بدون شک تعاملات درون خانواده یکی از مهمترین عوامل تامین کننده سلامت روانی فرد محسوب می گردد. در بررسی تعاملات درون خانواده روابط پدر و مادر با یکدیگر، روابط والدین با فرزندان و روابط فرزندان با یکدیگر مطرح می گردد و هر یک از این روابط به نوبه خود اثرات ویژه ای بر شخصیت، احترام به نفس و بهداشت روانی فرد دارد. در روابط درون خانواده فرزندان در درجه اول باید احساس مقبولیت بنمایند و بدانند از جانب والدینشان همانگونه که هستند پذیرفته شده می باشند نیازهای کودکان از جانب والدین به گونه ای باید ارضا گردد که به سیر تکامل روانی و جسمانی کودکان منجر شود. روابط درون خانواده چنانچه به نحوی باشد که منتج به اضطراب برای فرزندان گردد، امنیت روانی فرد را به خطر می اندازد. و این خود می تواند سرمنشا بسیاری از مشکلات روانی، رفتاری و شخصیتی برای آنها بشود، به طوریکه باید اشاره به این موضوع داشته باشیم که از لحاظ بهداشت روانی بیشتر جو روانی حاکم در خانواده و اثرات بالقوه آن مطرح است. در این رابطه می توان با ذکر مثالهایی مسئله را روشن تر بیان نمائیم . مثلا چنانچه روابط درون خانواده به خصوص روابط والدین با یکدیگر از عدم همبستگی و احترام متقابل برخوردار باشد، در فرزندان نیز یادگیریهای غلط به وجود می آید. و این خود به روابط اجتماعی او با دیگران لطمه وارد می سازد در خانواده هایی که روابط بر اساس مهار کردن هیجانات طبیعی انجام می پذیرد در سازگاری و تطابق اجتماعی فرد مشکلاتی ایجاد می شود. تحریک پذیری و هیجانات غیر عادی چنانچه در روابط درون خانوادگی وجود داشته باشد کودکان دچار ترس شده و رویه عقب نشینی را در ارتباطات اجتماعی خود با دیگران دارا می باشند. روابط درون خانوادگی چنانچه منتج به عدم ارضا نیازهای عاطفی فرزندان گردد خود موجب کاهش فعالیت های مفید و سازنده کودکان از جمله کاهش فعالیت های درسی خواهد گشت ارتباطاتی که کودکان را در بلا تصمیمی و بلاتکلیفی قرار می دهد و رفتار والدین برای آنها غیر قابل پیش بینی می گردد، موجب تشویق و اضطراب بالا در آنها میشود. در اختلافات والدین چنانچه کودکان حالت انتظار دعوا را تجربه نمایند یعنی هر روز پیش بینی نمایند که والدین خواهد داشت حالت انتظار کشیدن اتفاق بد در آنها به صورت عادت خواهد گشت و حالت انتظار اضطراب را به دنبال خواهد داشت. گذشته از روابط والدین بال یکدیگر رفتار و والدین با فرزندان نیز حائز اهمیت است که بهترین روش در این استوار است که خشم و تنبیه به مقدار کم و اعمال تشویق و محبت به مقدار زیاد و البته نه افراطی می تواند به عنوان بهترین روش ارتباطی با فرزندان به حساب آید.
