زینب فوّاز کیست؟
پیشگام نهضت زنان در جهان اسلام و نخستین زن مسلمان عرب که توانمندانه و با بلاغت و فصاحت کلام و نوشتار خود، خواهان حقوق زن و ارتقای سطح علمی و موقعیت اجتماعی زنان شد.«فوّاز» نویسندهای روشنفکر، ادیبی دلیر و شاعری نوپرداز و بدیعه سرا بود.
وی از اهالی جبل عامل، زاده شهر تبنین در مصر در 1860 است.(1) وقتی ده ساله شد، به اسکندریه آمد و شروع به فراگیری خواندن و نوشتن نزد استاد محمد شبلی کرد. سپس نزد استاد حسن حسنی پاشاطویرانی، صاحب روزنامه النیل، علوم زبان عربی یعنی صرف و بیان و عروض و تاریخ را آموخت. انشا و نحو را نزد استاد محی الدین نبهانی یاد گرفت. آن گاه به زادگاهش بازگشت. پس از چیرگی بر بسیاری از معارف و دانشها، به سرایش شعر رو آورد و به قدری خوب میسرود و در شعر متبحّر بود که دیوانی بزرگ داشت.
از جمله شعرهای وی است:
للشرق فضلٌ فی البریه إنّه
یأتی الوجود بکل حُسْن معجب
والغرب أظلم مایکون لأنّنا
نشقی بفرقه شمسنا فی المغرب؛(2)
میان آفریدگان، شرق از چنان فضیلت و برتری برخوردار است که هر نیکی شگفت آوری را در هستی و وجود نشان داده، اما غرب به آن اندازه تیره و تار است که حتی اگر خورشید در آن جا آشکار شود، ما گمراه خواهیم شد و راه خود را نخواهیم جُست.
زینب در قلعه تبنین، از روستاهای جبل عامل و تابع صیدا، ملازم و همراه زنان آل اسعد بود، به خصوص بانو فاطمه، دختر اسعد خلیل که همسر علی بیگ اسعد، حاکم قلعه بود…بانو فاطمه تأثیر ادبی به سزا و خوبی در شاعر بزرگ، زینب داشت و وی بهره بسیاری از فاطمه برد.
زینب با مردی شکارچی که از اطرافیان«خلیل بیگ» فرزند کوچک فاطمه، در شهر«طیّبه» بود، ازدواج کرد(3)، اما به سبب تفاوت بسیار فرهنگی میان زینب و شوهرش، این پیوند دوام چندانی نیافت. پس از این زینب به دمشق رفت و در آن جا با ادیب«نظمی» نویسنده دمشقی ازدواج کرد، اما دومین وصلت نیز به فرجام نرسید و زینب با شخصی مصری که نظامی بود و«امیر آلای» نام داشت، پیمان زناشویی بست و به همراه وی عازم مصر شد. (4)
محیط فرهنگی مصر به زینب کمک کرد تواناییهای علمی و مواهب خدادایاش را بروز داده، در روزنامههای مهم مصری، مقالاتی بنگارد که موجب آوازه و شهرت وی در نگارش و سرایش شعر شد. چنان که داستانهای بلند و گزارشهای تحلیلی سیاسی اجتماعی نوشت که بر آوازه او افزود. وی کتاب مهمی در شرح حال و زندگی نامه زنان مشهور جهان با عنوان«الدّر المنثور فی طبقات رّبات الخدور»[=مرواریدهای پراکنده، در شرح حال زنان پرده نشین[ نوشت که شهرتی فراگیر و جهانی را برایش به ارمغان آورد. سرانجام«فوّاز» در میانه ژانویه 1914 در قاهره درگذشت.(5)
نویسندهای ادیب و شاعری نوپرداز
ویژگی بانوی بزرگ و شعر بدیعه سرا، نگارش و نویسندگی است، به آن اندازه که در هنر نگارش و سرایش شعر نامور و بسیار شهره است.
زینب فوّاز از نظر منتقدان مشهور چنین توصیف شده است:
تافتهای جدابافته و یگانه زمان، به رغم آن که در نوشتهها و آثار و شعرش کژی هایی داشت. در زمان خود، زنی نبود که با وی رقابت کند و غیر او در مصر، به نگارش و شعر و تألیف، شهرت نداشت، جز«عائشه تیموریه». در مصر آوازه و نام دو زن نویسنده شنیده میشد: عائشه تیموریه و زینب فوّاز. (6)
شاعر ما در ادب نثر و شعر متمایز و شاخص بود. بسیار شعر سرود، تا آن اندازه که دیوانی در خور گرد آورد. در نثر، مقالات بسیاری در روزنامهها و مجلات نوشت و منتشر کرد که نمایانگر مهارت و استادی و چیرگیاش در علوم ادبی است. کتابی با نام«الرسائل الزینبیه» در باره حقوق کامل زن و جایگاه والای اجتماعیاش نگاشت، و توانمندانه خواهان حقوق زن بود و در خواست کرد مسئولیتهای اقتصادی و سیاسی و اداری و غیر آن که به مردان واگذار میشود، تماماً به زنان نیز داده شود.(7)
وی شاعر یگانه زمان خود و ملکه زنان همعصرش در نظم و نثر بود و شعرش اغلب رنگ و بوی اسلامی داشت.
عناوین نگاشته های وی عبارت است از:
1. الرسائل الزینبیه، مجموعه مقالات و نگاشتهها که برخی شعر است و در روزنامههای مصر نوشت، سپس آنها را در یک اثر به همین عنوان گرد آورد. بیشتر بحثهای این کتاب، زنان و حقوق و جایگاه اجتماعی آنان است.
2. الدّر المنثور فی طبقات ربّات الخدور، که به شرح حال نویسی زنان مشهور شرقی و غربی، چه پیشینیان و چه متأخران پرداخت. بهترین و حجیمترین نگاشته وی این اثر است، که در چاپخانه بزرگ الأمیریه مصر در 1312 هجری چاپ شد. جمعی از ادیبان، مرد و زن بر این اثر، مقدمه و مطلب نوشتهاند، مانند حسن حسنی پاشاطویرانی، صاحب امتیاز روزنامه النیل و عائشه عصمت تیمور، شاعر مشهور مصری.
3. الملک کورش، داستانی بلند که محتوا و پیامی بسیار عالی دارد و به داستانی عشقی در برههای از زمان میپردازد. در این اثر زشتی و پلشتی پرستش آتش توسط مجوسیان به تصویر کشیده شده، بدیعترین توصیفات در حُسن عبادت خدای واحد و یگانه آورده شده است. نیز سقوط دولت مادّها و جایگزینی دولت پارس به جای آن و چیرگی کورش پادشاه بر پارس و نینوا و بابل، سپس نابودی این دو مملکت بزرگ و انحلال آن دو در فارس بیان شده است.
4. حُسن العواقب(غاده الزهره) داستانی درباره بسیاری از عادتها و سنّتهای جبل عامل، به ویژه سنّتها و باورهای خانوادهای که مدتی در خدمت آنان بود. نویسنده، سرشت و عادات برخی از عشایر جبل عامل، در قرن گذشته را نشان داده، اینان را به شجاعت و شهامت توصیف میکند.
5. کشف الإزار عن مخبئات الزار[=افشای فریبهای فالگیران] که داستان است.«زار» در عربی به گونهای شعبده بازی پیر زنان مصری فالگیر گفته میشود که دروغ است.
6. مدارک الکمال فی تراجم الرجال[= اسناد کمال در شرح حال مردان]. این اثر خطی(دست نویس) مانده و چاپ نشده است.
7. الجوهر النضید فی مآثر الملک الحمید. دست نویس .(8)
نشانه های نهضت
با نگاهی گذرا به عنوانهای آثار زینب فواز میفهمیم وی در روشنفکری و آگاهی فرهنگی و اندیشه و ادب، سرآمد و پیشگام زنان مسلمان است، افزون بر این که شخصیتی توانمند داشته، پای بندی دینی وی ممتاز است. ارزش و بهای این بانو وقتی بیشتر میشود که به یاد داشته باشیم وی در نیمه دوم قرن نوزدهم و در آغاز قرن بیستم میزیست؛ در آن زمان به هیچ حقی از حقوق زنان عرب اعتنا نمیشد، حتی به عنوان انسانی برابر با مرد در انسانیت، به وی احترام نمیگزاردند. اما آنچه اکنون بدان میپردازیم، کوشش مهم وی در زمینه نهضت فراگیر زنان است.
زینب فوّاز در نگاشتههایش در محورها و جوانب بسیار به بیان نقش زن در بنیان تمدن و حقوق طبیعی اش در آموزش و اشتغال(کار) میپردازد و از سنتها و باورهای حاکم و موروثی که مانع ایفای نقش زن و رسیدن به حقوقش شده، به شدت انتقاد میکند. این وضع زن را از دیگر حقوقش که با حقوق مردان در اغلب زمینهها متفاوت نیست، محروم نموده است.
«فوّاز» سخنان آگاهانه و محکمی در نوشتههای متعدد و در مناسبات مختلف گفته، در مهمترین زمینههای مربوط به موضوع اظهار نظر کرده است. آنچه در پی به گونه گذرا میآید، نمونهای از فعالیتهای وی است.
حقوق کامل زن
زینب فواز، بانوی شاعر ما، پیشگام نهضت زنان در جهان اسلام برای دستیابی به حقوق کامل است. در زمان وی زنان هیچ حقی نداشتند. فوّاز شجاعانه با پشتوانه دلیل و برهان و با صدایی رسا خواسته زنان را بیان کرده، مینویسد:
هر خردمندی که در امور دنیا بنگرد، در مییابد هر دو جنس(مرد و زن) در تمامی زمینهها برابرند، اما عدم اهتمام و اعتنا به این موضوع، نیز کوته فکری و تنگ نظری و سنتهای جامعه، زنان را عقب نگه داشته است؛ گرچه تمام علل اینها نیست. از بانوان بزرگ از زمان قدیم تا روزگار ما تاریخ چیزی نقل و گزارش نمیکند. اکنون زنان، دانشمند و رئیس و دارای مسئولیتهای مهم هستند. بنابراین تفاوت اینان با مردان چیست؟.
این مطلب درستی است که با مصداقهای زنده بیان شده، شایسته است همگی بدان توجه داشته، در تنگ نظریهای خود درباره زن بازنگری کنند. زینب فوّاز میگوید:
«زن غربی تمامی دانشهایی را که مردان میآموزند، فرا گرفته است، چه فلسفه و حکمت و ورزش و چه هندسه و قانون و سیاست، چرا که زن آفریده نشد که از خانهاش بیرون نرود، و گرنه فایده دانش هایی که میآموزد چیست؟»
فوّاز میپرسد: تفاوت زن شرقی با غربی چیست؟ فوّاز خواهان برابری زن با مرد است و آشکارا و شجاعانه حقوق زن را درخواست میکند.
وی مینویسد: خرد ورزی زن و مرد برابر است و هر دو عضو پیکره اجتماع اند و از یکدیگر بی نیاز نیستند. زن آفریده نشد که از منزل بیرون نرود و در کارهای بیرون از خانه دخالت نکند و مسئولیتی جز اداره منزل و تربیت فرزندان نداشته باشد، تا بپنداریم این، سنت الهی در آفرینش و رسم زمان از آغاز بوده است!
امروزه زن پا به بیرون از خانه گذاشته، در زمینههای مختلف کار میکند، زیرا از شایستگی فکری و دادههای الهی و توان عقلی و جمسی برخوردار است.
بدان اندازه که موجب شده در تمامی زمینهها کار و کوشش کند. اکنون کوچه و بازار پر از زنانی است که معامله و داد و ستد میکنند و…بر مردان پیشی گرفتهاند.(9)
شایستگی های ذاتی زن
زینب فوّاز باشگفتی و ناباوری میپرسد: چه چیز زن را از کار و دانش باز میدارد؟ در حالی که وی انسانی است که خدا بدو توان عقلی و بدنی داده، قادر است نقش فعّالی در ساخت و تکامل زندگی داشته باشد.
