با صادقان باشیم
انسان برای دست یابی به قله های سعادت و پیشرفت همواره نیاز دارد در زندگی از یک الگو، مربی و استاد کامل استفاده و بهره مند باشد. بدون استاد و رهبری پارسا و توانمند به طور قطع به درستی نمی توان راه به جایی برد، از طرفی خدای متعال در قرآن کریم نیز علاوه بر لزوم داشتن مهارت و توانایی تقوا و پرهیز کاری در زندگی، همراهی و تبعیت از صدیقین و صالحان را لازم و ضروری برشمرده است: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصَّادِقین؛[1] اى کسانى که ایمان آوردهاید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، و با صادقان باشید.»، مفسران قرآن کریم در ذیل این آیه شریف مطالب فراوانی را ذکر کرده اند از جمله اینکه مصداق روشن و اصلی صادقین در این آیه شریف حضرات معصومین(علیهم السلام) هستند که تبعیت و همراهی از آنها لازم و ضروری است، در واقع انسان دین مدار برای اینکه بتوانند راه پر پیچ و خم تقوا را بدون اشتباه و انحراف بپیمایند می بایست بر اساس آیه: «با صادقان باشد.»[2]
براساس مدارک مسلم و قطعی روایی مقصود از صادقین در روایت، پیامبرگرامی اسلام و اهل بیت مکرم ایشان است، که در هر عصری باید از آنان تبعیت و پیروی کرد، برای نمونه در روایتی نقل شده است: شیخ صدوق از امیرمؤمنان علی (علیه السلام) روایت کرده است: «وقتی آیه صادقین نازل شد فردی از پیامبر(ص) پرسید: آیا صادقین عام است یا خاص؟ پیامبر(ص) پاسخ داد: کسی که مأمور به همراهی با صادقین شده است، عام است و همه مؤمنان را شامل میشود؛ ولی صادقون، خاص است و به برادرم علی(ع) و دیگر جانشینان من تا روز قیامت اختصاص دارد.»[3]
لزوم تبعیت و همراهی در سبک زندگی اهل بیت(ع)
وقتی که سخن از همراهی صادقان به میان می آید آنچه عقلانی و منطقی به نظر می رسد این است که باید در مدل زندگی و بندگی تابع و همراه آنان بود، همچنین در تمام مراحل و مراتب زندگی از ایشان حمایت و پشتیبانی کرد، در سال روز شهادت امام صادق(ع) لازم است در الگوی سبک زندگی خود تجدید نظر کنیم و با اندیشیدن و مطالعه در سیره و روش زندگی این امام همام پایبندی و ایمان خود را به آیات قرآن کریم و لزوم تبعیت و همراهی با صادقین به منصه ی ظهور برسانیم.
قطره ای از دریای فضایل و کمالات اخلاقی امام صادق(ع)
1-امام صادق(ع) اسوه عبودیت و بندگی
اولین و مهمترین صفت برجسته اولیای الهی قرار گرفتن در قله های توحید و بندگی حق تعالی است، بهترین و با ارزش ترین صفتی که حق تعالی آن را دلیل و فلسفه خلقت معرفی کرده است: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ؛[4] من جنّ و انس را نیافریدم جز براى اینکه عبادتم کنند (و از این راه تکامل یابند و به من نزدیک شوند.)»، محمد بن زیاد ازدی در وصف امام صادق(علیه السلام) و اهتمام فوق العاده ایشان به عبودیت و بندگی در احوال ایشان نقل کرده است:«… لَا یَخْلُو مِنْ أَحَدِ ثَلَاثِ خِصَالٍ إِمَّا صَائِماً وَ إِمَّا قَائِماً وَ إِمَّا ذَاکِراً وَ کَانَ مِنْ عُظَمَاءِ الْعِبَادِ وَ أَکَابِرِ الزُّهَّادِ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ کَانَ کَثِیرَ الْحَدِیثِ طَیِّبَ الْمُجَالَسَهِ کَثِیرَ الْفَوَائِد؛[5] پس مالک گفت: حضرت از سه خصلت خالى نبود: یا صائم بود و یا قائم به عبادت و یا ذکر مىفرمود آن حضرت از بزرگان عبّاد و اعاظم زهّاد بود که از خداى عزّ و جلّ در خوف و خشیت بود، کثیر الحدیث و خوش مجلس…»
در آیات فراوانی از قرآن مجید خدای متعال همگان را به دست گیری از مستمندان و فقرا دعوت و امر کرده است، امامان معصوم(ع) بخصوص امام صادق(ع) در این امر پیشگام بوده و نمونه عینی و عملی دستگیری از نیازمندان و فقرا در جامعه بوده اند
2-امام صادق(ع) اسوه عفو و بردباری
یکی از بدترین و شایع ترین رذایل اخلاقی که بسیاری از افراد در زندگی خانوادگی و اجتماعی به آن گرفتار هستند مشکل عدم بردباری و عدم عفو و بخشش در بین افراد است، رذیله اخلاقی که اگر به درستی در بین مردم و جامعه اصلاح شود بسیاری از مشکلات و گرفتاری ها از زندگی ایشان رخت خواهد بست امام صادق(ع) به عنوان یکی از برترین و با ارزش ترین اسوه های زندگی به خوبی شاخص عفو و بردباری را در زندگی خود نهادینه کرده بود و الگویی بی بدلیل در محاسن اخلاقی و عفو بردباری به شمار می آمد، در احوالات اخلاقی این امام همام نقل شده است: روزی امام صادق(ع) یکی از خدمتگزاران را مأمور انجام کاری می کند، ولی او تأخیر می کند، امام پی آن خادم می گردد و تا علت را جویا شود، ولی مشاهده می کنند که او در گوشه ای خوابیده و کار را انجام نداده است، حضرت با دیدن این صحنه نه تنها عصبانی و خشمگین نمی شود بلکه بر بالین او می ایستد و او را آهسته باد می زند تا از خواب بیدار شود: «..فَجَلَسَ عِنْدَ رَأْسِهِ یُرَوِّحُهُ حَتَّى انْتَبَهَ فَلَمَّا تَنَبَّهَ قَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع یَا فُلَانُ وَ اللَّهِ مَا ذَلِکَ لَکَ تَنَامُ اللَّیْلَ وَ النَّهَارَ لَکَ اللَّیْلُ وَ لَنَا مِنْکَ النَّهَارُ؛[6]دید خوابیده است، بالا سرش نشست و بادش میزد تا بیدار شد، امام صادق (علیه السّلام) به او فرمود: فلانى به خدا تو این حق را ندارى که شب و روز هر دو به خوابى. شبت براى خود و روزت از آن ماست.»
3-امام صادق(ع) اسوه اخلاق مداری و اصلاح بین مردم
یکی از مهمترین و زیباترین دستورات قرآنی و وظایف مؤمنین، اصلاح بین مردم و برطرف کردن کدورت ها و ناراحتی های آنان است، کار بسیار مهم و اخلاقی که موجب جلب رحمت و مغفرت الهی می شود، خدای متعال در این خصوص فرموده است: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ؛[7] مؤمنان برادر یکدیگرند؛ پس دو برادر خود را صلح و آشتى دهید و تقواى الهى پیشه کنید، باشد که مشمول رحمت او شوید!»، در منابع روایی نیز به طور جدی به این کار خدا پسندانه تشویق و ترغیب شده است به طوری که در برخی از روایات به عنوان بهترین صدقه[8] و در روایات دیگری به عنوان بهترین عبادت[9] از آن یاد شده است، درمنابع روایی نقل شده است اصلاح بین مردم در سیره و سبک زندگی امام جعفر صادق(ع) با اهمیت و با ارزش بود که برای این منظور بوجه ای را معین کرده بود: «إِذَا رَأَیْتَ بَیْنَ اثْنَیْنِ مِنْ شِیعَتِنَا مُنَازَعَهً فَافْتَدِهَا مِنْ مَالِی؛[10] مفضل گوید: امام صادق (علیه السّلام) فرمود: هر گاه میان دو نفر از شیعیان ما نزاعى دیدى، از مال من فدیه بده (یعنى هر چه ادعا می کند از مال من باو بده تا طرف را رها کند).
