رابطه تان را از یکنواختی نجات دهید.

رابطه تان را از یکنواختی نجات دهید.

این مقاله منتخبی است از سخنان پراکنده آلبرت انیشتین. انیشتین که یکی از نوابغ بشریت است ( به اعتقاد برخی از جامعه شناسان نقطه پایان عطر نوابغ ! ) در این گفته های جداگانه یک منظور خاص را پیگیری نمی کرده ،‌اما با کنار هم گذاشتن جملات این بزرگمرد میتوانیم منظوری که در پی آن هستیم را پیدا کنیم. بخوانید تا ببینید برداشت شما از این جملات چیست؟ افراد خیلی ساده و بدون این که اصلاً‌ تصورش را بکنند ،‌ گرفتار یک ارتباط روتین می شوند. در پی این یکنواختی ،‌ملال و دلزدگی و خستگی نیز وارد رابطه می شوند ؛‌ اما نگران نباشید چرا که می توانید به سادگی شور و حرارات اولیه را به زندگی عاطفی خود بازگردانید.انجام این کار آن قدرها هم که فکرش را می کنید ‌،‌ دشوار نیست. توجه خود را به این مساله معطوف کنید : اولین چیزی که مدت ها پیش شما را به طرف مقابل جذب کرده ،‌چه چیزی بوده ؟ این خصوصیات هنوز هم در فرد مورد نظر وجود دارند ،‌ فقط باید آنها را مجدداً‌ کشف کنید.
یاد آوری خصوصیات ویژه کسی که دوستش دارید موجب می شود مجدداً‌ شور و حرارت به رابطه شما بازگردد. در کنار هم بنشینید و در مورد نحوه آشنایی یا اولین برخوردی که با یکدیگر داشتید گفتگو کنید. یادآوری ،‌آن دسته از خاطرات خاموش را تحریک می کند که اگر بیدار شوند ،‌در نتیجه احتمال وقوع مجدد آنها نیز افزایش پیدا خواهد کرد.
به این موضوع فکر کنید که شما دو نفر قبل از این که درگیر فرزند ،‌شغل ،‌ پرداخت صورت حساب ها و سایر الزامات زندگی روزمره شوید ،‌ چگونه وقت آن را با هم صرف می کردید ؟ شاید بعد از ظهر ها قدم می زدید و در مورد این که در آینده قصد دارید که چه کارهایی انجام دهید ،‌ با هم صحبت می کردید.
چه کسی می گوید که دیگر نمی توانید چنین کارهایی را انجام دهید. شاید لازم باشد که برنامه های کاری ،‌فعالیت های مربوط به بچه ها و همچنین سایر کارهای دیگر را در زمان بندی دقیق تری کنید تا برای انجام امور دو نفره وقت بیشتری پیدا کنید. این زمان باید یک زمان با کیفیت باشد که فقط شما دو نفر در کمال آرامش ،‌ کنار هم قرار بگیرید. اگر همیشه اجازه دهید که الزامات زندگی روزمره شما را درگیر خود کنند ،‌ هیچ گاه قادر نخواهید شد که زندگی رمانتیک از دست رفته خوود را از نو باز آفرینی کنید.
باید انجام این کار را به عنوان اولین اولویت زندگی خود قرار دهید. یکی از شما دو نفر باید استارت این کار را بزند و چه اشکالی دارد که آن یک نفر شما باشید. برای این که اوقات خوشی را کنار همسرتان صرف کنید ،‌ مجبور نیستید که هزینه های هنگفتی صرف کنید.
شاید بد نباشد ترتیب یک شام رمانتیک در یک رستوران را بدهید و گر این رستوران همان جایی باشد که روزهای اول‌ آشنایی همیشه با هم به آنجا می رفتید ،‌ چه بهتر ! همچنین می توانید چند ساندویچ درست کنید و سبد پیک نیک را آماده کرده به پارک یا ساحل بروید و از وجود هم لذت ببرید. مهم این است که شما دو نفر با هم هستید ،‌ حال هر جایی که بروید مهم نیست.
زندگی همه افراد شلوغ شده و مشغله های کاری افزایش پیدا کرده اند. همیشه جلسات فوری بعد از ظهر ،‌کلاس های فوق برنامه کودکان ،‌ خرید خانه یا سایر برنامه هایی که باید در آنها شرکت کنید ،‌وجود دارند. به همین دلیل خیلی مهم است که بتوانید هر روز برای هم وقت بگذارید ،‌ حتی اگر این زمان به چند دقیقه محدود شود.
طی این مدت شما می توانید انسجام بین خود را استحکام بخشید. بد نیست در مورد این مطلب که روز خود را چچگونه سپری کرده اید ،‌ باهم گفتگو کنید و زمانی هم که در حال صحبت کردن با هم هستید ‌،واقعاً‌به حرف های طرف مقابل گوش کنید. نسبت به زندگی فردی شریک زندگی تان ابراز علاقه کنید. باید او را متوجه کنید که نحوه سپری کردن اوقاتش برای شما مهم است.
به خاطر داشته باشید که باید با هم بخندید. به هر حال این امر کاملاً‌ طبیعی است که زن و شوهر در طول زندگی خود به مشکلاتی برخورد می کنند و ناراحتی ها و دلخوری های میان شان به وجود می آید ،‌ اما اگر روی مشکلات کار کنید ،‌ مطمئن باشید می توانید عشق و شادابی را به زندگی خود بازگردانید. فراموش نکنید که باید به یکدیگر اعتماد داشته باشید.
شریک شما باید در عین حال بهترین دوست تان هم باشد. پس ترس ها و نگرانی های تان را با او در میان گذاشته و به طور کامل به او اطمینان داشته باشید. تنها بازگو کردن مشکلات زندگی و در میان گذاشتن آنها با شریک زندگی تان ،‌ به شما کمک می کند تا احساس کنید کسی هست که دوست تان دارد و حافظ و حامی شما است. شما و همسرتان می توانید شور ونشاط را مجددا‌ً به زندگی خود باز گردانید. کار زیادی نمی خواهد ،‌ فقط کافی است برنامه ریزی دقیقی داشته باشید. اگر موفق شوید ،‌ مطمئن باشید که می توانید به عشق حقیقی دست پیدا کرده و به راحتی احساسات خود را به دیگری منتقل کنید.
منبع: کوچه ما شماره 15.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید