صبر یا حریت از قید نفس

صبر یا حریت از قید نفس

نویسنده:مصطفی مرجوّی
مقدمه
معیار ما در نحوه رفتار و عمل و برنامه زندگى باید برگرفته از قرآن کریم و سخنان و سنت و روش اولیاى دین علیهم السلام باشد و خود را باید با این ملاک ها هماهنگ و همساز نماییم. آن چه مهم است این است که معیار هاى مسلم و روشن دینى و قرآنى مورد نظر و توجه ما باشد و اعمال و رفتار و برنامه هاى زندگى ما هماهنگ و منطبق بر آنها باشد. مثلا در مورد امتحانات و آزمایشات الهى آن چه مهم است، صابر بودن و موفق بیرون آمدن از این آزمایشات است . ایمان و عمل در دیدگاه قرآن دو جزء جدانشدنى از هم هستند، در واقع ایمان، شخص را به انجام عمل شایسته وا مى‏دارد، امّا در همین جا یک نکته دقیقى وجود دارد و آن این که ایمان، در صورتى مى‏تواند منشأ عمل صالح (تقوا) بشود که زنده و فعّال باشد. به عبارتى آگاهى و تنبه همواره باید زنده باشد تا منشأ اثر شود.از مهم‏ترین زمینه‏هاى درک فیض ، عنایات الهى ، هدایت خاصه و بدون واسطه از جانب خداوند ، صبر و شکیبایى است. تا جایى که ائمه اطهار (علیهم السلام ) به واسطه صبر عظیمشان و عزم استوارشان به مقام شامخ ولایت و امامت نایل شدند ( و جعلنا منهم ائمّهً یهدون بأمرنا لما صبروا ) یعنى ریشه امامت و رهبرى صبر است .(1) اما به چه صورتی باید صبر را تحصیل نمود و به مقام صابرین رسید ؟ در آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت ( علیهم السلام ) ملاک هایى براى تحصیل صبر بیان گشته که ما در این مقاله در صدد بیان این ملاکها و معیارها به صورت دسته بندی شده و خلاصه هستیم ؛ باشد که مورد رضای حـضرت حق ( جَلَّ شَأنُه ) و آقا امام زمان ( عج الله تعالی فرجه ) قرار گرفته و مثمر ثمر برای سایر دوستان ایمانی باشد .
چکیده
به طور کلى اساس نظام هستى بر حکمت و عدل استوار است و نیز از سنت هاى تبدیل ناپذیر الهى سنت امتحان است و انسان در برخورد با ناملایمات و امور ناسازگار با طبع و روحیات و اهدافش باید اهل تحمل و شکیبایى باشد. صبر از ارزش هایى است که مفهوم آن واضح و بى نیاز از تعریف است و میزان صبر انسان بستگى کامل به میزان معرفت و ایمان انسان دارد. هر چه هدف عالیتر و مقصد والاتر و معرفت و ایمان بیشتر و عمیق تر باشد، صبر و شکیبایى انسان بیشتر خواهد بود. مثلا در جریان حادثه کربلا و صبر و شکیبایى بى نظیر سیدالشهدا (ع) نمونه کاملى از صبر انسان کامل به نمایش گذاشته شد به طورى که در یکى از زیارت هاى امام حسین (ع) چنین آمده است: (فرشتگان آسمان از صبر تو شگفت زده شدند). در هر صورت براى حفظ ایمان و رسیدن به سعادت بشرى باید همواره به سلاح صبر مجهز بود و تا انسان در دنیا زندگى مى کند چون عالم دنیا، عالم تزاحمات و کشمکش و درگیرى مى باشد باید این سلاح را بر زمین نگذارد ؛ مثلاً صبر عملى در برابر غریزه جنسى آن است که: اولا، انسان فکر خود را کنترل کند و به طورى که از اوهام و خیالات شهوانى پرهیز نماید تا این مسئله خود مقدمه اى براى گناه و تحریک او نشود. ثانیا، از دیدن فیلم ها و صحنه هاى مهیج خوددارى نماید. ثالثا، از خواندن کتاب ها و شنیدن مطالبى که صلاح نیست دورى کند. رابعا، غذاى خود را کنترل نماید و اگر مى تواند هفته اى یک یا دو روز روزه بگیرد. خامسا، خود را به امور معنوى مشغول نماید. مطالب فوق تنها چکیدهای بود از مطالب ارزشمند و مفیدی که در این مختصر بر آنها پرداخته شده است که جدای تعاریف ، اقسام ، آثار و داستانهایی از صبر به زیور آیات و روایات مربوط به صبر نیز آراسته گریده است .در پایان ما براى رفع مشکلات همه ى عزیزان مخصوصا جوانان و خانوادههای گرامی ایشان صبر در برابر مشکلات را توصیه میکنیم چرا صبر یا حریت از قید نفس آنان را در انتخاب چاره اندیشی درست و صحیح در برابر مصائب و مشکلات رهنمون میباشد و امیدواریم خداوند تعالى نظر لطف و کرامت خویش را به همه ما معطوف دارد.

صبردر لغت و اصطلاح :
صبر در لغت : صبر در لغت به معناى حبس و بازداشتن است .(2) برخى نیز آن را بازداشتن نفس از اظهار بى تابى و بى قرارى دانسته اند .(3) برخی نیز گفتهاند (صبر) در لغت به ماده‏اى تلخ و مهوّع اطلاق مى‏گردد که از شیره گیاهى به همین نام گرفته مى‏شود و استفاده دارویى دارد. به آن (طبرزد) و (تبرزد) نیز گفته مى‏شود. از آنجا که خوردن این مادّه تحمّل فوق العاده‏اى مى‏طلبد به همین مناسبت به هرگونه تحمّل در برابر سختى و مصیبت صبر گفته مى‏شود : تهاجم ناگواریها در این مرحله که پایین‏تر از دو مرحله دیگر است بر انسان فشارى سنگین وارد مى‏کند و لذا تحمل آن بسیار دشوار است لیکن انسان صابر خود را نگه مى‏دارد، در برابر حوادث ناگوار طاقت و تحمل خود را از دست نمى‏دهد، مضطرب نمى‏شود و هیچ اعتراض و شکایتى هم ندارد. صبر در اصطلاح : صبر را از نظراصطلاح مى‏توان این گونه تعریف کرد : باز داشتن خود را از عملى که مانع رسیدن به هدف و یا موجب تأخیر در رسیدن به هدف مى‏شود . هر گاه کسى خویشتن را از فعلى اختیارى باز دارد صبر کرده است . بنابراین صبر در این معنا، خود به خود فضیلتى اخلاقى نیست ، بلکه مقاومتى است که ناشى از تسلط فرد بر خویشتن میباشد . این مقاومت در صورتى از لحاظ اخلاقى فضیلت خواهد بود که هدف شخص صابر، کمال اخلاقى و تقرب به خداوند باشد و صبر در برابر چیزى صورت گیرد که با کمال اخلاقى و تقرب خداوند در تعارض و تقابل باشد. ارزش اخلاقى صبر بسته به هدفى است که صبر به منظور آن صورت مى‏گیرد. در مبحث (روابط انسان با خداوند ، مقصود از صبر ، نوعى مقاومت در برابر عواملى است که رابطه انسان با خدا را سست مى‏کنند و او را از دایره ایمان به لحاظ نظرى یا عملى خارج مى‏سازند .(4) در فرهنگ اخلاقى ، صبر عبارت است از وادارنمودن نفس به انجام آنچه که عقل و شرع اقتضا مى کنند و بازداشتن از آنچه عقل و شرع نهى مى کنند .(5) با توجه به تعاریف مذکور، (صبر) یک صفت نفسانى بازدارنده و عامى است که داراى دو جهت عمده است : از یک سو گرایشها و تمایلات غریزى و نفسانى انسان را حبس و در قلمرو عقل و شرع محدود مى کند . از سوى دیگر نفس را از مسئولیت گریزى در برابر عقل و شرع بازداشته و آن را وادار مى کند که زحمت و دشوارى پایبندى به وظایف الهى را بر خود هموار سازد. البته این حالت اگر به سهولت و آسانى در انسان تحقّق یابد، به آن ( صبر ) و هرگاه فرد خود را با زحمت و مشقّت بدان وادار سازد، ( تصبُّر ) مى گویند . (6)
الفاظ و تعابیر خاص خداوند بزرگ در مورد صابران در قرآن کریم :
وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ : ( وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ (7) ) قطعاً همه شما را با چیزى از ترس، گرسنگى، و کاهش در مالها و جانها و میوه‏ها، آزمایش مى‏کنیم و بشارت ده به استقامت‏کنندگان‏ . وَ اللَّهُ یُحِبُّ الصَّابِرِین‏ : ( وَ کَأَیِّن مِّن نَّبىِ‏ٍّ قَتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیرٌ فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابهَُمْ فىِ سَبِیلِ اللَّهِ وَ مَا ضَعُفُواْ وَ مَا اسْتَکاَنُواْ وَ اللَّهُ یحُِبُّ الصَّابرِِین‏ (8) ) چه بسیار پیامبرانى که مردان الهى فراوانى به همراه آنان جنگ کردند! آنها هیچ گاه در برابر آنچه در راه خدا به آنان مى‏رسید، سست و ناتوان نشدند (و تن به تسلیم ندادند) و خداوند استقامت‏کنندگان را دوست دارد . إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِین‏ :
الف ) ( یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبرِْ وَ الصَّلَوهِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابرِِین‏ (9) ) اى افرادى که ایمان آورده‏اید! از صبر ( و استقامت) و نماز، کمک بگیرید! ( زیرا ) خداوند با صابران است .
ب )( وَ أَطیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ ریحُکُمْ وَ اصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرین‏ (10) ) و ( فرمان ) خدا و پیامبرش را اطاعت نمایید! و نزاع (و کشمکش) نکنید، تا سست نشوید، و قدرت (و شوکت) شما از میان نرود! و صبر و استقامت کنید که خداوند با استقامت کنندگان است !
یُجْزَوْنَ الْغُرْفَهَ بِما صَبَرُوا : ( أُوْلَئکَ یجُْزَوْنَ الْغُرْفَهَ بِمَا صَبرَُواْ وَ یُلَقَّوْنَ فِیهَا تحَِیَّهً وَ سَلَمًا (11) ) آرى ، آنها هستند که درجات عالى بهشت در برابر شکیباییشان به آنان پاداش داده مى‏شود و در آن، با تحیّت و سلام رو به رو مى‏شوند . إِنَّما یُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسابٍ : ( قُلْ یَاعِبَادِ الَّذِینَ ءَامَنُواْ اتَّقُواْ رَبَّکُمْ لِلَّذِینَ أَحْسَنُواْ فىِِ هَذِه الدُّنْیَا حَسَنَهٌ وَ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَهٌ إِنَّمَا یُوَفىَّ الصَّابرُِونَ أَجْرَهُم بِغَیرِْ حِسَاب ‏(12) ) بگو: ( اى بندگان من که ایمان آورده‏اید! از (مخالفت) پروردگارتان بپرهیزید! براى کسانى که در این دنیا نیکى کرده‏اند پاداش نیکى است! و زمین خدا وسیع است، ( اگر تحت فشار سران کفر بودید مهاجرت کنید) که صابران اجر و پاداش خود را بى‏حساب دریافت مى‏دارند !

اقسام صبر: (13)
از جهت مفهوم :
عام : گاهى مراد از صبر، ایجاد هر نوع محدودیت در جاذبه ها و دافعههاى نفسانى است که مفهومى عام است .
خاص : گاهى مراد از صبر ، صرفاً بازداشتن نفس از اظهار بى تابى و عدم رضایت نسبت به امور ناخوشایند و سختى ها است .
از جهت موضوع :
صبر در مفهوم عام خود، از حیث موضوع داراى انواع متعددى است :صبر در برابر مصیبت : یعنى مقاومت در برابر انگیزه اعتراض به قضاى خداوند اعلی ، صبر بر سختى ها و مصیبت ها و عدم اضطراب و پریشانى و حفظ سعه صدر . نوع شایع و رایج صبر همین قسم است. مثلاًصبر بر دشوارىهاى جنگ شجاعت نام دارد و در مقابل آن ( جُبن ) و ترس قرار دارد . گاهى در مقابل سرکشى و طغیان غضب و خشم است ، که ( حِلم ) و ( کظم غیظ ) نام دارد .صبر بر طاعت : یعنى پذیرش سختى انجام فرمان خدا و گذشتن از لذت کارهاى دیگر . در مقابل این قسم از صبر ( فسق ) قرار داد که به مفهوم عدم پایبندى به عبادات شرعى است ، همچون انسان راحت طلبی که در برابر فرمان خداوند سرپیچى مى‏کند و سختى عبادات را تحمل نمى‏کند . راحت‏طلبى ، انسان را دعوت به کارهاى دیگر و ترک عبادت می کند .صبر در برابر معصیت : یعنی صبر در برابر امیال و هواهاى نفسانى که انسان را به درک لذات ممنوع وادار مى‏سازد .گاهى صبر در برابر شهوت شکم و غریزه جنسى است که ( عفت ) نام دارد و گاهی در مقابل غریزه دنیاطلبى و زیاده خواهى است که ( زهد ) نام دارد و در مقابل آن ( حرص ) قرار مى گیرد .صبر بر کتمان اسرار : یعنی (راز دارى)
صبر نیکو ( جمیل ) :

نشانه های صبر نیکو :
در مشکلات و مصائب خویشتن را از دست ندهد . سخنى و حرکتى برخلاف رضاى خدا نگوید و نکند . پیمانه صبرش لبریز نگردد . سفره مشکلات و سختى‏ها را پیش این و آن باز نکند . استعانت از ذات خداوند متعال براى تحمل فشار و حل مشکلات .

مصادیق قرآنی صبر نیکو :
فَاصْبِرْ صَبْراً جَمیلاً (14) در این آیه خداوند بلند مرتبه پیامبر اکرم ( صلوات الله علیه ) را مخاطب ساخته مى‏فرماید : صبر جمیل پیشه کن و در برابر استهزاء و تکذیب و ازار آنها شکیبا باش. ً فَصَبْرٌ جَمیلٌ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ عَلى‏ ما تَصِفُون‏ (15) خداوند این آیه را از زبان حضرت یعقوب نقل مى‏کند ، وقتى به حضرت یعقوب (ع) پیراهن آغشته به خون دروغین یوسف را برادران وی نشان دادند فرمود : من صبر جمیل ( و شکیبایى خالى از ناسپاسى ) خواهم داشت و در برابر آنچه مى‏گویید، از خداوند یارى مى‏طلبم‏ .
صبر نیکو در روایات :
امام باقر ( علیه السلام ) در پاسخ از سؤال از صبر نیکو فرمود: صبر جمیل، صبرى است که در آن نزد مردم گله و شکایت نمى‏شود .(16) امام صادق ( علیه السلام ) درمعناى آیه 18 سوره یوسف که در آن آمده است ( فصبر جمیل ) فرمود یعنى صبرى که همراه با شکوه نباشد .(17)

راههای صبر در برابر غریزه جنسی :
انسان فکر خود را کنترل کند و به طورى که از اوهام و خیالات شهوانى پرهیز نماید تا این مسئله خود مقدمه اى براى گناه و تحریک او نشود .
از دیدن فیلم ها و صحنه هاى مهیج خوددارى نماید . از خواندن کتاب ها و شنیدن مطالبى که صلاح نیست دورى کند . غذاى خود را کنترل نماید و اگر مى تواند هفته اى یک یا دو روز روزه بگیرد . خود را به امور معنوى مشغول نماید .
از جهت حکم :
(18)صبر به اعتبار حکمِ تکلیفىاش به پنج نوع تقسیم مى شود :
صبر واجب : صبردر مقابل شهوات و گرایش هاى حرام .
صبر مستحب : صبر بر دشوارىهاى انجام مستحبات .
صبر حرام : صبر بر بعضى آزار و اذیّت ها ، مانند صبر در مقابل تجاوز دیگران بر مال ، جان و ناموس انسان .صبر در مقابل امور مکروه و ناخوشایند : مانند صبر بر سختى روزه گرفتن در روز عاشورا که مکروه مى باشد .

صبر مباح

آثار صبر :
آثار صبر بسیار زیاد است . آشکارترین اثر صبر، نتیجه‏اى است که تجربه گواه آن است . همه انسان‏ها به تجربه دریافته‏اند که صبر و ظفر قرین هم هستند. امیرالمؤمنین علی علیه السلام در این باره مى‏فرمایند : لا یعدم الصبور الظفر و ان طال به الزمان ؛ انسان شکیبا پیروزى را از دست نمى‏دهد اگر چه زمانى طولانى بر او بگذرد .(19) یکى دیگر از نتایج صبر، این است که انسان صبور از ارتکاب گناهانى همچون جزع بر قضاى خداوند ایمن است و بر صبورى خود پاداش مى‏گیرد ؛ امام علی علیه السلام میفرمایند : ان صبرت جرى علیک القدر و انت مأجور. و ان جزعت جرى علیک القدر و انت مأذور ؛ اگر شکیبایى کنى حکم خدا بر تو جارى مى‏شود و پاداش داده مى‏شوى و اگر بى‏تابى کنى باز هم تقدیر خدا بر تو جارى است ولى گناهکارى . (20)کسى که صبر مى‏کند خداوند دعاى او را مستجاب مى‏کند و جبران مصیبت او را مى‏کند از پیامبر اکرم( صلوات الله علیه ) روایت شده است : ما من عبد مؤمن اصیب بمصیبه فقال – کما امره اللَّه – انا للَّه و اناالیه راجعون اللهم اجرنى فى مصیبتى و اعقبنى خیراً منها الا و فعل اللَّه ذلک ؛ هر بنده مؤمنى که بر او مصیبتى وارد آید و چنان که خداوند او را فرمان داده است بگوید : ما از خداییم و به سوى او باز مى‏گردیم ، خداوندا ! مرا در این مصیبت پاداش ده و بهتر از این را برایم پیش آور، خداوند همان گونه با او عمل مى‏کند .(21) در قرآن کریم اثرى برتر و بالاتر از این براى صبر بیان شده است : و بشر الصابرین الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا انا للَّه و انا الیه راجعون ؛ اولئک علیهم صلوات من ربهم و رحمه و اولئک هم المهتدون ؛ آنها که هر گاه مصیبتى به ایشان مى‏رسد مى‏گویند: ما از آن خداییم و به سوى او باز مى‏گردیم* بر آنان درودها و رحمتى از پروردگارشان است و ایشان راه یافتگان هستند . (22)چه پاداش و اثرى بالاتر از این که درود و رحمت خداوند شامل حال انسان شود و هدایت یافتگى او به امضاى پروردگار رسد. صابران که بر طاعات و معاصى شکیبایى مى‏کنند ، آخرتى نیکو دارند و پاداش‏هاى بى حساب خداوند بر آنان مى‏بارد : انما یوفى الصابرون اجرهم بغیر حساب ؛ بى تردید شکیبایان پاداش خود را بى‏حساب خواهند یافت . (23)اینک به مواردی از آثار صبردر برخی از کمالات اشاره می کنیم (24) صبر در یاوه‏ها: عامل حلم ، صبر در شهود: عامل عف ، صبر در غضب و غیظ: عامل کظم و بزرگواری است ، صبر در انفاق: عامل سخاوت است ، صبر در آزمایشات الهی ، صبر در گناه: عامل تقوا و ورع ، صبر در قانون: عامل نظم ، صبر ، درمعصیت : عامل رضا و تسلیم ، صبر در عبادت: عامل اطاعت ، صبر در جنگ: عامل پیروزی و استقامت ، صبر در اخلاق‏های مردم: عامل محبوبیت ، صبر در تحصیل: اجتهاد و ابتکار

تفاوت صبر و حلم :
حلم در جائی است که در درون ناراحتی نباشد، ولی صبر تحمل ناراحتی است.حلم در برابر غضب است، ولی صبر خودداری است، مثلا در نعمت ها و شادی ها صبر لازم است که انسان دست به تجاوز و فرح نزند، غافل و مغرور نشود، رقیب را نکوبد.صبر در برابر حوادثی است که دست انسان به رفع آن نرسد، مثل زلزله، مرگ، مرض، و…، ولی در برابر اعمال اختیاری مثل دفع ظالم باید حلم داشت.
دوازده راه عرفانی و سلوکی تقویت قوه صبر (25)
1. بسیار ملاحظه نماید اخبار و احادیثى را که در فضیلت ابتلاى در دنیا رسیده است . و بداند که: به ازاى هر مصیبتى ، محو گناهى یا رفع درجه‏اى است . و یقین‏داند که : خیرى نیست در کسى که به بلایى گرفتار نشود. مردى به حضرت رسول – صلى الله علیه و آله – عرض کرد که: ( مال من بر طرف شده‏است، و بیمارى به من رو آورده است. حضرت فرمود : هیچ خیرى نیست در بنده‏اى که‏مال او نرود، و جسم او بیمار نگردد.به درستى که خدا چون بنده‏اى را دوست دارد اورا مبتلا مى‏سازد) . (26)از حضرت نبوى – صلى الله علیه و آله – مروى است که: (چون مردى را ببینید که هرچه مى‏خواهد خدا به او مى‏دهد و او مشغول معصیت‏خدا است ‏بدانید که او (مستدرج‏) (27) است و خدا او را واگذارده است.(28) بعد از آن این آیه را خواند که ( فلما نسوا ما ذکروا به فتحنا علیهم ابواب کل شى‏ء حتى اذا فرحوا بما اوتوا اخذناهم بغته‏ ) ؛ یعنى: (چون فراموش کردند و ترک نمودندآنچه را به آن مامور بودند درهاى خیرات را بر ایشان گشودیم که تا چون شاد وفرحناک گشتند به آنچه به ایشان داده شده بود ناگاه بى‏خبر ایشان را گرفتیم‏) . (29)
2. ملاحظه کند احادیثى‏را که در فضیلت صبر و حسن عاقبت آن در دنیا و آخرت وارد شده ، و بداند که: آنچه به واسطه صبر به او مى‏رسد بسیار بیشتر است از آنچه به سبب بلااز او فوت شده.و چیزى که: زیاده از چند روزى با او نمى‏بود از دست او رفته و عوض‏آن چیزى به او داده شده که ابد الآباد باقى خواهد بود.
3. متذکر شود که : زمان مصیبت و بلا اندک ، و وقت آن کوتاه است .وعن قریب از آن مستخلص شده به خانه راحت و استراحت مى‏رود . و حالى از حالات‏دنیا را بقایى نباشد . و آدمى را حیاتى معلوم نیست .و تا چشم برهم زده زمان محنت ‏سر آمده و وقت رحلت رسیده و مصائب فراموش گشته است.
4. تامل کند که بى‏صبرى و جزع چه فایده مى‏بخشد ، زیرا هر چه که‏مقدر است مى‏شود و جزع و فزع و داد و فریاد سودى نمى‏دهد . بلکه جزع ، ثواب‏آدمى را ضایع، و وقار او را ساقط مى‏گرداند . و شک نیست که : هر که در مصیبتى جزع‏کند و بعد از چندى جزع و بى‏تابى را ترک نماید اجر او ضایع نگردد .منقول است که : ( پسر یکى از اعاظم، وفات کرد ، شخصى به تعزیه دارى وى آمد وگفت : سزاوار عاقل آن است که امروز چنان کند که جاهل بعد از پنج روز دیگر خواهدکرد .یعنى: امروز ترک بى‏تابى را کند ) .(30) حضرت امیر المؤمنین – علیه السلام – فرمود که : ( اگر صبر کنى، آنچه مقدر الهى ‏است ‏خواهد شد و تو ثواب خواهى داشت . و اگر جزع نمایى مقدر الهى باز خواهد شدو از براى تو وزر و وبال خواهد بود ) . (31)
5. هر مصیبتى که به او رسید بداند هر روزى که مى‏گذرد اندکى از آن‏گذشته است .و تا نگاه مى‏کند همه آن رفته است و او غافل است.
6. ملاحظه احوال کسانى را کند که به بلاى عظیم‏تر از بلاى او گرفتارشدند .و مصیبت ‏شدیدتر به ایشان روى داده . پس شکر الهى را به جاى آورد.
7. بداند مصیبت و ابتلاى او دلیل فضل و سعادت اوست .و رنج و محنت‏او علامت قرب و عزت او. هر که درین بزم مقرب‏تر است جام بلا بیشترش مى‏دهند .
8. بداند آدمى به واسطه ریاضت و مصائب و زحمت ‏بلایا از براى اوتکمیل و استقامت‏حاصل مى‏شود.و از جهت او اطمینان و سکون هم مى‏رسد .و دل اوقوى مى‏گردد.
9. متذکر این گردد که : به تجربه رسیده است و از اخبار و آثار ثابت‏شده که: بعد از هر غمى شادى، و در عقب هر محنتى راحتى است.و هر رنجى را گنجى در پى ، و هر خارى را گلى همراه است. در نومیدى بسى امید است پایان شب سیه سفید است .
10. به یاد آورد که : این مـحنت از پروردگار او است که بجز خیر و صلاح او را نمى‏خواهد. و عقـل بنده را ادراک عواقب‏امور قـاصر است. هر نیک و بدى که در شمار است چون در نگرى صلاح کار است .
11. بداند بنده مقبل آن است که آنچه مولا نسبت ‏به او به جا آورد راضى و خوشنود باشد . و از شرایط محبت آن است که : هر چه محبوب بر او پسندد ازآن دلشاد گردد .و به رضاى دوست ‏خود تن در دهد .
12. تتبع نماید در احوال مقربان و بار یافتگان درگاه ربوبیت ، از انبیا واولیا و زمره سعدا . و ابتلاى ایشان و صبر و توانایى آنها را ملاحظه کند که بسیارملاحظه آنها باعث رغبت ‏به صبر، و استعداد نفس از براى آن مى‏شود.
دستوالعمل‏هاى کارشناسان دینی برای تحت کنترل قرار دادن صبر :
1. همیشه فضاى ذهنى و روانى خود را براى شنیدن و دریافت رفتارهاى نابجا و خلاف انتظار آماده سازید وبه این معنا که همیشه این انتظار را داشته باشید تا دیگران با شما به بدترین شکل برخورد داشته باشند و خود را براى تحمل آن آماده کنید .
2. قبل از مواجه با برخوردهاى نابجای دیگران پاسخ خود و عکس‏العمل خوب خود را براى مواجه با رفتارهاى خلاف انتظار دیگران در ذهن خویش مرور کنید و با طرح ذهنى آماده شده با رفتارهاى بى‏مورد دیگران برخورد کنید مثلًا با خود بگویید اگر فلان شخص به من ناسزا بگوید به حرف او توجه نمى‏کنم همچنان دوستش دارم چون گناهان من را پاک کرده و این صبر سبب تعالى روحى من مى‏شود و به هر حال با این کلمات و تلقینها همیشه آمادگى ذهنى و روانى خود را براى عملکردهاى خلاف انتظار مردم فراهم سازید .
3. با خود شرط و عهد ببندید که هیچگاه و در هیچ شرایطى اقدام به حرفهاى نابجا و برخورد تند و تصمیم‏گیرى عجولانه نخواهیدکرد و براى تخلافات خود نیز جریمه مناسب که تنبیه کننده است در نظر بگیرید .
4. اگر برخى موادر سریع سخن گفتید و عجولانه تصمیم گرفتید و رفتار نابجا از شما سرزد سریع خود را سرزنش و حتى در لفظ اظهار پشیمانى نمایید و وعده‏ها و قولى که با خود داشتید را در ذهن خویش حاضر سازید .
5. از خود ارزندگیهاى نابجا و پفکى و شخصیت قائل شدن بیش از اندازه براى خود اجتناب ورزید و تنها هنجارها را رعایت کنید و لذا به سراغ رفتارهاى متواضعانه همانند تقدم در سلام، همنشینى مناسب با افراد پایین‏تر، ابراز ارادت به کوچکترها، مصافحه و احوالپرسى با دیگران به خصوص طبقه پایین‏تر، تفریح و صحبت با دیگران اقدام کنید.
6. ذکر (لا حول و لا قوه الا بالله) را زیاد بر زبان جارى سازید و سوره والعصر را زیاد بخوانید.
7. به هنگام احساس عصبانیت، سریع تغییر وضعیت و موقعیت دهید و از آن محیط دور شوید مثلًا اگر در منزل این حادثه رخ داد لباس پوشیده و منزل را ترک کنید.
8. در هنگام عصبانیت اگر ایستاده‏اید بنشینید و اگر نشسته هستید بخوابید.
9. وقتى که با امور عصبانیت آفرین مواجه هستید براى مدتى (حدود 10 تا 15 دقیقه) راه دریافتهاى حسى خود را سد سازید مثلًا جلوى گوش خود را بگیرید و چشمان خود را ببندید و سر خود را پایین اندازید تا دریافت‏هاى عصبانیت را تحت کنترل شما در آیند و موجب تحریک بیشتر شما نشوند.
10. اگر رفتار و یا صفتى که در شخصى هست موجب عصبانیت شما شده است آن رفتار شوخى تلقى کرده و به شکلى خود را از تیررس آنها دور در نظر بگیرید یعنى به گونه‏اى از مخاطب در نظر گرفتن خویش در برابر رفتارهاى دیگران پرهیز کنید مثلًا از مشاهده کسى که فحش مى‏دهد با خود بگویید مخاطب او من نیستم و در این هنگام از صحنه دور شده و راه دریافت‏هاى حسى را سد سازید تا بیشتر مورد هجوم قرار نگیرید.
11. براى توجیه رفتارهاى خلاف انتظارى که از دیگران سر مى‏زند توجیه مناسب داشته باشید و آنها را مقصر تلقى نکنید تا موجب شود به خود اجازه عکس العمل بدهید مثلًا بگویید خودم از این فرد بدتر رفتار مى‏کنم او اشتباه گرفته مقصر نیست اشتباه من باعث رفتار نامناسب او شده است.
12. به نظرات و عقاید دیگران احترام قائل شوید و به دیده احترام به آنها بنگرید و حتى محترمانه با آنها رفتار کنید.
13. به منظور تقویت اراده و حفظ سعه صدر از تفریحاتى همانند صحرانوردى، کوهنوردى، شنا، اسب سوارى، پیاده روى در صبح زود بهره گیرید.
14. در برخى کارهاى مهم با مشورت خواستن از دیگران تصمیمات خود را استحکام بخشید و از اقدامات عجولانه و خام بپرهیزید .
15. بیشتر با افراد حلیم صبور و غیر عصبى معاشرت کنید و از دوستى و حرف شنوى افراد تند مزاج پرهیز کنید .
16. همیشه خودتان و رفتارتان را دوست و صحیح تلقى نکنید و احتمال خطا در کارهاى خود را بدهید.
17. سعى کنید به عنوان تمرین گاهگاهى با افرادى که سلیقه آنها را نمى‏پسندید برخورد کوتاه مدت داشته باشید و با صاحبان دیگر انتظار مراوده کوتاه مدت داشته باشید .
18. موارد فوق را در برنامه‏اى منظم با درج موارد آن در یک جدول و نمره دادن به عملکرد خود و رعایت این امور سعى در تقلیل موارد تخلف داشته و همت خود به افزایش صبر و تحصیل سعه صدر معطوف بدارید .

داستان های صبر :
بانوی صبور :
چنین نقل شده است که می گوید: که همراه دوستم به صحرا رفتیم .اتفاقا در بیابان راه را گم کردیم ناگهان ! در سمت راست راهمـان ، در آن صـحرای سوزان حجاز خیمه ای نظر ما را جلب کرد، به سوی آن خیمه رفتیم .وقتی رسیدیم، سلام دادیم . بـانوی باحجـابی از چادر بیرون آمد، جواب سلام ما را داد و پرسید: شما کیستید؟ گفتیم : ما مسافریم، راه را گم کرده ایم، به ناچار گذرمان به چادر شما افتاد، شاید با راهنمایی شما راه را پیدا کنیم . زن پرهیزگار و صحرانشین گفت : پس روی خود را برگردانید نظرتان به من نیفتد، تا وسایل پذیرایی برایتان فراهم کنم !آن گاه پﻼسی انداخت و گفت : روی آن بنشینید تا فرزندم بیاید و از شما پذیرایی کند. پسرش دیر کرد، زن مرتب دامن خیمه را باﻻ می زد و به انتظار آمدن پسـرش بیابان را نگـاه مـی کـرد .بـار دیگر که دامن خیمه را باﻻ زد گفت : از خدا می خواهم این شخص که دارد می آید قدمش مبارک باشد، از خدا می خواهم قدم شترسوار مبـارک باشـد . این شتر، شتر پسر من است، ولی پسرم سوار او نیست .شترسوار رسید و بر در خیمه ایستاد و گفت : ای ام عقیل !خداوند در مرگ فرزندت عقیل اجر بزرگ به تو عنایت کند. زن پرسید :مگر پسرم مرد؟ ﮔﻔﺖ :آری ! پرسید :سبب مرگش چه بود؟ ﮔﻔﺖ :در کنار چاه آب بود، شترها برای نوشیدن آب هجوم آوردند و او را به درون چاه انداختند! زن مصیبت دیده خویشتن داری کرد و گفت : اکنون پیاده شو از مهمانان پذیرایی کن ! سپس گوسفندی را به آن مرد داد و او نیز گوسفند را کشت، غذایی تهیه کـرد و برایمـان آورد .ما در حـالی کـه غـذا می خوردیم از ﺻﺒﺮ و بردباری و قدرت روحی آن بانو در شگفت بودیم . پس از صرف غذا، به نزد ما آمد و گفت : آیا از قرآن چیزی می دانید؟ ﮔﻔﺘﻢ :آری ! ﮔﻔﺖ :آیاتی از سبب آرامش خاطر و تسلی قلبم بشود، بخوان . ﮔﻔﺘﻢ : خدای سبحان می فرماید: و بشر الصابرین الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا انا و انا الیه راجعون اولئک علیهم صلوات من ربهم و رحمـه و اولئک هم المهتدون ) و بشارت ده به استقامت‏کنندگان! آنها که هر گاه مصیبتى به ایشان مى‏رسد، مى‏گویند: (ما از آنِ خدائیم و به سوى او بازمى‏گردیم!) (32)( زن آیه را که شنید با هیجان شدید گفت : تو را به خدا سوگند !این آیه در قرآن به همین گونه است ؟ ﮔﻔﺘﻢ : به خدا قسم در قرآن همین طور است . زن گفت :درود و رحمت بر شما باد! سپس از جا برخاست و به نماز ایستاد و چند رکعت نماز خواند. آنگاه دست نیاز به درگاه الهی برداشت و گفت : بار پروردگارا !آنچه دستور دادی انجام دادم )در مرگ فرزندم ﺻﺒﺮ کردم ( تو نیز درباره من به وعده خود وفا کن ! با گفتن این جمله به اشک و ناله در مصیبت فرزندش خاتمه داد! ﺳﭙﺲ ﮔﻔﺖ : اگر قرار بود کسی برای دیگری همیشه بماند…. در این حال من با خود گفتم : ﻻبد می خواهد بگوید پسرم برایم می ماند، چون به او نیازمندم، ولی با کمال تعجب دیـدم سـخنانش را ادامـه داد و ﮔﻔﺖ : محمد صلی ﷲ علیه و آله برای امت خود جاودانه می ماند. ما از خیمه آن بانو بیرون آمدیم با خود می گفتم : در حقیقت من کسی را کاملتر و بزرگتر از این بانو که خدا را با کاملترین صفات و زیباترین خصوصیات یاد کرده ندیده ام و آنگاه که دانست از مرگ چاره ای نیست و بی تابی درد را دوا نمی کند و گریه عزیز از دست رفته او را بار دیگر زنده نمی کند، ﺻﺒﺮ جمیل پیشه کرد و پسرش را به عنوان ذخـیره ســودمند در پیشـگاه خـدا برای روز نیاز و گرفتاری به حساب آورد.(33)
صبر بر مصیبت فرزند :
مرحوم حاج آقا کوثری نقل کرد:( پس از شهادت آیت الله حاج آقا مصطفی ( فرزند ارشد امام خمینی) من وارد نجف اشرف شدم، رفقا گفتند خوب موقعی آمدی، امام را دریاب که هر چه ما کرده ایم در مصیبت حاج آقا مصطفی گریه کنند از عهده برنیامده ایم مگر تو کاری بکنی. من خدمت امام رسیدم و عرض کردم اجازه بدهید ذکر مصیبتی بکنم؟ امام اجازه دادند، هر چه نام مرحوم آقا مصطفی را بردم تا با آهنگ حزین امام را منقلب کنم که در عزای پسر ( آن هم چه پسری) اشک بریزد، امام تغییر حال پیدا نکردند، و همچنان ساکت و آرام بودند، ولی همین که نام حضرت علی اکبر علیه السّلام را بردم، هنگامه شد. امام چندان گریستند که قابل وصف نیست).(34)
صبر و دانایی طفل خردسال :
میهمانی برای امیر المومنین علیه السلام رسید آن حضرت بخانه آمد فرمود ای فاطمه آیا طعامی برای میهمان در نزد شما هست ، عرض کرد فقط یک قرصه نانی است که آنرا برای دخترم زینب ذخیره کردهام حضرت زینب عرض کرد: ای مادر نان مرا برای میهمان ببرید من صبر میکنم.(35)
صبر بر آزار و اذیت خویشان :
شخصی نزد امام باقر علیه السلام آمد و گفت: خواهران و پسر عموهای من خانه را برای من تنگ کرده اند و فقط یک اتاق برای من باقی گذاشته اند، اگر شما اجازه بدهی آنها را از خانهام بیرون کنم! حضرت فرمود: صبر کن، به زودی خدا گشایشی برایت فراهم می کند. آن شخص می گوید: من صبر کردم چیزی نگذشت که وبا آمد و همه آنها (که خانهام را اشغال کرده بودند) مردند. من نزد امام باقر علیه السلام رفتم، حضرت از من پرسید: حال اهل خانه چطور است؟ گفتم: همه مرده اند و حتی یک نفر هم از آن ها باقی نمانده است! حضرت فرمود: این به خاطر ظلمی است که انجام دادند و حق تو را غصب کردند و قطع رحم نمودند، آیا دوست داشتی که آن ها باقی می ماندند و بر تو ظلم و ستم می کردند؟ گفتم: آری به خدا قسم(حاضر بودم آن ها نمی مردند اگرچه به من ظلم می کردند و خانه ام را اشغال کرده بودند، ولی این عاقبت عمل خود آن ها بود).(36)
داستان آموختن صبر :
از احنف بن قیس سئوال شد که حلم و بردباری را از چه کسی فرا گرفتی؟ گفت: من بردباری را از قیس به عاصم یاد گرفتم! گفتند: چگونه چنین است؟ گفت: او روزی در خانه اش نشسته بود، کنیز او ظرف آب گوشتی برایش آورد، اما ظرف آب گوشت از دست او افتاد و بر سر پسر قیس ریخت و آن بچّه مرد کنیز بسیار مضطرب و وحشت زده شد. ولی قیس گفت: ترس و نگرانی این کنیز از بین نمی رود مگر با آزاد شدن، پس به او گفت: اشکالی ندارد، ناراحت نباش، من تو را برای رضای خدا آزاد کردم! (37)
صبر بر آزار همسر :
عده ای برای میهمانی به منزل حضرت علی نبینا و آله و علیه السّلام رفتند و مشاهده کردند که هر زمان حضرت یونس علیه السلام به اتاق همسرش می رود تا چیزی بیاورد ، مورد اذیت و آزار همسرش قرار می گیرد و همسرش او را معطّل می کند و خواسته او را دیر فراهم می کند . میهمانان از این وضع تعجّب کردند. حضرت یونس علیه السلام به آنها فرمود: تعجّب نکنید، من از خداوند خواستم که آنچه برایم از عقاب در آخرت قرار داده به همین دنیا منتقل کند و خداوند فرمود: عقوبت تو دختر فلان شخص است! با او ازدواج کن، من آن دختر را به همسری اختیار کردم و بر هر چه از او می بینم، صبر می کنم و اذیت های او را تحمّل می کنم . (38)
ﺻﺒﺮ جمیل ، ﺻﺒﺮ جمیل :
زهرای اطهر ـ دختر رسول خدا صلوات الله علیه مورد اهانت قرار می گیرد، خشمگین وارد خانه می شود و با جملاتی که کـوه را از جا می کند شوهر غیور خود را مورد عتاب قرار می دهد و می گوید : پسر ابوطالب ! چرا به گوشه ای خزیده ای ؟ تو همانی که شجاعان از بیم تو خواب نداشتند، اکنون در برابر مردمـی ضعیف سستی نشان می دهی، ای کاش مرده بودم و چنین روزی را نمی دیدم ! ﻋﻠﯽ – علیه السلام – خشمگین از ماجرا، از طرف همسری که بی نهایت او را عزیز می دارد این چنیـن تهییج نمـی شود. این چه قدرتی است که علی را از جا نمی کند، پس از استماع سخنان زهرا با نرمی او را آرام می کند که :- نه، من فرقی نکرده ام، من همانم که بودم مصلحت چیز دیگر است، تا آنجا که زهرا، علیه السلام ، را قانع می کنـد و از زبان زهرا می شنود :- حسبی اللّه و نعم الوکیل روز دیگری باز فاطمه – سلام اللّه علیها – ﻋﻠﯽ علیه السلام را دعوت به قیام می کند، در همین حـال فریــاد مـؤ ذن بلند مـی شود که :- اشهد ان محمدا رسول اللّه ﻋﻠﯽ علیه السلام به زهرا سلام الله علیها فرمود : آیا دوست داری این فریاد خاموش شود؟ ﮔﻔﺖ : ﻧﻪ فرمود : سخن من جز این نیست .(39)
شکیبایی مادرانه :
یکی از اصحاب بزرگ پیغمبر صلی ﷲ علیه و آله به نام ابوطلحه پسری داشـت کـه بسـیار مـورد محبت او بود . اتفاقا سخت بیمار شد .مادر آن پسر همین که احساس کرد نزدیک است بچه از دنیا برود ابوطلحه را به بهانه ای نزد رسول خدا صلی ﷲ علیه و آله فرستاد .پس از اینکه ابوطلحه از منزل خارج شد طولی نکشید که بچه از دنیا رفت . امّ سلیم مادر، جسد فرزندش را در جامه ای پیچید و در گوشه اتاق گذاشت و به اعضای خانواده سفارش کرد که به ابوطلحه خبر مرگ بچه را نگویند سپس غذای مطبوعی تهیه نمود و خـود را بـا عطـر و وسـایل آرایــش آراست و برای پذیرایی شوهرش آماده شد. هنگامی که ابوطلحه به خانه آمد پرسید :حال فرزندم چگونه است ؟ زن گفت :استراحت کرده . سپس ابوطلحه گفت :غذایی هست بخوریم ؟ امّ سلیم فوری برخاست و غذا را آورد پس از صرف غذا خــود را در اختیار ابوطلحه گذاشت و با وی همبستر شد .در این حین به وی گفت :ای ابوطلحه !اگر امـانتی از کسـی نزد ما باشد و آن را به صاحبش بازگردانیم، ناراحت می شوی ؟ ابوطلحه :سبحان ﷲ !چرا ناراحت باشم .وظیفه ما همین است . زن :در این صورت به تو می گویم پسرت از طرف خدا نزد ما امانت بود که امروز او امانت خود را باز گرفت . ابوطلحه بدون تغییر حال گفت :اکنون من به ﺻﺒﺮ شکیبایی از تو که مادر او بودی سـزاوارترم .آن گاه ابوطلحـه از جا حرکت کرد و غسل نمود و دو رکعت نماز خواند .پس از آن محضر پیغمبر صلی ﷲ علیه و آله رسید و داستان همسرش را به عرض پیامبر صلی ﷲ علیه و آله رساند. رسول خدا صلی ﷲ علیه و آله فرمود :خداوند در فرزند آینده تان به شما برکت دهد .سپس فرمود:- سپاس خدای را که در میان امت من زنی همانند زن بردبار بنی اسرائیل قرار داد. از حضرت سؤ ال شد شکیبایی آن زن چگونه بود؟ فرمود :در بنی اسرائیل زنی بود که دو پسر داشت .شوهرش دستور داد برای مهمانان غذا تهیه کنــد غـذا آمـاده شد و مهمانان آمدند بچه ها مشغول بازی بودند که ناگهان هر دو به چاه افتادند زن نخواست آن مهمانی به هم بخورد و مهمانان ناراحت شوند جنازه بچه ها را از چاه بیرون آورد و در پارچه ای پیچید و در کنار اتاق گذاشت پس از رفتن مهمانها خود را آرایش کرد و برای همسـرش آماده شـد پـس از فراغـت از بسـتر، مـرد پرسید :بچـه ها کجایند؟ زن گفت :اتاق دیگرند. مرد بچه ها را صدا زد ناگهان آن دو کودک زنده شده و به سوی پدر دویدند زن که این منظره را دید گفت :- سبحان ﷲ !به خدا سوگند این دو کودک مرده بودند و خداوند به خاطر شکیبایی و ﺻﺒﺮ من آنها زنده کرد .(40)
نتیجه گیری :
منشأ و سرچشمه صبر رااز خداوند بدانیم . ( مَا صَبرُْکَ إِلَّا بِاللَّهِ )(41) . مقصد و هدف از صبر را نیز رضایت الهی قرار دهیم ، نه خوشنامی و نه هیچ چیز دیگر . ( وَ لِرَبِّکَ فَاصْبرِْ )(42). صبر از صفات انبیا است . ( کُلٌّ مِّنَ الصَّبرِِینَ )(43). صبر کلید بهشت است . ( أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّهَ وَ لَمَّا یَأْتِکُم‏ )(44). صبر سبب دریافت صلوات خداوند است . ( أُوْلَئکَ عَلَیهِْمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَ رَحْمَهٌ )(45). صبر نسبت به ایمان به منزله سر برای بدن است .صبر دارای درجاتی است . در حدیثی می خوانیم که صبر بر مصیبت 300 و صبر بر طاعت 600 و صبر از معصیت 900 درجه دارد .در سراسر قرآن فقط در مورد صابران اجر بی حساب مطرح شده است .خداوند چندین عنایت به صابران نموده است از جمله :محبت . ( وَ اللَّهُ یُحِبُّ الصَّابِرینَ )(46)نصرت .( إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرینَ )(47)بهشت . ( یُجْزَوْنَ الْغُرْفَهَ بِما صَبَرُوا )(48)پاداش بی حساب . ( إِنَّما یُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسابٍ )(49)بشارت . ( بَشِّرِ الصَّابِرینَ )(50)
معرفی برخی از کتب منتشر شده پیرامون موضوع صبر برای مطالعه بیشتر :
1. الإبتلاء مدرسه الإستقامه ، تألیف : محمد تقی مدرسی ، ناشر : محبی الحسین ، محل نشر : تهران .
2. بردباری و دیگر پذیری ، تألیف : ناصر یوسفی ، ناشر : افق ، محل نشر : تهران .
3. چهل حدیث صبر و مقاومت ، تألیف : محمود شریفی ، ناشر : نجابت ، محل نشر : قم .
4. سیمای زینب کبری اسوه صبر و پایداری ، تألیف : علی اکبر بابا زاده ، ناشر : مجتمع خدمات ، محل نشر : تهران .

پی نوشت ها :

1.سجده / 24
2.آموزه های بنیادین علم اخلاق 1 ، محمد ، فتحعلی خانی
3.ر.ک: جوهرى: صحاح اللغه، ح 2، ص 706 و طریحى: مجمع البحرین: ج 2، ص 1004.
4.آموزه های بنیادین علم اخلاق 1 ، محمد ، فتحعلی خانی
5.راغب اصفهانى: مفردات، ص 474.
6.اخلاق اسلامى ( ویراست دوم (، احمد،دیلمى ، مسعود ، آذربایجانى
7.بقره /155
8.آل عمران/ 146
9.بقره/ 153
10.انفال/ 46
11.فرقان/ 75
12.زمر / 10
13.آموزه های بنیادین علم اخلاق 1 ، محمد ، فتحعلی خانی ـ اخلاق اسلامى ( ویراست دوم ( ، احمد،دیلمى ، مسعود ، آذربایجانى
14.معارج / 5
15.یوسف /18
16.کتاب ایمان و کفر ـ ترجمه الإیمان و الکفر بحار الانوار ، ج‏2 ، ص : 118
17.بحار الانوار ـ ترجمه جلد 67 و 68 ، ج‏2 ، ص : 64
18.ر.ک: نراقى، محمدمهدى : جامع السعادات ، ج3 ص 285
19.نهج‏البلاغه ، کلمات قصار، 153.
20.نهج‏البلاغه ، کلمات قصار، 291.
21.جامع السعادات، ج 3، ص 288.
22.بقره / 157 ـ 156.
23.زمر/ 10.
24. برگرفته از یادداشتهای استاد قرا‍ئتی در نرم افزار ره توشه تبلیغ
25. کتاب معراج السعاده ذیل صفت سی و دوم
26. احیاء العلوم ، ج 4 ، ص 114.و محجه البیضاء ، ج 7، ص 231.
27. استدراج آن است که : بنده هر چه گناه و معصیت مرتکب شود، خداوند عالم نعمت‏خود را به طرف اوسرازیر کرده و استغفار را از یاد او مى‏برد و او را اندک اندک مؤاخذه نموده و به سوى هلاکت مى‏کشاند . رک : مرآه العقول، ج 11، ص 352 و معارف و معاریف، ج 1، ص 182.
28.جامع السعادات ، ج 3، ص 289.
29.انعام/ 44.
30. رک: احیاء العلوم ، ج 4 ، ص 116.و محجه البیضاء ، ج 7، ص 234.
31.نهج البلاغه فیض الاسلام ، حکمت 283
32.بقره/ 155 ـ 154
33.بحار الانوار ، ج 82 ، ص 151
34.ره توشه راهیان نور محرم و صفر 1424 ، ص 306
35.ریاحین الشریعه محلاتی ، ص 64
36. شنیدنی های تاریخ ، ج 3 ، ص 432
37. همان ، ص 445
38. همان ، ص 71
39. سیری در نهج البلاغه ، ص 184 ، 183
40.بحار الانوار ، ج 82 ، ص 150
41.نحل/ 127
42.مدثر/ 7
43.انبیا/ 85
44.بقره/ 214
45.بقره /157
46.آل عمران/ 146
47.بقره/ 153
48.فرقان/ 75
49.زمر/ 10
50.بقره/ 155
فهرست منابع :
1. قرآن کریم .
2. نهج البلاغه، محمد دشتی، انتشارات قدس، چاپ دوم، 1383ش .
3. ترجمه تفسیر المیزان علامه طباطبائی ، مترجم محمد باقر موسوی همدانی ، انتشارات دفتر انتشارات اسلامی ، چاپ اول‏ ، 1374 ش‏ ، قم‏ .
4. تفسیر نمونه‏ ، ناصر مکارم شیرازى ، انتشارات دار الکتب الإسلامیه ، چاپ اول‏ ، 1374 ش‏ ، تهران‏ .
5. اسطوره های صبر و مقاومت ، حسینی موسوی راد ، انتشارات امام شناسی ، چاپ اول ، 1380 ش ، قم .
6. سیمای صابران در قرآن ، یوسف قرضاوی ، انتشارات حوزه علمیه قم ، چاپ اول ، 1378 ش ، قم .
7. الصبر و الذوق ، تألیف خالد عمرو ، ترجمه سمیه اسکندری ، انتشارات واسع ، چاپ اول ، 1385 ش ، مشهد .
8. معراج السعاده ، احمد بن محمد مهدی نراقی ، ‏ انتشارات مهرداد‏ ، چاپ اول‏ ، 1384 ش‏ ، تهران‏ .
9. نرم افزارهای جامع التفاسیر ، جامع الاحادیث ، گنجینه روایات نور ، میزان الحکمه ، کتابهای اسلامی اینترنت ، قصص ، پرسمان و …

منبع : راسخون

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید