نویسنده: حجت الاسلام احمد لقمانی
امام علی علیه السلام اسوهای جامع و انسانی است که عظمتخرد و توانمندیهای روحی – روانی او، وی را الگویی همیشه جاودان برای امروز و فردا و فرداهای تمامی جوامع ساخته، به گونهای که پیروان شیعی و شیفتهی او را در تمامی عصرها و نسلها، سر بلند و خرسند کرده است.
به یقین، برجستهگی شخصیت آن حضرت، آنگاه چشمگیری خاصی مییابد که در سخنان و دیدگاههای دیگران تجلی کند که چنین باوری، دستمایهای گرانبار در هنگام سخنوری بوده و لذت خاصی در کلام شیعیان میآفریند همچنین در بحثها و گفت و شنودها با صاحب نظران دیگر مذاهب و یا در عرصههائی مختلف مانند حج و عمره دلائل نیرومندی بر حقانیتشیعه خواهد بود.
در اینجا، چند آیه از آیات قرآن و دیدگاههای اهل سنت را دربارهی شان نزول هر یک از باب نمونه بیان میکنیم:
الف – آیه 207 از سوره 2 (بقره) «ومن الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله والله رؤوف بالعباد» ; از مردم، کسی است که جان خود را در برابر خشنودی خداوند میفروشند و خداوند نسبتبه بندهگان مهربان است.
تفسیر آیه در کلام اهل سنت
مفسر معروف اهل سنت، ثعلبی میگوید:
هنگامی که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله تصمیم بر هجرت از مکه به مدینه گرفت، برای تحویل امانتهای مردم و پرداخت پولهای آنان، علی علیه السلام را به جای خود قرار داد و شبانه به سوی «غار ثور» حرکت کرد. و فرمان داد علی علیه السلام در بستر او خوابیده و پارچهی سبز رنگی (برد خضرمی) که مخصوص خود پیامبر صلی الله علیه و آله بود، روی خویش بکشد. مشرکان، در همان شب، اطراف خانهی پیامبر صلی الله علیه و آله را محاصره کردند.
در این هنگام ایزد، به «جبرئیل» و «میکائیل» وحی فرستاد: «من، بین شما برادری ایجاد کردم و عمر یکی از شما را طولانیتر کردم، کدام یک از شما حاضر است ایثار به نفس کند و زندگی دیگری را بر خود ترجیح دهد؟» . هیچ کس حاضر نشد. به آنان وحی کرد: «اکنون علی علیه السلام در بستر خوابیده است و آمادهی فدای جان خود خواهد بود به زمین روید و حافظ و نگاهبان او باشید» .
هنگامی که جبرئیل بالای سر و میکائیل پایین پای علی نشسته بودند، جبرئیل میگفت: «به به! آفرین بر تو ای علی! ایزد، به واسطهی تو، بر فرشتهگان افتخار میکند.» . ناگاه آیهی «ومن الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله والله رؤوف بالعباد» نازل شد.
و در آن، صفات علی علیه السلام بیان گردید (1) .
ابن ابی الحدید معتزلی که از اهل سنت است – دربارهی تفسیر این آیه معتقد است که حماسهی علی علیه السلام در لیله المبیت – شب خوابیدن به جای رسول الله صلی الله علیه و آله – مورد تایید همه است جز کسانی که مسلمان نیستند و افراد سبک مغز…، آن را انکار نمیکنند (2) .
ب – آیه 3 از سورهی 9 (توبه) «واذان من الله ورسوله الی الناس یوم الحج الاکبر ان الله بریء من المشرکین ورسوله فان تبتم فهو خیر لکم وان تولیتم فاعلموا انکم غیر معجزی الله وبشر الذین کفروا بعذاب الیم» .
و این اعلامی است از ناحیهی ایزد و پیامبرش به [عموم] مردم در روز حج اکبر [روز عید قربان] که ایزد و پیامبر او، از مشرکان بیزارند. اگر توبه کنید، به نفع شما است و اگر سر پیچی کنید، بدانید شما نمیتوانید خدا را ناتوان سازید [و از قلمرو قدرتاش خارج شوید ] و کافران را به مجازات دردناک مژده ده.
