نادانی :
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :
ما أعَزَّ اللّه ُ بجَهلٍ قَطُّ .
خداوند هرگز [کسى را ] به واسطه نادانى ارجمند نساخته است .
( کنز العمّال : ۵۸۳۰ )
امام على علیه السلام :
الجَهلُ مَوتٌ، التَّوانی فَوتٌ .
نادانى، مرگ است و سستى [ موجب ] دست نیافتن .
(غرر الحکم : ۴۷ – ۴۸ )
امام على علیه السلام :
الجَهلُ فی الإنسانِ أضَرُّ من الآکِلَهِ فی البَدَنِ
نادانى در انسان، زیان بارتر است از بیمارى خوره در بدن.
(غرر الحکم : ۱۸۳۰ )
امام على علیه السلام :
الجَهلُ داءٌ و عَیاءٌ .
نادانى درد است و ناتوانى .
(غرر الحکم : ۶۸۹ )
.امام على علیه السلام :
الجَهلُ أدْوَأُ الدّاءِ .
نادانى، بدترین درد است.
(غرر الحکم : ۸۲۰ )
امام على علیه السلام :
الجَهلُ مَطِیَّهٌ شَموسٌ ، مَن رَکِبَها زَلَّ و من صَحِبَها ضَلَّ .
( غرر الحکم : ۱۹۶۹)
امام على علیه السلام :
الجَهلُ یُزِلُّ القَدَمَ .
نادانى، گام را مى لغزاند.
(غرر الحکم : ۴۸۵ )
امام على علیه السلام :
الجَهلُ مُمِیتُ الأحْیاءِ و مُخَلِّدُ الشَّقاءِ .
نادانى مایه مرگ زندگان و جاودانى رنج و بدبختى است.
(غرر الحکم : ۱۴۶۴ )
امام على علیه السلام :
الجَهلُ یُفسِدُ المَعادَ .
نادانى، آخرت را تباه مى کند.
( غرر الحکم : ۸۴۸ )
امام على علیه السلام :
الجَهلُ فَسادُ کُلِّ أمْرٍ .
نادانى، مایه تباهى همه چیز است.
(غرر الحکم : ۹۳۰ )
امام على علیه السلام :
الجَهلُ أصْلُ کُلِّ شَرٍّ .
نادانى، ریشه همه بدیهاست.
( غرر الحکم : ۸۱۹ )
امام على علیه السلام :
الجَهلُ مَعْدِنُ الشَّرِّ .
نادانى، معدن بدى است.
(غرر الحکم : ۶۵۸ )
امام على علیه السلام :
الحِرْصُ و الشَّرَهُ و البُخْلُ نَتیجَهُ الجَهلِ .
آزمندى و سیرى ناپذیرى و بخل نتیجه نادانى است.
(غرر الحکم : ۱۶۹۴ )
امام على علیه السلام ـ در دعاى خود ـ گفت :
أنا الجاهِلُ ، عَصَیتُکَ بجَهْلی ، و ارْتَکَبتُ الذُّنوبَ بجَهْلی ،
و ألْهَتْنی الدُّنیا بجَهْلی، و سَهَوْتُ عن ذِکرِکَ بجَهْلی ، و رَکَنْتُ (إلى) الدُّنیا بجَهْلی .
من نادانم ، به سبب نادانیم، تو را نافرمانى کردم و به سبب نادانیم، مرتکب گناهان شدم
و به سبب نادانیم، دنیا مرا به خود مشغول داشت و به سبب نادانیم، از یاد تو غافل گشتم و به سبب نادانیم، به دنیا میل کردم.
( غرر الحکم : ۲۴۹ )
امام على علیه السلام :
إنَّ الزُّهدَ فی الجَهْلِ بقَدْرِ الرَّغبَهِ فی العَقلِ .
بى رغبتى به نادانى به اندازه رغبت به دانایى است.
(غرر الحکم : ۳۴۴۴ )
امام على علیه السلام :
لا یَرْدَعُ الجَهولَ إلاّ حَدُّ الحُسامِ .
نادان را، جز تیزى شمشیر باز نمى دارد.
