به طور قطع و یقین یکی از بزرگ ترین آرزو های بسیاری از شیعیان و محبان امام حسین(ع) این است که ای کاش سال 61 هجری زنده بودند، و حضور آن ولی خدا را درک کرده و در یاری و کمک به او شتاب می کرد، این در حالی است که هنوز این فرصت برای شیعیان پا برجاست؛ چرا که ندای عرشی یاری طلبی امام حسین(ع) هنوز در عالم طنین انداز است که محبان و انصار را به اردوگاه حسینی دعوت می کند: «هَلْ مِنْ ذَابٍّ یَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ ص هَلْ مِنْ مُوَحِّدٍ یَخَافُ اللَّهَ فِینَا هَلْ مِنْ مُغِیثٍ یَرْجُو اللَّهَ بِإِغَاثَتِنَا هَلْ مِنْ مُعِینٍ یَرْجُو مَا عِنْدَ اللَّهِ فِی إِعَانَتِنَا؛[1]آیا کسى هست که از حرم رسول خدا دفاع کند؟آیا خداپرستى هست که در باره ما از خداوند بترسد؟ آیا دادرسى هست که به امید پاداش خداوندى به داد ما برسد؟ آیا یاورى هست که به امید آنچه نزد خداست ما را یارى کند؟»
رفتن به اردوگاه امام حسین(ع) و شروع یک زندگی حسینی
هر چند ما در سال 61هجری زندگی نکردیم و توفیق بودن در کنار آن امام همام و یاری او را نداشتیم، ولی در عصر غیبت، و حضور آخرین منجی بشریت می توان به گونه ای زندگی کرد که رنگ بوی حسینی داشت، در صورتی که شاخص و معیارهای حسینی بودن را در تمام ابعاد زندگی فردی، اجتماعی، فرهنگی سیاسی و اقتصادی رعایت کرد و زندگی خود را مطابق آن معیار و موازین سامان داد، با این چنین رویکردی می توان امید داشت که در کاروان حسینی وارد شده و توفیق یاری آن امام همام را به دست آورده ایم، کما اینکه انتظار ایشان از محبان و دوستدارانشان همین است: «مَنْ أَحَبَّنَا فَلْیَعْمَلْ بِعَمَلِنَا وَ یَسْتَعِنْ بِالْوَرَع؛[2]هر که ما را دوست دارد باید چون ما کردار کند و از پارسایى مدد جوید.»
شاخص های طلایی زندگی حسینی
سیره عبادی(وقت خاص و طلایی برای عبودیت و بندگی )
یک از مهمترین و برجسته ترین ویژگی های سبک زندگی حسینی قرار دادن وقت خاص و طلایی برای ارتباط و نیایش با خدای متعال است، برخی افراد هر چند اهل عبادت و بندگی حق تعالی هستند، ولی با این حال بی مقدار ترین زمان ها را برای نماز اختصاص می دهند، چرا که زمان بندگی آنها زمانی مرده و بی خاصیت به شمار می آید، کما اینکه این دسته افراد آن قدر نماز خود را به تأخیر می اندازند که دیگر جای هیچ کاری در شبانه روزشان باقی نمانده باشد، با حالتی کسالت آورد و خسته و در کمترین زمان ممکن به عبادت می پردازند؛ این در حالی است که نماز در اولویت نخست سیره و زندگی امام حسین(ع) قرار داشت، چرا که ایشان عاشق عبادت و بندگی حق تعالی بود،[3] به طوری که حتی در مصاف با دشمن به دنبال پیدا کردن فرصت بیشتر برای برپایی نماز بود، نماز را در اول وقتش برپا می داشتند، این توجه به نماز برای امام حسین(علیه السلام) از چنان اهمیتی برخوردار بود که حتی در ظهر عاشورا در وسط جنگ با دشمن نیز به تأخیر نیفتاد.[4]
برخی از محققان بر این باورند که امروزه جامعه انسانی تا حدودی گرفتار بیماری خطرناک تند خویی شده است، بیماری اخلاقی که خود مسبب بسیاری از منازعه های خیابانی، طلاق ها و پرخاشگری هاست.
سیره و نکات اخلاقی
برآوردن حاجت ها
یکی از جلوه های زیبای زندگی امام حسین(علیه السلام) بخشش و برآوردن حاجت نیازمندان است، این شاخص طلایی که ریشه در آموزه های قرآنی دارد، در تمام زندگی ایشان نمایان بود. در خصوص اهمیت و ضرورت توجه به حاجت و نیازهای دیگران در منابع روایی نیز مطالب بسیار ارزشمند و آموزنده ای از امام حسین(علیه السلام) به یادگار مانده است، از جمله اینکه از این امام همام نقل شده است: «و هر کس غم مؤمنى را بزداید، خداوند، غم هاى دنیا و آخرتش را از او مى زداید و هر کس نیکى کند، خدا به او نیکى مى کند، و خداوند، نیکوکاران را دوست دارد.»[5] و یااینکه در عبارتی درس آموز و اخلاقی به همگان می فرمایند: «بدانید که نیازهای مردم به شما از نعمت های خدا برشماست، از آنها ملول نشوید که گرفتار می شوید.»[6]
عفو و گذشت
یکی دیگر شاخص های طلایی سبک زندگی حسینی عفو و گذشت است، خدای متعال در قرآن کریم بارها بندگان خود به این سجیه مهم اخلاقی و قرآنی دعوت کرده است: «وَ لْیَعْفُوا وَ لْیَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ؛[7] آنها باید عفو کنند و چشم بپوشند؛ آیا دوست نمى دارید خداوند شما را ببخشد؟! و خداوند آمرزنده و مهربان است!» به درستی اگر قدرتی در مشکلات و چالش های زندگی اجتماعی و خانوادگی برخی افراد نگاه کنیم با فقدان این عنصر ارزشمند مواجه می شویم، به درستی اگر انسان در روابط خانوادگی مقداری اغماض و چشم پوشی داشته باشد، و از مهارت عفو کردن برخوردار باشد، با بسیاری مشکلات روحی و رفتاری مواجه نخواهد شد، هنر عفو و گذشت کردن همواره در سیره و زندگی امامان معصوم(ع) نمایان بوده است، به طوری که در روایتی از امام حسین(ع) این چنین نقل شده است: «إنَّ أعفَى النّاسِ مَن عَفا عِندَقُدرَتِهِ؛[8] امام حسین (علیه السلام) : «با گذشت ترین مردم، کسى است که در زمان قدرت داشتن گذشت کند.»
