وَ أَکْمِلْ ذَلِکَ لِی بِدَوَامِ الطَّاعَهِ و لُزومِ الجَماعَه.[۱]
یکی دیگر از اموری که مکمل صفات نیک انسان است و در این فراز از دعای مکارم آمده، «لزوم الجماعه» یعنی همراه با جماعت بودن است.
برای تبیین این مکمل صفات نیک باید این سه مطلب روشن شود: یک) معنای جماعت در اینجا، دو) خطر جدا شدن از جماعت و تکروی کردن، سه) چگونگی همراه شدن با جماعت.
قطعاً مقصود از «جماعت» در اینجا، اکثریت مطلق مردم نیست، چون قرآن مکرر از اکثریت، بدگویی کرده است، مانند:
أَکْثَرُهُمْ لا یَعْقِلُونَ [۲] ، أَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُونَ[۳] ، أَکْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ کارِهُونَ[۴] .
همچنین، مراد از آن، اکثریت مسلمین نیز نیست، زیرا با وجود اختلافات مذهبی و عقیدتی زیادی که میان مسلمانها وجود دارد، همراهی با اکثریت آنها معنا ندارد.
بنا بر این، باید دید مراد از «اکثریت» چیست؟ شبیه این سؤال از پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) اینگونه پرسیده شد:
ما جَماعَهُ امَّتِکَ؟
جماعت امتت کیست؟
در پاسخ فرمود:
مَن کانَ على الحقِّ و إنْ کانوا عَشرَهً.[۵]
کسانى که بر حق باشند؛ هر چند از ده نفر فراتر نروند.
همچنین در روایتی از امیر المؤمنین(علیه السّلام) جماعت و تفرقه این گونه تفسیر شده است:
الجَماعَهُ أهلُالحقِّ وإنْ کانوا قَلیلًا، والفُرقَهُ أهلُ الباطِلِ و إنْ کانوا کَثیراً.[۶]
جماعت، همان پیروان حقّند، گرچه تعدادشان اندک باشد و جدایى، همان باطل گرایانند، هرچند شمارشان فراوان باشد.
بنا بر این، مراد از اکثریت، اهل حق هستند که مصداق کامل آنها نیز اهلبیت(علیهم السّلام) هستند، چنانکه در روایتی از امیر مؤمنان(علیه السّلام) چنین نقل شده است:
أمّا أهلُ الجَماعَهِ فأنا ومَنِ اتَّبعَنی و إنْ قَلُّوا، وذلکَ الحقُّ عَن أمرِ اللَّهِ وأمرِ رسولِهِ…[۷]
امّا اهل جماعت، منم و کسانى که پیروان من هستند، هرچند پیروانم اندک باشند و این حقّ، به دستور خدا و پیامبر او مىباشد…
پس، مقصود از جماعت در اینجا، آن اکثریتی است که همراه امام حق باشند، از این رو، در زمان حضور معصوم و حاکمیت رهبری حق و عدل، ملاک، مردمی هستند که محور آنها امام حق است، انسان نباید از این گروه جدا شود، هرچند ممکن است، تعدادشان نسبت به غیرشان کمتر باشد.
در زمان غیبت معصوم نیز ملاک، گروهی است که محورشان ولیّ فقیه جامع شرایط است. پس امروز، اگر کسی بخواهد به این روایت عمل کند و ملازم جماعت باشد، باید پشت سر مقام معظم رهبری باشد. و اگر کسی از این مسیر جدا شود به ضرر اسلام و حق و نظام اسلامی است.
[۱] الصحیفه السجّادیّه، الدعاء ۲۰.
[۲] سوره مائده، آیه ۱۰۳.
[۳] سوره انعام، آیه ۳۷.
[۴] سوره مؤمنون، آیه ۷۰.
[۵] معانی الأخبار، شیخ صدوق (۳۸۱ ق)، ص۱۵۴ ح۲.
[۶] معانی الأخبار، شیخ صدوق (۳۸۱ ق)، ص۱۵۴ ح۳.
[۷] کنز العمّال، متقی هندی (۹۷۵ ق)، ح۴۴۲۱۶.