این سوالی است که در ذهن بسیاری از افراد چاق را مشغول کرده است. اکثر این افراد اهمیت زیادی به زیبایی و تناسب اندام خود می دهند و خواهان جذابیت بیشتر هستند و بارها رژیم های غذایی متفاوت را امتحان کرده اند ولی به دلایل مختلفی، به نتیجه ای که می خواستند نرسیده اند. معمولاً در اولین جلسه مشاوره با افراد چاق به جملاتی اینچنین برمی خورم: بارها رژیم های متفاوت گرفته ام یا نتیجه نداشته اند یا نیمه کاره رهایشان کرده ام…
اگر بخواهیم عوامل این ناکامی در رژیم های غذایی را بررسی کنیم معمولا به موارد زیر می رسیم:
1-سختی رژیم غذایی (طاقت فرسایی)
2-کم بودن اثر رژیم غذایی (عدم کفایت رژیم)
3-عوارض رژیم غذایی (کوتاه مدت و دراز مدت)
4-قابل اجرا نبودن دستورات آن
5-گران بودن رژیم های غذایی
6-دوست ندشتن طعم غذاهای رژیمی
که یک یا چند تا از این عوامل باعث کاهش جواب دهی رژیم غذایی می شود و به دنبال آن انگیزه ادامه کار برای فرد کم می شود و متاسفانه رژیم غذایی نیمه کاره رها می شود و چه بسا فرد بعد از قطع رژیم غذایی خود، متاسفانه به وزن بالاتری صعود می کند و این خود موجب ناکامی و نهایتا احساس افسردگی فرد می شود.
ولی اگر درمانگر چاقی با مشاور تغذیه، رژیم غذایی را بر اساس خصوصیات فرد برنامه ریزی کند، مراجعه کننده می تواند با اطمینان کامل رژیم خود را شروع کند و با دیدن گام به گام اثر رژیم غذایی در وزن و سایز خود، شادابی لازم را کسب کند و روز به روز با انگیزه بیشتری به تناسب اندام خود می نگرند، از صمیم قلب احساس رضایت از خود می کند و اعتماد به نفس او افزایش می یابد که این دو صفت یعنی: (احساس رضایت از اندام یا وزن خود و اعتماد به نفس ناشی از توانمندی خود در اجرای برنامه غذایی، باعث کسب آرامش و شادابی دلپذیری در زندگی فرد می شود.)
و چنین فردی بدیهی است که در هر لحظه و از هر روز زندگی خود لذت می برد و البته وقتی کار به اینجا برسد، معمولاً اطرافیان فرد هم با دیدن تغییرات شگرف او، متعجب شده و او را مورد تشویق قرار می دهند. تشویق دیگران عامل مهم دیگری برای ادامه رژیم غذایی فرد است. زیرا همه ما معمولاً به توجه و تشویق دیگران نیازمندیم (در جلسات گذشته گفتیم که یکی از ابعاد وجودی انسان، بعد اجتماعی است.)
وقتی فرد چاقی به من مراجعه می کند اگر با همسر خود آمده باشد، حتماً لزوم تشویق را در همان جلسه اول مطرح می کنم و باز خورد بسیار عالی آن را، بارها در عمل دیده ام و اصولا برای مدیریت برنامه لاغری، اولین قدم ما، تقویت انگیزه فرد برای کاهش وزن است که اگر این رژیم غذایی را با لذت، تا انتها ادامه می دهد و به نتیجه دلخواهش صد در صد می رسد، زیرا انسان کاری را که واقعا بخواهد، راهش را پیدا می کند، عمل می کند و به نتیجه می رسد. در یک دید جامع تر در برنامه ریزی برای رژیم غذایی، فرد باید در ابتدا سائقه ها «محرک های درونی» را مرور کرده و در ادامه، درمانگر سعی می کند از تمام روش های روان شناسی مثبت برای ایجاد یا تقویت انگیزه لاغری استفاده کند و این رویکر، ضامن پیروزی است. عنوان بحث این جلسه ما هم با ظرافت خاصی انتخاب شده است و مفهوم آن این است که نه تنها با یک رژیم غذایی مناسب به جذابیت، زیبایی و مقبولیت اجتماعی بالاتری از آن می رسیم، بلکه پیروزی در نبرد با چاقی، نوید موفقیت در میدان های دیگر زندگی را برای ما دارد زیرا ما روش حل مساله را آموخته ایم و تجربه پیروز شدن راکسب کرده ایم، پس ذهن و روح ما آن را مسائل دیگر تعمیم می دهد.
وقتی یک کوهنور به قله کوهی صعود می کند، مساله فقط تقویت عضلات و بدن نیست، بلکه دستاورد بالاتر رژیم لاغری، احساس موفقیت است. کوهی را که سد بزرگی پیش روی خود می دید، حالا آن کوه را زیر پای خود دارد و همین برق شادی و غرور، به راحتی در پیروزمندان صعود به قله تناسب اندام، قابل دیدن است. وقتی فرد چاق به موفقیت در رژیم غذایی خود می رسد به دستاوردهای بزرگ، یعنی احساس عزت نفس می رسد، خود را دوست دارد و از شرایط جسمی خود احساس رضایت دارد و این جای بسی شکر به درگاه خدا دارد. پس اگر عزم لاغری داریم باید واقعا آن را دوست بداریم تا انگیزه مان قوی شود، تصمیم های عملی بگیریم، کار را شروع کنیم، مراحل پیشرفت خود را کنترل کنیم، موانع را یک به یک پشت سر بگذاریم و تا رسیدن به نتیجه قطعی، یعنی تناسب اندامی که به آن عشق می ورزیم، از پا ننشینیم. اگر شما به دنبال هدفی هستید که واقعاً آن را دوست دارید، از طی مسیر رسیدن به آن هدف هم لذت می برید، آیا هرگز به کرانه های زیبای دریاچه خزر در شمال کشورمان سفر کرده اید؟ آیا مسیر این سفر برای شما دلچسب و به یادماندنی نبوده است؟ پس به این امید که یا به ساحل زیبای دریای آرزوهایمان بگذاریم، با عشق، به این میدان وارد می شویم زیرا که عشق اکسیری است که فاصله را کوتاه می کند و سختی ها را راحت. و از خدا در این راه یاری می طلبیم و تا رسیدن به هدف از پا نخواهیم نشست.
منبع:راه کمال شماره 29مجله روانشناسی خانواده