روابط درون خانوادگی و بهداشت درونی
هوشنگ احمدی صوفیوند
خانواده عضو کوچک تشکیل دهنده جامعه است و خانواده تشکیل می شود از پدر و مادر و فرزند یا فرزندان که یا همه آنان پسر هستند و یا دختر و پسر، که درون خانه ای که مالکیتی است یا اجاره ای، کوچک یا بزرگ، تک واحدی و یا آپارتمان و یا در شهر و یا روستا که زندگی می کنند. پدر کار می کند و مادر خانه دار است و یا مادر هم کار میکند و هم خانه داری ، بچه ها یا تحصیل می کنند یا هنوز بزرگ نشده اند به تربیت و مراقبت نیاز دارند. در بهداشت روانی یعنی روان خوب یعنی داشتن یک روحیه خوب برای زندگی، معاشرت، کار و تربیت کردن فرزند و یا فرزندان واکسیناسیون شدن شخصیتی که از نظر روانی در مقابل بیماریهای اجتماعی از سوی اعضای بزرگ خانواده یعنی پدر و مادر به فرزندان کرده اند. فرزندان وقتی از سوی پدر و مادران از همان آغاز کودکی از نظر بهداشت روانی مورد توجه قرار گرفته باشند. بیماریها و مشکلات خارج از خانه نمی تواند بر شخصیت و سلامتی روح و روان آنان اثر گذارباشد. حالا این واکسیناسیون چگونه پدر و مادر و یا مادران به فرزند و یا فرزندان و با پدر به مادر فرزندان و یا پدر به مادر فرزندان و یا مادر به پدر فرزندان می کنند اهمیت دارد، همان توجه احساسی و عاطفی است توجه راهنمایی های روشنگرانه است. مراقبت های انسانی به یکدیگراست. و این ضمان حفظ روابط درون خانوادگی جامعه ها است. اما حقیقت باید گفت که بهداشت روانی در جایگاه روانی در جایگاه تربیت و مراقبت پدر و مادران به فرزندان خود وجود ندارد و یا اگر وجود داشته باشد رعایت نمی شود. پدر و مادران به تغییرهای جسمانی فرزندان خود حساسیت نشان می دهند و یا پدر به مادر فرزندان و یا مادر به پدر فرزندان، که به طور مثال دل درد، فشارخون، سرماخوردگی، بریدگی دست و پاها، بیماری چشمان و غیره اما به تغییرهای روانی فرزندان خود حساسیت نشان نمی دهند. به طور مثال افسردگی، پرخاشگری، گوشه گیری و غیره… نبود این وسله مهم در ارتباط ( بهداشت روانی) در رابطه درون خانوادگی سبب می شود که میان روابط اعضای خانواده فاصله ایجاد شود، فاصله ای که از خانه شروع و سپس به جامعه کشیده می شود که مانند مسائل مشکل ساز و دردسرآفرین که چه در گذشته و چه در حال جامعه با آن دست به گریبان است و همان ناسازگاریهای اجتماعی و از نظر روانی فرد با فرد و یا اعضای خانواده جامعه است .
روابط درون خانواده و بهداشت روانی
پرویز رزاقی
خانواده اولین و مهمترین محیطی است که کودک در آن از کیفیت روابط انسانی آگاهی پیدا می کند. فروید تجارب سالهای اولیه زندگی در شکل پذیری شخصیت مهم می داند و حتی جامعه شناسان نیز با روانشناسان در این زمینه متفق القول بوده و تجارب سالهای اول کودکی را به عنوان زیر بنای شخصیت و رفتارهای بعدی کودک می دانند.
بهداشت روانی دارای اصول زیر است:
– احترام فرد به شخصیت خود ودیگران
– شناختن محدودیتها در خود و افراد دیگر
– دانستن این حقیقت که رفتار انسان معلول عواملی است.
– آشنایی به اینکه رفتار هر فرد تابع تمامیت وجود اوست.
– شناسایی احتیاجات و محرکهایی که سبب ایجاد رفتار و اعمال انسان می گردد.
ایمان به خدای متعال، شخصیت والدین، تجارب، تحصیلات، نگرشهاو علائق ، عوامل اقتصادی… و سایر عوامل تعیین کننده نوع روابط دورن خانواده و بهداشت روانی آنان می باشند. تفاوتهایی که والدین بین اعضای خانواده می گذارند باعث می شود که روابط درون خانواده را تحت الشعاع قرار داده و بهداشت روانی خانواده و فرد را به خطر بیاندازد و ممکن است اعضای خانواده برای بدست آوردن جایگاه و موقعیت خود دست به رفتارهای ناهنجار بزنند.
روابط درون خانواده و بهداشت روانی
نصرت زارع مهرجردی
در عصر ما این امر مسلم گشته است که رفتار فرد نتیجه موقعیتها و عوامل متعددی است که مهمترین آنان خانواده می باشد، هنگام کودکی، اساس شخصیت فرد در خانواده پی ریزی می شود و پایه رفتارهای بعدی او را استوار می سازد، اگر خانواده وظایف خود را به خوبی انجام دهد شانس موفقیت کودک در زمان بلوغ و بزرگسالی افزایش خواهد یافت و بالعکس چنانچه این عامل از انجام وظایف خود به طریقی قصور ورزد سازگاری فرد در دوران جوانی و بزرگسالی بسیار دشوار و گاه نیز غیر ممکن خواهد شد. ارضاع تمایلات عاطفی اساس بهداشت جسمانی و روانی است که این نسبت مگر در دورن خانواده و روابط میان اعضای خانواده که افراد را از این نظر رشد داده و باعث اعتلای معنوی و روحی و روانی او می شود. فلسفه تعلیم وتربیت دنیای امروز بر اساس پرورش تمامی شخصیت فرد استوار است بدین معنی که جهت تحویل انسانی سالم و خلاق و مفید به جامعه لازم است تا همراه با توسعه قوای فکری و قوای جسمانی ، قوای عاطفی نیز پرورش یابد و بر این اساس قسمتی از وظایف خانواده باید منحصر به تامین بهداشت روانی اعضای خانواده شود.
چنانچه خانواده با به کارگیری روشهای صحیح در امر بهداشت روانی و به وجود آوردن شرایط مناسب در خانه بکوشد خواهد توانست عامل بسیارمؤثر در این راه باشد. خانواده با برقرار کردن رابطه محکم و صمیمانه میان اعضای خانواده می تواند در این راستا گامهای موثر و مفیدی بردارد. در اینجا باید گفت که خانواده باید مکانی باشد که در آن فرد احساس ایمنی نموده حق داشته باشد علائق، استعدادها، عواطف و احتیاجات طبیعی خود را بدون واهمه ابراز داشته از افراد دیگر خانواده در حل مشکلات خود کمک بگیرد.
نقش خانواده در بهداشت روانی خانواده
علیرضا باقری
سلامت روانی عبارتست از رفتار موزون و هماهنگ با جامعه، شناخت و پذیرش واقعیتهای اجتماعی و قدرت سازگای با آنها، ارضای نیازهای خویشتن به طور متعادل و شکوفایی استعدادهای فطری خویش. هدف اصلی بهداشت روانی، پیشگیری از وقوع ناراحتیها و حفظ سلامت روانی به منظور ایجاد یک سری محیط فردی و اجتماعی سالم و مناسب و همچنین درمان اختلالات جزئی رفتار که از وقوع بیماریهای روانی شدید جلوگیری می کند، می باشد. می دانیم که شکل گیری شخصیت و به طور کلی الگوهای روانی و رفتاری هر فرد به طور عمده در گرو شیوه های تربیت و چگونگی رفتار با وی در دوران کودکی است، لذا شرط رسیدن به اهداف نهایی بهداشت روانی، پرداختن به سالهای اولیه زندگی یعنی دوران قبل و بعد از تولد است کودکان امروز مردان و زنان فردای جامعه اند و آنها در سلامت روانی جامعه بسیار اثر گذارند، سپس جای آن دارد که ابتدا با شناخت بهتر از خود بهداشت روانی به عوامل موثر در ایجاد آن پرداخته و به ایجاد زمینه هایی بپردازیم که تضمین کننده این سلامتی چه در خانواده ها وچه در جامعه باشد.
