در یکى از روزها شخصى از انصار به حضور مبارک امام حسین علیه السّلام رسید و خواسته و نیاز خود را بدین مضمون روى کاغذى نوشت : اى سرورم ! اى ابا عبداللّه ! من به فلان شخص مبلغ پانصد دینار بدهکار هستم و توان پرداخت آن را ندارم ، چون تنگ دست بوده از لحاظ مالى ، سخت در مضیقه مى باشم .
پس از آن که امام حسین علیه السّلام نامه او را قرائت نمود، یک هزار دینار تحویل وى داد و او را موعظه نمود و اظهار داشت : در تمام حالات سعى کن ، خواهش و خواسته خود را فقط به یکى از سه شخص بگو و از او تقاضا کن :
1 – این که سعى کن خواسته ات را از کسى تقاضا نمایى که مؤ من و مورد اطمینان باشد.
2 – با مروّت و جوانمرد باشد، که حتّى الا مکان ناامیدت نکند.
3 – داراى حسب و نسب شریفى باشد، که تو را سبک نشمارد، بلکه برایت اهمیّت و ارزش قایل شود.
امّا دین دار مؤمن ، ایمانش سبب مى شود که خواسته و خواهش تو را برآورده نماید.
و امّا کسى که حسب و نسب درستى داشته و جوانمرد باشد، هرگز روى تو را زمین نمى اندازد و به هر شکلى که باشد آبروى تو را حفظ و خواسته ات را برآورده مى کند.(1)
همچنین آورده اند:
روز عاشورا، برخى از افراد بر پشت امام حسین علیه السّلام اثراتى را مشاهده کردند.
پس موضوع را براى فرزندش ، امام سجّاد زین العابدین علیه السّلام بازگو کردند و علّت آن را جویا شدند؟
حضرت سجّاد علیه السّلام پاسخ داد: این اثرها به این جهت است که پدرم سلام اللّه علیه ، کیسه هاى آرد، خرما و… را بر پشت خود حمل مى نمود و درب منازل خانواده هاى بى سرپرست و تهى دستان و بیوه زنان و یتیمان مى برد و شخصاً تحویل آن ها مى داد.(2)
1-تحف العقول : ص 176، بحارالانوار، ج 78، ص 119.
2- بحارالانوار: ج 44، ص 190، به نقل از مناقب ابن شهرآشوب .
منبع: چهل داستان وچهل حدیث از امام حسین علیه السلام، حجت الاسلام والمسلمین عبدالله صالحی