(غرر الحکم : ۱۰۸۱۶ )
امام عسکرى علیه السلام :
الجَهلُ خَصْمٌ .
نادانى دشمن [ انسان ] است.
( الدرّه الباهره : ۴۴ )
نادانى و کفر:
امام على علیه السلام :
لَو أنَّ العِبادَ حِینَ جَهِلوا وَقَفُوا لَم یَکْفُروا ، و لَم یَضِلّوا .
اگر بندگان، به گاه ندانستن، [ از اظهار نظر] باز مى ایستادند، کافر و گمراه نمى شدند.
(غرر الحکم : ۷۵۸۲ )
امام باقر علیه السلام :
لَو أنَّ العِبادَ إذا جَهِلوا وَقَفوا لَم یَجْحَدوا ، و لَم یَکْفُروا .
اگر بندگان، آن گاه که نمى دانستند درنگ مى کردند، گرفتار انکار و کفر نمى شدند.
( المحاسن:۱/۳۴۰/۷۰۰)
دانش و ایمان :
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :
العِلُم حَیاهُ الإسلامِ و عِمادُ الإیمانِ .
دانش، [ مایه ] زندگى اسلام و ستون ایمان است .
( کنز العمّال : ۲۸۹۴۴ )
امام على علیه السلام :
الإیمانُ و العَملُ أخَوَانِ تَوْأَمانِ و رَفیقانِ لا یَفْتَرِقانِ .
ایمان و عمل دو برادر همزادند و دو رفیق جدا ناشدنى.
(غرر الحکم : ۲۰۹۴ )
نادان :
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :
إنَّ الجاهِلَ مَن عَصى اللّه َ و إنْ کانَ جَمیلَ المَنظَرِ عَظیمَ الخَطَرِ .
نادان کسى است که خدا را نافرمانى کند هر چند خوش سیما و بلند پایه باشد.
( بحار الأنوار:۱/۱۶۰/۳۹)
امام على علیه السلام :
الجاهِلُ لا یَعْرِفُ تَقْصیرَهُ و لا یَقبلُ مِن النَّصیحِ لَهُ .
نادان ، به تقصیر (عیب ) خود آگاه نیست و نصیحت خیر خواهِ خود را [ هم ] نمى پذیرد.
(غرر الحکم: ۱۸۰۹ )
امام على علیه السلام :
الجاهِلُ مَیِّتٌ و إنْ کانَ حَیّا .
نادان مرده است هر چند به ظاهر زنده باشد.
(غرر الحکم: ۱۱۲۵ )
امام على علیه السلام :
الجاهِلُ لا یَرْتَدِعُ ، و بالمَواعِظِ لا یَنْتَفِعُ .
نادان، نصیحت بردار نیست و پند و اندرز در او کارگر نمى افتد .
( غرر الحکم : ۱۷۲۹ )
امام على علیه السلام :
لجاهِلُ کَزَلَّهِ العالِمِ صَوابُهُ .
کارِ درستِ نادان، مانند لغزش دانشمند است.
(غرر الحکم : ۱۱۶۲ )
امام على علیه السلام :
الجاهِلُ یَسْتَوحِشُ مِمّا یَأنَسُ بهِ الحکیمُ .
نادان از آنچه خردمند با آن انس مى گیرد، مى گریزد.
(غرر الحکم: ۱۷۷۲ )
امام على علیه السلام :
الجاهِلُ صَخْرَهٌ لا یَنْفَجِرُ ماؤها ، و شَجَرهٌ لا یَخْضَرُّ عُودُها ، و أرضٌ لا یَظْهَرُ عُشْبُها .
نادان صخره اى است که چشمه اى از آن نمى جوشد، درختى است که شاخه اش سبز نمى شود و زمینى است که گیاهش نمى روید.
(غرر الحکم: ۲۰۸۱ )
امام على علیه السلام :
الجاهِلُ مَن خَدَعَتْهُ المَطالِبُ .
نادان، کسى است که خواسته ها [ ى نفسانى ] او را فریب دهد.
(غرر الحکم : ۱۱۹۰ )
امام على علیه السلام :
العالِمُ مَن عَرفَ قَدْرَهُ ، الجاهِلُ مَن جَهِلَ أمْرَهُ .
