شهر مکه، بلد امین، خواستگاه رسول خدا (ص)، شهر فتوحات ظاهری (فتح مکه و پاکسازی از لوث بت و بت پرستی) و باطنی پیامبر (ص) و بسیاری دیگر از اولیای الهی است. با عظمت ترین حالات معنوی و مکاشفات عرفانی برای ابراهیم و نسل او، در این خطّه ی پربرکت روی داده است. مکه، مهبط وحی، یعنی جایگاه برقراری ارتباط تفهیمی، دریافت علوم غیبی و ملکوتی، گشایش اشراقی و تابش نور وحیانی بر وجود نازنین پیغمبر خاتم و کانون ظهور بزرگترین حادثه ی عرفانی برای ایشان یعنی کشف تامّ محمدی است.
عرفا، با توجه به آیات شریفه ی قرآن برای فتوحات باطنی رسول اکرم (ص) سه مرحله و مرتبه قائلند:
1. فتح قریب:
ترقی انسان از مقام نفس به مقام عقل منور به نور شرع و مطیع اوامر حق گردیدن و قبول تجلیات نور و مکاشفات غیبی خاص که مقام قلب است. این فتح مقدمه است برای عبور از مقام قلب به مقام روح و شاهد آن آیه ی کریمه: (1) (نصرٌ مِنَ اللهِ و فَتحٌ قریبٌ.)(2) می باشد.
2. فتح مبین:
این فتح عبور و ترقی از مرحله ی عقل و مقام قلب و فتح در مقام روح است و از آن به قلب بالغ به مقام روح تعبیر می نمایند. فنای حاصل از فتح مبین فنای آسمانی و صفاتی نام دارد و مقام «قاب قوسین» کنایه از آن است و شاهد آن آیه ی کریمه ی: (إنّا فَتَحنا لَکَ فَتحاً مُبیناً.) (3) می باشد.
3. فتح مطلق:
این فتح مخصوص قلب بالغ به مقام سرّ و خاص مقام قرب فرائض و جمع بین القربین یعنی نوافل و فرائض است و مقام «أو أدنی» (4) اشاره به این فتح دارد. همچنین شاهد این مقام آیه ی شریفه: (إذا جاء نَصرُ الله و الفَتح)(5) می باشد.
پیامبر اکرم (ص) در حدیث قدسی می فرمایند:
(قال اللهُ عَزَّوجَلَّ: … و ما تَقَرَّبَ إلَیَّ عَبدٌ بِشَیءٍ أَحَبَّ إلَیَ مِمّا افتَرَضتُ عَلَیه و إنَّه لَیَتَقرَّبُ إلَیَّ بِالنّافِلَهِ حَتّی اُحِبَّهُ فَإذا أحبَبتُهُ کُنتُ سَمعَهُ الذّی یَسمَعُ بِهِ وَ بَصرَهُ الّذی یُبصِرُ بِهِ و لسانَهُ الّذی یَنطِقُ بِهِ و یَدَه الّذی یَبطِشُ بِهِا، إن دَعانی أجَبتُهُ و إن سَألَنی أعطَیتُهُ…) (6)
«خداوند می فرماید: هیچ بنده ای به من تقرب نیافته است به چیزی که نزد من محبوبتر باشد از آنچه بر او واجب کرده ام، و همانا او (بنده من) با انجام مستحبات (و نماز نافله) به من نزدیک می شود تا اینکه دوستش می دارم، چون دوستدار او شدم گوش او می شوم که بدان بشنود، و چشم او شوم که بدان ببیند و زبان او شوم که بدان سخن گوید و دست او شوم که بدان تلاش کند، اگر مرا بخواند، اجابتش کنم و اگر از من بخواهد عطایش کنم…»
محلّ این فتوحات باطنی برای رسول الله (ص) سرزمین مکه بوده است و این به معنای استعداد سرزمین مکه برای شکوفایی عرفانی و باطنی است.
امیرالمؤمنین (ع) در همین سرزمین، شاهد نزول وحی و سامع حقایق ملکوتی نازله بر پیامبر خدا (ص) بود، چنانچه حضرتش در ضمن بیانات خاطرات دوران نوجوانی خویش می فرمایند:
(و لقد کان یُجاورُ فی کُلِّ سنهٍ بِحِراء فَأراهُ و لا یراهُ غَیری… أری نورَ الوَحیِ و الرِّسالَهِ و أشُمُّ ریحَ النُبُّوَهِ و لَقَد سَمِعتُ رَنّهَ الشَّیطانِ حینَ نَزَلَ الوَحیِ عَلَیه (ص)…)(7)
(پیامبر (ص) هر سال در غار حراء (مدتی) اقامت می گزید، پس او را می دیدم و غیر من کسی او را نمی دید… نور وحی و رسالت را می دیدم و بوی نبوّت را استشمام می کردم و صدای ناله ی شیطان را آن هنگام که وحی بر پیامبر (ص) نازل شد شنیدم…)
پیامبر (ص) نیز به حضرت علی (ع) می فرمودند:
(إنَّکَ تَسمَعُ ما أسمَعُ و تَری ما أری إلاّ أنَّکَ لَستَ بِنَبیٍّ وَلَکِنَّکَ لَوَزیرٌ وَ إنَّکَ لَعَلی خَیرٍ.)(8)
«تو می شنوی (از نداهای ملکوتی) آنچه را که من می شنوم و می بینی (از حوادث غیبی) آنچه را که می بینم، مگر این که تو پیامبر نیستی ولی وزیر من هستی و عاقبت تو به خیر و خوبی است.»
ابن عربی، پدر عرفان اسلامی، در نتیجه ی اعتکاف و همجواری و همزیستی با این سرزمین آسمانی موفق به مکاشفات غیبی شد و حاصل آن مکاشفات خود را در کتاب «فتوحات مکیه» منعکس نمود. (9)
از این رو بر زائران شهر مکه و بخصوص جوانان لازم است با مراقبه، محاسبه و مراجعه به قطرات زلال و نورانی خویش، در مدت اقامتشان در مکّه، پرده های حجاب بین خود و خدای خود را کنار بزنند تا بتوانند خاطرات ناب عرفانی و فتوحات و الهامات خیر ملکوتی را در این وادی تجربه نمایند و آنرا سرمایه ای معنوی در طول عمر خویش قرار دهند.
پیامبر اکرم (ص) راه ورود به عالم غیب و ملکوت را کنترل دل و زبان معرفی می کنند و می فرمایند:
(لَولا تکثیرٌ فی کَلامِکُم و تَمریجٌ فی قُلُوبِکُم لَرَأیتُم ما أری وَ لَسَمِعتُم ما أسمَعُ.)(10)
«اگر نبود زیاده گویی شما و آشفتگی و پریشانی دلهای شما، می دیدید آنچه را من می بینم و می شنیدید آنچه را من می شنوم.»
پی نوشت ها :
1. مصباح الهدایه، مقدمه آشتیانی، ص 164 و تفسیر ابن عربی، ج 2، ص 269
2. صف/ 13
3. فتح/ 1
4. (ثمّ دَنی فَتَدّلی فکان قابَ قَوسین أو أدنی) (نجم/ 8-9)
5. نصر/ 1
6. الکافی، ج 2، ص 352
7. بحارالانوار، ج 14، ص 475
8. میزان الحکمه، ح 16957
9. (و سمیتها رساله الفتوحات المکّیه … اذ کان الاغلب فیما أودعت هذه الرساله ما فتح الله به علیَّ عند طوافی بیته المکرم او قعودی مراقباً له بحَرمه الشریف المعظم…) (فتوحات، ج 1، ص 10)
10. تفسیر المیزان، ج 5، ص 271