نویسنده: علی تقدیری
انسان، جلوه صفات پروردگار است و نماینده حق در آفرینش. از جلوه های خداگونگی انسان، «عزت» در زندگی است، که پرتویی از نور ایمان است.ایمان، نورانیت در دل مؤمن پدید آورده و او را عزیز می سازد و بزرگی می بخشد.
خداوند، در قرآن می فرماید: (من کان یرید العزه فلله العزه جمیعا) (سوره فاطر، آیه 10).
«هر که عزت خواهد، پس همه عزت نزد خداست».
«عزت»، قدرت و نفوذ ناپذیری است.به سخنی دیگر، عزت حالتی است که انسان را شکست ناپذیر می سازد و سرچشمه آن، وجود حق است و سپس به وجود آدمی جاری می شود.
همه نیروهای نفوذ ناپذیر برای خداوندست. خداوند، هم عزیز است و هم عزت بخش. هرچه رابطه با او بیش تر باشد، عزت بیش تر است.
علامه طباطبایی (ره)، پیرامون آیه فوق می گوید: «معنایش اینست؛ هر کس عزت می خواهد باید از خدای تعالی بخواهد. زیرا، عزت همه اش ملک خداست و هیچ موجودی نیست که خودش، به طور ذاتی عزت داشته باشد.»
عزت بر دو گونه است:
عزت شایسته، که ذات پاک خداوند را به عزت توصیف می کنیم. و عزت ناپسند، که همان غرور در برابر حق است. این عزت، در حقیقت، ذلت است.
رسیدن به عزت، دو مرحله دارد:
1. مرحله عزت فکری کلامی، که سخن را پاکیزه کند.
2. مرحله عزت عملی، که عمل را صالح و استوار سازد.
بدین سان، عقیده پاک به سوی خدا اوج می گیرد و دارنده آن را نیز پرواز می دهد؛ تا در جوار عزت حق قرار گیرد.
اما، عزت به معنای غیرت مغرورانه ، قدرت پوشالی است و سراب عزت. این حالت، از ستمگری و دشمنی به دست می آید. خداوند،می فرماید: (بل الذین کفروا فی عزه و شقاق) (سوره ص، آیه 2). آن ها که کافرشدند، گرفتار غیرت و دشمنی اند . کافران، قدرت و ثروت را راه رسیدن به عزت می دانند. این سراب عزت است که گروهی از مسلمانان سست ایمان نیز، در آن گرفتار آمده اند. و یا می فرماید: همانا منافقان، کافران را به جای مؤمنان دوست خود برمی گزینند! آیا این ها می خواهند از آنان، کسب عزت و آبرو کنند، با این که همه عزت ها مخصوص خداست؟ عزت، همواره از علم و قدرت سرچشمه می گیرد و این ها – که قدرت و علم شان ناچیز است – کاری از دست شان ساخته نیست که منشأ عزت باشند. (سوره نسا، آیه 139). و یا می فرماید: ساحران در پیشگاه فرعون، ریسمان ها و عصاهای خود را افکندند و گفتند: به عزت فرعون (سوگند که) حتماً پیروزیم. ولی پس از وارونه شدن حیله آنان، با معجزه موسی (ع) گفتند: ما به پروردگار جهانیان ایمان آوردیم. این حرکت، یعنی عزت از آن خداست. (سوره شعراء آیه 44).
پس، نیکو آن که عزت در گرو اطاعت خدای عزیز و اولای او باشد.
پیامبر عزیز فرموده اند: پرورگارتان، همه روز فرماید: «منم پروردگار عزیز. هر کس عزت دو جهان خواهد، باید اطاعت عزیز کند.»
صادق آل محمد (ع) می فرماید: «خداوند، همه امور را به مؤمن واگذار کرده است. ولی، به او اختیار نداده که شخصیت گرانبهایش را به ذلت کشاند.» و نیز فرمود: هر گاه بخواهید، بدون قبیله عزیز باشی و بدون قدرت، هیبت داشته باشی. از سایه ذلت معصیت خدا به در آی و در پناه عزت و اطاعت او قرار گیر!
«عزت نفس»، یکی از پایه های اخلاق اسلامی است. هرکه از شخصیت فردی و اجتماعی خود، پنداری حقیقی داشته و ارزشی برای خود احساس می کند، عزت نفس دارد. اگرمیزان عزت نفس کاهش یابد؛ احساس ناتوانی در فرد، به وجود می آید. با افزایش آن، حالت ارزشمندی در وجود او پدید می آید. همان گونه که امیر مؤمنان (ع) فرموده اند:
«کسی که نفسش عزت داشته باشد، خواهش ها وهوس ها در نظرش خوار گردد.»
امام حسین (ع) فرمود: «با خواری زیستن یا با خواری مردن؟ من هر دو را خوراکی ناگوار می بینم.اگر ناچار باید یکی از مرگ و زندگی را برگزید؛ حرکت من به سوی مرگ باعزت حرکتی زیبا خواهد بود».
از این روست که در روز عاشورا، در برابر پیشنهاد ابن زیاد فریاد بر می آورد: «آگاه باشید ناپاک ناپاکزاد مرا بین دو چیز قرا داده است؛ کشته شدن یا تسلیم با ذلت. ولی ذلت از ما بسیار دور است. خدا راضی نیست که ما ذلیلانه تسلیم شویم. پیامبر وخدا و مؤمنان و دامن های پاک و پاکیزه ای – که در آن پرورش یافته ایم- و آن مردانی که از تن دادن به زیر بار ستم منزه اند؛ راضی نیستند که ما طاعت افراد پست را بر قتلگاه کریمان برگزینیم.»
در مرام حسین (ع)، آزادی و عزت، در عمل و اندیشه اهمیت به سزایی دارد. آن گاه که سرور آزادگان در محاصره دشمن قرار می گیرد و اهل بیت بی پناه در هجوم بی امان، فریاد واحسینا سر می دهند. امام، فریاد بر می آورد: «وای بر شما ای پیروان آل ابی سفیان، اگر دین ندارید و از روز رستاخیر نمی هراسید، پس در دنیای خود آزاد مرد باشید.» انسان آزاده، عزیز است و به حق و ناموس دیگران تجاوز نمی کند.
پیشوایان اسلام تلاش کرده اند که با ایجاد عزت و شرافت انسانی، در پیروان خویش و نیز آشنا کردن با ارزش های اخلاقی، روح عزت نفس را در آنان برانگیزانند.
از رسول خدا نقل شده است که فرمود: از بهترین کارهای نیک، آنست که همنشینان خود را عزیز دارید.
امام علی (ع) فرمود: برای عزت و افتخار دنیا، سر ودست نشکنید و به زینت و نعمت های آن فریفته نشوید. و از رنج وسختی های آن زاری نکنید. زیرا، عزت و فخر آن به زودی، پایان گیرد و زیورهایش، نابود گردد. و رنج و درد آن به سرانجام رسد.
منبع:نشریه بشارت- ش77