دانشمند کسى است که قدر و اندازه خویش را بشناسد و نادان کسى است که شأن خود را نشناسد.
(غرر الحکم : ۱۲۳۸ – ۱۲۳۹ )
امام على علیه السلام :
العاقِلُ مَن أحْرَزَ أمرَهُ ، الجاهِلُ مَن جَهِلَ قَدْرَهُ .
خردمند کسى است که شأن خود را نگه دارد و نادان کسى است که قدر خویش را نشناسد.
(غرر الحکم : ۱۱۱۳ – ۱۱۱۴ )
امام على علیه السلام :
العاقِلُ یَعْتَمِدُ على عَملهِ ، الجاهِلُ یَعْتَمِدُ على أمَلهِ .
خردمند به عمل خود تکیه مى کند و نادان به آرزوهایش.
(غرر الحکم : ۱۲۴۰ )
امام على علیه السلام :
العالِمُ یَنْظُرُ بقَلبِهِ و خاطرِهِ ، الجاهِلُ یَنْظُرُ بعَیْنِهِ و ناظرِهِ .
دانشمند با دل و اندیشه خود مى نگرد و نادان با چشم و دیده خود.
( غرر الحکم : ۱۲۴۱ )
امام على علیه السلام :
الجاهِلُ مَنِ انْخَدَعَ لِهَواهُ و غُرورِهِ .
نادان کسى است که فریب هوى و هوس و اندیشه هاى باطل خود را بخورد .
(غرر الحکم : ۱۲۸۵ )
امام على علیه السلام :
الجاهِلُ یَمیلُ إلى شَکْلِهِ
نادان به همتاى خود گرایش دارد.
(غرر الحکم : ۳۲۷ )
امام على علیه السلام :
الجاهِلُ لَن یُلْفى أبدا إلاّ مُفْرِطا أو مُفَرِّطا .
هرگز نادانى پیدا نمى شود، مگر آن که در کارهایش یا افراط مى کند یا تفریط.
(غرر الحکم : ۱۷۱۶ )
امام على علیه السلام :
لا تَرى الجاهِلَ إلاّ مُفْرِطا أو مُفَرِّطا .
نادان را همیشه در حال افراط یا تفریط مى بینى.
( نهج البلاغه : الحکمه۷۰ )
امام على علیه السلام :
إنَّما الجاهِلُ مَنِ اسْتَعْبَدتْهُ المَطالِبُ .
نادان، در حقیقت، کسى است که خواهشها او را برده خود کرده باشند.
(غرر الحکم : ۳۸۶۴ )
امام على علیه السلام :
الجاهِلُ عَبدُ شَهْوتِه .
نادان، بنده خواسته هاى نفسانى خود است .
(غرر الحکم : ۴۴۹ )
امام على علیه السلام :
الجاهِلُ إذا جَمَدَ (جَحَد) وَجدَ ، و إذا وَجدَ ألْحَدَ .
نادان هرگاه بخل ورزد ( انکار کند ) صاحب مال شود و هرگاه صاحب مال شود کجروى کند.
(غرر الحکم : ۱۵۳۴ )
امام على علیه السلام :
طاعَهُ الجَهولِ تَدُلُّ على الجَهلِ .
فرمان بردن از نادان، نشانگر نادانى است.
(غرر الحکم : ۵۹۸۸ )
امام على علیه السلام :
مَن جَهِلَ قَدْرَهُ عَدا طَوْرَهُ .
هر که قدر خود را نشناسد پا از حدّ خویش فراتر نهد.
( غرر الحکم : ۷۹۶۴ )
امام على علیه السلام :
کار نادان مایه زیان است و دانش او مایه گمراهى .
( غرر الحکم : ۶۳۲۷ )
امام على علیه السلام :
نعمت و دارایى نادان، مانند بوستانى است در کنار زباله دان.
( تنبیه الخواطر : ۲/۱۷ )
امام على علیه السلام :
توانگرىِ نادان به دارایى اوست.
( غرر الحکم : ۶۳۸۲ )
امام على علیه السلام :
ثروتِ نادان، در دارایى و آرزوى اوست.
(غرر الحکم : ۴۷۰۹ )
امام على علیه السلام :
گمشده نادان، نایاب است.
( غرر الحکم : ۵۸۹۸ )
امام على علیه السلام :
للجاهِلِ فی کُلِّ حالهٍ خُسْرانٌ .
نادان در همه حال بازنده و زیانکار است.
(غرر الحکم : ۷۳۲۹ )
امام کاظم علیه السلام :
تَعَجُّبُ الجاهِلِ مِن العاقِلِ أکْثَرُ مِن تَعَجُّبِ العاقِلِ مِن الجاهِلِ .
شگفتىِ نادان از خردمند، بیشتر از شگفتىِ خردمند از نادان است.
( بحار الأنوار : ۷۸/۳۲۶/۳۳ )
امام هادى علیه السلام :
الجاهِلُ أسِیرُ لِسانِهِ .
نادان ، اسیر زبان خود است.
( الدرّه الباهره : ۴۱ )
امام عسکرى علیه السلام :
رِیاضَهُ الجاهِلِ وَ رَدُّ المُعْتادِ عَن عادَتِهِ کالمُعْجِزِ .
پروراندنِ نادان و تَرک دادن کسى از عادتش، کارى معجزه آساست.
( تحف العقول : ۴۸۹ )
اخلاق نادان :
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله ـ در پاسخ به پرسش از نشانه هاى نادان ـ فرمود :
إنْ صَحِبتَهُ عَنّاکَ ، و إنِ اعْتَزَلْتَهُ شَتَمکَ ،
و إنْ أعطاکَ مَنّ علَیکَ ، و إنْ أعطَیْتَهُ کَفرَکَ ،
و إنْ أ سَرَرْتَ إلَیهِ خانَکَ .
اگر با او بنشینى، تو را به رنج افکند و اگر از او کناره گیرى، دشنامت دهد ،
چون چیزى به تو دهد، منّت گذارد و چون چیزى به او بدهى، ناسپاسى کند ،
و اگر رازى را بدو سپارى، به تو خیانت ورزد.
( تحف العقول : ۱۸ )
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :
أنْ یَظلِمَ مَن خالَطَهُ ،و یَتَعدّى على منَ هُو دُونَهُ ،
و یَتطاوَلَ على مَن هُو فَوقَهُ ، کلامُهُ بغَیرِ تَدَبُّرٍ··· .
خصوصیت نادان این است که درباره هر کس که با او رفت و آمد مى کند ستم روا دارد، به فرو دستش دراز دستى کند،
بر زبر دستش گردن فرازى نماید، و ناسنجیده زبان به گفتار گشاید··· .
( تحف العقول : ۲۹ )
امام على علیه السلام :
إنَّ الجاهِلَ مَن عَدّ نَفسَهُ ـ بما جَهِلَ مِن مَعرفَهِ العِلمِ ـ عالِما ، و بِرَأیهِ مُکْتَفیا ،
فمَا یَزالُ للعُلماءِ مُباعِدا و عَلَیهِم زارِیا ، و لِمَن خَالفَهُ مُخَطِّئا ، و لِمَا لَم یَعْرِفْ مِن الاُمورِ مُضَلِّلاً .
فإذا وَردَ علَیهِ مِن الاُمورِ ما لَم یَعْرِفْهُ أنْکَرَهُ و کَذّبَ بهِ و قالَ بجَهالَتِهِ :
ما أعْرِفُ هذا ! و ما أراهُ کانَ ! و ما أظُنُّ أنْ یَکونَ ! و أنّى کانَ ؟!
و ذلکَ لِثِقَتِهِ بِرَأْیِه و قِلَّهِ مَعْرِفَتِهِ بجَهالَتِهِ !
فمَا یَنْفَکُّ بما یَرى مِمّا یَلْتَبِسُ علَیهِ رأیُهُ مِمّا لا یَعْرِفُ للجَهلِ مُسْتَفیدا ، و للحقِّ مُنکِرا ، و فی الجَهالَهِ مُتَحیِّرا ، و عن طَلَبِ العِلمِ مُسْتَکبِرا .
