نویسنده: حسین الهی نژاد
ج. فایده امام غایب
آیا امام غایب برای مردم فایده دارد؟ در صورتی که ثابت شود امام غایب برای مردم فایدههای فراوانی دارد، میتوان به مفید بودن او حکم کرد و با اثبات مفید بودن امام غایب، لطف بودن آن حضرت نیز قابل اثبات است.
در کتابهای مختلف، فواید بسیاری برای امام غایب ذکر شده است که به مهمترین آنها خواهیم پرداخت. در یک نگاه کلی میتوان فایدهرسانی امام را در دو بعد مطرح کرد:
1. بعد تکوین
2. بعد تشریع
در بعد تکوین، اصل وجود حضرت بدون تصرف تشریعی، برای مردم لطف محسوب میشود. در واقع، واسطه فیض بودن امام برای موجودات دیگر، از این راه توجیه میشود.
اما بعد تشریع، شقوق گوناگونی دارد که در یک رویکرد کلی، میتوان آنها را به دو نوع تقسیم کرد:
1. فایدهرسانی برای آینده بشریت؛
2. فایدهرسانی برای بشریت کنونی.
در فرض نخست باید گفت چون حجت خدا، آخرین حجت الهی است و از طرف دیگر، خداوند حکیم زمین را بدون حجت قرار نخواهد داد، لازم است امام وحجت خدا برای فایدهرسانی به آیندگان نیز زنده بماند، تا انسانهای آینده نیز بدون راهنما و رهبر نشوند.
در فرض دوم که فایدهرسانی برای انسانهای کنونی است، فواید فراوانی را میتوان برشمرد؛ از جمله:
1. امید بخشی
انتظار منجی، از یک طرف فرایند زندگی انسانها را هدفمند کرده و دورنمای خوب و روشنی را پیش روی بشر قرار میدهد و از طرف دیگر روزنه امید و امیدواری را در قلوب تک تک انسانها روشن میکند. به دلیل اهمیت انتظار، در احادیث وروایات مختلفی بر آن تاکید فراوانی شده است.
ان القائم منا هو المهدی الذی یجب ان ینتظر فی غیبته (صدوق، همان: ج2، ص377)؛ همانا قیام کننده از ما (اهل بیت) همان مهدی است که انتظار او در زمان غیبتش واجب است.
قرآن کریم نیز بر اهمیت امید و انتظار تاکید کرده، یأس و نا امیدی را مورد نکوهش قرار داده است:
(لاتیأسو من روح الله انه لایأس من روح الله الا القوم الکافرین) (یوسف، 78)؛ از رحمت و گشایش الهی نا امید نباشید که جز گروه کافران، کسی از رحمت خدا نا امید نیست.
در برخی روایات نیز نا امیدی و مأیوس شدن، بلای بزرگ تلقی شده است. از حضرت علی علیه السلام نقل شده است:
اعظم البلاء انقطاع الرجاء (آمدی، 1366: ش1323)؛ بزرگترین گرفتاری، نا امید شدن است.
برخی روایات، انتظار را، بهترین و محبوبترین اعمال نزد خدا دانسته شده ا ست. از حضرت علی علیه السلام نقل شده است:
افضل عباده المومن انتظار فرج الله (صدوق، 1410: ج2، ص616)؛ برترین عبادت مؤمن انتظار فرج از جانب خداوند است.
وقتی یک آموزه، نشاط و پویایی به ارمغان میآورد، نیز آینده ایده آل و آرمانی را فراسوی بشر ترسیم میکند، بزرگترین فایده و منفعت را به بشر و جوامع بشری هدیه میکند، بنابر این انتظار امام غایب، ثمره و نتیجه بس مهمی را همراه دارد. با اثبات مطالب فوق، فایدهرسانی از ناحیه امام غایب و در نهایت لطف بودن او به منصه ظهور میرسد.
2. حفظ دین و شریع
از آثار و برکات امام ـ حتی در زمان غیبت ـ نگهداری دین و شریعت از نابودی و انحراف است.
در این رابطه از امیر مومنان علی علیه السلام خطبهای نقل شده است که میفرماید:
واخذوا یمینا و شمالا ظعنا فی مسالک الغی و ترکا لمذاهب الرشد، فلا تستعجلو ما هو کائن مرصد… الا و ان من ادرکها منایسری فیها بسراج منیر و یحذو فیها علی مثال الصالحین، لیحل فیها ربقا و یعتق رقا و یصدح شعبا و یشعب صدعا، فی ستره عن الناس، لایبصر القائف اثره و لو تابع نظره ثم یشعذن فیها شحذ القین النصل، تجلی بالتنزیل ابصارهم و یرمی بالتفسیر فی مسامعهم و یغبضون کاس الحکمه بعد الصبوح (فیض الاسلام، بیتا: خطبه 150)؛
به راههای چپ و راست رفتند، و راه ضلالت وگمراهی پیمودند و راه روشن هدایت را گذاشتند … پس در باره آن چه شدنی است و در انتظارش هستید، عجله نکنید… آگاه باشید کسی که از ما آن فتنهها را درک میکند و به رویه نیکان رفتار مینماید، تا در آن گرفتاریها بندی را بگشاید و اسیری را از قید جهل و نادانی آزاد کند و جمعیت گمراهی را پراکنده سازد و حق را گرد آورد، در پنهانی از مردم که اثر و نشانه او را جوینده نمیبیند، هرچند در پی او نظر افکند هیچ کس او را نخواهد دید؛ اگر چه سعی و کوشش بسیار به کار برد مگر کسی که لیاقت ملاقات داشته باشد، پس گروهی در آن فتنهها صیقلی شوند؛ مانند صیقل دادن شمشیر توسط آهنگر به طوری که دیدههای آنها به نور قرآن جلا داده شده و تفسیر در گوشهایشان جای میگیرد و شب، جام حکمت را به آنها بنوشانند پس از این که در بامداد هم نوشیده باشند.
طبق برداشت برخی شارحان نهج البلاغه مسؤلیتهایی که در خطبه برشمرده شده و رسالت امام تلقی شده است، هنگام غیبت امام میباشد. با توجه به این رویکرد امام غایب به هدایت مسلمانها و رشد و تعالی آنها دغدغه داشته و در هدایت آنها به طور غیر مستقیم دخالت دارد.
در برخی روایات به این نکته توجه شده که اگر راه هدایت بر همه مردم حتی خوبان نیز بسته شود و مردم در تشخیص حق از باطل ممیز نداشته باشند، غیبت امام زمان علیه السلام بیدرنگ به ظهور تبدیل خواهد شد، تا هدایت و راه نجات به حیات و تداوم خود ادامه دهد. امام باقر علیه السلام فرموده است:
اقرب من یکون العباد من الله و ا رضی ما یکون عنهم اذا افتقدو حجه الله فلم یظهر لهم، و لم یعلموا بمکانه، و هم فی ذلک یعلمون انه لم تبطل حجه الله ولامیثاقه… و قد علم ان اولیائه لایرتابون. و لم علم انهم یرتابون ما غیب عنهم حجته طرفه عین (نعمانی، همان: ص83؛ طوسی، همان: ص276؛ کلینی، 1377: ج1، ص333)؛
نزدیکترین بندگان به خدا که خدا نیز بیش از همه از آنها خشنود ا ست، بندگانی هستند که حجت خدا از چشم آنها ناپدید خواهد شد؛ آنها حجت خدا را نمیبینند و جایگاه او را نمیشناسند؛ ولی یقین دارند که حجت خدا میان آن هاست و حجتهای خدا باطل شدنی نیستند… خدا میداند که اولیائش در وجود حجت خدا به شک وتردید نمیافتند. اگر میدانست که امر بر آنها مشتبه میشود، حتی یک لحظه هم حجت خودش را پنهان نمیکرد.
علاوه برفایدههای گفته شده فواید دیگری نیز مطرح است که به صورت اجمال مطرح میکنیم:
1. هدایتهای معنوی امام که درباره برخی تشنگان سیرو سلوک و صالحان صورت گرفته و میگیرد.
2. یاریرسانی به برخی کسانی که در حالت و اضطرار خاصی به او متوسل میشوند. نمونههای این موارد در کتب مربوط به آن نقل شده است.
3. دعای خیر آن حضرت در حق مؤمنان و این بهرهای است بزرگ.
4. دفع برخی شرور با عنایت امام به خواص یا طرفداران حق؛ به خصوص زمانی که هجمههای دشمن از هر سو آنان را تهدید میکند.
5. هدایت تسبیبی آن حضرت به وسیله نمایندگان خاص وعام خود که در عصر غیبت داشته و خواهد داشت؛ چه این که هرچه نمایندگان او انجام میدهند، به نیابت و وکالت از او است و به شخص امام باز میگردد.
6. تصویب امور سال در شبهای قدر که طبق روایات با امضای امام صورت میگیرد…[6].
در پایان بحث، با طرح مثالی نتیجه را بیشتر روشن میکنیم. زمان حضور و ظهور امام معصوم علیه السلام که لطف بودن او برهیچ کس پوشیده نیست، اگر ستمگران امام را به زندان انداخته یا برای او محدودیت ایجاد کردند، آیا میتوانیم درباره امام محبوس بگوییم، برای مردم هیچ فایدهای ندارد و وجود چنین امامی، لطف نیست؟ در پاسخ باید گفت: هیچ تعارضی میان پنهان بودن امام و لطف وجود ندارد؛ زیرا اولا اصل وجود امام که به ضرورت عقلی و شرعی لازم است، از طرف خدا تعیین شده و لطف بودن او ثابت میشود. ثانیا این مردم هستند که خود را به نوعی از ارشاد و هدایت و تصدی امام محروم ساخته اند؛ بنابر این میان عامل غیبت که کوتاهی و تقصیر مردم است و عامل ضرورت وجود امام که حکمت عالیه الهی است، فرق است.
ترابط لطف و غیبت
همان گونه که در مباحث قبل گذشت، میان برهان لطف وغیبت، علاوه بر این که تعارضی نیست، بلکه به نوعی رابطه برقرار است؛ زیرا امام و رهبر، دارای دو جایگاه و مقام است و در هر دو جایگاه؛ امام برای مردم لطف میباشد. اگر در برههای از زمان، از حیث مقام ظاهری (زعامت ورهبری مستقیم و مباشر) لطف بودن امام مورد خدشه قرار گیرد، در مقام ثبوت و نفس الأمری که همان مقام انسان کامل و واسطه فیض بودن امام است، پیوسته لطف بودن امام در همه زمانها قطعی است؛ زیرا
«اصل وجود امام لطف است و تصرف آن حضرت لطف دیگر، و عدم تحقق زعامت و حکومت ظاهری امام نیز به سبب کوتاهیهای مردم است» (علامه حلّی، همان: ص509).
لطف بودن امام در تمام زمانها
از جمله مباحث مهم مهدویت گستره و قلمرو لطف امام است. آیا لطف امام در همه زمانها برای همه انسانها ساری و جاری است یا در مقاطع خاص زمانی نظیر ظهور و برای افراد خاص نظیر مؤمنان جریان دارد؟
همان گونه که گذشت، امام دارای دو جایگاه و دو مقام است و به تناسب همین دو جایگاه، لطف امام نیز دارای انواع و اقسامی است.
1. لطف محصل
اصل وجود امام و انتخاب او برای امامت از سوی خدا که از آن به مقام ثبوت تعبیر میکنیم، لطف است. امام در جایگاه انسان کامل، و واسط میان خدا و خلق مطرح است و اگر خدا امام را به وجود نمیآورد، به نوعی نقض غرض خلقت انسانها پیش آمده بود.
در فرض لطف محصل که خلقت بشر به آن وابسطه است، لطف بودن امام به عنوان انسان کامل و واسطه فیض، برای همه انسانها در همه زمانها ثابت است. در واقع قلمرو لطف محصل فراگیر و همه جانبه است و مقطع غیبت و ظهور برای ان تفاوت ندارد؛ پس دراین فرض نه تنها لطف از غیبت جدا نمیشود، بلکه همراه و همدوش غیبت جریان دارد.
2. لطف مقرب
اما رسالت امام در لطف مقرب، هدیت و راهنمایی انسانها به سوی انجام عبادت و طاعت خدا و نیز بر حذر داشتنن آنها از انجام گناه و معصیت است. البته امام در فرض غیبت نمیتواند لطفش را به طور کامل اجرائی کند؛ با این حال، لطف امام در مرتبه دیگر باز نصیب مردم و جامعه میشود؛ مانند حفظ و صیانت دین از انحراف و کج روی، احیای امید و امیدواری در مردم و جامعه، احساس مردم در وجود و حضور رهبر و نظارت او که سبب مصونیت از معاصی و تحریص به انجام کارهای خیر خواهد شد و نیز اشراف و هدایت کارها در قالب نائبان و جانشینان خود، که همه آنها در هدایت و راهنمایی انسانها به سعادت موثر است. در واقع معنای لطف نیز غیر از این نیست؛ زیرا در تعریف لطف مقرب میگوئیم: چیزی است که زمینه انجام تکالیف و اجتناب افعال قبیح را در انسانها فراهم میکند.
نتیجه
میان غیبت و ظهور امام، تعارض و تهافت نیست؛ بلکه میان آن دو رابطه اقل واکثر بر قرار است، زیرا امام زمان علیه السلام در دوران غیبت و پنهان زیستی خویش نیز برای مردم لطف است. لطف بودن آن حضرت در این دوره در قالب تعیین نایبان ـ اعم از نایبان عام و خاص ـ و همچنین در قالب ملاقات و دادرسی مردم نمایان میشود. تنها تفاوت میان دو مقوله فوق، این است که در دوران ظهور به واسطه حضور عادی آن حضرت در جامعه، مردم از وجود ایشان بیشتر بهره مند میشوند، اما این لطف بیشتر در دوران غیبت به دلیل غیبت منتفی است.
پی نوشت ها :
[6]. ر.ک: خرازی، سیدمحسن، مجله شمس ولایت، بنیاد فرهنگی و خیریه نیمه شعبان، ویژه سال 1384، ص12.منابع
آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم و درر الکلم، قم، نشر دفتر تبلیغات، 1366ش.
اصفهانی، محمدتقی، هدایه المسترشدین، قم، مؤسسه آل البیت، بیتا.
بحرانی، سیدهاشم، قواعد المرام. بیجا، بینا، بیتا.
جمیل، محمد، شرح عقائدالامامیه، دوم، بیروت، اعلمی، 1421ق.
جوادی آملی، عبد الله، پیرامون وحی و رهبری، قم، الزهراء، بیتا.
حسن زاده آملی، حسن، امامت، قم، قیام، 1376ش.
حمصی الرازی محمود، المنقد من التقلید، قم، النشر الاسلامی، 1414ق.
خرازی، سید محسن، فلسفه وجود امام، شمس ولایت، 1384ش.
خرازی، سید محسن، قاعده لطف، فصلنامه انتظار موعود، ش 8 و 9، تابستان و پاییز، 1383ش.
سبحانی، جعفر، الهیات، بیروت، دار الاسلامیه، 1410ق.
سیدمرتضی، علی الذخیره فی العلم الکتاب، دوم، قم، مؤسسه نشر اسلامی، 1411ق.
سیوری الحلی، اللوامع الالهیه، تبریز، مکتبه الاعلام الاسلامی، بینا، 1396ق.
شیخ مفید، النکت الاعتقادیه، دوم، بیروت، دارالمفید، 1414ق.
صافی، لطف الله، منتخب الاثر، قم، موسسه سیده المعصومه، 1419ش.
صدوق، محمد، خصال، بیروت، اعلمی، 1410ق.
ــــــــــــــ، علل الشرایع، دوم، بیروت، دارالحجه، 1421ق.
ــــــــــــــ، کمال الدین، انتشارات مسجد جمکران، دوم بیتا.
طوسی، محمد، خورشید در نهان، ترجمه الغیبه، تهران، موسسه تعاون امام خمینی، 1384ش.
ــــــــــــــ، غیبت، دوم، قم، مؤسسه المعارف الاسلامیه، 1417ق.
ــــــــــــــ، کلمات المحققین، بیجا، بینا، بیتا.
طوسی، نصیر الدین، تجرید الاعتقاد، بیجا، بینا، بیتا.
ــــــــــــــــــ، تلخیص المحصل، بیروت، دار الاضواء، 1405ق.
علامه حلی، کشف المراد، ترجمه ابوالحسن شعرانی، تهران، کتاب فروشی اسلامیه، هشتم، 1376 ش.
کلینی، محمد، کافی، دوم، تهران، گلگشت، 1377 ش.
لطیفی، رحیم، رویکرد عقلی به ضرورت وجود امام (قاعده لطف)، فصلنامه انتظار موعود، ش 6، زمستان 1381ش.
مجلسی، محمد باقر، امام شناسی، تحقیق سید علی امامیان، سوم، قم، سرور، بیتا.
موسوی اصفهانی، محمد تقی، مکیال المکارم، ترجمه حائری قزوینی، پنجم، تهران، 1372ش.
نعمانی، محمد، غیبت، قم، کتابخانه صدوق، 1363ش.
نوبختی، ابراهیم، الیاقوت، قم، مکتبه السید المرعشی، 1413ق.
فیض الاسلام، نهج البلاغه، بیجا، بینا، بیتا.
واله، حسین، «لطف نزد آکویناس و درکلام شیعه» مجله نقد ونظر، ش 1، زمستان 1375.