راه کارهای فراگیر شدن نماز

راه کارهای فراگیر شدن نماز

برای درمان آسیب اجتماعی نمازگریزی، کارهای مختلف و متنوع باید انجام شود. یکی از مهم‌ترین و محوری‌ترین راه‌های درمان آسیب اجتماعی نمازگریزی این است که فرهنگ نماز بر جامعه حاکم شود. امّا این‌که چگونه فرهنگ نماز را در جامعه حاکم سازیم، تا دیگر پدیده‌ای بنام نمازگریزی در جامعه نداشته باشیم، مستلزم تلاش هماهنگ کلیه نهادهای فرهنگی ـ اجتماعی مانند صدا و سیما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی و از همه مهم‌تر نهاد خانواده است که هم در بُعد فردی و هم در بُعد اجتماعی به نهادینه شدن نماز می‌توانند کمک نمایند.
روش‌های درمان آسیب اجتماعی نمازگریزی، همان شیوه‌ها و روش‌های تعلیم و تربیت اسلامی است که می‌تواند با دادن بینش و جهان‌بینی توحیدی، انسان آگاه، مؤمن، متعادل و پایبند به نماز تربیت نماید. علاوه بر تعمیق و گسترش شناخت و باروهای دینی استفاده از شیوه‌های مناسب برای دعوت به نماز نیز در درمان آسیب اجتماعی نمازگریزی مفید است. و حتی به تعبیر دقیق‌تر ـ امروزه بیش از آن‌که نیازمند دانش باشیم، نیازمند روش و منش مناسب برای تربیت مذهبی و ترویج فرهنگ نماز در جامعه هستیم ـ طرّاحی روش‌های نو، شیوه‌های جذاب، ساده و قابل انطباق با روحیه کودک و نوجوان ضرورت فرهنگ‌سازی دینی و راه درمان آسیب اجتماعی نمازگریزی است.
راه‌های درمان آسیب‌های اجتماعی نمازگریزی
1. به کارگیری روش محبت: از نیکوترین و اساسی‌ترین روش‌های تربیت دینی جامعه و عامل اساسی پیشگری و درمان آسیب‌های اجتماعی نمازگریزی، بکارگیری روش محبّت است. با توجه به سرشت آدمی و تأثیرپذیری انسان از نرمی و دوستی و انزجار فطرت آدمی از تُندی و خشونت‌گرایی، نیکوترین راه و رسم تربیت مذهبی کودکان و نوجوانان و همچنان عامل مؤثر در درمان نمازگریزی آنان، بکارگیری روش محبت است. پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ والاترین مربی بشر، مردمان را به محبت تربیت نموده و بیش از هر چیز از این روش بهره بُرد. از علی ـ علیه السّلام ـ روایت شده که گفت از رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ درباره سُنّت آن حضرت پرسیدم، فرمود: و الحُبُّ اساسی[1] یعنی محبت بنیاد و اساس (روش و سنت) من است. محبت هم در مورد کودکان و هم در مورد جوانان و نوجوانان می‌تواند از بسیاری رفتارهای نامطلوب از جمله نمازگریزی جلوگیری نماید لذا رسول گرامی اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ درباره محبت به کودکان فرمود: کودکان خود را دوست بدارید و به آنان مهر ورزید»[2] 2. استفاده از روش الگویی: به دلیل نیاز فطری آدمی به الگو و همانندسازی؛ در درمان نمازگریزی لازم است الگوهای والا از نمازگزاران واقعی به افراد جامعه معرفی شوند تا جوانان و نوجوانان با بینش روشن به الگوگیری از آنها بپردازند. البتّه روش الگویی نه تنها در تربیت مذهبی و درمان نمازگریزی بلکه در تمامی رفتارهای انسان، کاربُرد دارد، افرادی که علاقه به نماز ندارند و یا نمازگریز هستند نیز بخاطر وجود نداشتن الگوهای مناسب و عدم اهتمام والدین به این موضوع، با افراد بی‌نماز و نمازگریز همانند سازی نموده و آنها را الگوی شخصیتی خویش قرار داده‌اند، بنابراین والدین و مربیان باید از نخستین دوران کودکی،‌ هم خود به عنوان الگوی مناسب برای کودکان بوده و هم افراد دیگری را که اهل نماز هستند به عنوان الگو معرفی نمایند، و بالطبع کودکان هرچه از الگوهای مناسب‌تر و والاتری بهره‌مند شوند، کمتر دچار آسیب نمازگریزی می‌شوند، از سوی دیگر افرادی را که به عللی به آسیب نمازگریزی عادت کرده‌اند، می‌توان با ارایه الگوهای مناسب، درمان و اصطلاح کرد.