▪ زیاد کردن طول و عرض زندگی برای رفع اضطراب قلب!
خدا رحمت کند مرحوم اشراقی را که میگفت: ما برای اینکه ـ به نظر خودمان ـ اطمینان قلب برایمان حاصل بشود، دائم عرض و طول زندگی را زیاد میکنیم، انسان با خود میگوید: شاید نگرانی و اضطراب قلب من بهخاطر این است که منزل ییلاقی ندارم! یا بهخاطر این است که اتومبیل ندارم! همه اینها را تهیه میکند، اما میبیند که اضطرابات قلبی شدیدتر شد.
باباجان! خودت را خسته نکن! آیا تصور میکنی که سعادت و آرامش تو در این است که از نفست اطاعت کنی؟!
آن مگسی که در تار عنکبوت افتاده، هرچه بیشتر تقلا میکند، بیشتر تارهای عنکبوت به پای او میپیچد. هرچه که به غرائز نفسانی ترتیب اثر بدهید، وقتی به آن رسیدید، میبینید که بالاتر از آنرا طلب میکنید! «گفت چشم تنگ دنیا دوست را یا قناعت پر کند یا خاک گور». همین دنیایی که داری برای تو بس است. بر همین اساس است که پروردگار عالم میفرماید: هر مؤمنی ـ از زن و مرد ـ عمل صالح بکند، او را از طلب دنیا باز میداریم و میگوییم، همین که داری، برای تو بس است. «فلنحیینّه حیاه طیّبه». (نحل/97)، پروردگار متکفل اولیای خود است.
▪ رمز موفقیت
مرحوم مامقانی بزرگ قدسسره ـ که حاشیه توضیحی بر مکاسب نوشته است ـ در وصیت خود به فرزندش آقا شیخ عبدالله (که هر دو مجتهد بودند) میفرماید: همانطور که چوپان گله را از علفهای هرزه و مسمومکننده بر حذر میدارد و آنها را در تحت تکفل و تحفظ خودش قرار میدهد، پروردگار عزیز هم اولیای خودش را از موارد غره بر حذر میدارد و نمیگذارد برای به دست آوردن دنیا خودشان را به آب و آتش بزنند. بنابراین رمز موفقیت این است و باید انسان جدیت بکند تا به جایی برسد که خود پروردگار عزیز عزوجل متکفل او بشود و او را از موارد غره برحذر بدارد.
انسان باید تلاش کند تا مانند آن جوان باشد که وقتی رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم از او پرسید: علامت یقینت چیست؟ گفت: یا رسولالله! کسی در نهاد من است که مرا موعظه میکند و از روز واپسین برحذر میدارد. (کافی/2/53)
▪ تمام جدیتها برای رسیدن به مقام یقین
تمام جدیتها برای رسیدن به مقام یقین است. ما هم صحبتش را میکنیم که «وصفالعیش نصفالعیش». (توصیف کردن عیش و خوشی، نصف عیش و خوشی است) آنهایی که این مقام را دارند، خودشان میفهمند. آنهایی هم که ندارند، در صدد باشند که مورد اعانت پروردگار واقع بشوند، انشاءالله.
▪ چرا پروردگار ما را یاری نمیکند؟!
مرحوم فیض قدسسره کتاب «احیاء علومالدین» غزالی را تهذیب کردند و برخی از حرفهای ناروا و نامناسب را حذف کرده و نام کتاب جدید را «محجهالبضاء فی احیاءالاحیاء» گذاشتند. ایشان در این کتاب به خطبهای از نهجالبلاغه اشاره میکنند که حضرت میفرماید: محبوبترین بنده نزد خداوند، بندهای است که پروردگار او را علیه نفسش اعانت و یاری کرده است. «عبادالله ان من احب عبادالله الیه عبدا اعانه الله علی نفسه». بعد در ادامه مینویسد که ما باید از خودمان سئوال کنیم که چرا پروردگار ما را یاری نمیکند؟! اگر مورد عنایت واقع شدی، نشانه دارد. نشانه آن این است که حزن و خوفی بر قلب مینشیند و چراغ هدایت در قلب روشن میشود. «فاستشعر الحزن و تجلبب الخوف فزهر مصباحالهدی فی قلبه». (نهجالبلاغه/خطبه86)
در هر هزار نفر، دو نفر، سه نفر، چهار نفر، شاید به این مقام برسند که غایت خلقت پروردگار است.
▪ روایتی از حضرت زهرا سلامالله علیها درباره ثمرات اخلاص
گوهر خود را هویدا کن کمال این است و بس خویش را در خویش پیدا کن کمال این است و بس.
یک روایتی است که حضرت زهرا سلامالله علیها میفرمایند: «من اصعد الیالله خالص عبادته اهبط الله عزوجل له افضل مصلحته» (بحارالانوار/70/249) اگر شما اعمال خودتان را خالصانه به پروردگار عرضه کنید، پروردگار هم مصالح شما را به شما تحویل خواهد داد. آیا من عمل خالص به پروردگار تحویل دادهام، تا پروردگار هم مصالح مرا مشخص کند؟ فقط کلمات پاک و خالص به سوی پروردگار میرود. «الیه یصعدالکلم الطیب» (فاطر/10) ما فقط مدام اعتراض میکنیم که چرا پروردگار مصلحت ما را نمیدهد!
منبع: وبسایت افق حوزه