نویسنده:بتول علامت ساز (*)
14- صبر
صبر از دیدگاه قرآن به عنوان والاترین و بالاترین درجه دین داری است به عنوان عامل آرامش هم مطرح می شود. مطمئن ترین کشتی نجات و کلید هر خیر و خوبی و دروازه خوشبختی و کامرانی دنیا و آخرت صبر است.آیات زیادی برای صبر و صابران و لطف الهی برای اهل صبر در قرآن آمده است. برخی از این آیات به طور مستقیم با بحث ما ارتباط پیدا می کند. به طور مثال در سوره مبارکه آل عمران می خوانیم که: «…. ان تصبروا و تتقوا لا یضروکم کیدهم شیئا ان الله بما تعملون محیط» اگر استقامت و پرهیزگاری پیشه کنید نقشه های (خائنان) آنان، به شما زیانی نمی رساند، خداوند به آنچه انجام می دهند، احاطه دارد.) در این آیه به یاران پیامبر (ص) که در میدان رویارویی با دشمن قرار گرفته اند می فرماید: اگر اهل صبر و صابران با تقوی باشید، ضرری از ناحیه دشمن به شما وارد نمی شود و در امنیت و آسایش قرار خواهید گرفت. یعنی: اهل صبر و صابران با تقوی از نیرنگ دشمنان در امانند. همچنین در سوره مبارکه بقره می فرماید: « و لنبلونکم بشیء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشر الصابرین الذین اذا اصابتهم مصبیه قالوا انا للّه و انا الیه راجهون اولئک علیهم صلوات من ربهم و رحمه و اولئک هم المهتدون» (قطعا همه شما را با چیزی از ترس و گرسنگی و کاهش درمانها و جانها و میوه ها آزمایش می کنیم و بشارت ده به استقامت کنندگان، آنها که هر گاه مصیبتی به ایشان می رسد، می گویند ما از خداییم و به سوی او باز می گرید. اینها همانها هستند
که لطف و رحمت خدا شامل حالشان شده و آنها هستند هدایت یافتگان.) در این آیه هم خداوند به اهل صبر مژده می دهد و بعد هم بر آنها درود و رحمت می فرستد و آنها را هدایت یافته واقعی معرفی می کند. حال با این عنایت خاصی که خداوند نسبت به صابران دارد می توان اهل صبر را در امنیت و آرامش دانست. چرا که “ان اللّه مع الصابرین” و “و اللّه یحب الصابرین”. خداوند با صابران است و آنها را دوست می دارد. و کسی که خداوند پشتیبان او باشد و او را دوست بدارد یقیناً امنیت و آرامش هم برای او فراهم می شود.
از طرفی، صبر و تحمل موجب بالا رفتن و محکم شدن روح آدمی می شود. و هر چه رشد روحی داشته باشد در مقابل مشکلات و گرفتاریها و ناراحتیها، با آرامش بیشتری برخورد می کند و در نتیجه در مقابل آنها از پای در نمی آید و مشکلات و ناراحتی ها را به راحتی حل می کند. “صبر زمینه های فراوانی دارد که انسان می بایست در همه زمینه ها مراقبت کند و افسار نفس خود را به دست گیرد. زمینه هایی مانند: صبر بر بلاهای دنیا، صبر در برابر خواهشهای نفس، صبر در مقام فرمانبرداری خداوند، صبر در راه تبلیغ دین و تحمل زخم زبانها و آزار و اذیتهای مردم، صبر در میدان جنگ و صبر در مقام معاشرت با مردم و…” قرآن همه ما را در مواقع رویارویی با خطرات و مشکلات و ناراحتی ها و غم و غصه ها و… به دو عامل آرامش بخش دعوت می کند 1- صبر 2- نماز «یا ایها الذین آمنو و استعینوا بالصبر و الصلوه ان اللّه مع الصابرین» پس با کمک صبر و بردباری و خواندن نماز که بهترین راه یاد خداست، آرامش را به زندگی خود هدیه کنیم.
15- عفت و پاکدامنی
عفت “نقطه مقابل شکم پرستی و شهوت پرستی است که از مهمترین فضائل انسانی محسوب می شود. راغب در مفردات عفت را اینگونه معنی می کند که، به معنی “پدید آوردن حالتی در نفس است که آدمی را از غلبه شهوت باز می دارد. و عفیف کسی است که دارای این وصف باشد. “حال رابطه عفت و پاکدامنی با آرامش در چیست؟ باید گفت: اولاً نتیجه عفت و پاکدامنی، دارا شدن طهارت نفس است و طهارت و پاکی نفس یک آرامشی را با خود برای انسان به همراه دارد.
و ثانیاً انسانهای عفیف فکرشان کمتر به امور جنسی و شهوی مشغول می شود و وقتی فکر آنها کنترل شد دل مشغولی آنها نسبت به این امور کمتر خواهد شد و لذا تعادل روحی پیدا می کنند. برای همین انسانهای عفیف به مراتب از افراد لا ابالی و هوس باز و… از آرامش روحی و تعادل شخصیتی بیشتری در زندگی برخوردارند. یکی از آیاتی که می توان این مطلب را از آن برداشت کرد در سوره مبارکه نور است: « قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک ازکی لهم ان اللّه خبیر بما یصنعون» (به مؤمنان بگو چشمهای خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند، و عفاف خود را حفظ کنند، این برای آنها پاکیزه تر است، خداوند از آنچه انجام می دهند آگاه است.) در این آیه به دو مسئله مهم که رعایت کردن آنها موجب طهارت و پاکی انسان می شود اشاره می کند، که هر دوی آنها از موجبات آرامش است. کنترل چشم و پوشاندن و حفظ کردن عورتین از نگاه دیگران، از لوازمات پاکدامنی و عفاف هستند.
کنترل چشم یکی از دستورات مهم علمای اخلاق برای کنترل فکر و جلوگیری از اندیشه های باطل است. چرا که وقتی چشم کنترل شد و آنچه که نمی بایست ببیند، ندید، فکر هم طبیعتاً مشغول این امور نمی شود و وقتی فکر انسان مشغولیت نداشت، قلب هم مشغولیت پیدا نمی کند. و نتیجه کنترل چشم، رسیدن به آرامش روحی و آرامش فکری و آرامش جسمی و… می شود.
نکته: “یغضوا” در آیه گذشته از ماده غض به معنی کم کردن و نقصان است که در بسیاری از موارد در کوتاه کردن صدا یا کم کردن نگاه به کار می رود. بنابراین آیه نمی گوید مومنان باید چشمهای خود را فرو ببندند، بلکه می گوید باید نگاه خود را کوتاه کنند. و این تعبیر لطیفی است، به این منظور که اگر انسان به راستی هنگامی که با زن نامحرم (یا چیز دیگری که نگاه به آن جایز نیست و یا نگاه به آن ضرورت ندارد) روبرو می شود، بخواهد چشم خود را به کلی ببندد ادامه راه رفتن و مانند آن برای او ناممکن می شود. اما اگر نگاه را از صورت و اندام او بگیرد و چشم خود را پایین اندازد، گویی از نگاه خویش کاسته است و آن صحنه ای را که ممنوع است از منطقه دید خود به کلی حذف کرده است.
در این آیه علاوه بر اینکه حفظ چشم و کنترل آن را راه رسیدن به پاکی و آرامش معرفی کرده است همچنین پاکدامنی و عدم ارتکاب به زنا و پوشش عورتین از نگاه دیگران را نیز یکی از راههای رسیدن به آرامش و پاکی معرفی فرموده است. “یحفظوا فروجهم ذلک ازکیلهم” این دو روش (یعنی کنترل چشم و پوشش شرمگاه از نگاه دیگران) برای دین و دنیای افراد نافع تر و برای پاک ماندن از تهمت مفیدتر و به تقوی نزدیک تر است” برای همین وقتی کسی خود را از تعرض و برخورد با نامحرمان حفظ کند یقیناً تهمت ارتکاب فساد و فحشاء و منکرات به او زده نمی شود و در نتیجه اعصاب و روان او به هم ریخته نمی شود و جنگ و دعوا و خونریزی بر پا نمی گردد. و از طرفی “حفظ شرمگاه انسان را از آلودگی ها و عواقب ناگوار بیماریهای آمیزشی حفظ می کند”امروزه یکی از اموری که بسیاری از خانواده ها را تهدید می کند و آنها را به نابودی و از هم پاشیدگی می کشاند، شیوع بیماریهایی است که در اثر بی بند و باری افراد پدید آمده است مانند بیماری بسیار خطرناک ایدز، که هر روز آمار مبتلایان به ایدز افزوده می شود. یکی از راههای انتقال این بیماری ارتکاب به زنا و آمیزشهای جنسی است. کسانی که مبتلا به این بیماری می شوند، در جامعه مورد طرد واقع می شوند و افراد با دید بد به آنها نگاه می کنند. برای همین آنها دچار به هم خوردگی تعادل روحی و روانی می شوند و همیشه مضطرب و پریشان حال هستند. حال اگر همه به توصیه قرآن عمل می کردند و چشم خود را از گناه و ارتکاب به گناه می پوشاندند و دامن خود را به فسادهای اخلاقی مانند: زنا و… آلوده نمی ساختند، دیگر دچار چنین معضلی نمی شدند و در نهایت زندگی شان سرشار از آرامش و امنیت می شد.
