کلید حل مشکلات

کلید حل مشکلات

زندگی بشر بر مبنای بهره بردن از وسائل و اسباب طبیعی پایه گذاری گردیده است که هر یک، آثار ویژه خود را دارند. همه ما هنگام تشنگی آب می‏نوشیم، و هنگام گرسنگی غذا می‏خوریم، چرا که رفع نیاز توسط وسائل طبیعی، به شرط عدم اعتقاد به «استقلال در تأثیر» آنها، عین توحید است.

بنابراین کسانی که شرک را به معنی «تعلق و توسل به غیر خدا» تفسیر می‏کنند، حرفشان تنها در صورتی صحیح است که فردی برای ابزار و وسائط موجود، «اصالت و استقلال‏» قائل شود، و گرنه این عقیده که وسائل، به مشیت و اذن الهی انسان را به نتیجه می رسانند، انحراف مسیر توحید نمی باشد و اصولاً زندگی بشر از روز نخست بر این اساس،یعنی استفاده از وسائل و وسائط موجود، استوار بوده و پیشرفت علم و صنعت نیز در همین راستا صورت گرفته و می‏گیرد.

البته بدیهی است توسل به اسباب طبیعی مورد بحث نیست، سخن در باره اسباب غیر طبیعی است که بشر جز از طریق وحی راهی به شناخت آنها ندارد.

هر گاه در کتاب و سنت چیزی به عنوان وسیله معرفی شده باشد، تمسک به آن همان حکمی را دارد که در توسل به امور طبیعی جاری است.

از همین رو قرآن کریم، ما را به بهره گرفتن از وسائل معنوی دعوت کرده می‏فرماید: «َأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَهَ وَ جَهِدُوا فی سبِیلِهِ لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ‏،( سوره مائده/ 35) ای کسانی که ایمان آورده‏اید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید! و وسیله‏ای برای تقرب به او بجوئید! و در راه او جهاد کنید، باشد که رستگار شوید! »

راغب در مفردات می‏گوید کلمه وسیله به معنای رساندن خود به چیزی است با رغبت و میل ، و این کلمه از نظر معنا خصوصی‏تر از کلمه وصیله است ، برای اینکه در وسیله معنای رغبت نیز خوابیده ، ولی در وصیله چنین نیست و بیش از رساندن به چیزی دلالت ندارد ، چه اینکه این رساندن با رغبت باشد و چه بدون رغبت ،

خدای تعالی در قرآن کریم فرموده : و ابتغوا الیه الوسیله ، و حقیقت وسیله به درگاه خدا مراعات راه خدا است ، به اینکه اولا به احکام او علم پیدا کنی و در ثانی به بندگی او بپردازی ، و ثالثا در جستجوی مکارم و عمل به مستحبات شریعت باشی و این وسیله معنائی نظیر معنای کلمه قربت را دارد ، و چون وسیله نوعی توصل است و توصل هم در مورد خدای تعالی – که منزه از مکان و جسمانیت است – توصل معنوی و پیدا کردن رابطه‏ای است که بین بنده و پروردگارش اتصال برقرار کند ، و نیز از آنجا که بین بنده و پروردگارش هیچ رابطه‏ای به جز ذلت عبودیت نیست ،

قهرا وسیله عبارت است از اینکه انسان حقیقت عبودیت را در خود تحقق دهد و به درگاه خدای تعالی وجهه فقر و مسکنت به خود بگیرد ، پس وسیله در آیه شریفه همین رابطه است ، و اما علم و عمل که راغب کلمه را به آن معنا گرفته از لوازم معنای وسیله و از ادوات رساندن خود به حقیقت عبودیت است ، و این بسیار واضح است ، مگر آنکه راغب خواسته باشد علم و عمل را بر خود این حالت اطلاق کند .(1)

بنابراین، زمانی می‏توان با انگیزه دینی به اسباب غیر طبیعی تمسک جست که دو مطلب مورد توجه قرار گیرد.

1- از طریق کتاب و سنت، وسیله بودن آن چیز برای نیل به مقاصد دنیوی یا اخرویثابت‏شود.

2- برای اسباب و وسائل، هیچ گونه اصالت و استقلالی قائل نشده و تأثیر آنها رامنوط به اذن و مشیت الهی بدانیم.

