فوائد بی شمار حامله شدن زنان و مضرّات بیشمار نازایی
بچّه، شادابترین میوه خوش زندگی است؛ و عالیترین ثمره حیاتی از بوستان انسانیّت، و معطّرترین گل از گلستان بشریّت است. زنهائی که بجای بچّهداری و تکثیر این نوباوۀ ریحان آدمی، این عمل سالم و نیکو را ترک میکنند، و به دنبال کارهای خارج از منزل میروند، چقدر از قافله تقدّم و پیشرفت عقب افتادهاند!
آنها هر کاری بکنند و به هر مقام و شغلی دست بزنند، و هرگونه هنر و فنّی را بیاموزند، بطوریکه فرضاً سراسر اطاقشان را از تابلوهای دکتری و مهندسی و سائر فنون زینت دهند، و تا پایان عمرشان هم اگر تلاش کنند، و حقّاً و واقعاً نیّتشان خوب باشد، و در صدد خدمت به اجتماع بوده باشند، همۀ اینها بقدر یک بچّه زائیدن و شیردادن و آنرا بزرگ کردن و تربیت نمودن و به جامعه تحویل دادن ارزش ندارد. [1]
به دو دلیل:
اوّل آن که: این خانمی که سراسر اطاقش را از دیپلمها و لیسانسها و دکتراها پرکرده است، و در هر مقام و پست که شاغل شده است، صد برابر آنهم اگر فرضاً برآن افزوده گردد،چنانچه به او بگویند: تو حاضری این فرزندت را بدهی و مقامات و گواهینامههایت محفوظ باشد؟! و یا آنها را فدای این فرزند میکنی؟!
فوراً می گوید: فدا می کنم! فرزند، برای من ارزشش بیشتر است. پس ای خانمی که به یک فرزند و یا دو فرزند اکتفا کردهای و خودت را سرگرم کارهای دیگر نمودهای! بدان که: آن فرزندهای احتمالی که در صورت فرض زائیدن به وجود میآمدند و اینک نیامدهاند، همانند همین فرزند تو میباشند. همۀ آنها را از دست دادهای! و به فوز عظیم نرسیدهای! و آن فرزندهای لطیف و شیرین را فدای این مشاغل و در حقیقت شواغل نمودهای! این به اعتراف خودت، خسرانی است بزرگ و تهی دستی و فقری است سترگ.
و علّت و رمز حلّ این معمّا آنست که: فرزند دارای حیات و زندگی است، و مشابه خود تست، و بقا وجود تست! فلهذا هیچ چیز از اموال و تجارتها و صناعتها و مقامها، ارزش او را ندارند و نمیتوانند داشته باشند. زیرا اصل حیات و زندگی تو، برای تو ارزشش از همه مقامها و تعیّنات و اندوختهها بیشتر است.
ترغیب اسلام به تکثیر اولاد زنان بجای دخول ایشان در فنون و صنایع اجتماعی
دوّم آن که: بچّه زائیدن، تکثیر مثل نمودن است. یعنی زن، موجوداتی را مشابه خود، از پسر و دختر به وجود میآورد. اگر زنی شش اولاد زائید، شش انسان مشابه خود را در خارج ایجاد کرده است. و اگر ده اولاد زائید، ده انسان مشابه خود را. تازه اگر این اولاد دختر باشند، وگرنه اگر همه آنها یا بعض از آنها پسر باشند، موجودات قویتر و نیرومندتری را در خارج بوجود آورده است.
این اولاد در اثر زحمت مادر و تکمیل رشد و تربیت، هر کدام به نوبه خود، انسانی از جمیع جهات مشابه مادر، و یا نیرومندتر و مؤثّرتر از او هستند؛ و در فعّالیّت وخدمت به جامعه مسلمین عیناً مانند مادرشان، و یا بهتر و فعّالتر و مؤثّرتر میباشند.
اگر زنی به جای دخول و شرکت در کارها و فنون و صنایع اجتماعی، بچّه بزاید و بزرگ کند و تحویل اجتماع دهد، خدمات وجودی خود را در أعلاترین درجه،با ضریب تعداد فرزندان خود بالا برده است.
اگر هشت فرزند زائید، هشت برابر خدماتِ اجتماعی خود به جامعه خدمت نموده است؛ و اگر بچّهای نزائید و تربیت ننمود، درجات خدمت خود را با ضریب هشت پائین آورده و ساقط نموده است.
و درحقیقت این چنین بانوانی که در اجتماع وارد میشوند و خود را خادم و دلسوز مجتمع میدانند، با این ضریب، خود را از اجتماع دور کرده و از خدمت به آن شانه خالی کردهاند.
اینها همه بجای خود محفوظ، و در عین حال تحصیل کمالات معنوی و علوم الهی، و تحصیل دانشهائی که به درد بانوان میخورد، از قبیل خانهداری، خیّاطی، غذاپزی، بهداشت و حفظ الصّحّه، قابلگی و پزشکی زنان، و فراگیری علوم تربیت فرزند و غیرها که بسیار است، ابداً با بچّهداری منافات ندارد، بلکه کمال ملایمت را نیز دارد.
از آنچه گفته شد، همچنین میتوانیم این نتیجه را بگیریم که: بانوانی که با عمل جرّاحی لولههای رحم خود را مسدود میکنند، در حقیقت اساسیترین دستگاه موجودیّت خود را که زنیّت است، خراب و تباه و فاسد مینمایند.
رَحِم زن، مانند چشم و دست و پا و قلب او یکی از أعضای پیکر اوست. بلکه از اعضای بسیار مهمّ است که با بقاء و سلامت آن، موجودیّت و زنیّت زن محفوظ، و با فناء و نابودی و مرض آن، زنیّت زن تباه شده است.
پزشک و جرّاح، حقّ بستن لولههای رحم را ندارد، گرچه با اجازه و یا امر زن و شوهرش باشد؛ زیرا موجب نقصان عضو است، و نقصان عضو شرعاً و عقلاً حرام است.
همان طور که کسی حقّ ندارد به جرّاح بگوید: دست مرا ببر! و یا گوش مرا ببر! و یا پای مرا قطع کن! همینطور نمیتواند بگوید: لولههای رحم مرا مسدود کن! انسان اختیار اجزاء و اعضای بدن خود را نداشته، و حقّ از بین بردن و خراب کردن آنها را ندارد. مالک انسان خداوند است، و او به انسان، نه عقلاً و نه شرعاً إجازه اینگونه تصرّفات را نداده است.
کسی که لولههایش را بستهاند، بکلّی عقیم و نازا میگردد؛ و با فرض بازکردن لولهها با عمل جرّاحی دگر، باز حمل برداشتن و آبستن شدن او بسیار بعید است. ولی أحیاناً اگر بانوئی که از روی جهالت خود و یا شوهرش لولههایش را بستهاند، گمان آن رود که با عمل جرّاحی مجدّد میتوانند لولهها را باز کنند، شرعاً بر او واجب است که: در صورت امکان و عدم محذوری، خود را تحت عمل قرار داده و لولههای خود را باز کند.
در زمان طاغوت بستن لولهها برای طبقه مُرفّه و بیدرد مُد شده بود، و اینک که بعضی متوجّه خطای منکر خود شدهاند، کار از کار گذشته و در آرزوی طفل نوزاد عمرشان به پایان میرسد.
گویند: سخن در این بود که مردان فقیر و کم بضاعت را که غالباً کثیرالاولاد میباشند اخته کنند، و این اخته کردن بصورت قانونی درآید؛ همچون مردان هندی که جبراً وقهراً حکومت وقت آنها را اخته مینماید [2]، و در اینصورت دیگر نه زنی در کشور باقی بود، نه مردی؛ زنان بواسطه خوردن قرص و بستن لوله، و مردان بواسطه عقیم کردن و کوبیدن خُصْیَتَین (بَیْضَتَین). اینست معنای ذلّت و اسارت و بردگی! اینست مفهوم استثمار حقیقی! و اینست مفاد استحمار و استعباد واقعی؛ که آنچه را که با بردگان زمان جاهلیّت نمیکردند، با ما بنمایند.
خداوند گنجایش زمین برای زندگان و مردگان را تضمین فرموده است
میگویند: زمین گنجایش این همه افراد را ندارد. اگر سیل نوزاد رو به جلو برود زمین از نوزاد پر میشود. اُفٍّ لَکُمْ وَ لأوْهامِکُمُ الْخالِیَه، وَ ءَآرائِکُمُ الْبالِیَه، وَ أهْوائِکُمُ الْکاسِدَه!
خداوند در قرآن، گنجایش زمین را برای زندگان، و دفن مردگان، تضمین فرموده است. شما دلتان برای خدا می سوزد، و می خواهید زمینش سنگین نشود؛ و در حمل و دربرگیری مردگان و زندگان جا برای آن تنگ نگردد.
أَلَمْ نَجْعَلِ الأرْضَ کِفَاتًا * أَحْیَاءً وَ أَمْوَ’تًا. [3]
«آیا ما به زمین گنجایش فراگیری، و حمل زندگان و مردگان را ندادهایم؟!»
در کشور انگلستان جمعیّت قریب پنجاه و شش میلیون است، و در کشور فرانسه قریب پنجاه و پنج میلیون است، و در کشور آلمان قریب هفتاد و هفت و نیم میلیون است. و کشور ایران که مساحتش به تنهائی برابر مساحت این سه کشور است، چگونه این قرعه بدبختی و عدم گنجایش برای اینجا افتاد، که اینک که جمعیّتش افزون شده است به قریب پنجاه میلیون [4] بالغ گردیده است؟! با آنکه از جهت معدن و ذخائر تحت الارض، و آمادگی زمینهای زراعتی و دامداری، از مرغوبترین کشورهای جهان است. ولی آن کشورها که نه معدن دارند و نه زراعت، و خوراکشان سیب زمینی است، قرعه به نام ایشان اصابت نکرده است؟! بلکه پیوسته قرعه موافق و قرعه حیات و سلامت و بهداشت بنامشان میافتد.
این سرّی است پنهان و رمزی است غیر عیان، که گمان نمیرود تا زمانی که زمام اختیار ما به دست کفّار باشد، از حقیقت آن کسی مطّلع گردد.
راز درون پرده ز رندان مست پُرس
کاین حال نیست زاهد عالی مقام را
ترغیب اسلام به نکاح و تکثیر اولاد، و نهی از عذوبت و عقیم بودن
این گونه زندگی فرسایشی و توأم با نکبت و خواری و مهر بردگی را قیاس کنید با تعلیم قرآن و هدایت آن به سوی سُبُل سلام، و طرق عافیت و برومندی و عزّت که به مالداران و متمکّنین دستور میدهد که: نه تنها خودشان باید ازدواج کنند و مَثْنَی وَ ثُلَـثَ وَ رُبَـعَ [5] «دوتا دوتا، سه تا سه تا، چهار تا چهارتا» زن دائم بگیرند و اولاد بسیار بیاورند؛ بلکه باید آنها وسائل ازدواج و نکاح یتیمان و مستضعفان و فقیران را فراهم آورند:
وَ أَنکِحُوا الأیَـمَی مِنکُمْ و الصَّـلِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَ إِمَائِکُمْ إِن یَکُونُوا فُقَرَاءَ یُغْنِهِمُ اللَهُ مِن فَضْلِهِ وَ اللَهُ وَ’سِعٌ عَلِیمٌ. [6]
«و به نکاح درآورید مردان بیزن، و زنان بیشوهر را که از خودتان هستند، و شایستگان ازغلامهای خودتان، و از کنیزهای خود را! و اگر آنها فقیر باشند (باکی نیست زیرا) خداوند از فضل خود آنها را بینیاز مینماید؛ و خداوند واسع یعنی: پرظرفیّت و متحمّل، و علیم یعنی: داناست.»
