباح ، تصحیح حسین اعلمی (بیروت : مؤسسه الاعلمی ، چاپ اول ، 1414ق) ص 677؛ عباس قمی ،منتهی الآمال ، ص 1302؛ ابن صباغ مالکی ، پیشین ، محمد تقی تستری ، پیشین.
28.شیخ مفید ، مسارالشیعه ، ص 52.
29.فضل بن حسن طبرسی ، پیشین.
30.ابراهیم بن علی کفعمی ، پیشین.
31.عباس قمی ، منتهی الآمال ، ص 1302.
32.شمس الدین ابن خلکان ، پیشین.
33.محمد بن یعقوب کلینی ، پیشین، ج2 ، ص 430.
34.حسن بن موسی نوبختی ،فرق الشیعه ، تصحیح سید محمد صادق آل بحرالعلوم (نجف : المکتبه المرتضویه ، 1355) ص 105.
35. حسین بن عبدالوهاب ، عیون المعجزات (نجف : المطبعه الحیدریه ، 1369) ص 123.
36.شیخ مفید ، الارشاد ، ص 334.
37.محمدبن یعقوب کلینی ، پیشین ، ج2 ، ص 427؛ رسول جعفریان ، پیشین ، ص 538.
38. شمس الدین ابن خلکان ، پیشین.
39.محمدبن یعقوب کلینی ، پیشین ، ج2 ، ص 422؛ ابن صباغ مالکی ، پیشین ، ص 270.
40. در مورد جعفر پسر امام هادی (علیه السلام) ر.ک: محمدبن یعقوب کلینی ، پیشین ، ج2 ،ص 433-435، شیخ مفید ،الارشاد ، ص 345؛ فضل بن حسن طبرسی ، پیشین ، ص 360؛محمد باقر مجلسی ، پیشین ، ج50 ، ص 232-227؛ عباس قمی ،منتهی الآمال ، ص 1328.
41. محمد بن حسن طوسی ، پیشین ، ص 123؛ رسول جعفریان ، پیشین ، ص 544.
42. محمود تقی زاده داوری ، تصویر امامان شیعه در دائره المعارف اسلام (قم : انتشارات شیعه شناسی ، چاپ اول ، 1385) ص 441.
43. محمدبن یعقوب کلینی ،پیشین ، ج2 ، ص 114 ؛ شیخ مفید ،الارشاد ، ص 336؛ فضل بن حسن طبرسی ، پیشین ، ص 350.
44. محمد بن یعقوب کلینی ، پیشین ، ج2 ، ص 113؛ شیخ مفید ،الارشاد ، ص 335؛ محمدبن حسن طوسی ، پیشین ، ص 120؛فضل بن حسن طبرسی ، پیشین ، ص 351.
45.محمد بن یعقوب کلینی ، پیشین ؛ شیخ مفید ، الارشاد ، پیشین ، فضل بن حسن طبرسی ، پیشین ، ص 350.
46. محمد بن حسن طوسی ، پیشین .
47. شیخ محمد باقر بهبودی در مورد این حدیث و روایات مشابه آن می نویسد :« الاصح أن یقال :أحدت فیک امرا: أی لطفاً و نعمه ، و ذلک لأن المعروف بین شیعتنا بنص الباقر (علیه السلام) أن الامامه فی الولد الاکبر و لو لم یمض ابوجعفر أخوک الاکبر، لاختلف فیک الشیعه کما اختلفوا بعد ابی عبدالله الصادق (علیه السلام) و أما جعل الامامه فهو بإراده الله عزو جل و قد اخذ میثاق کل واحد منهم (علیه السلام) فی الذر، لیس للامام الماضی فیه صنع » محمد باقر مجلسی ، پیشین ، ج50 ، ص 241، پاورقی 4.
48. محمود تقی زاده داوری ، پیشین ، ص 443.
49. مجمع التواریخ و القصص ،تحقیق ملک الشعراء بهار ، (تهران : کلاله خاور،بی تا) ص 458.
50.سلیمان قندوزی حنفی ، پیشین ، ج3 ، ص 131.
51. عباسی قمی ،منتهی الآمال ، ص 1330.
52. علی بن محمد خزاز قمی ،کفایه الاثر (قم ، انتشارات بیدار، 1401ق) ص 227.
53. فضل بن حسن طبرسی ، پیشین ، ص 349.
54. شیخ مفید ، تصحیح اعتقادات ، تحقیق حسین درگاهی ، (بیروت : دارالمفید ، چاپ دوم ، 1414 ق) ص 131.
55.فضل بن حسن طبرسی ، پیشین .
56.محدث قمی می نویسد: «از روایات ظاهر می شود که آن حضرت بیشتر اوقات محبوس و ممنوع از معاشرت بود». عباس قمی ،منتهی الآمال ، ص 1304.
57.محمدبن حسن طوسی ،پیشین ، ص 123.
58.محمد باقر مجلسی ، پیشین ، ج50، ص 328؛ محمد جواد طبسی ، با خورشید سامرا، ترجمه عباس جلالی (قم : دفتر تبلیغات اسلامی ، چاپ اول ، 1379) ص 333-334.
59. Muhmmad Al-kaim,EI2,7/443.
60. رسول جعفریان ،پیشین ، ص 573-574؛ سید حسین مدرسی طباطبایی ،مکتب در فرایند تکامل ، ترجمه هاشم ایزدپناه ، (نیوجرسی : انتشارات داروین ، 1375) ص 119-122.61.
61. محمد بن عبدالکریم شهرستانی ، الملل و النحل ، تحقیق محمد سید کیلانی (بیروت : دارالمعرفه ، بی تا) ج1 ، ص 169 ؛محمود تقی زاده داوری ،پیشین ، ص 444.
62.محمود تقی زاده ، داوری ، پیشین ، ص 434 -439.
63.همان ، ص 439.
64. در باب موضع امام (علیه السلام) در آماده کردن مسئله غیبت ،ر.ک: عادل ادیب ، زندگانی تحلیلی پیشوایان ما ائمه دوازده گانه (علیه السلام) ترجمه اسدالله مبشری (تهران : دفتر نشر فرهنگ اسلامی ، چاپ دهم ، 1371) ص 274-279.
65. محمود تقی زاده داوری ،پیشین ، ص 445.
منبع:نشریه تاریخ اسلام،شماره 36-35.