بغدادی از علما اهل سنت در کتاب بلاغات النساء از قول حضرت زهرا (س) نقل می کند که در واپسین روز رحلت نبی مکرم که در مسجد خطبه خواند ،

این عبارت را خواند : « واحمدوا الله الذی لعظمته ونوره یبتغی من فی السماوات والأرض إلیه الوسیله ، ونحن وسیلته فی خلقه ، ونحن خاصته ، ومحل قدسه ، ونحن محبته فی غیبه ، ونحن ورثه أنبیائه …خدا را سپاس می گویم که به عظمت و نور او تمام آن چه در آسمانها و زمین هستند تقرب می جویند .

ما اهل بیت وسیله و واسطه خدا در زمین هستیم .»(2)

تجربه حیات روحانی اولیاء الهی نیز موید همین مطلب است، که تنها وسیله ای که می تواند موجبات سعادت و رهایی انسان از بند مهلکات را فراهم آورد، توسل به وسائط فیض الهی، یعنی اهل بیت عصمت طهارت(س) می باشد.

در همین رابطه مرحوم حجه الاسلام دکتر امینی، فرزند علامه امینی (ره) می نویسد: « پس از گذشت چهار سال از فوت مرحوم پدر بزرگوارم آیه اللّه علاّمه امینی نجفی یعنی سال یک هزار و سیصد و نود و چهار هجری قمری ، شب جمعه ای قبل از اذان فجر ایشان را در خواب دیدم .

او را شاداب و خرسند یافتم . جلو رفته و پس از سلام و دست بوسی عرض کردم : پدر جان ! در آنجا چه علمی باعث سعادت و نجات شما گردید؟ گفتند: چه می گویی ؟

مجدّداً عرض کردم : آقاجان ! در آنجا که اقامت دارید، کدام عمل موجب نجات شما شد؟ کتاب الغدیر… یا سایر تألیفات … یا تأسیس و بنیاد کتابخانه امیرالمۆمنین علیه السلام ؟ پاسخ دادند: نمی دانم چه می گویی .

قدری واضح تر و روشن تر بگو! گفتم : آقاجان ! شما اکنون از میان ما رخت بر بسته اید و به جهان دیگر منتقل شده اید. در آنجا که هستید کدامین عمل باعث نجات شما گردید از میان صدها خدمت و کارهای بزرگ علمی و دینی و مذهبی ؟ مرحوم علاّمه امینی درنگ و تامّلی نمودند. سپس فرمودند: فقط زیارت ابی عبداللّه الحسین علیه السلام .

عرض کردم : شما می دانید اکنون روابط بین ایران و عراق تیره و تار است و راه کربلا بسته . چه کنم ؟ فرمود: در مجالس و محافلی که جهت عزاداری امام حسین علیه السلام برپا می شود شرکت کن . ثواب زیارت امام حسین علیه السلام را به تو می دهند.

سپس فرمودند: پسرجان ! در گذشته بارها تو را یادآور شدم و اکنون به تو توصیه می کنم که زیارت عاشورا را هیچ وقت و به هیچ عنوان ترک و فراموش نکن .

مرتباً زیارت عاشورا را بخوان و بر خودت وظیفه بدان . این زیارت دارای آثار و برکات و فوائد بسیاری است که موجب نجات و سعادتمندی در دنیا و آخرت تو می باشد… و امید دعا دارم .»(3)

آری ! علاّمه امینی با کثرت مشاغل و تألیف و مطالعه وتنظیم و رسیدگی به ساختمان کتابخانه امیرالمۆمنین (ع) در نجف اشرف، مواظبت کامل به خواندن زیارت عاشورا داشتند و سفارش به زیارت عاشورا می نمودند و از همین طریق نیز پله های ترقی را تا مقام قرب الهی با کمک همین توسل های طی نمود.

پی نوشت‏ها:

1. علامه طباطبایی، ترجمه المیزان، قم، انتشارات جامعه مدرسین، ج 5 ، ص 536

2. عبدالحمید ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ج 16 – ص 211 – 212

3. علیرضا حاتمی ، داستانهایی از علما ، قم: موسسه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان 1387

منابع:

قرآن کریم

تفسیر المیزان

تهیه و فراوری: فربود / تبیان

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید