قتبه أعشى – که یکى از دوستان امام صادق جعفر علیه السلام – است، گوید:
روزى از روزها یکى از کودکان آن حضرت مریض شده بود، و من به قصد عیادتش حرکت کردم، حضرت را جلوى منزلش اندوهگین و غمناک دیدم.
عرضه داشتم: یاابن رسول اللّه! فدایت شوم، حال فرزندت چگونه است؟
حضرت فرمود: با همان حالتى که بوده است، هنوز مریضى و ناراحتى او بر همان حالت ادامه دارد.
بعد از آن، حضرت سریع به داخل منزل خود رفت؛ و چون ساعتى گذشت از منزل بیرون آمد در حالتى که چهره اش باز و غم و اندوه در آن حضرت احساس نمى شد.
فکر کردم که بحمداللّه حال کودک بهبود یافته است، لذا سؤ ال کردم: اى مولایم! بفرمائید حال کودک چگونه است؟ فرمود: راهى را که مى بایست برود، رفت.
عرض کردم: قربانت گردم، در آن هنگامى که کودک زنده و مریض حال بود، شما را غمگین و محزون مشاهده کردم؛ ولى اکنون که او وفات یافت، شما را در حالتى دیگر مشاهده مى کنم؟!
حضرت فرمود: اى قتبه! ما خانواده اى هستیم که قبل از ورود بلا و مصیبت چاره اندیشى مى نمائیم؛ ولى زمانى که مصیبت اتفاق افتاد و واقع گردید تسلیم قضا و قدر الهى مى باشیم و راضى به رضاى او هستیم، بنابر این دیگر ناراحتى و اندوه معنائى ندارد.(1)
و به دنباله همین روایت آمده است، که حضرت فرمود: ما اهل بیت رسالت، همچون دیگران دوست داریم که خود و خانواده و اموالمان سالم باشد؛ امّا هنگامى که اراده خداوند و قضا و قدر او فرا رسد، تسلیم امر حقّ گشته و راضى به مشیّت الهى او هستیم.
1-اعیان الشّیعه : ج 1، ص 664، بحارالا نوار: ج 47، ص 268، ح 39، و ص 18، ح 7 با مختصر تفاوت .
منبع:چهل داستان وچهل حدیث از امام جعفرصادق علیه السلام، حجت الاسلام والمسلمین عبدالله صالحی