[3] 3. روش تذکر: یکی دیگر از روش‌های درمان نمازگریزی در جامعه به کارگیری روش تذکر و یادآوری است. چه بسا افرادی که علاقه به نماز ندارند بخاطر این‌که به اهمیت و جایگاه نماز پی نبرده‌اند، اگر به این افراد یادآوری شود که نماز کلید بهشت است[4] و به منزله پرچم و آرم و نشانه اسلام است،[5] ممکن است به نماز علاقمند شوند. همچنان اگر پیامدهای منفی نمازگریزی هم در بُعد فردی و هم در بُعد اجتماعی و نیز پیامدهای دنیوی و اخروی آن بیان گردد، ممکن است عده‌ای متنبّه شوند و همچنان بیان عاقبت افرادی که اهل نماز نبوده‌اند، می‌تواند در علاقمندی افراد به نماز مؤثر باشد.[6] 4. نقل یا نمایش قصه‌ها و خاطره‌های زیبا در ارتباط با اهمیت و عظمت نماز: بدون شک بیان قصه‌های لطیف و خاطره‌های زیبا و فراموش نشدنی درباره نماز و اهمیت آن در زندگی و استفاده بهینه از هنر نمایش در به تصویر کشیدن نگرش و رفتار پیشوایان، رهبران و الگوهای محبوب در ارتباط با نماز، می‌تواند تأثیرات بسیار مؤثر در درمان نمازگریزی در بین همه مردم به خصوص جوانان و نوجوانان داشته باشد. در تهیه، تولید و پخش اینگونه برنامه‌ها صدا و سیما نقش اصلی را می‌تواند ایفا نماید و نکته‌ای که در ارایه اینگونه برنامه‌ها باید رعایت شود توجه به ویژگی‌های سنّی، ذهنی و شرایط فرهنگی ـ اجتماعی مخاطبان است.
5. احداث و زیباسازی مساجد و نمازخانه‌ها: مسجد و نمازخانه باید احساسات و خاطره‌های زیبا و بیاد ماندنی را برای همه به ویژه کودکان و نوجوانان تداعی کند. لذا باید تدابیری اتخاذ شود که کودکان و نوجوانان، مسجد را محل آرامش بخش، زیبا و دوست داشتنی بدانند تا با انگیزه و علاقه مندی بیشتر به آن روی آروند.
6. عامل دیگری که می‌تواند افراد جامعه را به نماز علاقمند کند و از آسیب نمازگریزی جلوگیری نماید، ویژگی‌های شخصیتی و رفتاری امام جماعت مساجد و مدارس است. خلق و خوی نیکوی امام مسجد و مهارت اجتماعی او در برقراری ارتباط با نمازگذاران فوق‌العاده مؤثر است، اگر رفتار مناسب و حاکی از احترام مشاهده نمایند، به نماز علاقمند می‌شوند.
7. بیان رمز و راز نماز و آثار
اسلام در دستورهای عبادی خود که اصولاً بر «تعبّد» و «تسلیم» مبتنی است به عنصر دانش و بینش و بصیرت اهتمام می‌ورزد. مسلمانی که وظیفه دارد در هر شبانه روز پنج بار، عبادت بزرگی همچون نماز را به جا آورد، باید رمز و راز آن را بداند. پرسشی که برای بسیاری از مردم و به ویژه جوانان و نوجوانان ما مطرح می‌شود این است که «چرا باید نماز بخوانیم؟»
قرآن کریم به این پرسش با عباراتی کوتاه امّا پر محتوا، پاسخ‌های گوناگونی داده است. در جایی می‌فرماید:
«و أقم الصلوه لذکری»[7] «نماز را برای آن که به یاد من باشی بپا دار».
نماز ذکر و یاد خداست، باید آثار سازنده ذکر خدا و عواقب رویگردانی از آن را برای جوانان روشن سازیم. اگر درباره یاد خداوند تنها این آیه وجود داشت که می‌فرماید:
فاذکرونی أذکرکم[8] «پس مرا یاد کنید تا شما را یاد نمایم».
کافی بود تا جان مشتاقان بسوزد، امّا ما که استعداد این شوق را نداریم چه بسا بتوانیم با آیات دیگری از قرآن مجید آثار ارزنده ذکر و یاد خدا را تصور کنیم. هر انسانی آرامش و سکون را دوست می‌دارد و از اضطراب و دغدغه و نگرانی بیزار است; قرآن می‌فرماید: ذکر خدا مایه آرامش دلهاست، ألا بذکر الله تطمئن القلوب[9] هر انسانی وسعت زندگی و روانی آن را دوست دارد و از فشار و سختی رویگردان است. قرآن می‌فرماید: محصول رویگردانی از یاد خدا، زندگی همراه با فشار و سختی و نابینایی و بی‌بصیرتی در دنیا و آخرت و همنشینی با شیطان است.
و من أعرض عن ذکری فأن له معیشه ضنکا و نحشره یوم القیامه أعمی[10] و من یعش عن ذکر الرحمان نُقَیِّض له شیطانا فهوله قرین[11] پس اولین آموزش قرآن به ما درباره نماز این است که نماز ذکر و یاد خداست، ذکری که این همه آثار و فواید سازنده را در پی دارد.
حال اگر کسانی از درک لذّت یاد خدا و لذّت این که خدا به یاد ذاکران و نمازگزاران است عاجزند; می‌توانیم آثار سازنده و ملموس‌تر نماز را برای آنان تشریح کنیم تا به این فریضه الهی جذب شوند. همه ما دارای بدی هایی در عرصه فکر و عمل و رفتار هستیم و دوست داریم آنها را از وجود خود بزداییم و از کارنامه مان محو نماییم. نماز آن حسنه ایست که بدی‌ها را می‌زداید و وجود انسان را از کاستی می‌رهاند.
و أقم الصّلوه طرفی النهار و زلفا من اللیل ان الحسنات یذهبن السیّئات ذلک ذکری للذاکرین [12] بر پایه حدیثی از امیر المؤمنین (علیه السلام) از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) این آیه امید بخش‌ترین آیه‌های کتاب آسمانی است [13] هر چند فهم این آموزش قرآنی نیز به مختصر بیداری و هوشیاری نیاز دارد; که: ذلک ذکری للذاکرین.
اگر خدای ناکرده قدری خودبین باشیم و بدی‌ها و نقایص خود را انکار کنیم دست کم باید اعتراف نماییم که چون انسانیم در معرض آلوده شدن به بدی‌ها و پلیدی‌ها هستیم. آیا در مقابل خطر آلودگی به پاد زهری که سلامتی ما را تضمین کند، نیاز نداریم؟ قرآن می‌فرماید: آن پاد زهر همانا نماز است.
ان الصلوه تنهی عن الفحشاء و المنکر[14] بشارت به بهشت برین و نعمت‌های والایی که در سرای دیگر نصیب نماز گزاران می‌شود، زمینه مناسبی است تا شوق و رغبت به نماز فزونی یابد.
الذین هم علی صلاتهم دائمون… اولئک فی جنات مکرمون[15] بسیاری به بهشت راه می‌یابند امّا نماز گزاران در بهشت عزیز و محترمند.[1] . عیّاض، ابوالفضل، الشفأ بتعریف حقوق المصطفی، دارالکتب العربی، بیروت،‌ ج 1، ص 187.
[2] . فیض کاشانی، محجه البیضاء، ج 2، ص 237.
[3] . علی اکبر سیف. تغییر رفتار و رفتار درمانی، نشر دوران، 1379، فصل 16.
[4] . نهج‌الفصاحه، جمله 1588.
[5] . ابن حنبل، کنزالعمال، ج 7، ص 279.
[6] . دکتر علی اکبر سیف، تغییر رفتار و رفتار درمانی، نشر دوران، 1378، فصل 7 و 8.
[7]. طه (20)/ 14.
[8]. بقره (2)/ 152.
[9]. رعد (13)/ 28.
[10]. طه (20)/ 124.
[11]. زخرف (43)/ 36.
[12]. هود (11)/ 114.
[13]. طبرسی، فضل بن حسن:«مجمع البیان فی تفسیر القرآن»، ج 5، ص 201.
[14]. عنکبوت (29)/ 45.
[15]. معارج (70)/ 23 و 35.
@#@
قد افلح المؤمنون الذین هم فی صلاتهم خاشعون… اولئک هم الوارثون الذین یرثون الفردوس هم فیها خالدون[1] نماز گزاران خاشع وارد بهشت نمی‌شوند بلکه آنان وارثان فردوس یعنی بهشت برین‌اند.
و بالاخره بیان آثار زیانبار رویگردانی از نماز و دچار خشم و غضب خدا شدن و از ساحت رحمتش دور بودن نیز روشی تهدیدی و انذاری است که باید آن را در مورد برخی از مخاطبان به کار برد.
الاّ أصحاب الیمین فی جنات یتساءلون عن المجرمین ما سلکم فی سقر قالوا لم نک من المصلّین[2] «اصحاب یمین که در باغ‌های بهشتند از مجرمان می‌پرسند: چه چیز شما را به ذوزخ کرد؟ گویند: ما از نمازگزاران نبودیم.»
آری اگر نمازگزاران در بهشت برین‌اند، نمازگریزان در قعر جهنّمند.
چنانکه ملاحظه می‌شود قرآن مجید در بیان رمز و راز نماز و بیان فواید سازنده آن و آثار زیانبار رویگردانی از آن، شیوه‌های گوناگونی را به کار بسته است ما نیز باید با توجّه به افق فکری مخاطبان روش مناسب با روحیّات و افکار آنان را برگزینیم.
8. ترسیم چهره ای زیبا و جذّاب از نمازگزاران
راه سومی که قرآن مجید برای ترغیب به نماز برگزیده است، ترسیم چهره ای زیبا و جذّاب از نمازگزاران است تا دیگران با دیدن جلوه‌های رفتاری آنان در عرصه‌های مختلف به نماز گرایش نمایند. اگر با این دید به آیاتی که به گونه ای مسأله نماز در آن مطرح شده، نگاهی مجددّ بیفکنیم; در می‌یابیم که قرآن مجید بر این روش بیش از سایر شیوه‌ها تأکید نموده است. شاید آنچه باعث شده قرآن مجید بدین شیوه بها دهد آن است که قرآن، کتاب تربیت و انسان سازی است. در تربیت و پرورش آن اندازه که الگوهای عملی و عینی می‌توانند کار ساز باشند، صرف ارائه مفاهیم ذهنی و نظری کارآیی ندارد. تحلیل ماهیت نماز و بر شمردن فواید و آثار آن گر چه سازنده است; امّا سازنده‌تر آن است که نشان دهیم; این مفاهیم می‌تواند در وجود انسان‌ها تبلور یابد و عینی و مجسّم شود. معمولاً اذهان عموم مردم به ویژه جوانان چندان حوصله تجلیل و شناخت مفاهیم ذهنی را ندارد; آنان بیشتر به نمونه‌های عینی و شواهد زنده و گویا توجّه دارند. پس مهمتر از تبیین مفهوم نماز; معرفی نمازگزاران است. این که یک ماهیت اعتباری همچون نماز قدرت بازدارندگی از بدی‌ها و زشتی‌ها را دارد، نمی‌تواند به اندازه یک نمازگزار واقعی که عملاً از زشتی‌ها و بدی‌ها در همه چهره‌های آن بیزار است، کارساز باشد. چهره‌هایی که آثار نماز را در وجود و رفتار خود بروز و ظهور می‌دهند، سازنده بودن نماز را عملاً نشان می‌دهند و در یک آموزش طبیعی و ناخودآگاه به دیگران می‌آموزند که نماز می‌تواند انسان‌های کاملی را بپرورد.
در قرآن مجید برای تأکید پیرامون جایگاه نماز این شیوه بیش از سایر شیوه‌ها مورد استفاده قرار گرفته است. این روش نه تنها در مورد نماز، که در دیکر زمینه‌ها نیز مورد توجّه جدی است. قرآن کریم آن اندازه که از پیامبران یعنی نمونه‌های عینی سخن می‌گوید، به بحث پیرامون مفاهیم و ارزش‌های اخلاقی نمی‌پردازد.
قرآن کریم حتی به هنگام تبیین مفهوم برّ و نیکوکاری، نیکوکاران را که تجسّم برّ و نیکوکاری‌اند، معرفی می‌کند:
لیس البر أن تولوا وجوهکم قبل المشرق و المغرب و لکن البر من ءآمن بالله و الیوم الاخر [3] جالب این است که قرآن کریم در مورد مسجد یعنی اصلی‌ترین پایگاه اقامه نماز نیز دقیقاً همین شیوه را برگزیده است. در این‌باره نیز به طور عمده از سه روش استفاده شده است:
الف) بیان اهمیّت و موقعیت والای مسجد: و أنّ المساجد لله [4]:«مساجد از آن خداست»
فی بیوت اذن الله ترفع و یذکر فیها اسمه [5] « (مساجد) خانه‌هایی (است) که خداوند اذن به برپایی آن داده و اذن داده تا نام او را در آن ببرند»
ب) فرمان مستقیم به حضور در مسجد: و أقیموا وجوهکم عند کل مسجد [6] «و در هر مسجدی به خداوند روی آورید»
ج) بیان ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری انسان‌های مسجدی: تا دیگران با تأسی به آنان به مسجد گرایش پیدا کنند. مقایسه این سه روش با یکدیگر و دقّت در موارد کاربرد آنها نشان می‌دهد که روش اخیر بیشتر مورد توجّه قرار گرفته است. قرآن کریم ابتدا ساحت مقدس مساجد را از ناپاکان و ناصالحان منزّه ساخته می‌فرماید:
ما کان للمشرکین أن یعمروا مساجد الله شاهدین علی أنفسهم بالکفر [7] «مشرکان در حالی که به کفر خویش گواهی می‌دهند، حق ندارد مساجد خدا را آباد کنند.»
آنگاه برای متولیّان و گردانندگان مساجد این ویژگی‌ها را بر می‌شمرد:
انما یعمر مساجد الله من آمن بالله و الیوم الاخر و أقام الصلوه و آتی الزکوه و لم یخش الا الله… [8] «تنها کسانی مساجد خدا را آباد می‌کنند که ایمان به خداوند و اسرای دیگر داشته باشند و نماز را بپا دارند و زکات دهند و جز از خدا از دیگری حساب نبرند.»
قرآن کریم بر این پایه، حتی آنگاه که می‌خواهد مسجد قبا را بستاید به ستایش از بانیان و نمازگزاران آن می‌پردازد.
لمسجد أسس علی التقوی من اول یوم احق أن تقوم فیه فیه، رجال یحبون أن یتطهروا و الله یحب المطهرین [9] «مسجدی که از آغاز بر پایه تقوا بنا شده، سزاوار است که در آن حضور یابی، در این مسجد مردانی حضور می‌یابند که دوست می‌دارند پاکیزه باشند و خداوند پاکیزگان را دوست دارد.»
در جایی دیگر عظمت مسجد را مدیون انسان‌های کاملی می‌داند که در آن حضور می‌یابند; می‌فرماید:
فی بیوت أذن الله أن ترفع و یذکر فیها اسمه یسبح له فیها بالغدو و الآصال رجال لاتلهیهم تجاره و لا بیع عن ذکر الله و أقام الصلوه و ایتهاء الزکوه یخافون یوماً تتقلب فیه القلوب و الابصار [10] «در خانه‌هایی که خداوند اذن به برپایی آن داده و اذن داده تا یاد و نام او در آنجا بشود، در بامدادان و شبانگاهان مردانی حضور می‌یابند و خدای را در آن جا تسبیح می‌گویند; مردانی که هیچ تجارت و معامله ای آنان را از یاد خدا و بپا داشتن نماز و پرداخت زکات باز نمی‌دارد; آنان از روزی که دل‌ها و دیدگان در آن روز نگران و دلواپس است می‌ترسند»
[1]. مؤمنون (23) 1، 2، 10، 11.
[2]. مدثّر (74) 39 تا 43.
[3]. بقره (2)/ 177.
[4]. جن (72)/ 18.
[5]. نور (24)/ 36 و 37.
[6]. اعراف (7)/ 29.
[7]. توبه (9)/ 17.
[8]. توبه (9)/ 18.
[9]. توبه (9)/ 108.
[10]. نور (24)/ 36 و 37.
حسن منتظری- مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید