اعتقاد به مهدی موعود در بین مردم، به خاطر تأکیداتی که پیشوایان دینی ما داشتند، از زمان پیامبر رواج داشته است.[۱] آن حضرت، بارها[۲] در مناسبتهای گوناگون، از حضرت مهدی علیهالسلام و از ظهور و قیام و غیبت طولانی و دیگر ویژگیهای آن حضرت، خبر دادهاند و بسیاری از اصحاب پیامبر، از این موضوع خبر داشتند[۳] و شعرای مسلمان؛ مانند کمیت اسدی (متوفای ۱۲۶ هـ.ق.) و اسماعیل حمیری (متوفای ۱۷۳ هـ.ق.) و دعبل خزاعی (متوفای ۲۴۶ هـ.ق.) در اشعار خود، از آن یاد کردهاند. همین مسأله سبب شده که در طول این مدت، افرادی پیدا شوند که یا خود ادعای مهدویّت کنند و یا عدهای از مردم، به مهدویت آنان معتقد شوند.
بهعنوان مثال، عدهای، محمد حنفیه (پسر امیرالمؤمنین علی علیهالسلام) را مهدی میپنداشتند و میگفتند او غیبت کرده است، در حالی که در سال (۸۱ هـ.ق.) وفات یافته است.[۴] و یا مهدی عباسی، خود را مهدی موعود مینامید.[۵]
بنابراین، آغاز ادعای مهدویت، به دوره بعد از شهادت امام حسین علیهالسلام بازمیگردد!
پینوشتها
۱. اعلام الوری، طبرسی، ص۴۴۳؛ دادگستر جهان، ابراهیم امینی، ص۸۲ـ۷۴.
۲. همان، ص۳۱۰، روایت از یازده امام نقل شده است.
۳. نوید امن و امان، لطفالله صافی گلپایگانی، ص ۹۱.
۴. الملل و النحل، عبدالکریم شهرستانی، ج۱، ص ۱۳۲.
۵. مقاتل الطالبین، ابوالفرج اصفهانی، ص ۱۹۳.