شیخ محمّد بن حسن حُرّ عامِلی، از محمّد بن یعقوب کُلَینیّ، و از شیخ طوسی، و از شیخ صدوق در «توحید» با إسناد خود از حضرت صادق علیهالسّلام روایت میکند که فرمود: رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند:
تَزَوَّجُوا الأبْکَارَ! فَإنَّهُنَّ أَطْیَبُ شَیْءٍ أَفْوَاهًا ـ قالَ: وَ فی حَدیثٍ ءَاخَرَ: وَ أَنْشَفُهُ أَرْحَامًا ـ وَ أَدَرُّ شَیْءٍ أَخْلافًا (أَحْلا مًا) وَ أَفْتَحُ شَیْءٍ أَرْحَامًا.
أَمَا عَلِمْتُمْ أَنِّی أُبَاهِی بِکُمُ الأمَمَ یَوْمَ الْقِیَمَهِ حَتَّی بِالسِّقْطِ یَظَلُّ مُحْبَنْطِیًا عَلَی بَابِ الْجَنَّهِ فَیَقُولُ اللَهُ عَزَّوَجَلَّ: ادْخُلْ! فَیَقُولُ: لأَدْخُلُ حَتَّی یَدْخُلَ أَبَوَایَ قَبْلِی!
فَیَقُولُ اللَهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی: لِمَلَکٍ مِنَ الْمَلَئِکَهِ: ایتِنِی بَأَبَوَیْهِ فَیَأْمُرُ بِهِمَا إلی الْجَنَّهِ.
فَیَقُولُ: هَذَا بِفَضْلِ رَحْمَتِی لَکَ. [7]
«با دختران باکِره ازدواج کنید! زیرا دهانشان خوشبوتر است ـ گفت: و در حدیث دیگر آمده است که و رحمهایشان خشکتر است ـ و پستانهایشان از شیرِ ریزان سرشارتر است (نوک پستانهایشان)، و رحمهایشان برای قبول نطفه و تربیت جنین آمادهتر است.
آیا نمیدانید که: من به شما امّت در روز قیامت بر سائر امّتها افتخار میکنم، حتّی به جنینی که سقط شده باشد! او پیوسته بر در بهشت ایستاده و مقیم است، با حالت افتخار و مباهات، شکم خود را به جلو داده و دست بر کمر زده، در اینحال خداوند عزّوجلّ به او میگوید: داخل در بهشت شو! او پاسخ میدهد: داخل نمیشوم تا پدر و مادرم پیش از من داخل شوند!
در این حال خداوند تبارک وتعالی به فرشتهای ازفرشتگان میگوید: پدر و مادرش را نزد من بیاور! و خداوند أمر مینماید که آن دو نفر در بهشت وارد شوند. خداوند به فرزندِ سقط شده در این موقع میگوید: این بعلّت زیادی فضل و رحمت من برای تو بوده است!»
در روایت صدوق، جمله «وَ فی حَدیثٍ ءَاخَرَ: وَ أَنْشَفُهُ أَرْحَامًا» را نیاورده است.
و نیز شیخ حرّ عامِلی از کلینیّ با سند متّصل خود از حضرت باقر علیهالسّلام روایت کرده است که: رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: تَزَوَّجُوا بِکْرًا وَلُودًا، وَ لاتَزَوَّجُوا حَسْنَاءَ جَمِیلَهً عَاقِرًا! فَإنِّی أُبَاهِی بِکُمُ الأمَمَ یَوْمَ الْقِیَمَهِ. [8]
«با دختران بِکر که استعداد زائیدن در آنها هست ازدواج نمائید! و با زن زیبای جمیلهای که نازا و عقیم باشد ازدواج منمائید! زیرا که من به شما افراد امّت در روز قیامت بر سائر امّتها مباهات مینمایم!»
ترغیب اسلام به ازدواج با زن بچّهزا، اگرچه زیبا و جمیله نباشد
و نیز از کلینیّ با إسناد خود از حضرت امام رضا علیه السّلام روایت کرده است که: رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم به مردی فرمود: تَزَوَّجْهَا سَوْءَاءَ وَلُودًا! وَ لتَزَوَّجْهَا جَمِیلَهً حَسْنَآءَ عَاقِرًا! فَإنِّی مُبَاهٍ بِکُمُ الأمَمَ یَوْمَ الْقِیَمَهِ!
أَمَا عَلِمْتَ: أَنَّ الْوِلْدَانَ تَحْتَ الْعَرْشِ یَسْتَغْفِرُونَ لٓأبَآئِهِمْ یَحْضِنُهُمْ إبْرَاهِیمُ؛ وَ تُرَبِّیهِمْ سَارَهُ فِی جَبَلٍ مِنْ مِسْکٍ وَ عَنْبَرٍ وَ زَعْفَرَانٍ. [9]
«با زن زشت صورت در صورتی که بچهزا باشد، ازدواج کن! و با زن زیبا و جمیله در صورتی که نازا باشد، ازدواج مکن! زیرا که من در روز قیامت به شما امّت افتخار میکنم بر سائر امّتها!
مگر نمیدانی که فرزندان در زیر عرش خداوند، برای پدرانشان از خداوند طلب غفران مینمایند. إبراهیم خلیلِ پیغمبر، آنها را در دامان خود میپرورد و ساره زوجه او آنها را تربیت میکند، در کوهی که همهاش از مُشک و عنبر و زعفران است.»
و نیز از کلینی با سند متّصل خود از خالد بن نجیح، از حضرت صادق علیه السّلام روایت کرده است که: چون از چیزهای شوم در حضور پدرم سخن به میان آمد، آن حضرت گفتند: الشُّومُ فِی ثَلا ثٍ: فِی الْمَرْأَهِ وَ الدَّابَّهِ وَ الدَّارِ. فَأَمَّا شُومُ الْمَرْأَهِ فَکَثْرَهُ مَهْرِهَا وَ عُقْمُ رَحِمِهَا. [10]
«شومی در سه چیز یافت میشود: در زن و در مرکب و در خانه؛ امّا شوم بودن زن در اینست که مهریّهاش بسیار باشد و رَحِمَش بچّه نیاورد.»
و نیز از کلینیّ با سند متّصل خود، از جابربن عبدالله انصاری روایت است که او گفت: ما در حضور رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم بودیم که فرمودند: إنَّ خَیْرَ نِسَائِکُمُ الْوَلُودُ الْوَدُودُ الْعَفِیفَهُ ـ الحَدیث. [11]
«بهترین زنان شما کسی است که زیاد بچّه بزاید، و زیاد شوهرش را دوست داشته باشد، و با عفّت باشد ـ تا آخر حدیث.»
و نیز از صدوق با إسناد خود از حضرت باقر علیه السّلام روایت نموده است که: رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: مَا یَمْنَعُ الْمُؤْمِنَ أَنْ یَتَّخِذَ أَهْلا لَعَلَّ اللَهَ یَرْزُقُهُ نَسَمَهً تُثَقِّلُ الارْضَ بلا إلَهَ إلا اللَهُ. [12]
«چه جلوگیر میشود از مؤمن که برای خود زوجهای بگیرد، به امید آنکه خداوند ذی روحی را نصیب او کند، تا زمین را به لا اله الا الله سنگین نماید؟!»
هیچ بنائی در اسلام محبوبتر از ازدواج، در نزد خداوند نیست
و نیز از صدوق با إسناد خود از حضرت امام محمّد باقر علیه السّلام روایت است که: رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: مَا بُنِیَ بِنَاءٌ فِی الاسْلامِ أَحَبُّ إلی اللَهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ التَّزْوِیِجِ. [13]
«هیچ بنائی در اسلام محبوبتر از بنای تزویج، در نزد خداوند عزّ و جلّ پایهگذاری نشده است.»
و نیز از صدوق در «خصال» در حدیث أربعمأه از أمیرالمؤمنین علیهالسّلام وارد است که فرمود: تَزَوَّجُوا فَإنَّ التَّزْوِیجَ سُنَّهُ رَسُولِ اللَهِ صَلَّی اللَهُ عَلَیْهِ وَ ءَالِهِ فَإنَّهُ کَانَ یَقُولُ: مَنْ کَانَ یُحِبُّ أَنْ یَتَّبِعَ سُنَّتِی فَإنَّ مِنْ سُنَّتِیَ التَّزْوِیجَ. وَ اطْلُبُوا الْوَلَدَ! فَإنِّی مُکَاثِرٌ بِکُمُ الأمَمَ غَدًا وَ تَوَقَّوْا عَلَی أَوْلادِکُمْ مِنْ لَبَنِ الْبَغِیِّ مِنَ النِّسَاءِ وَ الْمَجْنُونَهِ فَإنَّ اللَبَنَ یُعْدِی. [14]
« ازدواج کنید! زیرا که تزویج سنّت رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم است! چون او چنین میگفت: کسی که دوست دارد از سنّت من پیروی کند، بداند که: از جمله سنّت من ازدواج است. و دنبالِ پیدا کردن بچّه باشید! زیرا که من در فردای قیامت با شما امّت مسلمان، میخواهم تعداد امّتم را از سائر امّتها بیشتر کرده باشم! و متوجّه باشید که از شیرِ زن زناکار و زن دیوانه به بچّههای خود ندهید! زیرا که شیر اثر میگذارد و از آن زن به طفل سرایت میکند.» [15]
باری از این مطالب معلوم شد که: دین مقدّس اسلام تا چه اندازه در امر زواج و نکاح اهتمام دارد؛ و تا چه اندازه در تکثیر نسل، و زیادی أولاد ترغیب و تشویق بعمل آورده است.
پینوشتها:
[1] ـ چه خوب یک خانم اداری میگفت: این جامعه، ما را از پرستاری و تربیت فرزندانمان در خانه بریده است و به پرستاری فرزندان مردم مشغول کرده است.[2] ـ اینک در کشور چین، هر خانوادهای فقط حقّ یک أولاد را دارد؛ و اگر احیاناً بیشتر بیاورد، از جهت رفاه اجتماعی نظیر مدرسه و مسکن و بهداشت و آذوقه و کثرت مالیّات آنقدر سخت میگیرند که وی را عاجز نمایند فلهذا فعلاً خانوادههائی که فرزندشان دختر است، بواسطه اشتیاق به پسر، دختر خود را میکشند؛ تا با آوردن یک پسر نزد حکومت مجرم نباشند. ولی این محدودیّت برای مسلمانان ساکن چین نیست؛ زیرا چون کثرت اولاد بر اساس مبنای مذهبی آنهاست، حکومت چین آنها را در ازدیاد اولاد آزاد گذارده است.
[3] ـ آیه 25 و 26، از سوره 77: المرسلات
[4] ـ طبق آخرین آمار که از کشور ایران در سنه 4 0 4 1 هجریّه قمریّه بدست آمده است جمعیّت ایران 010 , 445 , 49 چهل و نه میلیون و چهارصد و چهل و پنج هزار و ده نفر است. و بنا بر آنچه در کتاب یِرْموک (یعنی کتاب سال) که مربوط به سالهای 1983 و 4 198 میلادی است و با 4 0 4 1 هجریّه قمریّه مقارن است آمده است، طبق آخرین آمار، کشور آلمان غربی 000 , 700 , 0 6 شصت میلیون و هفتصد هزار نفر جمعیّت دارد، و کشور آلمان شرقی 000 , 700 , 6 1 شانزده میلیون و هفتصد هزار نفر، و کشور فرانسه 000 , 300 , 54 پنجاه و چهار میلیون و سیصد هزار نفر، و انگلستان 000 , 200 , 9 4 چهل و نه میلیون و دویست هزار نفر، و کشور ایرلند شمالی 000 , 00 5 , 1 یک و نیم میلیون نفر، و اسکاتلند 000 , 000 , 5 پنج میلیون نفر جمعیّت دارد. و علیهذا مجموع این ارقام که کشور انگلیس و فرانسه و آلمان را تشکیل میدهند قریب به 000 , 00 5 , 187 یکصد و هشتاد و هفت میلیون و پانصد هزار نفر است که تقریباً چهار برابر جمعیّت ایران است. و نیز باید گفت: کشور ژاپن با آنکه مساحتش یک پنجم مساحت ایران است، جمعیّتش بالغ بر یکصد و سی میلیون نفر است؛ و در اینصورت از جهت تراکم جمعیّت بالنّسبه به ایران سیزده برابر است.
[5] ـ قسمتی از آیه 3، از سوره 4: النّسآء: وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلا تُقْسِطُوا فِی الْیَتَـمَی فَانکِحُوا مَا طَابَ لَکُم مِّنَ النِّسَآءِ مَثْنَی وَ ثُلَـثَ وَ رُبَـعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلا تَعْدِلُوا فَوَ حِدَهً أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَـنُکُمْ ذَ لِکَ أَدْنَی أَلا تَعُولُوا «و اگر میترسید از آنکه درباره یتیمان به قسط و عدالت رفتار نکنید، در این صورت از زنان طیّب و پاکیزه که مورد رضایت خاطر شماست، دوتا دوتا و سهتا سهتا و چهارتا چهارتا به نکاح خود درآورید، و اگر میترسید از آنکه از عهده عدالت در میان آنها بر نیائید، پس به نکاح یکنفر اکتفا کنید و یا از کنیزکان خود نکاح کنید؛ اینطریق نزدیکتر است به آنکه ستم نکنید و از فشار و تحمیل بار بر آنها اجتناب نمائید!»
[6] ـ آیه 32، از سوره 24: النّور
[7] ـ «وسائل الشّیعه» طبع حروفی، مطبعه اسلامیّه، ج 14، باب 17، ص 34 و 35؛ و قاضی قُضاعی در شرح فارسی «شهاب الاخبار» کلمات قصار پیغمبر خاتم صلّی الله علیه و آله و سلّم در ص 315 به شماره 492 بدین عبارت آوردهاست: تَزَوَّجُوا الْوَلُودَ الْوَدُودَ فإنِّی مُکَاثِرٌ بِکُمُ الأنْبِیَآءَ یَوْمَ الْقِیَمَهِ «نکاح کنید زنی را که بسیار بزاید و بسیار شما را دوست داشته باشد که من در روز قیامت به بسیاری امّتم فخر آورم بر دیگر پیغمبران».
[8] ـ «وسآئل الشّیعه» طبع حروفی، ج 14، باب 16، ص 33 و 34
[9] ـ همان مصدر، ص 34
[10] ـ همان مصدر، باب 15، ص 33
[11] ـ همان مصدر، باب 6، ص 14
[12] ـ همان مصدر، باب 1، ص 3
[13] ـ «وسآئل الشّیعه» طبع حروفی، ج 14، باب 1، ص 3
[14] ـ همان مصدر، باب 1، ص 3 و 4
[15] ـ قاضی قضاعی در شرح فارسی «شهاب الاخبار» در ضمن بیان و شرح کلمات قصار پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله در ص 14 به شمارۀ 29 آورده است که: الرِّضَاعُ یُغَیِّرُ الطِّبَاعَ «شیر دادن طبعها را تغییر میدهد» یعنی هرکس که طفلی را شیر دهد آن طفل اخلاق و خوی وی را در خود گیرد.
منبع: کاهش جمعیت ضربهای سهمگین بر پیکر مسلمین، علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی (ره)