نادان کسى است که خود را ـ به آنچه نمى داند ـ دانا شمارد و به رأى و نظر خود بسنده کند ،
و پیوسته از دانشمندان دورى کند و از آنان عیب و ایراد گیرد و مخالفان خود را بر خطا داند و آنچه را نفهمیده گمراه کننده شمارد.
هرگاه به مطلبى برخورَد که آن را نمى داند منکرش شود و آن را دروغ شمارد و از روى نادانى خود گوید:
من چنین چیزى را نمى شناسم و فکر نمى کنم که وجود داشته باشد و گمان نمى کنم وجود داشته باشد و کجا چنین چیزى هست؟!
و این از آن روست که به نظر خود اعتماد دارد و از نادانى خویش بى خبر است!
از این رو به سبب نادانى خویش پیوسته از جهل بهره مند شود و حقّ را انکار کند و در نادانى سرگشته ماند و از طلب دانش تکبر ورزد.
( تحف العقول : ۷۳ )
امام على علیه السلام :
إنّ قُلوبَ الجُهّالِ تَسْتَفِزُّها الأطْماعُ ، و تَرْهَنُها المُنى ، و تَسْتَعْلِقُها الخَدائعُ .
دلهاى مردمان نادان را طمعها از جا بر کنَند و آرزوها به گروگان گیرند و فریبها به بند کشند.
( تحف العقول : ۲۱۹ )
امام حسن علیه السلام ـ در وصف یکى از برادرانِ دینى خود ـ فرمود :
کانَ خارجا مِن سُلطانِ الجَهالَهِ ، فلا یَمُدُّ یدَهُ إلاّ على ثِقَهٍ لِمَنفَعهٍ .
از حاکمیت نادانى بیرون بود و دست سوى کارى دراز نمى کرد، مگر آن که مطمئن مى شد سودى در بر دارد.
( الکافی : ۲/۲۳۷/۲۶، انظر تمام الحدیث فی باب ۵۴ )
امام صادق علیه السلام :
مِن أخلاقِ الجاهِلِ الإجابَهُ قَبلَ أنْ یَسمَعَ ، و المُعارَضَهُ قَبلَ أنْ یَفْهَمَ ، و الحُکْمُ بما لا یَعْلَمُ .
یکى از خویهاى نادان این است که قبل از شنیدن [ مطلب ] پاسخ مى دهد و پیش از آن که [ مقصود گوینده را ] بفهمد به مخالفت بر مى خیزد و ندانسته حکم مى کند.
( أعلام الدین : ۳۰۳ )
نادانترینِ مردم :
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :
أعقَلُ النّاسِ مُحسنٌ خائفٌ ، و أجهَلُهُم مُسیءٌ آمِنٌ .
خردمندترین مردم، نیکوکارِ ترسان [ از کیفر خدا ] است و نادانترین آن ها، بد کارِ آسوده خاطر [ از عذاب خدا ].
( عوالی اللآلی : ۱/۲۹۲/۱۷۱ )
امام على علیه السلام :
أجْهلُ النّاسِ المُغَترُّ بقَولِ مادِحٍ مُتَملِّقٍ، یُحسِّنُ لَهُ القَبیحَ و یُبغِّضُ إلَیهِ النَّصیحَ .
نادانترینِ مردم کسى است که فریفته سخنان ستاینده چاپلوسى شود که زشت را در نظر او زیبا جلوه مى دهد و خیر خواه را دشمن او معرفى مى کند.
( غرر الحکم : ۳۲۶۲ )
امام على علیه السلام :
غایهُ الجَهلِ تَبَجُّحُ المَرءِ بِجَهْلِهِ .
اوج نادانى این است که آدمى به نادانى خود ببالد.
( غرر الحکم : ۶۳۷۱ )
امام على علیه السلام :
أعظَمُ الجَهلِ جَهلُ الإنسانِ أمرَ نَفْسِهِ .
بزرگترین نادانى، ناآگاهى انسان از شأن و منزلت خویش است.
( غرر الحکم : ۲۹۳۶ )
امام على علیه السلام :
تَکَثُّرکَ بما لا یَبقى لکَ و لا تبقى لَهُ مِن أعظَمِ الجَهلِ .
بزرگترین نادانى این است که آنچه را براى تو نمى ماند و تو براى آن نمى مانى، زیاد جمع کنى.
( غرر الحکم : ۴۵۷۶ )
امام على علیه السلام :
رأسُ الجَهلِ الجَورُ .
ستمگرى، اوج نادانى است .
(غرر الحکم : ۵۲۳۸ )
امام على علیه السلام :
رأسُ الجَهلِ مُعاداهُ النّاسِ .
دشمنى با مردم، اوج نادانى است.
( غرر الحکم : ۵۲۴۷ )
در نادانى همین بس …
امام على علیه السلام :
لا تَتَکلّمْ بکُلِّ ما تَعلَمُ فکَفى بذلکَ جَهلاً .
هر چه مى دانى به زبان میاور که در نادانى همین بس است.
(غرر الحکم : ۱۰۱۸۷ )
امام على علیه السلام :
کفى بالعالِمِ جَهلاً أنْ یُنافیَ علْمَهُ عَمَلُهُ .
در نادانى دانشمند همین بس که دانشش با کردارش ناسازگار باشد.
(غرر الحکم : ۷۰۶۳ )
امام على علیه السلام :
کَفى بالمرءِ جَهلاً أنْ یَرتَکِبَ ما نَهى عَنهُ .
در نادانى مرد همین بس که آنچه را از آن نهى شده است انجام دهد.
( مطالب السؤول : ۵۵ )
امام على علیه السلام :
حَسْبکَ مِن الجَهلِ أنْ تُعجَبَ بعِلْمِکَ .
در نادانى تو همین بس که به دانش خود مغرور شوى.
( الأمالی للطوسی : ۵۶/۷۸ )
امام على علیه السلام :
کفى بالمرءِ جَهلاً أنْ یَجْهَلَ قَدْرَهُ .
در نادانى آدمى همین بس که قدر و اندازه خود را نشناسد.
( غرر الحکم : ۷۰۵۴ )
امام على علیه السلام :
لا تَرُدَّ على النّاسِ کُلَّ ما حَدّثوکَ بهِ ، فکفى بذلکَ جَهْلاً .
هر چه را مردم به تو گویند، به نادرستى نسبت مده، که در نادانى همین بس است.
( نهج البلاغه : الکتاب ۶۹ )
کفى بخَشیَهِ اللّه ِ عِلْما ، و کفى بالاغْتِرارِ باللّه ِ جَهْلاً .
دانایى را همین بس که از خدا بترسى و نادانى را همین بس که از [عذاب] خدا غافل شوى.
( بحار الأنوار : ۷۰/۳۷۹/۲۶ )
معناى نادانى :
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :
مِن الجَهل أنْ تُظهِرَ کلَّ ما عَلِمْتَ .
از نادانى است که هر چه مى دانى فاش سازى.
( تنبیه الخواطر : ۲/۱۲۲ )
امام على علیه السلام :
الرُّکونُ إلى الدُّنیا مَع ما تُعایِنُ مِنها جَهلٌ .
دل بستن به دنیا، با وجود آن همه رنجهایى که از او مى بینى، نادانى است.
( نهج البلاغه: الحکمه ۳۸۴ )
امام على علیه السلام :
رَغْبتُکَ فی المُستَحیلِ جَهلٌ .
آرزوى محال داشتن نادانى است.
( غرر الحکم : ۵۳۸۴ )
امام حسن علیه السلام ـ در پاسخ به پرسش پدرش از تفسیر نادانى ـ فرمود :
سُرعهُ الوُثوبِ علَى الفُرْصهِ قبلَ الاسْتِمْکانِ مِنها ، و الامْتِناعُ عنِ الجَوابِ .
استفاده کردن زود هنگام از فرصت پیش از آن که آن را کاملاً به دست آورى، و خوددارى کردن از جواب.
