نویسنده سیمین موحد
صبر یعنی چه؟ چرا صبر کنیم؟ در عصر اینترنت پر سرعت، کارت های شتاب، انفجار اطلاعات، قطارهای سریع السیر، فست فود، قهوه فوری، سوپ فوری، مدیریت یک دقیقه ای و صمیمیت ده دقیقه ای، چرا صبر کنیم؟
صبر کنید
انتخاب صبور بودن یکی از مهم ترین انتخاب های ما در زندگی است و آگاهی از اهمیت سرنوشت ساز صبر از مهم ترین ویژگی های انسان موفق در سراسر دنیاست. ادبیات ایران و جهان سرشار از اشعار و ضرب المثل ها و حکایت ها در بیان اهمیت صبر و فضیلت صبر است. اما صبر صرفا یک فضیلت نیست بلکه ضرورت است. بسیاری از اوقات بین شکست و موفقیت را فقط صبر فاصله انداخته است. گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی” بازی با کلمات نیست، بلکه بیان حقیقتی اساسی از طرز کار کل عالم هستی است.
خوب که بنگریم، کل طبیعت سمفونی صبر می نوازد. بهار تا پایان زمستان صبر می کند. روز تا پایان شب صبر می کند. گیاهان همگی صبورانه منتظر می مانند تا در زمان خود و در فصل مناسب خود رشد کنند و شکوفا شوند یا میوه دهند. و باد و مه و خورشید و فلک در کارند و با صبر خود همه کارها را در زمان خود به بهترین نحو ممکن انجام می دهند. فقط ما آدم ها هستیم که بی صبر هستیم.
چرا ما این قدر بی صبر هستیم؟ زیرا در فرهنگ دنیای امروز، ما را طوری تربیت نمی کنند که صبور باشیم. شاید هیچ واژه ای به اندازه “بی صبری” مشخصه عصر حاضر نیست. صبح ها صبر کردن برای این که کامپیوترتان روشن شود ناراحت کننده است. اگر بعد از روشن شدن چراغ سبز، ماشین جلویی ما بلافاصله حرکت نکند بوق هاست که به صدا در می آید. ما صبر نداریم و در هیچ صفی هم طاقت نداریم بایستیم. در همه جا صبر به کلی مقوله ای ضد فرهنگی شده است.
همه ما ضرب المثل “عجله کار شیطان است” را شنیده ایم اما ضرب المثل را که حاصل خرد اعصار هستند سرسری می گیریم و فکر می کنیم برای ما گفته نشده است. گفته اند ” شتاب ار شیطان است و صبر از خدا” اما چرا؟ زیرا واقعیت این است که در هر کاری که عجله کنی بیشتر طول می کشد و شتاب زدگی به شکست می انجامد. ما بارها و بارها در طول زندگی خودمان و دیگران شاهد این حقیقت هستیم. خدا می خواهد ما موفق باشیم بنابراین ما را به صبر فرا می خواند. بی صبری نه تنها باعث طولانی شدن کار می شود بلکه بیشتر اوقات اصلا ما را به مقصد نمی رساند و حتی به بی راهه می کشاند. ما صبر نمی کنیم چون می خواهیم در وقت مان “صرفه جویی” کنیم بعد دو برابر وقت مان و عمرمان را صرف جبران خطایی می کنیم که در اثر بی صبری مان کرده ایم. و گاه خطاها جبران ناپذیرند.
با بی صبری هیچ چیز باارزشی خلق نمی شود. با بی صبری، چیزها قوام نمی آیند و پخته نمی شوند. مروارید در صدف، الماس ریز خروارها خاک، کودک درون رحم مادر، انسان آگاه، گیاه شاداب، خانواده سعادتمند، روابط رضایت بخش، حرفه موفق، ملت سربلند، جهان زیبا و … همه چیز در خاک صبر می روید و رشد می کند.
” خدا با ما صبور است”، اما ما با خودمان صبور نیستیم. ما از دنیا و دیگران و خودمان، همه چیز را ” همین الان” می خواهیم. ما “همین الان” آن لباس، آن ماشین، آن مدرک، آن ازدواج، و آن خانه را می خواهیم. مخصوصا ” آن خانه” را! نگرش بی صبری تا آن جا رسوخ کرده که کم کم دارد فراموش می شود که خانه را آجربه آجر و سنگ به سنگ، دست به دست هم می سازند. و راه را گام به گام می پیمایند و پله ها را یکی یکی بالا می روند. هر آجری که گذشته نشود، هر گامی که برداشته نشود، و هر پله ای که فراموش شود همانی است که بعدا باعث سقوط می شود.
پس همه چیز نگرش مربوط است. نگرش “همین الان”، نگرش کودک 2 ساله است. نگرش بالغ و پخته حاکی از صبر است. نگرش صبورانه یعنی این که “آرام بگیریم” و در هر زمینه ای بگذاریم زمان لازم سپری شود. بین ما و خواسته هامان دوره معینی فاصله است که همان دوره “صبر ثمربخش” است. ما دست روی دست نمی گذاریم ، بلکه آرام آرام تدارک می بینیم و همه وسایل را مهیا می کنیم و صبورانه منتظر می مانیم تا کار و صبرمان به ثمر بنشیند. در بسیاری از فرهنگ ها عالی ترین نماد صبر، ماهیگیری است. برای همین است که در برخی از سنن معنوی، شاگرد را به ماهیگیری می فرستند تا ساعت ها بی حرکت با قلابی در دست بنشیند و انتظار بکشد تا سرانجام ماهی ای به قلاب بیفتد. بی صبر “ماهی ای” در کار نیست. می توانیم این حقیقت را بپذیریم و ثمراتش را بچینیم. می توانیم نپذیریم و شکستی دیگر را تجربه کنیم.
به علاوه بی صبری یک عادت است. ما همان طور که عادات بد را به وجود می آوریم می توانیم عادات خوب را هم در خودمان پرورش بدهیم. عادت صبر، به شانس ما برای موفقیت در تمام زمینه ها را افزایش می دهد. ما می توانیم آگاهانه صبر را تمرین کنیم و هر روز مقداری از شتاب غیر ضروری مان بکاهیم. این همه وقتی که “صرفه جویی” کردیم به چه کارمان می آید اگر از زندگی و روابط مان لذت نبریم. در واقع بی صبری، صرفه جویی در وقت نیست هدر دادن وقت است.
” گویند سنگ، لعل شود در مقام صبر” صبر، مقام دارد. صبر، قدرت دارد. صبر و مهربانی به هم ربط دارند. صبر و خویشتن دوستی به هم ربط دارند. صبر و آزادی به هم ربط دارند. صبر، ما و دیگران را دگرگون می کند. تمرین کنیم صبور باشیم. تصمیم بگیریم از آزمون صبر سربلند بیرون بیاییم.
1- عالی ترین آزمون صبر، راه رفتن با یک بچه یکساله است! این هفته ببین می توانی با بچه یکی دو ساله ای همپا شوی و مدتی با هم راه بروید؟
2- آخرین بار در رابطه با چه کسی صبرت را از دست دادی؟ چه چیزی بیش از همه کاسه صبرت را لبریز می کند؟ این هفته آگاهانه تمرین کن که در آن زمینه یا در رابطه با آن آدم مشخص صبورتر باشی.
3- اگر مادر جوان و صبوری پیدا کردی ببین چطور کودک خردسالش بارها و بارها چیزی را به زمین می اندازد و او آن را بر می دارد و دوباره به دستش می دهد. تماشای صبر مادران آموزنده است.
4- اگر در پیاده رویی پشت سر فرد سالخورده یا عصا به دستی بودی تمرین کن پشت سرش گام برداری. بر میل شدیدت به جلو زدن از دیگران غلبه کن.
5- یکی از بهترین تمرین های صبر، گوش دادن به حرف کسی و نپریدن وسط حرف اوست. یکی از روزهای هفته تصمیم بگیر که بیشتر و بهتر گوش کنی.
6- هر وقت در موقعیتی قرار می گیری که بی صبری می کنی، چند نفس عمیق بکش. به علاوه می توانی دستت را روی دهانت بگذاری تا حرفی نزنی. یا از یک تا صد بشمری. یا بروی و کمی قدم بزنی.
7- دقت کن و ببین که وقتی صبور هستی احساس خوبی نسبت به خودت پیدا می کنی. و وقتی احساس خوبی نسبت به خودت داری صبورتر می شوی. این یک چرخه است: چرخه ای که به سوی اوج موفقیت می رود.
موفقیت در صبور بودن است.
منبع: هفته نامه موفقیت شماره 188