نویسنده:ابوالفضل بیرقی

هر پسر و دختری که به سن بلوغ می رسند بزرگترین آرزویشان این است که ازدواج کند و در کنار همسری مهربان و صمیمی زندگی شاد و سالمی داشته باشند. بیشترین میزان خیالبافی های جوانان در سنین بلوغ در مورد ازدواج و مسایل پیرامون آن دور می زند و بیشتر محتوی صحبت های جوانان مجرد پیرامون مسایل ازدواج، جنس مخالف و موضوعات مربوط به آن می باشد. میل جنسی یکی از قوی ترین امیالی است که در سنین بلوغ باعث گرایش پسر و دختر به سمت یکدیگر می شود. اما باید به این نکته توجه داشته باشیم که انتخاب همسر با تمام شیرینی و جذابیتی که دارد خیلی هم کار ساده ای نیست بلکه به آموزش ها و مهارتهای خاص خود نیاز دارد و باید نکته ها و معیارهای بسیار زیادی در این انتخاب لحاظ شود.آمار بالای طلاق در سطح جامعه گواه بر این موضوع است که انتخاب همسر کار دشواری است و دقت زیادی را می طلبد.به جرأت می توان گفت که هیچ یک از تصمیم های زندگی انسان مهمتر از انتخاب همسر نیست و در هیچ یک از تصمیم ها نیز تا این اندازه احتمال اشتباه و خطا وجود ندارد.کشش و جذبه ی جنسی یکی از بزرگترین عواملی است که باعث اشتباه در انتخاب همسر می شود اگر شما دختری در آستانه سنین ازدواج هستید کافی است که با کمی آرایش و لباس نامناسب
در کنار یک پسر جوان ظاهر شوید و کمی هم برای او عشوه بیائید، خیلی سریع جذب شما خواهد شد و از شما خواستگاری خواهد کرد. اما این ازدواج نیست بلکه به چنگ آوردن مردان است. به همین دلیل است که در جامعه با آمار بالای طلاق مواجه هستیم.بسیاری از کسانی که برای مشاوره ازدواج مراجعه می کنند بر اساس ظاهر به هم علاقه مند شده اند و پس از مصاحبه ای کوتاه معلوم می شود که هیچگونه شناخت باطنی از یکدیگر ندارند. اما نکته ای که باید در نظر داشته باشیم این است که این شناخت ها به صورت غریزی و مادرزادی برای فرد حاصل نمی شود بلکه باید فرد آموزش ببیند بسیاری از مراجعان من مدتها با هم آشنا هستند، اما هنوز نمی دانند که برای شناخت کافی باید پیرامون چه موضوعاتی صحبت کنند. لذا در این قسمت از مقاله تصمیم داریم اصول مهم و مؤثر در انتخاب همسر را برای شما بیان نماییم.
دیل کارنگی، نویسنده و روان شناس مشهور معاصر انتخاب همسر و ا نتخاب شغل را دو تصمیم بزرگ زندگی انسان می داند که ارزش و اهمیت اولی به مراتب از دومی بیشتر است. زیرا تغییر شغل بسیار آسانتر و عوارض جانبی آن کمتر می باشد اما جدا شدن از همسر بسیار مشکل و عوارض روحی و روانی آن بویژه هنگامی که پای فرزندی در کار باشد بیشتر است. اگر شما تجربه نامزدی و یا حداقل آشنایی با جنس مخالف را داشته باشید اما هنوز ازدواج نکرده باشید، همواره برای شما سؤال می باشد که چرا این عشق و علاقه از بین می رود و زندگی حالت سردی و یا حالت تنفر به خود می گیرد.زن و مرد از لحاظ روحی مکمل همدیگر هستند و با بودن در کنار همدیگر احساس آرامش می کنند. پسران و دختران جوان ساعت ها با هم صحبت می کنند و درد دل می کنند و بعد از چند ساعت همنشینی نه تنها احساس خستگی نمی کنند بلکه به سختی از هم جدا می شوند. این در حالیست که از نظر جنسی نیز ممکن است احساسات خاصی نداشته باشند بلکه فقط به دنبال ارضاء روحی خود هستند. از طرف دیگر رابطه جنسی نیز یکی از قویترین و جذابترین نیازهای انسان است که ازدواج و انتخاب همسر به این نیاز انسان نیز پاسخ می دهد.حال سؤال اینجاست که با وجود این همه جذبه های خاص چرا روابط زن و شوهر روزی به جدایی می گراید؟
متأسفانه اختلاف زوج هایی که به دلیل دلدادگی ازدواج کرده اند، زودتر از کسانی شروع می شود که با آشنایی قبلی یا به خاطر فامیل بودن پیمان زناشویی بسته اند.به ظاهر باید عکس این قضیه صادق باشد. اما حقیقت امر چنین است. زیرا زن و مردی که بر پایه ی احساس ازدواج می کنند، کمتر مصلحت را در نظر می گیرند. آنها پس از ازدواج و فروکش کردن تب عشق شان تازه متوجه ایرادهای طرف مقابل می شوند. زیرا اکنون دیگر نگاه مبالغه آمیز ندارند و یکدیگر را بالاتر از معیارهای حقیقی نمی بینند.
(کیهان نیا، 1386)

صورت یا سیرت زیبا
همه ما در صحبتها و گفته های خود معمولاً از سیرت زیبا صحبت می کنیم و آن را اصل می دانیم و صورت زیبا را فرع می دانیم اما آنچه که واقعیت دارد این است که جوانان ما در سنین ازدواج به صورت زیبا بسیار بیشتر توجه می کنند اما به سیرت زیبا توجه آن چنانی ندارند.و این یکی از اصلی ترین و بزرگترین عوامل افزایش طلاق درجامعه است. در سطح دانشگاه همه شاهد هستیم که دختران زیبا دارای خواستگاران بسیار زیادی هستند که در بسیاری از موارد ازدیاد خواستگارها مجال فکر کردن را از دست آنها می گیرد و بدون فکر و تأمل به همه جواب منفی می دهند.
این توجه بیش از حد مردان به ظاهر باعث شده است که خانم ها به آرایش خود توجه بسیار زیادی داشته باشند. همه شما شاهد هستید دخترانی وجود دارند که هنرهای متعددی دارند بسیار صمیمی و مهربان هستند اما چون ظاهر معمولی دارند خواستگاران زیادی ندارند اما برعکس دختران معمولی و یا حتی بداخلاق به خاطر صورت زیبا خواستگارهای زیادی دارند.
زیبایی ظاهر را اصل قرارد ندهید
جذابیت فیزیکی اولین عنصر تعیین کننده میزان علاقه مندی به یک فرد است و هر قدر فردی از جذابیت فیزیکی بیشتری برخوردار باشد افراد بیشتری به او علاقه مند می شوند.
اما اگر شما عکس های افراد میانسال را با عکس های دوران جوانی آنها مقایسه کنید می بینید که تغییرات زیادی داشته اند. یعنی چهره ی زیبای ظاهر خود را به تدریج از دست داده ند، از سوی دیگر برای همه شما اتفاق افتاده است که اولین روزی که با یکی از همکلاسیهای خود که چهره ی زیبایی ندارد آشنا شدید به او علاقه ی زیادی نداشتید و بیشتر تحت تأثیر چهره ی ظاهری او قرار گرفتید اما اگر آن فرد خوش اخلاق، خوش برخورد و مهربان باشد به تدریج به او علاقه مند می شوید و چهره ظاهری او را به طور کامل فراموش می کنید. در زندگی زناشویی نیز وضعیت به این صورت است. شما در اولین برخورد تحت تأثیر جذابیت فیزیکی فرد قرار می گیرید و حال اگر بدون آگاهی از رفتار و خصوصیات شخصیتی فرد با او ازدواج کنید خود را به دست شانس و احتمال سپرده اید چون خیلی زود شما تحت تأثیر خصوصیات اخلاقی و شخصیتی چهره ی ظاهری را فراموش می کنید و آن زمان دیگر بستگی به شانس و احتمال دارد که چقدر از این نظر با هم سازگاری داشته باشید. تصور کنید در اولین برخورد با یکی از دوستان همکلاسی خود که چهره ی زیبایی دارد به او علاقه بسیار شدیدی پیدا می کنید، حال اگر پس از مدتی او به شما بی احترامی نماید و با حرفهای توهین آمیز و نیش دار موجبات رنجش خاطر شما را فراهم نماید آیا باز هم چهره ی زیبای او برای شما هم است. حال اگر این فرد شریک زندگی شما باشد چگونه می توانید به زندگی با او ادامه دهید. لذا توصیه نهایی این است که در هنگام انتخاب به ظاهر زیبای فرد در
حد معقول توجه داشته باشید و فردی را انتخاب کنید که از نظر زیبایی شبیه به خود شما باشد اما زیبایی را اصل اساسی در انتخاب قرار ندهید.
مال و ثروت را نیز مبنای اتنخاب قرار ندهید
تردیدی نیست که وضعیت اقتصادی مناسب یکی از مؤثرترین عوامل در میزان رضایت زناشویی و از بین بردن اختلافات خانوادگی می باشد. ریشه ی درصدی از اختلافات خانوادگی به وضعیت اقتصادی برمی گردد. اگر شما بتوانید برای همسرتان منزل مستقل، اتومبیل و وسایل رفاهی مطابق با خواسته های او تهیه نمائید و سالی چند بار او را به مسافرت ببرید قطعاً او نیز روابط بسیار خوبی با شما خواهد داشت و به صورت چرخه ای روابط شما هر روز بهتر خواهد شد.اما توجه بیش از حد به وضعیت اقتصادی نیز مطلوب و پسندیده نیست.تصور کنید یک منزل با شکوه و وسایل زندگی مجلل دراختیار شماست و سالی چند بار هم به مسافرت خارج از کشور می روید و هیچ گونه نیاز مادی ندارید.اما همسر شما بسیار بداخلاق، بددهن و بی عاطفه باشد. آیا با این وضعیت امکانات مالی برای شما اهمیت دارند و می توانید از آنها لذت ببرید.از سوی دیگر به زندگی افراد ثروتمند توجه کنید فراز و نشیب های بسیار زیادی داشته اند گاه گاه پول های کلان به دست آورده اند و گاهی هم ضررهای بسیار سنگین متحمل شده اند که همه چیز خود را از دست داده اند متأسفانه باید بگویم که توجه بیش از حد پسرها به ظاهر دخترها و توجه بیش از حد دخترها به پول و ثروت پسرها دو عامل اصلی ایجاد کننده اشتباه در انتخاب همسر هستند.درصد بسیار زیادی از مراجعان من تحت تأثیر این دو عامل مرتکب اشتباه شده اند . اگر دختری هستید که به ازدواج با یک پسر پولدار می اندیشید و به هیچ یک از ویژگیهای دیگر او توجه ندارید ابتدا از خود سؤال کنید که آیا این پول ها حاصل دسترنج خود اوست و یا اینکه متعلق به پدرش است و او هیچگونه اختیاری در مورد آنها ندارد و سؤال دوم اینکه اگر خواستگار شما به هر دلیلی پول های خود را از دست بدهد آیا می توانید او تحمل کنید یا خیر، اگر جواب هر دو سؤال منفی است از ازدواج خود صرف نظر کنید و توجه داشته باشید که زن مدبر و دانا می تواند خیلی زود باعث پیشرفت اقتصادی همسرش بشود اما اگر صرفاً به وضعیت اقتصادی خواستگار خود توجه داشته باشید و هیچ معیار دیگری را در نظر نگیرید اگر او به علت بحران های مالی ثروتش را از دست بدهد برای ادامه زندگی رضایتبخش شما امیدی وجود ندارد.

تعارض
انسان در مواقعی که با انتخاب مواجه می شود از نظر روانی به حالتی دچار می شود که اصطلاحاً تعارض نامیده می شود.یعنی اینکه از بین دو یا چند مورد نمی تواند یک مورد را انتخاب نماید که این پدیده معمولاً در طول زندگی برای همه اتفاق می افتد اما در بین جوانان در هنگام انتخاب همسر شیوع بیشتری دارد.و مدتها انتخاب آنها را به تعویق می اندازد و در بسیاری از موارد نیز انتخاب اشتباه مرتکب می شوند.به طور متوسط بیش از نیمی از مراجعان من به این حالت روانی گرفتار هستند شیوع آن در بین پسر و دختر یکسان است اما به نظر می رسد که پسرها چون حق انتخاب بیشتری دارند راحت تر با آن کنار می آیند. تعارض به سه شیوه اتفاق می افتد نوع اول اصطلاحاً گرایشی، گرایشی نامیده می شود موردی است که شما دو خواستگار خوب و پسندیده دارید و هردو شدیداً به شما علاقه مند هستند و انتخاب یکی از آنها برای شما دشوار است. نوع دوم اصطلاحاً «اجتنابی، اجتنابی» نامیده می شود و آن در صورتی است که شما به علت فشار خانواده و یا هر عامل دیگری تصمیم به ازدواج گرفته اید دو خواستگار دارید که هیچکدام مورد پسند شما نیستند اما به هر حال می خواهید یکی از آنها را انتخاب کنید. البته لازم به ذکر است که این نوع تعارض در مورد ازدواج به ندرت به چشم می خورد بلکه بیشتر در مورد انتخاب شغل، رشته تحصیلی و یا موضوعات دیگر می باشد.برای مثال مدتها به دنبال شغل بوده اید در دو اداره یا شرکت متفاوت کار پیدا کرده اید اما هیچ کدام مورد پسند شما نیستید ولی از ترس اینکه ممکن است موقعیت دیگری پیدا نشود مجبور به انتخاب یکی از آنها هستید. اما نوع سوم سخت ترین نوع تعارض است که حل آن از همه مشکل تر است و بیشتر پسرها و دختر ها نیز با این نوع تعارض روبرو می شوند.این تعارض اصطلاحاً «گرایشی-اجتنابی دوگانه»نامیده می شود. و بدین صورت است که دو نفر همزمان از شما خواستگاری می کنند و هر دو هم دارای ویژگیهای مثبت هستند و هم دارای ویژگیهای منفی هستند. برای مثال یکی داری مدرک دانشگاهی بالا و شغل مناسب است اما از نظر اقتصادی و چهره ی ظاهری ممکن است وضعیت مطلوبی نداشته باشد.و مورد دوم بسیار ثروتمند و خوش تیپ و خوش اخلاق است اما تحصیلات پائینی دارد. لذا در این موارد همواره ویژگیهای مثبت و منفی هر یک از طرفین انتخاب را برای شما دشوار می سازند. پسرها نیز در بسیاری از موارد در هنگام انتخاب همسر با این نوع تعارض روبرو می شوند.

برای حل تعارض چه باید کرد
اگر شما شخصیت وسواسی باشید و یا رگه هایی از وسواس در شخصیت شما وجود داشته باشد حل تعارض معمولاً تا حدودی مشکل است و به دوره های طولانی درمان نیاز دارد.در مورد درمان تعارض در خصوص انتخاب های معمولی مانند انتخاب مانتو و یا کت و شلوار معمولاً به فرد پیشنهاد می شود که منتظر این که چه زمانی به مانتو و یا کت و شلوار نیاز دارد نباشد بلکه در هر زمان که پشت ویترین یک مغازه، جنس مورد نظر خود را مشاهده کردید آن را خریداری کنید تا بدین روش هیچ وقت در مرحله ی انتخاب قرار نگیرید.اما در مورد ازدواج و انتخاب همسر موضوع به این سادگی نیست. و اینجابه مطالعه و تأمل زیادی نیاز دارید.
در اینجا برای هر فردی در هر شرایطی راه حل خاصی وجود دارد اما یکسری راهنمائیهای کلی وجود دارد که تقریباً برای همه کارساز است. برای مثال اگر خواستگار شما دارای تحصیلات دانشگاهی می باشد وضعیت اقتصادی او نیز در هر صورت در چند سال آینده بهبود پیدا می کند و وضعیت اقتصادی پائین موضوعی نیست که شما بخواهید به علت آن به یک فرد تحصیلکرده جواب منفی بدهید.نکته دوم این است که بسیاری از افراد که در انتخاب خود تعارض دارند به این علت است که هنوز با خواستگار خود از نزدیک گفتگو نداشته اند شما با چند جلسه گفتگوی نزدیک و دوستانه به احتمال زیاد می توانید یک از دو مورد را انتخاب کنید.و نکته ی بعدی این که همواره سعی کنید در انتخاب خود با ویژگیهای پایدار اهمیت بیشتری بدهید.صورت زیبا در انتخاب همسر نکته مهمی است که نباید از آن بگذرید اما سیرت زیبا از آن مهم تر است. اگر همسر شما سیرت زیبا داشته باشد صورت او نیز از نظر شما زیبا جلوه می کند اما اگر سیرت زیبا نداشته باشد زیبایی صورت را نیز از دست خواهد داد. یعنی اینکه به ویژگیهای پایدار اهمیت بیشتری بدهید و ویژگیهای موقتی و گذرا را در درجه دوم اهمیت قرار دهید، و یا اینکه از آنها صرف نظر کنید چون به هر حال موقتی هستید و به زودی از بین می روند.