صداقت؛ راه گشا و عزت آفرین

صداقت؛ راه گشا و عزت آفرین

نویسنده: منیره زارعان

 

الهی ، این بنده حقیر تو جز کمک تو راه نمی یابد و جز به یاری تو قدم بر نمی دارد .رحیما، حق و راستی، روشن است و راه گشا ، ولی چه بسیار خطاها که در کنارش جلوه گرند و چه بسیار ناحق ها که ظاهری فریبنده دارند. چه گره ها که در ظاهر به دورغی گشوده می شوند و چه درهای بسته که در ظاهر به فریبی باز می شوند.
ای پناه من، تو دستم را بگیر و دلم را به حق و راستی زنده بدار تا گرفتار ظاهر بینی نشوم و این گشایش ها را باور نکنم و چاره راه نشمرم .
الهی، تو مرا به حق فراخواندی، هرچند در ظاهر به ضرر خودم و خویشانم باشد(1) و من به راستی برآن باورم که گرهی به ناحق گشوده نمی شود ، مگر آنکه گرهی بزرگ تر در کار آید و چاره ای به ناحق راه مگشاید، مگر آنکه انسان را به بیچارگی ها افکند. ای عزیزا، یاری ام کن تا این باور را در همه لحظه هایم جاری کنم که مولایم امام حسن عسگری علیه السلام فرمود «هیچ عزت مندی ، حق را رها نکرد، مگر آنکه خوار شد و هیچ حقیر و ذلیلی حق را نگرفت، مگر آنکه عزیز و بزرگ شد »(2) سپس مددم کن که به توصیه مولایم علی علیه السلام با تلخی حق بسازم و سختی اش را تحمل کنم و از اینکه شیرینی باطل غافلم کند، دور بمانم .(3)
ای مهربان ولی برحق تو، مولا علی علیه السلام رفتار بر پایه حق را میزان رضایت تو بر شمرده و فرموده است : برتراز همه مردم نزد خدا کسی است که عمل به حق نزد او محبوب تر باشد، هر چند عمل به حق، مایه اندوه وی باشد و عمل به باطل ، سبب جلب منفعت او باشد.(4)
برای من ناتوان بی پناه، چه سودی برتر از نزدیکی به تو و محبوب بودن نزد توست. پس چنان خواه که جز به حق کلامی نگویم، جز به حق گامی برندارم و جز به حق دست به کاری نزنم، هر چند برایم تلخ و ناگوار باشد.

پیام متن:
1. به دروغ، فریب و ناحق، چاره کار را جستن، اگر چه در ظاهر راه را می گشاید و گره از کار باز می کند هرگز انسان را به مقصد خدایی نمی رساند.
2. راست گویی و رفتار براساس حق، هر چند تلخ و ناگوار باشند شیرینی های فراوانی را در پی دارند.
3. سختی راه حق را تحمل کردن و به مقصد رسیدن بسی شیرین تر است از آسودگی زیر پا نهادن حق و افتادن در وادی تباهی.

کوچک شمردن خوبی ها و بزرگ دیدن بدی های خود
ای معبود بی همتای من، حتی اگر همه لحظه هایم را به سپاس گزاری از تو به کار نیک بگذرانم و همه لحظه ها و همه توانم تحفه هایی هستند که تو به من می بخشی و توفیق انجام دادن کارهای شایسته را نیز تو عطایم می کنی. در مقابل، اگر به کوچک ترین خطا و ناچیزترین گناه دست زنم، کاری سخت شگفت کرده ام؛ زیرا به هرگناهی هر چند کوچک، از فرمان کسی سرپیچیده ام که همه وجودم از اوست و در پیشگاه کسی معصیت کرده ام که همواره مرا دوست می دارد و سرافرازی مرا رقم می زند.
الهی، کمکم کن تا اندک توشه ای را که از کارهای شایسته اندوخته ام ، به آتش غرور و عجب نسوزانم و یاری ام فرما تا این اندک را به ناچیز شمردن آن، کمال بخشم و ماندگار کنم که مولایم امام رضا علیه السلام می فرماید:
عمل نیک کامل نمی شود، مگر با سه وی‍ژگی: زود انجام دادن، کوچک شمردن و پنهان داشتن آن. با عجله ، گوارایش می کنی؛ با کوچک شمردن، بزرگش می داری و با پنهان داشتن آن به کمالش می رسانی .(5)
عزیزا توانم ده تا در انجام دادن کار خیر کاستی نورزم، به انجامش مغرور نشوم، به آشکار کردن آن به دام ریا نیفتم و به بسیار دیدنش تباهش نکنم. نیز کمکم کن تا زشتی هایم را ناچیز نشمارم و به کوچک شمردن بدی هایم خیال آسوده ندارم که رسول تو محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید: «نگاهتان به کوچکی گناه نباشد، بلکه در این امر نظر کنید که معصیت خدای بزرگ را کرده اید.» (6) از مولایم امام علی علیه السلام نیز نقل می کنند که: «شدید ترین و بدترین گناه ، گناهی است که کوچک شمرده شود.»(7)

پیام متن:
1. گناه هر چند کوچک باشد. سرپیچی از کسی است که همه هستی ات در دست اوست. پس سزاوار است که تو را در هراس افکند.
2. نیکی هر چند بسیار باشد. در برابر کسی که همه هستی ات از اوست بسیار اندک است و سزاوار غرور و دل شادی تو نیست .

پی نوشتها:

1-نک، نساء 135.
2-محمدباقرمجلسی، بحارالانوار، ج 20 ص 103.
3-همان ، ص 104.
4-شیخ حسن حرعاملی، وسائل الشیعه ،ج 17، ص 59.
5- همان، ص 80.
6- حسن بن شعبه حرانی، تحف العقول، ص 80.
7- همان .
منبع: ماهنامه ی طوبی 25

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید