نویسنده: کمال نصراللهی
درمقاله حاضر نویسنده دو واژه مورد اهتمام قرآن یعنی «سرعت» و «سبقت» در کار خیر را مورد بررسی قرار داده و دیدگاه وحی درخصوص فضیلت عجله کردن در کارهای خیر و نیز تأکید بر سبقت گرفتن از هم دیگر در انجام نیکیها که جزو ویژگی های مؤمنان و صالحان واقعی است را بازخوانی کرده است که با هم آن را از نظر می گذرانیم.
قرآن، کتاب جامعه سازی است. به این معنا که هدف از نزول کتاب های آسمانی و آموزه های وحیانی و بعثت پیامبران، ایجاد جامعه یا جوامع برتر انسانی است. از این رو قرآن هدف از نزول آهن را به عنوان ابزار و نماد قدرت در جامعه مطرح می سازد و با اشاره به مسئله قسط و عدالت جامع در جوامع بشری، هدف و رسالت پیامبران را زمینه سازی برای قیام مردم به قسط و عدالت می شمارد و می فرماید که هدف آن است: لیقوم الناس بالقسط؛ تا مردم خود برای اجرای قسط و برپایی عدالت به پاخیزند. این بدان معنا خواهد بود که جامعه سازی به عنوان هدف اصلی پیامبران و آموزه های وحیانی مطرح است؛ از این رو آموزه های وحیانی قرآن نیز هماهنگ و سازگار با این هدف و رسالت می باشد و بسیاری از آموزه ها و گزاره هایی که در این کتاب آسمانی مطرح است اصول و مبانی جامعه سازی و یا مرتبط با مسایل اجتماعی است.
در آیات بسیاری به مسئله امر به معروف و نهی از منکر اشاره شده و یا به جامعه برتر و اصول و مبانی آن و هنجارهای اجتماعی توجه داده شده و مورد تشویق و ترغیب قرار گرفته و نابهنجاری ها به عنوان عوامل آسیب زا و علت فروپاشی جوامع مطرح و سازوکارهای رهایی از آن نیز بیان شده است. بر این اساس، قرآن راه رستگاری و فلاح و رهایی از خسران را ایمان قلبی و رفتار و عمل اجتماعی نیکو و سالم دانسته است.(سوره والعصر)
در آیات قرآنی از هنجارها و رفتارهای سالم و سازگار با فطرت بشری به عناوین مختلف تعبیر شده است. از آن میان می توان به معروف و احسان و صالح و خیر اشاره کرد.
اصولا گناه و جرم در آیات قرآنی به عنوان نابهنجاری اجتماعی و ضداخلاق و ضدآداب اجتماعی و یا ضدفطرت و غریزه طبیعی نهی شده است و برپایه مبانی عقلی و عقلایی، حکم شرعی صادر می شود. از این رو ارتباط تنگاتنگی میان آموزه های دستوری قرآن در حوزه امر و نهی با احکام عقلی و سیره قطعی عقلایی و فطری و غریزی بشر وجود دارد.
هنجارهای اجتماعی و امور نیک و پسندیده که از آن به صالح و معروف یاد می شود، در تعبیر قرآنی اصطلاحاتی دارد که یکی از آن ها خیر است؛ و از آن جایی که خیر در آموزه های قرآنی به عنوان مطلوب ذاتی و فطری بشر مطرح می باشد از مردم خواسته شده تا برخلاف دعوت دشمن آشکار یعنی ابلیس و هواهای نفسانی تحت تسلط این دشمن بیرونی، عمل کرده و به جای شر در پی خیر باشند.
در کاربردهای قرآنی «خیر» هر چیزی است که مورد گرایش و میل و رغبت همگانی باشد مانند عقل و عدل و فضل و هر چیز مفید برای تن و روان آدمی که ضد آن شر می باشد. از آن جایی که خداوند امور مفید و نافع و سودمند را تجویز و تشویق و ترغیب می کند به مسئله خیر نیز از این نظر توجه داشته و در بسیاری از آموزه های قرآنی به شکلی بدان پرداخته است. یکی از این آموزه های قرآنی مرتبط با مسئله خیر، سبقت و پیشی گرفتن در امور خیر در حوزه عمل فردی و اجتماعی است که در ادامه به آن پرداخته می شود.
پیشتازی و شتاب جویی در خیر
در قرآن با دو واژه از مردم خواسته شده است تا در کارهای نیک و پسندیده مشارکت فعال و سازنده داشته باشند. این واژگان هر چند که از نظری همانند هم هستند و معنا و مفهوم نزدیک به یک دیگر را می رسانند ولی از ابعادی با هم مختلف هستند؛ به ویژه که بر این باوریم که مترادف در قرآن و نیز در واژگان عربی معنا و مفهومی ندارد و هر آن چه که به نظر دارای یک معنا و مفهوم هستند به جهت نکته ظریف و لطیفی از هم جدا و باز شناخته می شوند. از جمله این واژگان می توان به واژه انسان و بشر اشاره کرد که در کاربرد نخست تاکید بر بعد روان شناختی و الفت و انس این موجود و مسایل اجتماعی و عاطفی او شده و در کاربرد واژه بشر به ابعاد جسمی و حساسیت های جانوری و مادی او توجه داده شده است. از این رو حتی در کاربردهای عربی نوین نیز سخن از حقوق بشر نمی شود بلکه از حقوق انسان سخن به میان می آید.
در تشویق و ترغیب مردم به عمل به خیر و نیکوکاری نیز از دو واژه سرعت و سبقت بهره گرفته شده است. از این رو گاه سخن از یسار عون فی الخیرات (آل عمران آیه 114) و گاه از سابق بالخیرات (فاطر آیه 32) و فاستبقوا الخیرات (بقره آیه 148) است.
عجله پسندیده
سرعت به معنای شتاب است. در این جا سخن از این است که بی توجه به دیگران هر کسی خود می بایست در کارهای نیک و خیر شتاب ورزد و تانی و مکث و درنگ نکند. اگر در هر امری عجله و شتاب و سرعت، نادرست و ناپسندیده است تنها در کارهای خیر و نیک است که شتاب و عجله پسندیده و بلکه مورد تشویق و ترغیب است.
اما سبقت و مسابقه و پیشی گرفتن چنان که از خود واژه ظاهر است ارتباط تنگاتنگی با شتاب و عجله دارد و در حقیقت نوعی نسبت در آن نهفته است. از این رو ارتباط نزدیکی با مسایل اجتماعی پیدا می کند. به این معنا که هر کسی می بایست خود را با دیگری مقایسه کرده و بسنجد و در کارهای نیک و پسندیده بکوشد تا از دیگری سبقت گیرد. به سخن دیگر اگر دو تن می توانند کاری نیک و خیر انجام دهند هر یک می بایست تلاش کند که زودتر از دیگری به آن اقدام کند. چنین رفتاری موجب می شود که هرگز کار خیر و نیک بر زمین نماند و هر کسی بکوشد تا آن را زودتر انجام داده و از زمین بردارد. از این روست که نوعی مسابقه و پیشی گرفتن از یک دیگر در کارهای نیک در میان مردم و جامعه پیش می آید.
عجله در کار خیر، ویژگی صالحان
خداوند در آیه 114 سوره آل عمران عجله در کارهای خیر را از اوصاف صالحان برمی شمارد. به کارگیری اسم صالح در این آیه بیانگر این نکته لطیف است که اشخاص صالح و نیکوکار که نیکوکاری جزو ذات و یا ذاتی آنان شده است و به این صفت برتر انسانی دست یافته اند به طور طبیعی انسان هایی هستند که در کارهای خیر و نیک عجله می کنند. از این رو می توان یکی از راه های شناخت افراد صالح و نیکوکار را در شتاب ورزی ایشان در کارهای خیر دانست.
اینان تنها برای رضای خدا و وجود صفت نیکوکاری در جوهره ذات ایشان است که با سرعت و عجله، اقدام به انجام کارهای خیر می کنند و نمی گذارند که کار خیر بر زمین بماند.
اهل تقوا و متقین نیز در آیات قرآنی همین رفتار را از خود نشان می دهند؛ زیرا در تحلیل قرآنی انسان های صالح در اصل، انسان های متقی و پرهیزگاری هستند که تقوا در عمل ایشان خودنمایی می کند. از این رو در آیه 115 سوره آل عمران صالحان را همان اهل تقوا برمی شمارد و بیان می کند که خداوند به اعمال و رفتار اهل تقوا و صلاح آگاه و داناست.
مومنان، اهل سبقتند
در تحلیل قرآنی اصولا مومنان در کارهای خیر از یک دیگر سبقت می جویند. به این معنا که پس از تشویق و ترغیب مومنان به این که می بایست بی توجه به دیگری و یا وجود دیگری در کارهای خیر شتاب ورزند و با درنگ، زمان را از دست ندهند از ایشان می خواهد که در کارهای خیر از یک دیگر سبقت گیرند و مسابقه برقرار کنند. برگزاری مسابقات برای انجام کارهای خیر دو نتیجه مهم و سازنده در پی خواهد داشت: نخست آن که کارها با شتاب بیش تری انجام می شود و هر کسی می کوشد تا به گونه ای با پیشی گرفتن از دیگری نخستین کسی باشد که کار خیر و نیک را انجام داده نتیجه دیگر مسابقه، آن است که جامعه به انجام کارهای خیر تشویق می شود و هر کسی می کوشد تا کار خیر را نخست انجام دهد و نگذارد تا دیگری همان کار خیر را به سرانجام رساند و در حقیقت جامعه با حالت عاطفی خاصی رو به رو می شود که هر کسی در جست و جوی نخستین عامل خیر می باشد.
فایده دیگر مسابقه این نیز خواهد بود که کارهای خیر علنی و آشکار انجام و در چشم دیگران مطرح شود؛ زیرا در مسابقه، دست کم دو نفر مشارکت خواهند داشت که می کوشند زودتر از دیگری کار خیر را انجام دهند و این گونه است که به صورت آشکار کارهای خیر مطرح و در جامعه منتشر و رقابت برای پیش تازی میان مردمان پدید می آید.
قرآن برای جوامع برتر و شاهد و نمونه، معیارهایی را مطرح می سازد که یکی از آن ها مساله پیشی گرفتن مردمان در کارهای خیر و نیک است. اگر جامعه ای در کارهای خیر و نیک از یک دیگر پیشی گیرد آن جامعه از جوامع برتر و نمونه ای است که دیگر جوامع می بایست از آن درس گرفته و خود را همانند آن سازند. (بقره آیه 145 و 148)
بر این اساس آیات قرآنی در تقسیم بندی مردم، به مساله سبقت و پیشتازی آنان اشاره و آن را به عنوان ملاک و معیار بیان می کند . قرآن د رآیه 32 فاطر جامعه و مردم آن را بر پایه کارهای خیر و مسابقه گزاری در آن به سه دسته بخش می کند و می فرماید که در هر جامعه ای با سه دسته افراد به طور مشخص رو به رو هستیم: کسانی که در حق خویش ستم می کنند و کار خیر نکرده و در آن پیشتاز نمی باشند دوم کسانی که میانه رو هستند و کارهای خیری را انجام می دهند ولی اهل شتاب و سبقت در آن نیستند و سوم کسانی که در کارهای خیر شتاب می ورزند و از یک دیگر سبقت می گیرند.
بنابراین از نظر قرآن کسانی که در کارهای خیر و نیک مشارکت ندارند انسان های ستمکار به نفس و جان خویشتن هستند و در حقیقت هرگونه عمل و کار خیری که انجام می دهند بازگشت و بهره آن به خود ایشان باز می گردد.
از این رو از مردم می خواهد که در کارهای خیر، هم شتاب ورزند و هم با یک دیگر مسابقه دهند و نسبت به آن چشم هم چشمی داشته باشند که هر کسی زودتر آن را انجام دهد و در مسابقه پیشتاز باشد. این گونه است که انجام دادن کارهای خیر به عنوان سیره همیشگی مومنان راستین و نه امری مقطعی و موقت مطرح است و آنان در سیره عملی زندگی خویش می کوشند تا با انجام کارهای خیر در حقیقت به خود خیر رسانند(مومنون.61)
تاکید قرآن برای شتاب و نیز مسابقه در کارهای خیر (بقره آیه 148) برای آن است که از این طریق، به ایشان سودی رساند و مردم از طریق کارهای خیر و نیک، خود را به کمال لایق و شایسته خویش برسانند. از این رو در تحلیل قرآنی پیشتازان در کارهای خیر و نیک از کسانی شمرده شده اند که مورد فضل و توجه خاص الهی قرار دارند (فاطر آیه 32)
البته کسانی هستند که درتحلیل خویش اشتباه می کنند و اموری را خیر می شمارند که برای ایشان شر است و یا این که خود را مورد توجه و عنایت و فضل الهی می دانند درحالی که گرفتار شر و غضب الهی هستند. از این جمله می توان به مشرکانی اشاره کرد که دارای مال و منال و فرزندان رشید هستند. ایشان بر این باورند که خداوند درخیر به ایشان شتاب گرفته است (مومنون آیه 55 و 56) درحالی که منشأ این پندار نادرست، جهل و نادانی آنان به خدا و آزمون های الهی است. (همان) و اگر ایشان به درستی می نگریستند در می یافتند که مال و فرزندی که نتوان از آن برای کارهای خیر و نیک و صالح بهره گرفت جز نقمت چیزی نیست و آن چه به ظاهر نعمت است در باطن نقمت و بلایی است که بدان آزموده شده ودر آتش دوزخ از آن بهره مند می شوند. بنابر این درتحلیل قرآنی مال و منال و فرزند و مانند آن تنها زمانی خیر است که درکارهای نیک بتوان از آنها بهره گرفت و هزینه و مصرف کرد که این گونه اعمال خیر است و باقیات صالحات و ماندگار می باشد و در دنیا و آخرت سودمند خواهد بود.
پاداش سبقت درکارهای خیر
از نظر قرآن برای سبقت درکارهای خیر می توان به دو دسته پاداش های دنیوی و اخروی اشاره کرد: در دنیا انسان ها با کارهای خیر و پیشتازی و سبقت در خیر رفاقت و دوستی خداوند و مردمان صالح بهره می برند. هر کارخیری در دنیا آثاری خواهد داشت که از مهم ترین آن ها علاقه و دوستی و الفت خدا به این بنده است که نتیجه آن در رفتارهای دیگران نیز ظهور و بروز می کند ومردم وی را دوست داشته و به وی محبت می ورزند.
مولویت الهی به معنای آن است که خداوند وی را دوست و ولی خود قرار می دهد و کسی که خداوند وی را دوست و ولی خویش قرار دهد مومنان نیز به او علاقه مند شده و ولایت وی را می پـذیرند. این گونه است که افراد خیر و نیکوکار با کارهای نیک خویش بر دل های مردم حکومت و ولایت دارند و مردم ناخواسته به سخنان و گفتارهای ایشان دل بسته و عمل می کنند. ریشه این ولایت و حب مردم را می بایست در ولایت الهی جست. (بقره آیه 148)
درآخرت نیز کسانی که درکارهای خیر پیشتاز بوده اند از بهشت و مواهب آن بهره مند می شوند (فاطر آیه 32و 33) و از هرگونه حزن و اندوهی در امان بوده و از آسودگی و آسایش بهره مند خواهند شد (فاطر آیه 32 تا 34)
عوامل سبقت درخیر
از نظر قرآن علل و عوامل پیشتازی برخی از انسان ها درکارهای خیر و نیک را می بایست در بینش و نگرش ایشان جست. از جمله این علل، توجه فرد به قدرت گسترده خداوند (بقره آیه 148)، ایمان به خدا (مومنون آیه 58و 61) توجه به معاد و آگاهی از اعمال درقیامت و پاداش و جزای آن (مائده آیه 48و بقره آیه 148)، پرهیز و دوری از شرک و هر گونه تاثیرگذاری غیر خدا بر هستی (مومنون آیه 59 و 61)، خشوع در برابر خدا (انبیاء آیه 90)، خوف از خدا و قیامت (مومنون آیه 57 و 61) و نیز خوف از معاد وآثارآن (مومنون آیه 60 و 61) می باشد.
درحقیقت نگرش انسان به هستی و اینکه خداوند مالک زمین و زمان و هستی است و هر چیزی که به انسان می رسد از آن اوست و اوست که می گیرد و می دهد و باز می ستاند واین که هیچ چیز درجهان بی اراده و مشیت وی صورت نمی گیرد و تنها راه نجات، عمل به آموزه های و حیانی و تنها راه رسیدن به بهشت رضوان، جلب محبت و رضایت خدا با انجام کارهای خیر و شتاب و سبقت در آن است، موجب می شود شخص این گونه عمل کند و درکارهای خیر شتاب و در انجام آنها از دیگران سبقت بگیرد (فاستبقوا الخیرات)
منبع:کیهان