16- محبت، نیکوکاری و احسان به دیگران
انسان تشنه محبت و نیکی می باشد. و اگر از محبت و نیکی و احسان کسی بهره مند شد، احساس آرامش و امنیت می کند. خداوند برای اینکه همه ما به
داشتن این روحیه، روحیه محبت کردن به دیگران تشویق کند، پاداش کسانی که (اهل محبت و کمک و احسان به دیگران هستند و اسباب امنیت و آرامش دیگران را فراهم می کنند) را، رساندن آنها به مقام امنیت و آرامش در دنیا و آخرت بیان می کند. «بلی من اسلم وجهه اللّه و هو محسن فله اجره عند ربه و لا خوف علیهم و لا هم یحزنون» (آری، کسی که روی خود را تسلیم خدا کند و نیکو کار باشد پاداش او نزد پروردگارش ثابت است، نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین می شوند) پس می توان از این آیه این برداشت را کرد که افراد نیکوکار و خدمت رسان به مردم، که موجبات آرامش دیگران را فراهم می کنند خداوند هم در مقابل آرامش و امنیت دنیا و آخرت آنها را فراهم می کند. نیکی به دیگران و شاد کردن دل دیگران، یک خوشحالی شادابی روحی را نصیب انسان می کند و یک آرامش روانی را به انسان می دهد که قابل وصف نیست. منظور از احسان هم فقط، نیکی به دیگران نیست بلکه به تعبیر المیزان “مراد به احسان عمل صالح است. ” بنابراین به تعبیر قرآن راه رسیدن به آرامش و امنیت در دنیا و آخرت مشروط به دو شرط است 1- تسلیم خدا بودن 2- عمل نیک انجام دادن. (آن هم به صورت مستمر و سیره عملی و روش دائمی داشتن).
امنیت و آرامش مطلق در دنیا و آخرت را از (ولا خوف علیهم و لا هم یحزنون) می فهمیم چون به صورت مطلق آمده است و مقید به قیدی نشده است. و به افرادی که اهل احسان هستند مژده آرامش و امنیت همیشگی و جاویدان را می دهد و به آنها می فهماند که “روزنه اطمینان بر آنها بسته نمی شود و آثار امید بخشی اسلام و احسان و آرامش حاصل از آن و رهایی از انگیزه های خوف و حزن دائم، همان گشوده شده در بهشت بر روی مسلم و محسن می باشد. با دیگران احساس برادری کردن از سفارشات قرآن کریم است. «انما المومنون اخوه» همیشه در تنهایی به انسان احساس ترس و اضطراب دست می دهد. ولی وقتی با گروه باشد حس آرامش برای او ایجاد می شود. پس برای اینکه با گروه باشد لازم است این گروه را حفظ کند و برای حفظ گروه، محبت و احسان به آنها لازم است. همکاری با دیگران و کمک مالی ومعنوی به آنها در قالب انفاق و صدقه، هدیه و ایثار و گذشت و عفو و بخشش و… می تواند انسان را در میان گروه دوست داشتنی کند.
پیامبر(ص) در حدیث قدسی از محبت و تعاون میان مردم به صورت عامل جلب محبت خدا و دست یابی به آرامش و اطمینان و امنیت یاد می کند. آنجا که می فرماید: «قال اللّه تعالی: حقت محبتی للمتحابین فی و حقت محبتی للمتزاورین فی، و حقت محبتی للمتجالسین فی الذین یعمرون مساجدی بذکری، و یعلمون الناس الخیر، و یدعونهم الی طاعتی اولئک اولیئی الذین اظلهم فی ظل عرشی و اسکنهم فی جواری و آمنهم من عذابی و ادخلهم الجنه قبل الناس بخمسمأته عام یتنعمون فیها و هم فیها خالدون» پیامبر بعد از ذکر این حدیث فرمودند: (الا ان اولیاء اللّه لا خوف علیهم و لا هم یحزنون)
17- اصلاح
اصلاح به معنی درست کردن و عیوب را بر طرف کردن می آید. در قرآن که گاهی به صورت مطلق استعمال شده می توان برداشت کرد که منظور، هم اصلاح خویشتن است و هم اصلاح جامعه و دیگران. اگر انسان خودش را اصلاح کند یعنی اخلاق و رفتار درستی پیدا کند ثمره این اصلاح، رسیدن به آرامش روحی و روانی است. چرا که خودسازی یعنی پاکسازی روح از آلودگیهای اخلاقی، و طهارت و پاکی روح، تسکین دهنده و آرامش بخش می باشد. اصلاح جامعه هم چنین تأثیری بر افراد جامعه می گذارد، یعنی
اگر جامعه ای اصلاح شد و آلودگیها و تخلفات و جنایات در آن جامعه به حداقل رسیده، همه کسانی که در آن جامعه هستند احساس امنیت و آرامش می کنند و ترس و دلهره و… از وجودشان بیرون می رود.