خوش خویی و مدارا
برخی از محققان بر این باورند که امروزه جامعه انسانی تا حدودی گرفتار بیماری خطرناک تند خویی شده است، بیماری اخلاقی که خود مسبب بسیاری از منازعه های خیابانی، طلاق ها و پرخاشگری هاست، این در حالی است که فضیلت اخلاقی حسن خلق از چنان قدرت و نیروی برخوردار است که می تواند بر دل ها تأثیر مستقیم برجای بگذارد و انسان را از آسیب های بدخلقی دور نگه دارد، در منابع روایی نقل شده است: «روزی یکی از غلامان امام حسین(ع) مرتکب جرمی کیفر دار شد، ایشان فرمان داد تا او را تنبیه کنند، غلام گفت: مولای من! فرو خورندگان خشم، امام فرمود: رهایش کنید! غلام گفت: مولای من! و در گذرندگان از مردم! امام فرمود: از تو گذشتم، غلام گفت: مولای من! و خدا نیکو کاران را دوست دارد، امام فرمود: تو به خاطر خدا آزادی و دو برابر آن چه [پیش تر] به تو می دادم به تو می دهم.»[9]
پی نوشت ها:
[1]. اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى، ص116.
[2]. تحف العقول، ص104.
[3]. الإرشاد فی معرفه حجج الله على العباد ؛ ج2 ؛ ص90؛ فَجَاءَ الْعَبَّاسُ إِلَى الْحُسَیْنِ ع فَأَخْبَرَهُ بِمَا قَالَ الْقَوْمُ فَقَالَ ارْجِعْ إِلَیْهِمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تُؤَخِّرَهُمْ إِلَى الْغُدْوَهِ وَ تَدْفَعَهُمْ عَنَّا الْعَشِیَّهَ لَعَلَّنَا نُصَلِّی لِرَبِّنَا اللَّیْلَهَ وَ نَدْعُوهُ وَ نَسْتَغْفِرُهُ فَهُوَ یَعْلَمُ أَنِّی قَدْ أُحِبُّ الصَّلَاهَ لَهُ وَ تِلَاوَهَ کِتَابِهِ وَ الدُّعَاءَ وَ الِاسْتِغْفَارَ؛ عباس بنزد حسین علیه السّلام آمده سخن لشکر را بآن حضرت گفت، حضرت فرمود: بنزد ایشان بازگرد و اگر میتوانى تا فردا از ایشان مهلت بگیر و امشب ایشان را از ما باز گردان شاید ما امشب براى پروردگار خود نماز خوانده دعا کنیم و از او آمرزشخواهى نمائیم زیرا خدا خود میداند همانا من نماز و تلاوت کتابش قرآن و دعاى بسیار و استغفار را دوست دارم،
[4]. وقعه الطف، ص229.
[5]. نزهه الناظر و تنبیه الخاطر ص82. «مَن نَفَّسَ کُربَهَ مُؤمِنٍ فَرَّجَ اللّهُ عَنهُ کُرَبَ الدُّنیا وَ الآخِرَهِ، و مَن أحسَنَ أحسَنَ اللّهُ إلَیهِ، وَ اللّهُ یُحِبُّ المُحسِنین»
[6]. همان، ص81.
[7]. سوره مبارکه نور، آیه 22.
[8]. بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج71، ص400.
[9]. بحار الأنوار (ط – بیروت) ؛ ج44 ؛ ص195،«وَ جَنَى غُلَامٌ لَهُ جِنَایَهً تُوجِبُ الْعِقَابَ عَلَیْهِ فَأَمَرَ بِهِ أَنْ یُضْرَبَ فَقَالَ یَا مَوْلَایَ- وَ الْکاظِمِینَ الْغَیْظَ قَالَ خَلُّوا عَنْهُ فَقَالَ یَا مَوْلَایَ وَ الْعافِینَ عَنِ النَّاسِ قَالَ قَدْ عَفَوْتُ عَنْکَ قَالَ یَا مَوْلَایَ وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ قَالَ أَنْتَ حُرٌّ لِوَجْهِ اللَّهِ وَ لَکَ ضِعْفُ مَا کُنْتُ أُعْطِیکَ.»