معنای اصرار بر گناه و آثار آن

معنای اصرار بر گناه و آثار آن

اصرار بر گناه به دو معنی به کار می رود:
1. تکرار گناه : قدر مسلم از معنی اصرار، تکرار عملی گناه است بدون پشیمان شدن به طوری که در عرف گفته شود مداومت بر آن گناه نموده و پر واضح است کسی که بر گناه اصرار می‌ورزد، از ارتکاب آن پشیمان نیست.
2.ارتکاب گناه (حتی یک بار) بدون عزم و تصمیم و اراده بر توبه و استغفار از آن. در روایتی از امام باقر (ع) آمده است: اصرار بر گناه این است که انسان گناه کند و استغفار نکند و تصمیم بر توبه و بازگشت نگیرد.[1] و روایتی دیگر از پیامبر اکرم (ص) چنین است: اصرار بر گناه ندارد کسی که استغفار می کند، اگرچه در روز هفتاد بار یک گناه را انجام بدهد.[2] با توجه به این احادیث و احادیث دیگر معلوم می شود که اصرار بر گناه وقتی معنی پیدا می کند که توبه و استغفار در پی ارتکاب گناه نباشد.

منشأ اصرار بر گناه

اصرار بر گناه یا ناشى از تباهى و خواری یکى از دو قوه (شهوت و غضب) و خروج یکى از این دو از اطاعت قوه عاقله است یا از فساد هر دو قوه با هم پدید مى‏آید و در این صورت از رذائل هر دو قوه به شمار می آید و هر چه دلالت بر نکوهش مطلق گناه یا بر ذم هر یک از افراد معیّن آن داشته باشد بطریق أولى و با تأکید بیشتر بر نکوهش اصرار بر گناه دلالت دارد.[3]

آثار سوء اصرار بر گناه

اصرار بر گناه در آیات و روایات شدیداً مورد مذمت واقع شده و بعضی از آثار سوء آن بیان شده است که عبارتند از:
1. تبدیل شدن گناه صغیره به کبیره: در روایتی آمده است، هیچ گناه صغیره ای همراه با اصرار نیست و هیچ گناه کبیره ای همراه با استغفار نیست.[4] یعنی اگر کسی اصرار بر گناه داشت اگر چه گناهش صغیره باشد تبدیل به کبیره می شود و اگر کسی توبه و استغفار کند اگر گناهش کبیره هم باشد از کبیره بودن خارج می شود.
2.خروج از دایره تقوا: قرآن در شرح حال متقین می فرماید: و آنها کسانی هستند که وقتی مرتکب گناه زشتی می شوند یا به خود ستم می کنند به یاد خدا می افتند و برای گناهان خود طلب آمرزش می کنند (و کیست جز خدا که گناهان را ببخشد؟) و بر گناه خود اصرار نمی ورزدند. [5] 3.عدم قبول طاعت: امام صادق (ع) فرمود: به خدا سوگند که خداوند چیزی از طاعت بنده ای را با اصرارش بر گناه نمی پذیرد.[6] چیزى براى قلب فساد آورتر از گناهش نیست، قلب مرتکب گناه مى‏شود و بر آن اصرار مى‏ورزد تا بالایش را پائین مى‏گرداند (وارونه مى‏شود و معکوس مى‏فهمد و حق و باطل را بجاى هم مى‏گیرد
4.بدبختی: امام صادق (ع) فرمود: پیامبر اکرم (ص) فرمود: علامات بدبختی عبارتند از: خشک بودن چشم (نداشتن اشک و گریه)، قساوت قلب (سنگ دلی)، حرص شدید بر دنیا و اصرار بر گناه .[7] 5.کم شدن قبح گناه.
6.کشاندن انسان به مرز کفر و الحاد: قرآن می فرماید: سرانجام کسانی که به گناه اصرار می ورزند به تکذیب آیات خدا و مسخره کردن آن می رسند.[8] 7.تشدید مجازات و عقوبت های دنیوی و اخروی گناه: در روایات آمده است کسانی که مرتکب گناه کبیره می شوند و دوبار حد بر آن ها جاری شده بار سوم کشته می شوند.[9] همچنین در روایات در مورد عمل زشت و شنیع زنا آمده است که زنا کاری که سه بار شلاق خورده بار چهارم کشته می شود.[10] بنا بر این بعد از ارتکاب هر گناهی هر چند کوچک باید سریعاً توبه کرده و قصد بازگشت دوباره به آن را نداشته باشیم چرا که اصرار بر گناه و تکرار آن رفته رفته بنده را از خدا دور می کند و دلش را سیاه می نماید و در این صورت است که توفیق توبه از انسان سلب می شود.[11] 8. عدم تشخیص حق و باطل :
امام باقر علیه السّلام می­فرماید:
«چیزى براى قلب فساد آورتر از گناهش نیست، قلب مرتکب گناه مى‏شود و بر آن اصرار مى‏ورزد تا بالایش را پائین مى‏گرداند (وارونه مى‏شود و معکوس مى‏فهمد و حق و باطل را بجاى هم مى‏گیرد)».[12] اما علاج اصرار بر گناه و دواء براى دستیابى به توبه، نیاز به تحصیل اسباب آن دارد و آن عبارت است از علم و تذکر و مجاهدت با عمل. اما علم به این است که بداند آنچه بهتر و پایدارتر است آن سراى آخرت است و گناهان موجب شقاوت و بدبختى بس بزرگ براى او در دنیا و آخرت خواهد بود و آنچه که انسان را از این شقاوت عظمى نجات می بخشد و محبت حضرت حق تعالى را کسب می کند و آدمى را بجوار حضرت ذو الجلال و لقاء او می رساند توبه ا­ست
9. عاقبت به شر شدن
بر اثر اصرار برگناه و تکرار آن، محبت آن گناه در دل او ریشه دوانیده، یاد آن گناه بر قلب او غلبه می­کند. بنابراین چون هنگام مرگ رسد صورت آن گناه در نظرش مجسم می­شود و میل به انجام آن در او پیدا می­گردد و در همان حال که توّجه روحش به عالم طبیعت و روى دلش بسمت دنیا است جانش گرفته می­شود. چنین کسى که سرش را بطرف دنیا برگردانیده و قبض روح شده است از لقاء پروردگار محجوب و در پرده خواهد بود و آنگاه که انسان از خدایش محجوب گشت عذاب بر او نازل مى‏شود و آثار گناهانش ظاهر می­گردد، چون انسان بر همان چیزى که بر آن زندگى می­کند می­میرد و بر آنچه که بر آن مرده، زنده مى‏شود. همانطور که پیامبر اکرم(ص) فرموده است.[13]

درمان اصرار بر گناه

اما علاج اصرار بر گناه و دواء براى دستیابى به توبه، نیاز به تحصیل اسباب آن دارد و آن عبارت است از علم و تذکر و مجاهدت با عمل. اما علم به این است که بداند آنچه بهتر و پایدارتر است آن سراى آخرت است و گناهان موجب شقاوت و بدبختى بس بزرگ براى او در دنیا و آخرت خواهد بود و آنچه که انسان را از این شقاوت عظمى نجات می بخشد و محبت حضرت حق تعالى را کسب می کند و آدمى را بجوار حضرت ذو الجلال و لقاء او می رساند توبه است.
از اینکه بگذریم باید دانست که علم با غفلت نفعى بحال آدمى ندارد مگر اینکه انسان متذکر شود و علامت فکر سودمند این است که آن فکر در تغییر و تحول احوال آدمى اثر بگذارد و در عواقب سوئى که بخاطر زیاده روى در منافع زودرس دنیائى در انتظارش هست او را به تفکر وا دارد و همیشه متذکر آن بوده در اطراف آن نهایت تفکر را بکند. آنگاه شروع به توبه کند که مراتب و مراحل آن در کتابهای اخلاقی بیان شده است.[14]

نتیجه

اصرار بر گناه ولو صغیره از گناهان کبیره بوده، سم مهلکی بر پیکره روح و روان انسان است که حالت بندگی را از او ربوده، نام و یاد خدای تعالی هم ثمره­ای نمی­بخشد.

پی‌نوشت‌ها:

[1] عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَمْ یصِرُّوا عَلى‏ ما فَعَلُوا وَ هُمْ یعْلَمُونَ قَالَ الْإِصْرَارُ هُوَ أَنْ یذْنِبَ الذَّنْبَ فَلَا یسْتَغْفِرَ اللَّهَ وَ لَا یحَدِّثَ نَفْسَهُ بِتَوْبَهٍ فَذَلِکَ الْإِصْرَارُ، محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج 2، ص 288، بابُ الْإِصْرَارِ عَلَى الذَّنْبِ، حدیث 2
[2] انوار التنزیل، ج1، ص 182
[3] مجتبوى‏، سید جلال الدین؛ علم اخلاق اسلامى،‏ انتشارات حکمت، چاپ : چهارم‏، 1377 ش،ج : 4 ص : 63
[4] کافی، ج 2، ص 282، بابُ الْإِصْرَارِ عَلَى الذَّنْبِ، حدیث 1
[5] آل عمران،135:وَ الَّذِینَ إِذَا فَعَلُواْ فَاحِشَهً أَوْ ظَلَمُواْ أَنفُسَهُمْ ذَکَرُواْ اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُواْ لِذُنُوبِهِمْ وَ مَن یغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَ لَمْ یصرُِّواْ عَلىَ‏ مَا فَعَلُواْ وَ هُمْ یعْلَمُون‏
[6] قال أَبِی بَصِیرٍ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یقُولُ لَا وَ اللَّهِ لَا یقْبَلُ اللَّهُ شَیئاً مِنْ طَاعَتِهِ عَلَى الْإِصْرَارِ عَلَى شَی‏ءٍ مِنْ مَعَاصِیهِ
کافی، ج 2، ص 288، َبابُ الْإِصْرَارِ عَلَى الذَّنْبِ حدیث 3
[7] شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 15، ص 337، حدیث 20680 عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مِنْ عَلَامَاتِ الشَّقَاءِ جُمُودُ الْعَینِ وَ قَسْوَهُ الْقَلْبِ وَ شِدَّهُ الْحِرْصِ فِی طَلَبِ الدُّنْیا وَ الْإِصْرَارُ عَلَى الذَّنْبِ .
[8] روم ، 10ثُمَّ کانَ عاقِبَهَ الَّذِینَ أَساؤُا السُّوآی أَنْ کَذَّبُوا بِآیات اللَّهِ وَ کانُوا بِها یسْتَهْزِؤُنْ.
[9] – جباران‏،محمدرضا؛ اخلاق (ترجمه‏ى اخلاق)
[11] ـ همان، ص : 334
[12]-کلینی،یعقوب،اصولکافی،تصحیح و تعلیق علی اکبر غفاری،دارالکتب الإسلامیه،چاپ ششم،1375ش،ج2،ص268
[13] کافی، ج 7، ص 191، حدیث 2
[14] ـ ملکى تبریزى‏، میرزا جواد آقا؛ أسرار الصلاه، رضا رجب زاده، انتشارات پیام آزادى‏، چاپ : هشتم،‏1378 ش ،78

منبع:پژوهشکده باقر العلوم علیه السلام

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید