نویسنده:حسن عاشوری لنگرودی
آیا بین خلق وخو وتغذیه ی انسان ها ارتباطی وجود دارد، یا نه؟ پاسخ به این پرسش، مثبت است. «تغذیه» نقش مهمی دراخلاق و روحیات انسان، ازجمله درغم و شادی، خوش اخلاقی وبد اخلاقی، سخت دلی ورقت قلب، پذیرش دعا وقبولی سایر عبادات و مصونیت از وسوسه های شیطانی داردوهمچنین در صفا، سلامت ونورانیت دل اثر می گذارد.
دلائل تأثیر پذیری اخلاق از تغذیه
برای این ادعا، دلائلی را می توان برشمرد:
1. دلیل وجدانی
برای ما پیش آمده است که بعد از صرف غذای مورد علاقه، احساس آرامش ونشاط شده است؛ نیزگاهی اتفاق افتاده است که با شرایط استرس زا مواجه شده ایم که در این شرایط، ناخود آگاه به سمت مواد خوراکی رفته ایم تا به این طریق، استرس را از خود دور کنیم. بنابراین هر یک از ما در خود می یابیم که بین خصلت های اخلاقی و تغذیه، ارتباط برقرار است وبهداشت در تغذیه، می تواند در بهبود اخلاق نقش داشته باشد.
2. دلیل تجربی
امروزه دانش تجربی، وابستگی بین تغذیه و خصلت های اخلاقی بشر را اثبات نموده است. کارشناسان تغذیه براین باورند که اگر بدن انسان از نظر انواع ومقدار مواد شیمیایی وترکیبات طبیعی لازم خود درحد تعادل قرار داشته باشد، خلق ورفتار او متعادل می شود.
تغذیه نامناسب می تواند تعادل بدن را به هم بزند؛ از باب نمونه، بسیاری از زنان دچار کم خونی هستند، که این مسأله باعث افسردگی وخستگی زودرس می شود. یا برخی با کمبود ویتامین هایی مواجه اند، که این کمبودها روی سیستم عصبی ورفتاری بسیار مؤثر است.
درافرادی که به طور منظم وسروقت غذا نمی خورند، قند خونشان درحال تغییر است وثبات لازم را ندارند واین، بر قدرت تفکر وتمرکز وخلق وخوی تأثیر می گذارد.
به باور دانشمندان، بسیاری از پدیده های اخلاقی به خاطر هورمون هایی است که غده های بدن تراوش می کنند وتراوش غده ها، رابطه ی نزدیکی با تغذیه ی انسان دارد؛ از باب نمونه متذکر می شویم که بر همین اساس، برخی معتقدند گوشت هر حیوانی، حاوی صفات آن حیوان است واز طریق غده ها و تراوش ها آن ها دراخلاق کسانی که از آن تغذیه می کنند، اثر می گذارد. گوشت درندگان، انسان را درنده خو می کند وگوشت خوک، صفت بی بند وباری جنسی را – که از ویژگی های این حیوان است- به خورنده ی آن منتقل می سازد.
درمورد تأثیر غذا بر سلامت ذهنی، روانی واخلاقی افراد، دویست نفر از مردم انگلستان مورد مطالعه قرار گرفتند وبه این افراد توصیه شد: مصرف غذاهایی را که برای خلق وخو، استرس زا هستند، قطع کنند وهمزمان مقدار غذاهایی را که از ذهن وخلق فرد حمایت می کنند، افزایش دهند. هشتاد وهشت در صد افرادی که از رژیم های غذایی حمایت کننده خلق وخو استفاده کردند، از نظر ذهنی وروانی، وضعیت بهتری پیداکردند. بنابراین، تغذیه در رفتار آدمی نقش دارد.
3.دلیل دینی
از متون اسلامی( آیات وروایات) به وضوح دیده می شود که رابطه ی نزدیکی میان تغذیه و روحیات و خلقیات بشر وجود دارد.
آری بین تغذیه وخصلت های اخلاقی (مانند: بدخلقی وخوش خلقی، غم و اندوه و افسردگی، رقت قلب وسخت دلی ) وحتی توفیق وقبولی نماز وروزه وعبادات، رابطه ای برقرار است.
این سخن به این معنا نیست که تغذیه، علت تمام و کامل برای اخلاق خوب یا بد باشد، بلکه
«تعذیه» یکی از عوامل زمینه ساز اخلاق است؛ هم از نظر نوع غذاها وهم ازنظر مقدار مصرف و حلال و حرام بودن آنها.
اینک به صورت کوتاه وفشرده، بنگریم که در روایات پیامبر (ص) واهل بیت مطهرش درمورد نقش تغدیه بر اخلاق ورفتار آدمی، چه رهنمودهایی داده شده است.
گوشت
خوردن گوشت، بدخلقی را ذوب ونابود می کند؛ لذا پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمود:
«علیکم باللحم فان اللحم ینمی اللحم و من مضی به اربعون صباحاً لم یاکل اللحم ساء خلقه ومن ساء خلقه فاطعموه اللحم و من اکل شحمه انزلت مثلها من الداء؛(1) برشما باد به خوردن گوشت، چون که گوشت، گوشت می آورد. هر کس چهل روز بر او بگذرد و در آن فاصله گوشت نخورده باشد، بدخلق خواهد شد. و هر کس بد خلق شد، به او گوشت بخورانید…»
نیز حضرت فرمود:
«من اتی علیه اربعون یوماً لم یاکل لحماً فلیستقرض علی الله تعالی و لیاکله؛(2) هر کس چهل روز بر او بگذرد وگوشت نخورده باشد، باید پول قرض بگیرد وگوشت بخرد وبخورد».
امام علی (ع) فرمود:
«علیکم باللحم فانه ینبت اللحم ومن ترک اللحم اربعین یوماً ساء خلقه؛(3) برشما باد به خوردن گوشت، چون که گوشت، گوشت می رویاند. کسی که چهل روز گوشت نخورد، اخلاق او بد می شود.»
نیز فرمود:
«کلوا اللحم فانه یصفی اللون ویخمص البطن ویحسن الخلق؛(4) گوشت بخورید؛ چون که باعث صفا ودرخشندگی رنگ پوست، باریکی شکم وحسن خلق می گردد».
امام صادق (ع) فرمود:
«اللحم ینبت اللحم ومن ترک اللحم اربعین یوماً ساء خلقه ومن ساء خلقه فاذنوا فی اذنه.؛(5)
[گوشت بخورید، زیرا] گوشت، گوشت می رویاند، وهرکس چهل روز گوشت نخورد، زشت خو می شود، وهر کس زشت خو شد، درگوش او اذان بگویید».
بین سخت دلی وزیاد گوشت خوردن، ارتباط برقرار است؛ لذا پیامبر(ص) فرمود:
«من اکل اللحم اربعین یوماً صباحاً قسا قلبه ؛(6) هر کس چهل روز پیاپی هنگام صبح گوشت بخورد، سخت دل خواهد شد».
از این روایات به خوبی استفاده می شود که در «گوشت» ماده ای است که اگر برای مدت طولانی از بدن انسان قطع شود، در روحیات و ویژگی های
اخلاقی فرد اثر می گذارد وکج خلقی وبد اخلاقی به بار می آورد و همچنین اگر ماده ی مذکور زیاد شود، قساوت قلب می آورد.
گوشت دراج(7)
پیامبر (ص) فرمود:
«من سره ان یقل غیظه فلیاکل لحم الدراج؛(8) کسی که دوست دارد خشم او کم شود، گوشت دراج بخورد.»
همچنین فرمود:
«من اشتکی فؤاده وکثر غمه فلیاکل لحم الدراج؛(9) هر که دل نگران [وبیمار دل] است وغم واندوه فراوانی دارد، گوشت دراج بخورد».
نیز فرمود:
«اذا وجد احدکم غماً او کرباً لا یدری ما سببه فلیاکل لحم الدراج فانه یسکن عنه ان شاء الله؛(10)
هر گاه یکی ازشما درخود غم و نگرانی نداشت، برای رفع آن گوشت دراج بخورد؛ چون که با این کار وبه خواست خدا – نگرانی وناراحتی اش فروکش می نماید».
عسل
امیرمؤمنان علی (ع) فرمود:
«العسل شفاء من کل داء ولا داء فیه یقل البلغم و یجلو القلب؛(11) عسل، شفای همه ی بیماری هاست. ودرآن بیماری نیست. عسل، بلغم را می کاهد و قلب را جلا می دهد وصفا می بخشد.
روغن زیتون
پیامبر اسلام(ص)فرمود:
«علیکم بالزیت فانه یکشف المره و یذهب البلغم ویشد العصب ویذهب بالضنی ویحسن الخلق؛(12)
برشما لازم است که از زیت (روغن زیتون یا هر گونه روغن مایع) استفاده کنید؛ زیرا صفرا را آشکار وبلغم را از بین می برد و عصب را تقویت، بیماری را نابود واخلاق انسان را نیکو می کند.»
نیز فرمود:
«علیکم بالزیت فانه….یطیب النفس ویذهب بالغم؛(13) برشما لازم است که از روغن زیتون استفاده کنید، زیرا نفس را پاکیزه می کند واندوه و افسردگی را می زداید».
حضرت رسول (ص) در وصیتی به امام علی (ع) فرمود:
«یا علی کل الزیت وادهن به فانه من اکل الزیت وادهن به لم یقربه الشیطان اربعین صباحاً؛(14) ای علی ! روغن زیتون بخور و آن را به خود بمال. هر که روغن زیتون بخورد و و آن را به خود بدن خود بمالد، شیطان تا چهل پگاه به او نزدیک نمی گردد».
امام رضا (ع) فرمود:
«نعم الطعام الزیت یطیب النکهه ویذهب بالبلغم ویصفی اللون ویشد العصب ویذهب
بالوصب ویطفی الغضب؛ (15) روغن زیتون، خوب طعامی است که دهان را خوش بو می کند، بلغم را می برد، رنگ پوست را درخشنده می نماید، عصب را نیرومند وبیماری را نابود می کند وخشم را فرو می نشاند».
خرما
پیامبراکرم (ص) فرمود:
«اطعموا المراه فی شهرها التی تلد فیه التمرفان ولدها یکون حلیماً نقیا؛(16) به زن باردار درماهی که در آن وضع حمل می کند، خرما بخورانید که فرزند او بردبار وپرهیزکار خواهد شد.»
امام صادق (ع) فرمود:
«من اکل فی یوم سبع تمرات عجوه علی الریق من تمر العالیه لم یضره فی ذلک الیوم سم ولا سحر ولا شیطان؛(17) هر که در روز، ناشتا هفت دانه خرما – از نوع مرغوبش – بخورد، در آن روز سم و سحر وشیطان به او زیان نمی رساند».
کشمش
پیامبر (ص) فرمود:
«علیکم بالزبیب فانه یطفیء المره ویاکل البلغم ویصح الجسم ویحسن الخلق ویشد العصب و یذهب بالوصب؛(18) به شما سفارش می شود به خوردن مویز (کشمش)؛ چون که صفرا را خاموش می کند، بلغم را می برد، به بدن سلامتی می بخشد، خلق را نیکو، عصب را قوی وبیماری را نابود می کند».
حضرت رسول اعظم(ص) فرمود:
«علیکم بالزبیب فانه یکشف المره ویذهب بالبلغم ویشد العصب ویذهب بالاعیاء ویحسن الخلق ویطیب النفس ویذهب بالغم؛(19) به شما سفارش می شود به خوردن مویز(کشمش) که صفرا را آشکار می کند، بلغم را می برد، عصب را نیرومند می کند، خستگی را می برد، خلق را نیکو می کند و نفس را پاکیزه می دارد واندوه و افسردگی را می زداید».
امام علی (ع) فرمود:
«الزبیب یشد القلب ویذهب بالمرض ویطفی الحراره ویطیب النفس … .ویذهب بالغم ویطیب النفس؛(20) کشمش، قلب را تقویت و بیماری را دور می کند، حرارت را فرو می نشاند، نفس را پاکیزه می کند، اندوه و افسردگی را می زداید و نفس را پاکیزه می دارد».
انگور
امام صادق (ع) فرمود:
«شکا نبی من الانبیاء الی الله عز وجل الغم فامره عز وجل باکل العنب؛(21) یکی از پیامیران الهی از اندوه وافسردگی به پیشگاه خداوند شکایت کرد، خدای متعال به او دستور داد که انگور بخورد».
پی نوشت ها :
1-بحار الانوار،ج 63، ص 56.
2-وسائل الشیعه، ج17، ص26.
3-عیون اخبار الرضا، ج17، ص41
4-طب النبوی، ابوالعباس مستغفری، ص281.
5-کافی، ج6، ص309؛ من لایحضره الفقیه، ج1، ص299.
6-جامع احادیث شیعه، ج23، ص301.
7-دراج، پرنده ای است شبیه به کبک که گوشت لذیدی دارد.
8-کافی، ج6، ص312.
9-حکم النبی(ص)، ج7، ص272.
10-مکارم الاخلاق، ص161.
11-بحارالانوار، ج63، ص294.
12-عیون اخبار الرضا(ع)، ج2، ص35.
13-همان.
14-مکارم الاخلاق، ص190.
15-همان.
16-همان، ص169.
17-همان،ج168.
18-همان، ص 175.
19-بحار الانوار، ج63، ص151.
20-مکارم الاخلاق، ص175.
21-کافی، ج6، ص351.
منبع:نشریه فرهنگ کوثر، شماره83.