پس برای اینکه حس امنیت و آرامش زندگی انسان را بگیرد لازم است اول به اصلاح خویش و بعد به اصلاح جامعه پرداخت. اگر همه این کار را وظیفه خود بدانند، فضای این جامعه برای همه گلستان می شود.
قرآن در سوره مبارکه اعراف می فرماید: « یا بنی آدم اما یأتینکم رسل منکم یقصون علیکم آیاتی فمن اتقی و اصلح و لا خوف علیهم و لا هم یحزنون» (ای فرزند آدم اگر رسولانی از خود شما به سراغتان بیایند که آیات مرا برای شما باز گو کنند (از آنها پیروی کنید) زیرا آنها که پرهیزگاری پیشه کنند و عمل صالح انجام دهند (و در اصلاح خویش و دیگران بکوشند) نه ترسی بر آنها هست و نه غمناک هستند.) با توجه به این آیه می توان گفت که کوشش در جهت اصلاح خویشتن و دیگران، ترس و غم را از دل آدمی دور میکند نه در این دنیا ناامنی و تهدید و ترس سراغ آدمی می آید و نه در آخرت، چرا که پاک سازی خویشتن و ساختن نفس موجب رضای الهی می شود و در نتیجه امنیت اخروی آدمی تضمین شده است.
در جامعه ای که انسانهای مصلح و اصلاح کننده وجود نداشته باشد، خطر ناامنی و بی هویتی آن جامعه را تهدید می کند. و در مقابل اگر گروهی به اصلاح جامعه بپردازند و فساد و تباهی و جرم و خلاف را در آن جامعه نابود کنند. این جامعه یک جامعه آرمانی و ایده آل می شود که از نعمت امنیت برخوردار است که همه افراد آن جامعه هم از این نعمت بهره مند می شوند.
نتیجه گیری
قرآن کریم با استفاده از روشهای مختلف توانست در شخصیت مسلمانان تغییرات شگرفی به وجود آورد و جنبه های ضعف شخصیت آنان را درمان کند و خصلتهای پسندیده ای در نفس آنان به وجود آورد. خصلتهایی که در تکوین شخصیت بهنجار و متعادل و رشد یافته آنان تأثیر بسزایی داشته است. برخی از روشهایی که قرآن به کار گرفته عبارتند از:
1- تثبیت اعتقاد به توحید در جان مسلمانان که این روش نتایج مهمی در تکوین شخصیت و رفتار آنان در برداشت.
2- واجب کردن عبادات مختلف مثل نماز و روزه که به ترک بسیاری از عادات زشت گذشته و آراسته شدن به عادتها و خصلتهای پسندیده ای که به رشد و تعادل شخصیت مسلمانان کمک می کند، منجر شد.
3- تشویق آنان به صبر در تحمل سختیها که از احتمال بروز اندوه و اضطراب می کاهد.
4- تشویق به مداومت بر ذکر خدا که این امر باعث می شود انسان احساس نزدیکی نسبت به خدا داشته باشد و خود را تحت حمایت و سرپرستی او قرار دهد و در نتیجه از احساس امنیت و آرامش سرشار شود.
5- تشویق مسلمانان به استغفار و توبه که این روش به نوبه خود به انسان کمک می کند تا از نگرانی و اضطراب ناشی از احساس گناه رهایی یابد.
منابع
ـ قرآن کریم
1- ابن کثیر، اسماعیل، تفسیر القرآن العظیم، جلد اول، بیروت: دار المعرفه، 1402هـ . ق
2- سیوطی، جلال الدین، تفسیر جلالین، بیروت: دار الکتب العربی. بی تا
3- قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، تهران: دار الکتب الاسلامیه. 1372
4- نجاتی، محمد عثمان. مترجم: عباس عرب. قرآن و روانشناسی. مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی. 1369
پی نوشت ها :
*کارشناس ارشد علوم قرآن و حدیث و با تشکر از حجت الاسلام دکتر عباس یاری پور به جهت تصحیح و تکمیل.
منبع: نشریه فصلنامه ی قرآنی کوثر، شماره 34… .