ولایت تکوینی:
ولایت تکوینی امام زمان علیه السلام و سایر امامان را با ذکر چند مقدمه می توان به اثبات رسانید:
مقدمه ی اول:
گفتیم که حضرت سلیمان به حاضران در مجلس خود گفت: کدام یک از شما می توانید تخت بلقیس را برای من بیاورد، پیش از آن که بلقیس و همراهان او مطیعانه وارد شوند… آصف بن برخیا اعلام کرد که در یک چشم بر هم زدن می تواند آن را بیاورد؛ خداوند متعال در مورد این داستان می فرماید: (قال الذی عنده علم من الکتاب أنا آتیک به قبل أن یرتد الیک طرفک فلما رآه مستقراً عنده قال هذا من فضل ربی(1)؛ کسی که مقداری از عهلم کتاب داشت، توانست در نظام تکوین تصرف کرده و تاج و تخت بلقیس ملکه سبا را از راه بسیار دور کمتر از یک چشم بر هم زدن نزد سلیمان حاضر کند.
از این آیه به خوبی استفاده می شود اگر کسی از کتاب خدا اطلاع داشته و به آن عالم باشد، قدرت تصرف در کائنات را دارد که همان ولایت تکوینی است.
مقدمه ی دوم:
در آیه ای دیگر می خوانیم: (قل کفی بالله شهیداً بینی و بینکم و من عنده علم الکتاب)؛(2) «بگو تنها گواه بین من و شما، خدا و کسی که دانای حقیقی به کتاب خدا است کافی خواهد بود.»
از این آیه استفاده می شود خداوند متعال و گروهی دیگر که عالم به کلّ کتاب اند بین پیامبر و مردم شهادت خواهند داد. همچنین بر می آید جماعتی هستند که عالم به کل کتاب اند، زیرا از طرفی لفظ «من» از موصولات است و لذا دلالت بر عموم دارد. از طرف دیگر «علم» مصدر است و در علم اصول فقه بیان شده که مصدر مضاف مفید عموم است. همچنین طبق نظر برخی مفرد محلی به الف و لام نیز دلالت بر عموم دارد، پس از چند جهت «علم الکتاب» دلالت بر عموم دارد، در نتیجه این که از این جمله استفاده می شود که جماعتی هستند که از کلّ کتاب آگاهی داشته و بدان عالمند.
مقدمه ی سوم:
در قرآن کریم می خوانیم: (انه لقرآن کریم- فی کتاب مکنون- لا یمسه الا المطهرون)(3)؛ «همانا قرآن کریمی است که در کتاب محفوظی جای دارد. و جز پاکان نمی توانند به آن دست زنند».
در «لا یمسّه» دو احتمال است: یکی مسّ ظاهری با اجزای بدن و دیگری مسّ باطنی. همان گونه که در «مطهرّون» نیز دو احتمال است: یکی طهارت ظاهری با اجزای بدن و دیگری، طهارت باطنی با قلب.
با مراجعه ی به قرآن پی مبریم که خداوند متعال لفظ مسّ را در هر دو معنا به کار برده است.
الف) مسّ ظاهری: خداوند متعال می فرماید: (قالت رب أنی یکون لی ولد و لم یمسسنی بشر)(4)؛ «مریم عرض کرد: خدایا مرا چگونه فرزندی تواند بود و حال آن که مردی به من نزدیک نشده است».
ب) مسّ باطنی: خداوند متعال می فرماید: (ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا)(5)؛ «چون پرهیزکاران را از شیطان وسوسه و خیالی به دل رسد، همان دم خدا را به یاد آرند».
همچنین طهارت نیز در قرآن به دو معنا به کار رفته است: ظاهری و باطنی.
الف) طهارت ظاهری: (و ثیابک فطهر)؛(6) «و لباست را پاک گردان».
ب) طهارت باطنی: (یا مریم ان الله اصطفاک و طهرک و اصطفاک علی نساء العالمین)(7)؛ «ای مریم همانا خداوند تو را برگزیده و پاکیزه گردانید و بر زنان جهانیان برتری بخشید».
در مورد آیه ی (لا یمسه الا المطهرون) در «لا یمسه» دو احتمال وجود دارد، نهی بودن و نفی بودن که هر دو به یک صیغه ادا می شود.
نهی به این معنا است که قرآن را نباید مسّ کند، که ظهور در مسّ ظاهری دارد و در مقابل آن، مقصود به طهارت نیز ظاهری است. و اگر مقصود «نفی» باشد، اخبار است و ظهور در مسّ باطنی دارد به این معنا که مسّ نمی کند و تماس حاصل نمی کند و به تعبیر دیگر، به عمق قرآن نمی رسند، مگر کسانی که مطهرند و طبیعتاً طهارت نیز باطنی معنا می شود؛ یعنی کسانی که از هر عیب و نقص و گناهی پاک اند. در نتیجه معنای آیه این می شود: «مسّ نمی کند کتاب محفوظ را مگر کسانی که مطهرند» به نظر فخر رازی ظهور آیه در مسّ باطن است.
مقدمه ی چهارم:
در این که مطهرّان چه کسانی اند؟ باز به قرآن مراجعه می کنیم؛ خداوند متعال می فرماید: (انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهرکم تطهیراً)(8)؛ «همانا خدا چنین می خواهد که هر رجس و پلیدی را از شما خانواده ی نبوت دور سازد و شما را از هر عیب پاک و منزه گرداند».
در این آیه ی شریفه ی، مصداق مطهران مشخص و معین شده است؛ آنان کسانی جز اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نیستند.
مقدمه ی پنجم:
در تشخیص مصداق اهل بیت باید به روایات مراجعه کرد، زیرا قرآن می فرماید: (و أنزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم)(9)؛ »و بر تو قرآن را فرستادیم تا بر امت آنچه فرستاده شد، بیان کنی».
مقدمه ی ششم:
با مراجعه ی به روایات فریقین شیعه و سنی پی می بریم که مقصود به اهل بیت در آیه ی شریفه، پیامبر اکرم، علی، فاطمه، حسن و حسین علیهما السلام می باشند.
اگر چه حصر در آیه اضافی است در مقابل همسران پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و بقیه ی صحابه تا آنها از شمول آیه خارج گردند؛ در نتیجه آیه ی تطهیر شامل بقیه ی اهل بیت علیهم السلام از دوازده امام نیز می شود.
1- مسلم به سند خود از عائشه نقل می کند: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم صبحگاهی از حجره خارج شد، در حالی که بر روی دوش او پارچه ای از پشم خیاطی نشده بود. حسن بن علی بر او وارد شد، او را داخل کسا کرد، آن گاه حسین وارد شد، او نیز در آن داخل شد. سپس فاطمه وارد شد، او را نیز داخل آن کرد، بعد علیّ وارد شد، او را نیز داخل کسا نمود؛ آن گاه این آیه را تلاوت کرد: (انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا)(10)
2- ترمذی به سند خود از ام سلمه نقل می کند: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بر روی حسن، حسین ، علی و فاطمه پارچه ای کشید؛ آن گاه عرض کرد: بار خدایا اینان اهل بیت من و از خواصّ من هستند، رجس و پالیدی را از آنان دور کن و پاکشان گردان.(11)
3- همو از عمر بن ابی سلمه، ربیب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نقل می کند: هنگامی که آیه ی تطهیر در خانه ی ام سلمه بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نازل شد، فاطمه و حسن و حسین را دعوت نمود و روی آنان کسایی کشید. علی نیز پشت سرش بود؛ آن گاه کسا را بر روی همه کشید سپس عرض کرد: بار خدایا! اینان که اهل بیت من هستند، رجس و پلیدی را از آنان دور کن و پاکشان گردان. امّ سلمه عرض کرد: ای رسول خدا! آیا من هم با آنانم؟ حضرت فرمود: تو در جای خود هستی، تو بر خیری .(12)
4- همچنین به سند خود از انس بن مالک نقل می کنند: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم تا شش ماه هنگام رفتن به نماز صبح مرتب بر درب خانه ی فاطمه گذر می کرد و می فرمود: الصلاه یا اهل البیت: (انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهرکم تطهیراً).(13)
5- احمد در سند به سندش از امّ سلمه نقل می کند: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در حجره ی او بود، فاطمه با ظرفی از آب گوشت بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم وارد شد. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در حالی که در رختخواب خود نشسته و بر چیزی تکیه داده بود، فرمود: همسر و دو فرزندت را نیز دعوت کن. ام سلمه می گوید: من در حجره نماز می خواندم: در آن هنگام این آیه بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نازل شد: (14) انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهرکم تطهیراً). ام سلمه می گوید: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم گوشه ی کسا را گرفت و بر روی همه کشاند؛ آن گاه دستانش را به آسمان بلند کرد و عرض کرد: بار خدایا! اینان اهل بیت من و از خواص من هستند، رجس و پلیدی را از آنان دور ساز و پاکشان گردان. امّ سلمه می گوید: به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم عرض کردم: آیا من با شما هستم؟ فرمود: تو بر خیری، تو برخیری.(15)
مقدمه ی هفتم:
حصر در آیه ی تطهیر اضافی است نه حقیقی؛ یعنی طهارت فقط مخصوص شما پنج تن است نه صحابه یا همسران پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم. و می دانیم که در زمان نزول آیه از معصومین تنها این پنج تن بوده اند و لذا منافات ندارد که آیه ی تطهیر شامل افرادی شود که از امامان معصوم یکی پس از دیگری بعد از امام حسین علیه السلام آمده اند.
نتیجه این که : ائمه ی اهل بیت علیهم السلام از آن جمله امام زمان علیه السلام ولایت تکوینی دارند.
پی نوشت :
1- نمل (27) آیه 40.
2- رعد(13) آیه 43.
3- واقعه(56) آیات 77-79.
4- آل عمران(3) آیه 47.
5- اعراف(7) آیه 201.
6- سوره ی مدثّر، آیه 4.
7- آل عمران(3) ایه 42.
8- احزاب(33) ایه 33.
9-نحل (16) آیه 44.
10- صحیح مسلم، ج7، ص130.
11- صحیح ترکذی: ج5، ص656، کتاب المناقب.
12- همان، ص327، کتاب تفسیر القرآن.
13- همان.
14- مسند احمد، ج6، ص292.
منبع: کتاب بررسی دعای ندبه