نقش اعتلای فرهنگ ازدواج در بهداشت روانی داوطلبان ازدواج
حبیب الله تافته
با نام و یاد خداوندی که انسانها را از دو جنس مختلف آفرید تا در کنار هم به آسایش و آرامش دست یابند، خداوند خوب و مهربانی که همه موجودات را زوج آفرید( مذکر و مونث) ، و این از حکمت اوست، و در آیه 21 روم این مورد به وضوح درباره ازدواج به چشم می خورد، ( که ما انسانها را از دو جنس مذکر و مونث آفریدیم تا در کنار هم به آرامش و قرار دست یافته و به یکدیگر مهر و محبت ورزند) . اصلا عشق و محبت و دوستی زیبا و لذت آورند و هر انسانی نیاز دارد تا به دیگری محبت ورزد و متقابلا از او محبت گیرد، لذا در پیوند زناشوئی میان دو جنس مذکر و مونث این موضوع قوت و استحکام بیشتری به خود میگیرد چون دو جنس مختلف با نیازها و خواستهای گوناگون و متنوع در پی رسیدن به یک هدف مشترک هستند لذا سعی می کنند تا هر آنچه که در چنته وجودی خویش دارند بکار گیرند در این زمان هست مکه زوجین به آرامش و آسایش دست می یابند و از میوه های شیرین آن بهره مند می گردند، میوه هایی که سرشار از عواطف و احساسات دوستانه و خیرخواهانه جهت نیل به کمال معنویت در زندگی شخصی و غیر شخصی است، انسانی که به آرامش روحی و روانی و به تبع آن سلامت جسمانی دست یافته با نیروی دو چندان به پیکار با مشکلات و معضلات زندگی می پردازد ( برخورد می کند) . بنابراین متوجه می شویم که پیوند زناشویی و ازدواج میان دو فرد چه فوائد و ثمراتی دارد، لذا باید فرهنگ ازدواج را که نقش مهمی در بهداشت روانی داوطلبان ازدواج دارد تبلیغ و آن را به حد اعلای گسترش در میان افراد مختلف جامعه رساند که این امر مستلزم برنامه ریزی لازم از سوی مسئولان امر در بخش بهداشت و درمان و نیز شورای عالی جوانان و سایر بخشهاست.
نقش اعتلای فرهنگ ازدواج در بهداشت روانی داوطلبان زدواج
دکتر غلامرضا عسگری
در بحث فرهنگ و ازدواج و بهداشت روانی در ابتدا باید دید اصولا ازدواج یعنی چه؟ ازدواج موفق کدام است؟ و موارد لازم برای انجام ازدواجی هدفمند و آینده دار کدامند؟ ازدواج امری است خوئی و فطری و دارای هدفهای مختلف در طریقه طبیعت، پیمانی است که بین مرد و زن در جامعه به شکلی علنی برقرار می گردد تا آن دو بتوانند آزادانه و به دور از سرزنش جامعه رابطه ای عاطفی معنوی و جسمی بقرار نمایند تا در کنار یکدیگر آرامش یافته لباس همدیگر باشند و در غم و شادی شریک هم باشند و برای یکدیگر نردبانی باشند به سوی کمال و به سوی خداوند .
ازدواج موفق ازدواجی است هدفمند که در آن زن یا مرد با درایت و برای رسیدن به مقاصدی که در دوران مجردی برای خود در نظر گرفته اند تن به آن می دهند و همین قدم در راه گذاشتن تا به مرحله رسیدن به هدفها و آرزوهای قابل دسترسی در برگیرنده مسیر یک ازدواج موفق خواهد بود. پیمودن این مسیر خود لوازم و ابزاری می طلبد که عبارتند از:
– تعیین اهداف ازدواج
– دانستن مسئولیتها و مشکلات پس از ازدواج به خصوص با توجه به شغلهای زن و مرد
– تعیین معیارهایی برای انتخاب همسر با توجه به اهداف و مشکلات پس از ازدواج
– مطالعه کتابهای علمی در خصوص مسائل زناشویی و احیانا گذراندن کلاسهایی در این مورد 5- داشتن مشاوری آگاه، متعهد، بی طرف و در دسترس. می دانیم که یک ازدواج موفق یا ناموفق تاثیری کاملا مستقیم بر روان نه تنها یک زوج که کل جامعه دارد چرا که تبعات یک ازدواج ناموفق تنها به آن دو محدود نگشته و اگر پای فرزندی نیز در میان باشد آن کودک نیز از آتش به پا خواسته در امان نخواهد بود و همچنین این آتش به پا خواسته محیط خانه را در نوردیده و همسایگان را به دو جهت سر و صدای این خانه و نیز داشتن همسایه ای عصبی که به تناسب عصبی بودنش از منطقش کاسته گردیده است، آزرده خواهند نمود و از طرفی همکاران این افراد عصبی و بی منطق و آن کودک سوخته دل نیز با آنان مشکل خواهند داشت.