( معانی الأخبار:۴۰۱/۶۲ )
امام حسن علیه السلام ـ در پاسخ به پرسش پدرش از تفسیر نادانى ـ فرمود :
الجَهلُ فی ثلاثٍ : فی تَبدُّلِ الإخْوانِ ، و المُنابَذَهِ بغَیرِ بَیانٍ ، و التَّجَسُّسِ عمّا لا یَعنی .
امام صادق علیه السلام : نادانى در سه چیز است : دوست عوض کردن، مخالفت کردن بدون دلیل و برهان، و پرس و جو از چیزهاى بیهوده.
( تحف العقول : ۳۱۷ )
امام حسن علیه السلام ـ در پاسخ به پرسش پدرش از تفسیر نادانى ـ فرمود :
امام عسکرى علیه السلام :
مِن الجَهلِ الضّحکُ من غیرِ عَجَبٍ .
خنده اى که از روى تعجب نباشد نشانه نادانى است.
( تحف العقول : ۴۸۷ )
دوست انسان نادان :
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :
أحکَمُ حدیث النّاسِ مَن فَرَّ مِن جُهّالِ النّاسِ .
حکیم ترین مردم کسى است که از مردمان نادان بگریزد.
( فی طبعه مؤسّسه الأعلمی : « أحکَم » بدل « أحلَم » – الأمالی للصدوق:۷۳/۴۱ )
امام على علیه السلام :
صَدیقُ الجاهِلِ مَعرضٌ للعَطَبِ .
دوستِ آدم نادان، در معرض گزند و نابودى است.
( غرر الحکم : ۵۸۵۶ )
امام على علیه السلام :
قَطیعَهُ الجاهِلِ تَعْدِلُ صِلَهَ العاقِلِ .
بریدن از نادان برابر است با برقرارى ارتباط با خردمند.
( تحف العقول : ۸۵ )
امام على علیه السلام :
کُنْ بِعَدُوِّکَ العاقِلِ أوْثَقَ منکَ بِصَدیقِکَ الجاهِلِ .
به دشمن داناى خود بیشتر اطمینان داشته باش تا به دوست نادانت.
( غرر الحکم : ۷۱۷۸ )
امام رضا علیه السلام :
صَدیقُ الجاهِلِ فی تَعَبٍ .
دوستِ انسانِ نادان در رنج و زحمت است.
( بحار الأنوار : ۷۸/۳۵۲/۹ )
امام عسکرى علیه السلام :
صَدیقُ الجاهِلِ تَعِبٌ .
دوستِ فردِ نادان در ستوه است.
( تحف العقول : ۴۸۹ )
انسان دشمن آن چیزى است که نمى داند .
امام على علیه السلام :
النّاسُ أعْداءُ ما جَهِلوهُ .
مردم دشمن آن چیزى هستند که نمى دانند.
( مطالب السؤول : ۵۷ )
مَن جَهِلَ شیئا عابَهُ .
هر کس چیزى را نداند نکوهشش مى کند.
( کشف الغمّه : ۳/۱۳۷ )
امام على علیه السلام :
قلتُ أرْبَعاً أنزلَ اللّه ُ تعالى تَصدیقی بها فی کِتابِهِ···قُلتُ : مَن جَهِلَ شیئا عادَاهُ ،
فأنْزلَ اللّه ُ : « بَلْ کَذَّبوا بِما لَم یُحیطوا بِعلْمِهِ » (یونس،39).
من چهار سخن گفتم و خداوند متعال درستى آنها را در کتابش فرو فرستاد ··· گفتم : هر که چیزى را نداند آن را دشمن دارد .
پس خداوند متعال این آیه را فرو فرستاد: « چیزى را دروغ شمردند که به دانش آن دست نیافته بودند » ( یونس : ۳۹ )
( الأمالی للطوسی : ۴۹۴/۱۰۸۲ )
امام على علیه السلام :
لا تُعادوا ما تَجهَلونَ ؛ فإنَّ أکثرَ العِلمِ فیما لا تَعْرِفونَ .
با آنچه نمى دانید دشمنى نکنید؛ زیرا بیشتر دانش در چیزهایى است که شما نمى دانید.
( غرر الحکم : ۱۰۲۴۶ )
منبع: میزان الحکمه، جلد دوم.