فرازی از پیامها و سفارشات امام موسی کاظم (علیه السلام) به هشام، که حیات اخلاقی، سیاسی و اجتماعی انسان واقعی را ترسیم میکنند.
ای هشام، همانا خداوند را بر بندگان دو حجت است: 1- حجت ظاهری، 2- حجت باطنی، و اما حجت ظاهری که رسولاناند و انبیا و امامان، و اما حجت باطنی، که عقل و خرد است.
ای هشام، همانا خردمند کسی است که نه حلال او را از شکر و سپاس باز دارد، و نه حرام بر صبرش چیره گردد.
ای هشام، هرکس سهچیز را بر سهچیز مسلط گرداند، مانند آن است که هوس خود را بر نابودی عقلش کمک کرده:
هرکس که روشنایی اندیشه اش را با آرزوهای درازش تاریک سازد؛
و کسیکه شگفتیهای حکمتش را با سخنان یاوه و گزاف نابود کند؛
و آنکس که نور عبرتش را با شهوات نفسش خاموش سازد، گویا هوی و هوس خود را بر نابودی خردش کمک رسانده؛
و هر کس که عقل و خردش را نابود کند، با اینکار، دین و دنیای خود را تباه ساخته است.
ای هشام، چگونه کردارت نزد خدا پاک باشد، با آنکه دل از فرمان پروردگارت بازداشته باشی و بر علیه عقلت به طاعت هوست رفته باشی؟!
ای هشام، مردم برای طاعت خداوند آفریده شده اند، و هیچ نجاتی جز به طاعت او مقرر نیست.
ای هشام؛ بهراستی خردمندان چشم از دنیا پوشیدند و دیده به آخرت دوختند، زیرا دریافتند که دنیا، خواهانی است خواستهشده، و آخرت هم خواهان است و هم خواستهشده؛ در نتیجه هرکس که خواهان آخرت باشد، بهره خود را بهطور کامل از دنیا برگیرد. و هرکس که جویای دنیا باشد، آخرت او را طلب کند و مرگش فرا رسد، و هر دو سرا، هم دنیا و هم آخرتش را بر او تباه سازد.
ای هشام؛ آنکس که زبانش راستگوست، عملش پاک و نیکوست و آنکس که نیتش پاک باشد، روزیش افزون شود و آنکس که با برادران و خانواده اش بهخوبی برخورد کند، عمرش طولانی گردد.
ای هشام؛ آنکس که مردانگی ندارد دین ندارد، و آنکس که عاری از مردانگی است عقل ندارد، و باارزشترین مردم، کسی است که دنیا را برای خود هیچ مقام و منزلتی نداند. بهتحقیق، برای بدنهای شما بها و قیمتی جز بهشت نیست، پس آن را جز به بهشت مفروشید.
ای هشام؛ هرکس که از تعرض به آبروی مردم خودداری کند، خداوند نیز در روز قیامت از کیفر گناه او درگذرد؛ و هرکس که خشم خود را از مردم باز دارد، خدا نیز بهروز رستاخیز، خشم خود را از او باز دارد.
ای هشام؛ فرد عاقل هرگز دروغ نگوید، اگر چه مطابق میلش باشد.
ای هشام؛ بهترین وسیله تقرب بنده به خدا، پساز شناخت او، نماز است و احسان به پدر و مادر؛ و اجتناب از صفت حسادت و خودبینی و فخرفروشی.
ای هشام؛ در پی اصلاح روزگاری باش که در پیش داری، پس نظر کن که آن چه روزی خواهد بود، و پاسخی برایش مهیا کن؛ زیرا که بی شک تو بازداشت شوی و مؤاخذه گردی، و از روزگاران گذشته و مردمانش پند گیر، که بهراستی روزگار خود طولانی است و [اما برای شخص] محدود و کوتاه.
منبع: تحفالعقول، ص 361