4-امام صادق(ع) اسوه کمک به نیازمندان و فقرا
در آیات فراوانی از قرآن مجید خدای متعال همگان را به دست گیری از مستمندان و فقرا دعوت و امر کرده است، امامان معصوم(ع) بخصوص امام صادق(ع) در این امر پیشگام بوده و نمونه عینی و عملی دستگیری از نیازمندان و فقرا در جامعه بوده اند در احوالات امام صادق(ع) نقل شده است: معلّى بن خنیس گوید: امام صادق «ع»، در شبى بارانى، به قصد رفتن به ظلّه (سایبان) بنى ساعده از خانه بیرون آمد. من از پى او روانه شدم که ناگهان چیزى از او افتاد و او گفت: «بسم الله، خدایا آن را به من بازگردان!»، پس نزدیک شدم و سلام کردم، گفت: تو معلّى هستى؟ گفتم: آرى، قربان تو شوم. گفت: «با دستانت جستجو کن و هر چه را که یافتى به من بده». در ضمن جستجو نان هاى پراکنده فراوان یافتم، و هر چه را که مىجستم به او مىدادم، ناگهان به انبانى از نان برخوردم که از بردن آن ناتوان بودم، به همین جهت گفتم: فدایت شوم، آن را بر روى سر من بگذار. او گفت: «نه، من به بردن آن سزاوارترم از تو، ولى همراه من بیا».پس رفتیم تا به ظلّه بنى ساعده رسیدیم و مردمى را در خواب دیدیم. او نان ها را یکى و دو تا در کنار هر یک از آنان پنهان مىکرد، تا به همه آنان نان داد، و از آنجا باز گشتیم..[11]
پی نوشت ها:
[1]. سوره مبارکه توبه، آیه 119.
[2]. ر.ک: مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج8، ص179.
[3]. مجلسی، بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج33، ص149. « فَقَالَ سَلْمَانُ یَا رَسُولَ اللَّهِ أَ عَامَّهٌ أَمْ خَاصَّهٌ فَقَالَ أَمَّا الْمَأْمُورُونَ فَعَامَّهٌ لِأَنَّ جَمَاعَهَ الْمُؤْمِنِینَ أُمِرُوا بِذَلِکَ وَ أَمَّا الصَّادِقُونَ فَخَاصَّهٌ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ وَ أَوْصِیَائِی مِنْ بَعْدِهِ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَه…»
[4]. سوره مبارکه ذاریات، آیه 56.
[5]. علل الشرائع، ج1، ص235، ح5.
[6]. الکافی، ج2، ص112، ح7.
[7]. سوره مبارکه حجرات، آیه10.
[8]. کافى(ط-الاسلامیه) ج2، ص209، ح1. « صَدَقَهٌ یُحِبُّهَا اللّه : إِصلاحٌ بَینَ النّاسِ إِذا تَفاسَدوا، وَ تَقارُبٌ بَینَهُم إِذا تَباعَدوا؛»
[9]. نهج الفصاحه ص240، ح 458.« أَلا اُخبِرُکُم بِأَفضَلَ مِن دَرَجَهِ الصِّیامِ و َالصَّلاهِ و َالصَّدَقَهِ؟ صَلاحُ ذاتِ البَینِ، فَإِنَّ فَسادَ ذاتِ البَینِ هِىَ الحالِقَهُ؛»
[10]. الکافی (ط – الإسلامیه) ؛ ج2 ؛ ص209، ح3.
[11]. الحیاه / ترجمه احمد آرام، ج2، ص333.