نویسنده:نجمه پهلوانیان
نقاب از چهره برگیریم
مى توانیم همسرمان را آن گونه که هست بپذیریم و به همان اندازه برایش ارزش قایل باشیم و بدون هیچ گونه انتظار و توقعى او را دوست داشته باشیم و متعهد شویم تا براى او رفاه کامل ایجاد کنیم. مى توانیم عارى از نفس پرستى به او مهر بورزیم و به خاطر جزییات، زندگى مشترکمان را به خطر نیندازیم و در چهارچوب ساختگى با هم رفتار نکنیم.مى توانیم با کسب مهارت در بیان خواسته هایمان بکوشیم. وقتى نمى توانیم وجودمان را براى کسى که دوستش داریم ابراز کنیم به واقع دریچه هاى روحمان را به روى او بسته ایم در نتیجه دچار مشکلات عاطفى مى شویم. پس مى توانیم ماسک و نقاب به چهره نزنیم و خودمان باشیم.
مى توانیم سعى کنیم تا آنچه همسرمان را خشنود مى کند به او بگوییم تا او به حدس و گمان روى نیاورد. با ابراز احساسات اعتبار بیشترى کسب مى کنیم، اما در عین حال آسیب پذیرتر و حساس تر مى شویم در عوض وقتى به همسرمان اجازه دهیم تا ما را کاملا بشناسد، واهمه و ترس کمترى خواهیم داشت تا ما را در آینده ترک کند. از یاد نبریم نگفتن حقیقت به نوعى دروغگویى است. انرژى که براى صداقت به کار مى بریم بسیار کمتر از انرژى است که صرف نگفتن و یا پنهانکارى مى شود. بنابراین بهتر است خود را وقف حقایق زندگى آزادانه بکنیم و با کسب شجاعت براى چنین زندگى از ترس ها نیز رها بشویم. وقتى بصیرت برتر از احساس ترس، شمرده بشود، دیگر ترسى وجود نخواهد داشت.
مى توانیم بدون قضاوت درباره گفته هاى همسرمان به حرف هایش گوش بسپاریم و دلمان را همواره براى حرف هایش بگشاییم.
مى توانیم براى داشتن رابطه خوب و صمیمانه، طرف دیگر رابطه مان را نگهبان تنهایى مان قرار بدهیم. وقتى بدانیم بین صمیمى ترین افراد نیز فاصله نامحدودى وجود دارد مى توانیم در کنار هم زندگى عالى داشته باشیم، چنان چه این فاصله را صمیمانه تر بپذیریم. از طرفى هم احساس مالکیت بیش از حد نسبت به همسر صلاح نیست. با حسادت فقط مى توان مطمئن بود که حتما آن فردى را که نمى خواهیم از دست بدهیم، از دست خواهیم داد. هر قدر احساس مالکیت بیشتر باشد یعنى مهر بیشترى طلب مى کنیم اما در عین ناباورى محبت کمترى دریافت مى کنیم و برعکس چنانچه آزادى بیشترى بدهیم و کم توقع تر هم باشیم، عشق بیشترى دریافت مى کنیم. مى توانیم با نداشتن توقع از همسرمان که فقط به ما اهمیت بدهد، امیدوارتر باشیم. همسرمان مى تواند بهترین دوستمان باشد اما او نمى تواند تنها دوستمان باشد. وابستگى بیش از اندازه آفت زندگى مشترک است. مى توانیم با دیدن شادى همسرمان از فعالیت هایى که در آنها برترى دارد، خوشحال شویم و از وجودش در کنارمان لذت بیشترى ببریم.
مى توانیم حضور اعتماد را در رابطه مان پایدار کنیم. یعنى به همدیگر اعتماد داشته باشیم. نسبت به یکدیگر متعهد، وفادار و از خودگذشته باشیم. این خصلت ها به ما اجازه مى دهد پس از سپرى کردن یک روز پر از فراز و نشیب حرف هایى براى هم داشته باشیم. هر چه قوى تر بوده و احساس امنیت بیشترى داشته باشیم تمایل بیشترى خواهیم داشت تا خودمان باشیم و همسرمان را نیز تشویق کنیم تا خودش باشد.
مى توانیم هدفمان را رشد معنوى همسرمان قرار بدهیم که فقط با صعود خودش به موفقیت مى رسد.