امام رضا علیهالسلام هنگام عزیمت به خراسان در مسیر خود به نیشابور رسید، جمعیت بسیاری از آن حضرت استقبال کردند و از ایشان خواستند تا حدیثی از آباء گرامیش که صاحبان اندیشه توحیدی بودند، نقل کند.
امام سایبان مرکب را کنار زدند، مردم در حال هجوم بودند و سر و صدا می کردند، امام از مردم خواست تا ساکت گردند آنگاه فرمود: «پدرم از پدرش تا امیرالمؤمنین علی علیه السلام و او از پیامبر صلی الله علیه و آله و او از جبرئیل نقل کرد که خداوند فرمود:
«کَلِمَهُ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ حِصْنی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنی اَمِنَ مِنْ عَذابی»
(کلمه) لا اله الا اللّه حصار من است و هر کس وارد حصار من شود از عذابم در امان است.
کلمه توحید، حصار محکم من است. هر کس داخل آن گردید، از عذاب من ایمن خواهد شد.
امام بعد از اندکی تأمل به آن ها فرمود: که از شروط آن، پذیرش امامت من است.[۱] اما به شرطهایی:
«بشروطها و انا من شروطها»
اما این شرطهایی دارد و من از شرطهای آن هستم.
این حدیث به جهت مسلسل بودن آن از ائمه اطهار علیهمالسلام تا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به «سلسله الذهب» معروف شده است.[۲] پی نوشت:
اعیان الشیعه، ج 2، ص 18.
دایرهالمعارف تشیع، ج 6، ص 175.
منبع: دانشنامه اسلامی