تفسیر آیه در کلام اهل سنت
احمد حنبل – پیشوای معروف اهل سنت – از ابن عباس نقل میکند که پیامبر فلان شخص (خلیفهی نخست) را فرستاد و سورهی، توبه را به او داد – تا به مردم، هنگام حج ابلاغ کند – سپس علی علیه السلام را به دنبال او فرستاد – ، آن را از وی بگیرد و فرمود: «ابلاغ این سوره، تنها، به وسیلهی کسی باید باشد که او از من است و من از اویم» (3) .
ج – آیه 29- 30 از سورهی 83 (مطففین) «ان الذین اجرموا کانوا من الذین امنوا یضحکون واذا مروا بهم یتغامزون» .
تا بدکاران [در دنیا] پیوسته به مؤمنان میخندیدند و هنگامی که از کنار آنها میگذشتند، با اشارهی چشم و ابرو، به تحقیر و عیب جویی آنان بر میخواستند.
تفسیر آیه در کلام اهل سنت
برخی از مفسران اهل سنت، در تفسیر این آیه، اینگونه نوشتهاند:
روزی علی علیه السلام و جمعی از مؤمنان، از کنار جمعی از کفار مکه گذشته، آنها به حضرت و مؤمنان خندیدند و آنان را استهزا کردند. این آیات [به دفاع و جانب داری امام و مؤمنان] نازل شد و سرنوشت مسخره کنندگان، را در قیامت روشن ساخت (4) .
د – آیه 61 از سوره 3 (آل عمران) «فمن حاجک فیه من بعد ما جاءک من العلم فقل تعالوا ندع ابناءنا وابناءکم ونساءنا ونساءکم وانفسنا وانفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنت الله علی الکاذبین» .
هر گاه بعد از علم و دانش که [در بارهی مسیح] به تو رسیده [باز ] کسانی ستیز با تو برخیزند، به آنها بگو: «بیایید فرزندانمان و فرزندانتان و زنانمان و زنانتان و خودمان و خودتان را بخوانیم آنگاه مباهله میکنیم و نفرین ایزد را بر دروغ گویان قرار دهیم.
مباهله، به معنای «رها کردن و قید و بند را از چیزی برداشتن» است; یعنی، بنده را به حال خود گذاشتن و عاقبت کار او را به دست ایزد سپردن.
تفسیر آیه در کلام اهل سنت
انبوه بیشماری از مفسران اهل سنت «ابناءنا» در آیه را اشاره به حسن و حسین علیهما السلام و «نساءنا» را فاطمه و «انفسنا» را اشاره به علی علیه السلام دانستهاند. که نشان از چشمگیری مقام علی علیه السلام در عرصهی اثر بخشیدن به نفرین بر دشمنان و آشکار شدن حق، و در کنار رسول الله بودن و حتی همانند جان او گردیدن، دارد (5) .
ه – آیه 1- 3 از سوره 70 (معارج) «سال سائل بعذاب واقع للکافرین لیس له دافع من الله ذی المعارج» .
پرسندهای از عذابی فرود آینده، پرسید که ویژهی کافران است و هیچ کس نمیتواند آن را دفع کند، از سوی ایزد ذی المعارج – صاحب فرشتهگانی که بر آسمانها صعود میکنند.
تفسیر آیه در کلام اهل سنت
علامهی امینی، نام سیتن از عالمان اهل سنت را بیان میکند که همهشان، علت نزول این آیه را درخواست عذاب از سوی منکر انتصاب و ولایت علی علیه السلام بعد از رسول الله صلی الله علیه و آله – در صورت حقانیت امامت آن حضرت – دانستهاند. داستان از این قرار است:
هنگامی که رسول الله – درود خداوند بر او و دودمان پاکاش باد – علی علیه السلام را در روز عید غدیر خم به خلافت منصوب کرد، دربارهی او فرمود: «هر کس، من، مولا و ولی او هستم، علی، مولا و ولی او است» .
چیزی نگذشت که این سخن، در تمامی شهرها منتشر شد، نعمان بن حارث فهری خدمت پیامبر آمد و گفت: «تو مارا به شهادت به یگانهگی ایزد و حقانیت و رسالتخود فرمان دادی، سپس فرمان جهاد و حج و روزه و نماز و زکات دادی، ما، همهی اینها را پذیرفتیم، اما به اینها راضی نشدی تا اینکه این جوان (علی بن ابی طالب) را به جانشینی خود برگزیدی و گفتی: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» . آیا این سخن، از ناحیهی خودت استیا از سوی ایزد؟» .
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «قسم به آن که موجودی جز او نیست، این، از ناحیهی ایزد است.» .
نعمان روی برگرداند و در حالی که میگفت: «ایزدا! اگر این سخن، حق است و از ناحیهی تو استسنگی از آسمان بر من بباران!» .
ناگاه سنگی بر سرش فرود آمد و او را هلاک کرد. ناگاه آیه «سال سائل بعذاب واقع للکافرین لیس له دافع» نازل شد (6) .
و – آیه 5 از سوره 1 (فاتحه الکتاب) «اهدنا الصراط المستقیم» .
ما را به راه راست هدایت فرما.
تفسیر آیه در کلام و صاحب نظران
علامهی طباطبایی درالمیزان از فقیه و تفسیر عیاشی نقل کرده که «صراط مستقیم» در این آیه، امیر مؤمنان علی علیه السلام است (7) .
در سخن دیگری از امام صادق علیه السلام «صراط مستقیم» ، «راه به سوی معرفت ایزد» تفسیر شده که دو صراط است: یکی صراط در دنیا و دیگری صراط در آخرت.
صراط دنیا، امام واجب الاطاعه است، برای کسی که او را شناخته و از وی پیروی کرده است. صراط در آخرت، صراطی است که پل دوزخ است و کسانی که در دنیا امام واجب الاطاعه را نشناسند، بر این صراط لغزنده و در آتش دوزخ هلاک خواهند شد (8) .
نتیجه اینکه حضرت علی علیه السلام، بارزترین مصداق «صراط مستقیم است» و صراط مستقیم، جز از راه ولایت، معبر دیگری ندارد.
آیه 274 از سوره 2 (بقره) «الذین ینفقون اموالهم باللیل والنهار سرا وعلانیه فلهم اجرهم عند ربهم ولا خوف علیهم ولا هم یحزنون» .
کسانی که اموال خود را، در شب و روز، پنهان و آشکار انفاق میکنند، پاداششان نزد پروردگار است و نه ترسی برای آنها است و نه غمگین میشوند.
تفسیر آیه در کلام اهل سنت
افزون بر مفسران شیعی، عالمان اهل تسنن مانند ابن عساکر، طبرانی، ابن هاشم، ابن جریر و امام فخر رازی (9) ، نیز در تفاسیر خود، نزول این آیه را دربارهی حضرت علی علیه السلام دانشتهاند.
داستان شان نزول این آیه، آن است که امام علی علیه السلام در حالی که چهار درهم در روز، یک درهم در شب، سومین آن را مخفیانه و درهم آخر را آشکارا در راه ایزد انفاق کرد.
بیشک حکم کلی و معیار روشن این شیوه، آن است که تمامی دین باوران، در عصرها و نسلهای مختلف، در آشکار و مخفی بودن – و کیفیت اعمال صالح خود – جنبههای اخلاقی و اجتماعی و یا ابعاد شخصیت کمک گیران را مراعات کنند، آنجا که حفظ آبروی افراد لازم است، از انفاق آشکار دوری جویند و چون تعظیم شعائر مذهب و تشویق افراد به عمل شایسته مطرح شود – و در کنار آن آبروی افراد حفظ شود – در برابر نگاه و توجه دیگران کمک کنند. در کنار کمکهای خویش، هیچگاه از فقر و تنگ دستی، بیمی نداشته باشند و به وعدههای الهی امیدوار و به او توکل کنند تا بدین سان رضایت ایزد را کسب کرده و توشهای همیشهگی برای آخرت خود بیندوزند (10) ، همانند امام متقیان و پیشوای ایزد خواهان، حضرت علی علیه السلام.
ح – آیهی 12 از سوره 69 (الحاقه) «لنجعلها لکم تذکره وتعیها اذن واعیه» .
(تا آن را وسیلهی تذکری برای شما قرار دهیم و گوشهای شنوا آن را نگهداری میکنند) .
تفسیر آیه در کلام اهل تسنن و تشیع
برخی از مفسران شیعی، سی حدیث از اهل تسنن و تشیع در نزول این آیه دربارهی حضرت علی علیه السلام نقل کردهاند که نشانهی عظمت مقام امام علیه السلام نسبتبه دانایی اسرار پیامبر صلی الله علیه و آله و وراثت همهی علوم رسول الله – درود ایزد بر او و دودماناش باد – است.
حدیث، از آنجا آغاز میشود که رسول اکرم صلی الله علیه و آله هنگام نزول آیهی «وتعیها اذن واعیه» فرمود:
«من، از ایزد درخواست کردم، گوشهای علی را از این گوشهای شنوا و نگهدارندهی حقایق قرار دهد.» .
به دنبال سخن پیامبر صلی الله علیه و آله، علی علیه السلام فرمود: «من، هیچ سخنی بعد از آن، از رسول الله نشنیدم که آن را فراموش کنم (11) ، بلکه همیشه، آن را به خاطر داشتم.
ط – آیات 5 و 8 و 9 از سوره 76 (انسان) «ان الابرار یشربون من کاس کان مزاجها کافورا … ویطعمون الطعام علی حبه مسکینا ویتیما واسیرا انما نطعمکم لوجه الله لا نرید منکم جزاء ولا شکورا» .
نیکان از جامی مینوشند که با عطر خوش، آمیخته است… [آنان] غذای – خود را – با اینکه به آن علاقه – و نیاز – دارند، به مسکین و یتیم و اسیر میدهند – و میگویند – : «ما، شما را برای رضای الهی، طعام میدهیم و هیچ پاداش و تشکری از شما نمیخواهیم…
تفسیر آیه در کلام اهل تسنن و تشیع
34 نفر از عالمان معروف اهل تسنن، با نقل حدیثی در کتابهای خود، این آیات را دربارهی ایثار امام علی علیه السلام و خاندان تابناک او دانستهاند و تمامی عالمان شیعی، هجده آیه مورد بحث را از افتخارات بینظیر و فضایل بسیار مهم حضرت علی و فاطمه زهرا و فرزندانشان علیهم السلام شمردهاند (12) .
ماجرای نزول آیات، بدین گونه بود که حسن و حسین علیهما السلام بیمار شدند. پیامبر صلی الله علیه و آله با جمعی از یاران به عیادتشان رفتند و به علی علیه السلام گفتند: «ای ابو الحسن! خوب بود، نذری برای شفای فرزندان خود میکردی.» .
علی علیه السلام، فاطمه علیها السلام و فضه، رضوان الله علیها، – خادم آنان – نذر کردند، اگر آن دو شفا یابند، سه روز، روزه بگیرند. (طبق برخی از روایات، حسن و حسین علیهما السلام نیز گفتند: «ما هم نذر میکنیم و روزه میگیریم.» .
چیزی نگذشت که هر دو، شفا یافتند در حالی که از نظر مواد غذایی، دستخالی بودند. علی علیه السلام سه من جو قرض کرد و فاطمه علیها السلام یک سوم آن را آرد کرد و نان پخت.
هنگام افطار، سائلی به در خانه آمد و گفت: «سلام بر شما ای خاندان محمد! مستمندی از مستمندان مسلمانان هستم، غذایی به من دهید! ایزد، به شما، از غذاهای بهشتی مرحمت کند!» .
آنان، همهگی، مسکین را بر خود مقدم داشتند و سهم خود را به او دادند و آن شب جز آب ننوشیدند.
روز دوم را نیز روزه گرفتند و موقع افطار، یتیمی ندای کمک سر داد و باز آنان، غذای خود را به او دادند.
در سومین روز روزه، اسیری از غذای آنان طلب کرد و باز آنان، ایثار کرده و غذای خویش بدو بخشیدند و خود با آب افطار کردند.
صبح فردا حضرت علی، دستحسن و حسین علیهم السلام را گرفته، خدمت رسول الله آمدند و هنگامی که پیامبر، عزیزان خود را نظاره کرد، دید از شدت گرسنهگی میلرزند! فرمود: «این حالی که در شما میبینم، برای من بسیار گران است!» . سپس برخاست و با آنان بر خانهی فاطمه وارد شده، دید، دختر عزیزش، در محراب عبادت ایستاده است، در حالی که از شدت گرسنهگی شکم او به پشت چسبیده و چشماناش به گودی نشسته است.
اندوه، وجود رسول الله صلی الله علیه و آله را فرا گرفت و در حالی که غبار غم بر قلب مبارک آن حضرت نشسته بود، جبرییل نازل شد و گفت: «ای محمد: این سوره را بگیر! ایزد، با چنین خاندانی، به تو تهنیت میگوید.» .
«آن گاه جبرییل، سورهی هل اتی – و هجده آیه مربوط به ایثار علی، فاطمه، حسن، حسین علیهم السلام را نازل کرد (13) .» .
آیهی 19 از سوره 8 (توبه) «اجعلتم سقایه الحاج وعماره المسجد الحرام کمن امن بالله والیوم الاخر وجاهد فی سبیل الله لا یستوون عند الله والله لا یهدی القوم الظالمین» .
آیا سیراب کردن حجاج و آباد ساختن مسجد الحرام را همانند [عمل ] کسی قرار دادید که ایمان به ایزد و روز قیامت آورده و در راه او جهاد کرده است؟ [این هر دو]، هرگز، نزد ایزد، مساوی نیستند ایزد، گروه ظالمان را هدایت نمیکند.
تفسیر آیه در کلام اهل تسنن
دانشمند معروف اهل سنت، حاکم حسکانی، از بریده نقل میکند که شیبه و عباس، هر کدام، بر دیگری افتخار میکردند. علی علیه السلام از کنار آن دو میگذشت، از افتخار کردن آنان پرسش کرد عباس گفت: امتیازی به من داده شده که احدی ندارد و آن، مسئلهی آب دادن به حجاج است.
شیبه گفت: «من، تعمیر کنندهی مسجد الحرام (و کلیددار کعبه) هستم.
علی علیه السلام گفت: «با اینکه از شما حیا میکنم، اما باید بگویم، با این سن کم، افتخاری دارم که شما ندارید» .
آن دو پرسیدند: «کدام افتخار؟ !» .
حضرت فرمود: «من، با شمشیر، جهاد کردم تا شما ایمان به ایزد و پیامبر آوردید!» .
پیامبر صلی الله علیه و آله علی علیه السلام را خواست و از ماجرا پرسش کرد. ناگاه جبریل نازل شد و گفت: «ای محمد! پروردگارت، به تو سلام میرساند و میگوید که این آیات را بر آنها بخوان: «اجعلتم سقایه الحاج…» (14)
پینوشتها:
1.تفسیر نمونه، آیه الله مکارم شیرازی و جمعی از نویسندگان، ج 2، ص 46 ; رک: الغدیر، ج 2، ص 44.
2.نک: شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 3، ص 270 ; احیاء العلوم، غزالی، ج 3، ص 238 ; نزهه المجالس، صفوری، ج 2، ص 209 ; فصول المهمه، ابن صباغ مالکی; تذکره الخواص، سبط ابن جوزی حنفی، ص 21 ; مسند احمد حنبل، ج 1، ص 348 ; تاریخ طبری، ج 2، ص 101 تا 99 با سیرهی ابن هشام، ج 2، ص 291 با تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 29.
3.رک: مسند احمد حنبل، ج 1، ص 231 (طبع مصر) ; همان، ج 23، ص 212 ; همان، ج 21 ص 150 ; خصایص نسائی، ص 28.
4.رک: تفسیر فخر رازی، قرطبی، روح المعانی و کشاف زمخشری، ذیل آیه 29 و 30 از سورهی مطففین; تفسیر نمونه، ج 26، ص 238 و 284 ; تفسیر ابن کثیر، ج 2، ص 4 و 535 ; تفسیر احسن الحدیث ج 8، ص 324 و ج 11، ص 68 ; تفسیر البیان، ج 2، ص 99 ; ج 3، ص 556 ; تفسیر الجدید ج 6، ص 365 ; تفسیر الکاشف، ج 1، ص 196 و ج 2، ص 414.
5.نک: صحیح مسلم، ج 7، ص 120 ; مسند احمد بن حنبل، ج 1، ص 185 ; تفسیر طبری، ج 3، ص 192 ; مستدرک حاکم نیشابوری، ج 3، ص 150 ; دلائل النبوه، حافظ ابو فهیم اصفهانی، ص 297 ; روح المعانی، آلوس، ج 3، ص 167 ; کشاف زمخشری، ج 1، ص 193 ; فصول المهمه ابن صباغ، ص 108 ; الجامع لاحکام القرآن، علامه قرطبی، ج 3، ص 104.
6.تفسیر نمونه، ج 25، ص 7.
7.تفسیر المیزان (مترجم)، ج 1، ص 49 ; تفسیر البرهان، علامه بحرانی، ج 1، ص 50.
8.همان; رک: تفسیر نمونه، ج 19، ص 40 ; تفسیر المیزان، ج 15، ص 406 ; تفسیر مجمع البیان، ج 6، ص 427.
9. نک: تفسیر نور الثقلین، ج 1، ص 290 و 291.
10. رک: تفسیر نمونه، ج 2، ص 267 ; تفسیر نور ; حجه الاسلام قراشی، ج 1، ص 549 ; و تفسیر مراغی، ج ، ص .
11.نک: تفسیر قرطبی، ح 10، ص 6743 ; مجمع البیان، روح البیان، روح المعانی، المیزان وتفسیر ابو الفتوح رازی، ذیل آیه 12 سوره معارج; مناقب ابن مغازلی شافعی، ص 245.
12.رک: الغدیر، علامه امینی، ج 3، ص 107 تا 111 ; احقاق الحق، قاضی نور الله شوشتری، ج 3، ص 157 تا 171 ; تفسیر نمونه، ج 25، ص 345 ; تفسیر احسن الحدیث، ج 12، ص 274 ; الجدید، ج 7، ص 283 ; حجه التفاسیر، ج 7، ص 139 ; الکاشف، ج 4، ص 670 ; کشف الاسرار، ج 10 ص 319.
13.نک: تفسیر طبری، فخر رازی و آثار اصحاب النزول واحدی، تفسیر خازن بغدادی، معالم التنزیل بغوی، مناقب ابن مغازلی و جامع الاصول ابن اثیر.
برای توضیح بیشتر در بارهی این حدیث و شخصیات مدارک آن به احقاق الحق مرحوم شوشتری، ج 3، ص 122 تا 127 مراجعه کنید.
14.تفسیر نمونه، ج 7، ص 322 .
نیز به; تفسیر الکاشف، ج 5، ص 201 ; تفسیر الحدید، ج 4، ص 158 تفسیر ابن کثیر، ج 2، ص 535 ; تفسیر نمونه، ج 7، ص 322 مراجعه کنید.
منبع: ماهنامه مبلغان