روابط درون خانوادگی والدین و بهداشت روان نوجوانان و جوانان در شمال و جنوب تهران
ایران فرجی- مسعود سیرتی نیر- محمد علی خوشنویس
در جهان معاصر آنچه با تمام تلخی حقیقت انکارناپذیر است انحطاط بنیاد خانواده است. این انحطاط آثار و تبعات سقوط ارزشهای اخلاقی و بی خبری از تربیت حقیقی و برنامه انسان سازی اسلام است که جوامع امروز را با بن بست های عظیم روحی فکری و معنوی مواجه ساخته است. بدون شک دین اسلام راه و رسم کامل و جامعی برای زندگی اسنان در جهات و ابعاد گوناگون دارد و خانواده را نخستین و مهمترین کانون تربیت و سازندگی انسانها معرفی نموده است، به طوری که الگوهای لازم را در اختیار گذارده و بر این اساس بار مسئولیت والدین بسیار سنگین تر گشته است. از دیدگاه اسلام خانواده یک واحد حقیقی فرهنگی بیولوژیکی و اجتماعی است که افراد آن از کوچک و بزرگ با یکدیگر ارتباط معنوی دارند و هر یک از آنها را بر دیگری حقی است که در پیشگاه خدای خود مسئولند، بنابراین می توان ادعا نمود که تمامی نابسامانیهای موجود خانواده در جوامع اسلامی در وجه اول از این ناشی شده است که دستورالعمل های اسلام آنچنان که باید در بین مسلمانان جدی گرفته نشده است. از آنجایی که تحقیقات باید پاسخگوی نیازها و مشکلات موجود و نیز الگویی جهت راهگشایی در معضلات دامنگیر جامعه باشند و چون پژوهشهای انجام گرفته در زمینه تاثیر نقش روابط درون خانوادگی در بهداشت روانی فرزندان که از گرانمایه ترین سرمایه های معنوی جامعه هستند در کشور ما ناچیز بوده لذا با توجه به اهمیت موضوع یک مطالعه مقدماتی توصیفی و تحلیلی به منظور تعیین تاثیر روابط والدین بر بهداشت روانی نوجوانان و جوانان انجام گرفت در این تحقیق تعداد 400 نفر در گروه آزمون و 400 نفر در گروه شاهد از دانش آموزان مدارس دولتی تهران به صورت نمونه گیری تصادفی تحت مطالعه قرار گرفتند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه ویژگیهای فردی و خانوادگی دانش آموزان و آزمون شخصیتی و ودورث بود، یافته های ارائه شده در جداول مختلف بیانگر این مطلق است که در محیط خانوادگی سالم (گروه آزمون) به علت روابط صحیح حاکم بر فضای خانواده از قبیل احترام متقابل، سازگاری، و تفاهم و همفکری والدین با یکدیگر و سایر اعضا فرزندان آنها از سلامت روانی برخوردار بوده در حالی که در گروه شاهد رفتار ناصحیح والدین نسبت به یکدیگر و اختلاف درگیری با فرزندان موجبات بروز اختلالات رفتاری از جمله عصبانیت، بی قراری، پرخاشگری، وسواس، تمایلات ضد اجتماعی و همچنین اضطراب و افسردگی و … در آنها گشته است.
بحث و نتیجه گیری: به طور کلی مطالعه تمام یافته های بدست آمده از این پژوهش بیانگر این مطلب است که روابط والدین با یکدیگر و نیز با فرزندان نوجوان و جوان خویش عامل عمده موثر در سلامت روانی آنها بوده به طوری که آزمون آماری انجام شده برای تعیین همبستگی بین روابط والدین و فرزندان آنها و حتی ارتباط میزان همفکری احترام متقابل و سازش والدین با بهداشت روانی فرزندان آنها معنی دار بودن تفاوت میان فراوانی های مشاهده شده و مورد انتظار را تایید می کند. نتایج بررسی حاضر می تواند به عنوان مطالعه مقدماتی مورد توجه محققان در این زمینه قرار گیرد و امید است این نتایج و توصیه ها و پیشنهادات عملی ارائه شده در اصل مقاله بتواند خانواده ها به ویژه مسئولین متعهد و دلسوز اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی کشور، همه دست اندرکاران به ویژه روحانیون و مبلغین که مسئولیت خطیری در تربیت آحاد جامعه بعهده دارند را یاری نماید.
نقش خانواده در بهینه ساختن روابط عاطفی و روانی اعضا و تاثیر برنامه های تلویزیون بر آنها
محمدعلی خوشنویس- مهتاب سادات موسوی نسب
خانواده به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی اساس تشکیل جامعه و پایه حفظ عواطف انسانی است که هر چه بیشتر باید مورد توجه قرار گیرد. خانواده در زمره عمده ترین سازمانهای اجتماعی و واحدی اجتماعی با ابعاد گوناگون زیستی، انتقادی، حقوقی، اجتماعی است. خانواده از دیدگاه برخی صاحبنظران ، معیار شناخت و سنجش آسیبهای اجتماعی است. خانواده را به سه نوع تقسیم کرده اند که هریک ویژگیها و مفاهیم خاص خود را دارا هستند که عبارتند از:
– خانواده متزلزل: این خانواده هدف اصلی خود را از دست داده و آرمانش را از دست داده و از درون تهی گشته است و با هر ضربه ای بیشتر متلاشی می گردد. روابط اعضای این خانواده خصمانه و غیر دوستانه است و اعضای آن از پذیرش مسئولیتها سرباز می زنند در این خانواده ها از آینده ای روشن خبری نیست.
خانواده متعادل: نوعی بصیرت و اعتماد به نفس را در انسان می آفریند این نوع خانواده در هنگام مقابله با موانع و مشکلات از شیوه ای منطقی استفاده می کنند و تصمیمات به موقع و مقتضی می گیرند، در این خانواده تبادل عاطفی، مثبت گرایی و تفاهم و مشارکت و همگرایی وجود دارد.
– خانواده متکامل: پس از ایجاد خانواده متعادل و در تکامل آن به خانواده متکامل می رسیم وقتی شکوفا می شودکه حداکثر قابلیتها و توانایی های وجودی اعضای آن کشف شده ، پرورش و توسعه می یابد این خانواده ها نه تنها مشکل ندارند بلکه مشکل گشا هم هستند.
با توجه به اهمیت این موضوع که خانواده در تعادل روانی اعضای آن و اجتماع تاثیر بسزایی دارد پژوهشگران بر آن شدند تا تاثیر برخی از ارتباطات جمعی موجود را در خانواده و سپس بر روابط فیمابین اعضای آن بررسی نمایند و از بین آنها تلویزیون انتخاب شد زیرا بیشترین ارتباط را با جامعه داراست و تاثیر آن بر روابط عاطفی بین اعضای خانواده مخصوصا والدین با فرزندان و بالعکس سنجیده شد. در این تحقیق که با هدف تعیین میزان تاثیر برنامه های تلویزیون بر نحوه ارتباط اعضای خانواده با یکدیگر به عمل آمد تعداد 150 نفر از دانش آموزان مدارس راهنمایی مورد پژوهش قرار گرفتند. روش مطالعه به صورت توصیفی تحلیلی انتخاب شده.
در مجموع پس از گردآوری اطلاعات نتایج زیر استخراج گردید:
-به جای مبحث و تبادل نظر در خصوص مسائل روز بیشترین وقت مفید به تماشای تلویزیون می گذرد.
– چون به صورت دسته جمعی به تماشای تلویزیون پرداخته می شود و در نتیجه بسیار مفید خواهد بود اگر تلویزیون برنامه هایش را طبق اصول خاص تربیتی- فرهنگی بنا نهد.
– حدود 89 درصد اوقات فراغت خود را با تماشای تلویزیون سپری می نماید.
– زمان سکوت در هنگام تماشای تلویزیون بسیار زیاد است.
– 42 درصد از جامعه در خصوص طرح مشکلات در خانواده جواب منفی داده اند و علت آن را تماشای تلویزیون دانسته اند که بسیار قابل توجه است.
در مجموع تلویزیون را به عنوان کانال تربیتی می توان مطرح نمود مشروط بر آنکه با اهداف خاص برنامه های آن پخش گردد که در ارائه مطالب به بحث و گفتگو پرداخته خواهد شد.
منبع:ماهنامه دینی، فرهنگی و اجتماعی مسجد