یکى از گرایشهاى فطرى انسان، بلکه بالاترین و عمیق ترین گرایش فطرى او، رسیدن به کمالات معنوى و اوج گرفتن روحش در فضاى ملکوت است.
انسان مىخواهد به کمالات بیش ترى دست پیدا کند، به مقامات عالى ترى برسد و علم حضورى ناآگاهانه اش به خدا، به علم حصولى و حضورى آگاهانه تبدیل شود.
به همین دلیل، همیشه در طول تاریخ، اقوام گوناگون به دنبال راههایى براى رسیدن به کمالات معنوى بودهاند و نام آن را هم عرفان گذاشته اند.
نزول وحى، کتب آسمانى و شرایع الهى نیز براى زمینه سازى این سیر و حرکت انسانى بوده و همه انبیا(ع) آمدهاند تا راه را براى این تکامل معنوى انسان هموار سازند. بنابراین سیر و سلوک انسان به سوی خداوند، مهمترین و اساسی ترین وظیفه یک مسلمان است که با عزم و اراده ای استوار و کوششی پیگیر انجام پذیر است.
اهمیت این موضوع را می توان از سوره «الشمس» ، فهمید که خداوند پس از یازده قسم می فرماید رستگاری و خوشبختی فقط در سایه خودسازی حاصل می شود.
نکته اساسی این است که راه رسیدن به مقامات معنوی – که در قرآن و روایات بیان شده و در کتابهای اخلاقی هم مفصلاً آمده است – عبارت است از تقوا؛
یعنی، انجام واجبات و اطاعت از اوامر شرع مقدس و دوری از محرمات، «آنهایی که میخواهند به شهود برسند، باید از همین مسیر بروند. جز «راه شرع» راهی نیست.
اصل «مراعات مسائل شرعیه» است. باید ترک محرمات و انجام واجبات نمود و «مراقبت» کرد. فقط ذکر و ورد گفتن، ما را به جایی نمی رساند و بی اثر است چون نقش زیر بنایی اینها بود.
اولیای خاص خدا هم از همین راه به مقامات معنوی رسیدهاند. حال اگر واقعاً میخواهی معصوم بشوی، به ورد گفتن تنها نیست، به ترک محرمات و انجام واجبات است.
مستحبات هم پیش کششتان باشد. بنا نیست که گوش، چشم، زبان و اعضای افسار گسیخته داشته باشید و اصلاً مسائل شرعی رعایت نکنید، بعد هم به خیال این باشید که با ذکر و ورد خالی میشود به مقامات معنوی رسید.
در این حال اصلاً فرد، حتی مسائل معنوی را درک هم نکرده است. باید شرع و شعور انسان را به بالا ببرد. این دو راه، اساسی است. باید با رعایت موازین شرعی و در کنارش، بالا بردن سطح بینش، به مقامات معنوی رسید. نباید ذکرهایمان فقط لقلقه زبانی باشد، چرا که این نوع اذکار، خود حجاب طریق الیالله هستند.»(1)
با توجه به آنچه گفته شد، هر معرفتى که عرضه مىشود و هر دستورالعملى که ارایه مىگردد، باید با معارف و دستورات پیشوایان دین(ع) بسنجیم؛ اگر متناسب با آنها بود حقیقى است، وگرنه بدلى و از نوع غیر واقعى است. با این محک، مىتوانیم بفهمیم در میان روشهایى که براى سیر و سلوک و تکامل انسان عرضه مىشود، کدام یک سالم تر و مفیدتر است،
در این بین، مطالعه سیره علما ربانی و اولیاء الهی نیز می تواند در این زمینه راهگشا باشد، علمایی که با حرکت در مسیر شریعت، توانسته اند به مقامات عالیه دست یافته و موجبات هدایت و راهنمایی بسیاری از نفوس را فراهم آورند، داستانی که در ادامه می آید، خود بیانگر بخش بسیار ناچیزی از سیر و سلوک و مقامات معنوی است که اولیا الهی با انجام اوامر الهی و ترک نواهی به آن نائل گردیده اند.
« جناب آقای حاج آقا معین شیرازی ساکن تهران نقل فرمودند که روزی به اتفاق یکی از پسرعمه ها در خیابان تهران ایستاده منتظر تاکسی بودیم تا سوار شویم و به محل موعودی که فاصله زیادی داشت برویم . قریب نیم ساعت ایستادیم هرچه تاکسی می آمد یا پر از مسافر بود یا نگه نمی داشت و خسته شدیم ، ناگاه یک تاکسی آمد و خودش توقف کرد و به ما گفت :
آقایان بفرمایید سوار شوید و هرجا می خواهید بفرمایید تا شما را برسانم ، ما سوار شدیم و مقصدمان را گفتیم ، در اثنای راه من به پسرعمه ام گفتم شکر خدای را که در تهران یک راننده مسلمانی پیدا شد که به حال ما رقت کرد و ما را سوار نمود! راننده شنید و گفت :
آقایان ! تصادفا من مسلمان نیستم و ارمنی هستم ، گفتیم پس چطور ملاحظه ما را نمودی ؟ گفت اگر چه مسلمان نیستم اما به کسانی که عالم مسلمان ها هستند و لباس اهل علم در بر دارند عقیده مندم و احترامشان را لازم می دانم به واسطه امری که دیدم . پرسیدم چه دیدی ؟
گفت : سالی که مرحوم آقای حاج میرزا صادق مجتهد تبریزی را به عنوان تبعید از تبریز به کردستان (سنندج) حرکت دادند من راننده اتومبیل ایشان بودم ، در اثنای راه نزدیک به درخت و چشمه آبی شدیم ، آقای تبریزی فرمودند اینجا نگه دار تا نماز ظهر و عصر را بخوانم ، سرهنگی که مأمور ایشان بود به من گفت اعتنا نکن و برو! من هم اعتنایی نکرده رفتم تا محاذی آب رسیدیم ،
ناگهان ماشین خاموش شد هرچه کردم روشن نگردید، پیاده شدم تا سبب خرابی آن را بدانم ، هیچ نفهمیدم . مرحوم آقا فرمود حالا که ماشین متوقف است بگذارید نماز بخوانم ، سرهنگ ساکت شد. آقا مشغول نماز گردید من هم سرگرم باز کردن آلات ماشین شدم بالاخره هنگامی که آقا از نماز فارغ شد و حرکت کرد، فورا ماشین روشن گردید. از آن روز من دانستم که اهل این لباس ، نزد خدای عالم ، محترم و آبرومندند.»(2)
بدینگونه علما ربانی با تمسک به شرع مقدس اسلام و تبعیت محض از دستورات پیشوایان دینی، چراغ راهی شده اند برای هدایت در راه ماندگان و از این طریق همواره نقش بسزایی در گسترش ایمان و تقوا در اجتماع بر عهده داشته اند.
پی نوشتها:
1. درس اخلاق آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی(ره)
2. آیت الله دستغیب، داستانهای شگفت، قم، دفتر انتشارات اسلامی
منابع:
قرآن کریم
تهیه و فراوری: حق دوست / تبیان