فواز در جنبه های نظری این مطلب سخن گفته، به پرسشها و ابهاماتی که این باره است، توانمندانه پاسخ میگوید. وی در یکی از نگاشته هایش مینویسد:
زن مانند مرد، انسان است، دارای عقل کامل و فکری رسا و اعضایی برابر، که به شایستگی تدبیر و چاره اندیشی میکند و میان زمان و مکان تشخیص و تفاوت مینهد. زنان بسیاری بودهاند که بر مردان حکومت کرده، سیاستمدار بودهاند و احکام صادر کردهاند و سپاه و لشگر را نظام دادهاند و وارد جدال و معرکههای سخت شده، جنگ و جهاد کردهاند.ملکه هایی بوده که به بهترین وجه سیاستمداری کرده، مملکت را اداره نمودهاند، چنان که تاریخ از برخی نام برده، مانند: ملکه کلئوپاترا، ملکه زنوبیا، ملکه تدمر و یصابات(یمن). دخالت اینان در کارهای، اختلالی در نظام طبیعت به وجود نیاورده، خانه داری نادرستی نداشتهاند، بلکه نظام خانواده آن گونه که بود، باقی مانده است.
وی به استناد گزارشهای تاریخی از زنان عربی سخن گفته که در کارها و جنگها با مردان مشارکت و همراهی داشته، خطر کرده و در سختیها و مشکلات وارد شدهاند، افزون بر این که همسر و مادر بوده و مردان بزرگی پرورش دادهاند؛ مردانی که تمامی دنیا را تسخیر کرده و زنان در کنارشان به آبادانی دنیا و ساماندهی شایسته پرداختهاند.
اکنون زن در داخل و بیرون خانه به خوبی کار کرده، در زمینههای مختلف مشارکت دارد. گواه مطلب آن است که اگر مردان از خیابانهای شهرهای بزرگ، گذر کنند، محلهای تجاری و فرهنگی و درمانی را پر از زنانی خواهند دید که به تجارت و فروش صنایع دستی و محصولات خانگی عرضه دیگر خدمات چنان که شایسته است میپردازند و همگی همسران و مادرانی هستند که کارهای منزل و بیرون را به بهترین وجه اداره میکنند.
فوّاز در ادامه، مثالهای دیگری زده، میگوید: اگر به زنان فقیر خودمان در مصر و اسکندریه و تمامی کشور بنگریم، میبینیم توانایی انجام کارهای مردان را دارند و برخی تاجر و صنعتگرند. بعضی نیز در امور ساخت و ساز، کارگرند و به کارهایی که از نظر مردان برای معشیت و گذران زندگی، مطلوب است میپردازند. اگر به روستاها بنگریم، ملاحظه میکنیم زنان راه خود را برای کار، همراه با مردان باز کردهاند و دشتها و کشتزارها، به اندازه مردان پر از زنان است و همگی به خوبی مردان، کشت و داشت و برداشت میکنند.
بنابراین هر خردمندی که به کارهای دنیا بنگرد، هر دو جنس را برابر مییابد. زن غربی در فراگیری دانشها و یادگیری هر چه برای مردان لازم است، مثل علوم سیاسی و تجاری و صنعتی و هر چه که دنیا بر آن میچرخد، تفاوتی با مردان ندارد. در این صورت چرا چنان که به تجارت و صنعت و دیگر امور مورد نیاز در زندگی دنیوی مشغول است، به سیاست و امور اجتماعی- فرهنگی نپردازد؟
وی سخنش را چنین پایان میبَرَد: در هر حال تلاش زن برای پیشرفت، برای این که به حقوقش برسد، گناه نیست، بلکه موجب افتخار و سربلندی خواهد بود و از وی سپاسگزاری خواهد شد که راه رهایی و رستگاری برای هم صنفانش را گشود.(10)
پایه های تمدن
تمدنفقط به دست مردان و تنها در عصر جدید پایه گذاری نشد، بلکه نقش توانمند و بسیار زن در بیشتر میدانها و زمینهها برای پیشبرد تمدن آشکار است. در طول تاریخ زن در اوج به وجود آوردن دورههای تمدن و پیشرفت بوده که برای اثبات بطلان توجیهاتی که برای بازدارندگی زن از ادای حق کاملش گفته میشود، کافی است. تمدن بر پایه تکامل جنس بشر است، نه بر وانهادن نیمی از آن که زنان باشند.
برای تحقق بنیان تمدن، فوّاز با استناد به شعر:
دوائک فیک و ما تبصر
و داؤک منک و ماتشعر؛
درمانت به دست خود توست و نمیدانی و دردت از خودت است و متوجه نیستی
[سالها دل طلب جام جم از ما میکرد/ وانچه داشت، زبیگانه تمنا میکرد] میگوید:
«ای خردمند! بیندیش چگونه انسانی که قد و قامت و تنی کوچک و ناتوان دارد، در دانش و معلومات بزرگ است! در واقع ضعیف است، اما در تلاش و فعل، توانمند! رو به سختیها میآورد و با ذکاوت و تیز هوشی مشکلات را رام میکند! و با همت بلند به طرف کار یورش برده، تمامی امور را قبضه میکند و در دست میگیرد.
به سبب تدبیر شایسته و توان فکریش، تمامی موجودات در برابرش خاضع و فرمانبردارند و اگر در طلب مقصدش عزم داشته باشد، چیزی تصمیمش را سست نمیکند و از دست یابی به مراد باز نمیدارد.
اگر عزم و جزم آدمی نبود، آبادانی و شکوفایی نمیشد و نور علم و عرفان نمیتابید و بیرقهای پیشرفت بر افراشته نمیشد و بر فراز بادها به جنبش در نمیآمد و قصرهای سر به آسمان کشیده و بناهای فاخر ساخته نمیشد و پیشرفتی نبود… آدمی جز با عزم و فعالیت، از بلبشوی توحش بیرون نمیآید و اختراعات و اکتشافات جز با دل به دریای متلاطم تاب و توان زدن و بر دوش کشیدن سنگینی و سختی کارهای بزرگ، به دست نمیآید. اگر ثبات عزم آدمی نبود، هر گژی خُوردی، او را از مقصد وا میداشت و اندک مانعی، وی را از رسیدن به هدف باز میداشت…
با این بینش وی یکی از بهترین آثارش را نگاشت و پرده نشینی زن را رد نمود. این اثر در پاسخ به خانم«هناءکورانی» نوشته شد. وی متعتقد بود: زن میبایست فقط به کارهای خانه بپردازد و هر خواستهای جز این، گام نهادن به بیرون از سرشت طبیعت و مخالف با نظام و ساماندهی الهی است.
زینب فوّاز با ناباوری چنین اعتقادی – آن هم توسط همجنسان خویش – پاسخ میدهد: تواناییهای زن بیش از آن است که فقط به اداره امور خانه و تربیت فرزندان بپردازد، زیرا به صورت طبیعی و غریزی و حتی در زمان توحّش و بربریت، هر زنی میتوانست امور خانه را راه بُرده، فرزندانش را تربیت و آموزش دهد، بی آن که در این باره، درسی خوانده و آموختهای را فرا گرفته باشد. از این رو وی افزون بر تواناییهای فوق، شایستگی دارد دانش و فنون بیاموزد.
فواز میافزاید:
زنانی را که در امور سیاسی و کارهای دیگر دخالت کرده، اظهار نظر و رأی میکنند، تخطئه نمینمایم و کارشان را درست میدانم، زیرا تا وقتی قادرند افزون بر امور خانه و تربیت فرزند، به اموری بپردازند که مردان به آن اهتمام دارند، مانعی و محظوری برای همت گماشتن به کارهای بیرون از خانه نیست، اگر چه در راه رسیدن به مقصود، غرضها و سرزنشها، مانع راهش شود و وی را از رسیدن به مراد باز دارد.
چنین خواستهای توسط زن، تغییر نظام هستی و تبدیل نوامیس طبیعت و کاری غیر عادی نیست، زیرا مقصود آن نیست که زنان جای مردان را بگیرند یا مردان کاری را که طبیعت و غریزه بر عهده زنان گذاشته، انجام دهند. ما در شریعت و دین الهی یا در قوانین بشری، مطلبی نیافتهایم که زن را از ورود به صحنههای اجتماعی باز دارد و یا ناهمخوان با طبیعت و قوانین هستی باشد. زنانی که تن به باورهایی دهند که اعتماد به خویش را از آنان بستاند و گوشه نشینی و بطالت و عمر را بیهوده گذارندن برگزینند، سزاور سرزنش بیشتری هستند تا مردانی که چنین باوری دارند و سخنانی چنین میگویند!
پایان سخن
زینب فواز در عمر خویش، دانشهای بسیاری آموخت و در روزنامهها مقالاتی نگاشت، چنان کتاب هایی نوشت و شعر بسیار سرود.(11) وی به جاهای مختلف(لبنان، شام و مصر) رفت و در زمینههای گوناگون خواهان حقوق زنان بود و آنچه را میگفت و مینوشت، رسا و بلیغ و فصیح بود. وی را با زنان پیشگام و پیشرو غربی در جریانات فمنیستی( زنانه نگری) برابر میدانند،(12) گر چه باید اذعان داشت در همان حال پای بند باورهای دینی مثل حجاب بود.
«خیر الدین زرکلی» شرح حال نویس معروف جهان عرب، او را بهترین زن در دین و تربیت توصیف کرده است.
زمانی فوّاز به نشستی در شیکاگو، امریکا دعوت شد، اما به خاطر رعایت باورهای دینی اش، از رفتن بدان جا سرباز زد. وی اختلاط و امتزاج ناسالم و افسار گسیخته مردان و زنان را در محافل عمومی نمیپسندید و اعتقاد داشت: حضور در صحنههای اجتماعی و فعالیتهای بیرون از خانه میتواند در مجالسی ویژه زنان انجام شود. استناد وی به آیات 31 نور و 23 نساء بود که دستور میداد:
زنان حفظ حجاب کرده، زینت و زیبایی خود را جز برای شوهران یا دیگر مَحرْمان آشکار نسازند و چنان رفتار و تظاهر نکنند که توجه مردان جلب شود.
فوّاز معتقد بود:
مسافرت زنان به جاهای دور، همراه با مردان باشد، تا از سلامت و امنیت برخوردار باشند و در صورت نیاز، مَحرمی به همراه داشته باشند تا نیازمند بیگانگان نشوند.
بزرگداشت، پس از صد سال
اکنون صد سال از نگارش نخستین اثر زینب فوّاز با نام«حسن العواقب» میگذرد. مجامع و محافل فرهنگی لبنان، چندی پیش برای بزرگداشت یاد و خاطره وی و تجلیل از اقدامات شایستهاش، نشستی با حضور نویسندگان، ادیبان و چهرههای فرهنگی جهان عرب برگزار کردند. در این محفل، از زندگانی و فعالیتهای ادبی فوّاز و آثار مهمی که درباره نهضت زنان پیشرو نوشت، سخن به میان آمده، از وی قدردانی شد. این نشست در جنوب لبنان و در نیمه دوم 1420هجری/ 1999میلادی برگزار شد.(13)
بسیار شایسته است احزاب و تشکیلات زنان، به شناخت این بانوی نواندیش و اصلاحگرا همت گماشته، آثار وی را بازشناسی کنند، تا تقدیری از نقش فرهنگی و اجتماعی زن مسلمان شده، الگوی مناسبی از معاصران ارائه شود.
منابع
1- اعیان الشیعه ، 7/134؛ الاعلام، 3/67؛ معجم المؤلفین، 4/198-199؛ اعلام النساء، 2/82.
2- مجله العرفان، 8/445.
3- اعیان الشیعه، 7/43.
4- همان؛ الاعلام، 3/67.
5- همان.
6- مجله العرفان، 8/445؛ اعیان الشیعه، 7/43.
7- اعلام النساء، 2/84.
8- همان؛ اعیان الشیعه، 7/43؛ الاعلام، 3/67.
9- اعلام النساء، 2/86 – 87؛ الرسائل الزینبیه.
10- همان، 2/88-89.
11- اعیان الشیعه، 7/135.
12- مجله النور، ش 103، رمضان 1420/1999میلادی
منبع: ماهنامه پیام زن