*تدبّردر حج
تدبّر درحجّ، عامل معجزهآسایى درگسترش این اندیشه درمیان همهى مسلمانان است، بعلاوه چهارراه عظیمى براى تبادل اطلاعات ملتها از شرق وغرب وشمال وجنوب جهان اسلام است. من به همهى برادران وخواهران مسلمان که درمحشر عظیم حج گردآمدهاند متواضعانه توصیه مىکنم که درحج تدبر کنند وآن دونکتهى اصلى رایعنى دل سپردن به خدا و نزدیک کردن خود به ذات مقدس الهى دراندیشه وعمل با عبودیت خالص وحقیقى ازیکسو واجتناب وبرحذر بودن از شیطانها ودشمنان راه وجهت الهى ازسوى دیگر، براى خود تأمین کنند وباروحى مجهّز به تقوا و دلى سرشاراز اعتماد به خداو روحى لبریز از امید به آیندهى امت اسلامى وتصمیمى راسخ درپیگیرى هدفهاى اسلام و به قصد حاکمیت یافتن معارف وقوانین و فرهنگ اسلامى برجوامع مسلمان، بهدیار خود بازگردند.
پیام به حجاج بیت اللَّه الحرام (1374/02/14)
*اغتنام از فرصت
همهى حجاج عزیز را به اغتنام فرصت این ایام بزرگ فراخوانده، همگان را به تدبر در حج و توشه بردارى معنوى و روحى براى بقیهى عمر دعوت مىکنم. از آقایان روحانیون محترم مىخواهم که این مضامین را در جمع کاروانهاى ایرانى و غیر ایرانى به گونههاى مناسب مطرح فرمایند و دلها و جانها را به معنویت حج و نیز به مضمون سیاسى آن متوجه سازند.
پیام به مناسبت برگزارى کنگره عظیم عبادى سیاسى حج (04/02/1375)
*پشتوانه تمام نشدنی
تعالیم سیاسى و اجتماعى اسلام، همه در جهت آن است که ملل اسلامى به اقتدار و سیادت علمى و اخلاقى و سیاسى و روحى و مادى دست یابند. و امروز همهى رهبران هوشیار ملتهاى جهان در صددند که از هر امکان و ذخیرهیى که مىتواند آنان را قدرتمند کند، بهره گیرند. امت بزرگ اسلامى با وجود عِده و عُدهى خود، فاقد عزت و قدرت در سطح بینالمللى است؛ چگونه باید عزت و قدرت غفلت و احیاناً خیانت خودیها و استکبار و خباثت بیگانگان و دشمنان، چیزى نیست که در این گفتار مختصر بگنجد؛ آنچه این جانب مىگویم، آن است که جفاى دشمن به خاطر آن است که جبههى خودى نخواسته است از همهى نیرو و امکان خود استفاده کند و عِده و عُدهى خود را به مصاف دشمن بیاورد. بزرگترین پشتوانهى جهان اسلام، امت بزرگ اسلامى است؛ یعنى ملتهاى مسلمان که وحدت و اتفاق و تفاهم آنها و غریو رعد آساى اعتراض آنها و قدرت اندیشه و بازوى کار و ثروت طبیعى و خدادادهى آنها، مىتواند دل هر دولت مستکبر راآب،و گوش او را کر، و پشت او را خم کند.
حج، مظهرى و نمونهیى از این پشتوانهى عظیم و تمام ناشدنى و غیر قابل شکست را در برابر چشم ما مىگذارد.
این جاست که معناى حقیقى فریاد برائت در حج آشکار مىگردد؛ و چنین است که غریو دستجمعى مسلمانان در برائت از مشرکین، در حج روح مىدمد و مضمون مىبخشد.
پیام به مناسبت برگزارى مراسم حج (1376/01/21)
*نقطه ی آغاز یک مجاهدت عظیم
ملت و دولت ایران، ملتهاى برادر را به اتحاد فرا میخوانند و دست برادرى بهسوى آنان دراز میکنند؛ علماء و روشنفکران و سیاستمداران و دنیاى اسلام درس وحدت و استقامت و معرفت را براى ملتهاى خود تکرار کنند و جوانان بالندهى این نسل را براى رویاروئى با حوادث بزرگ و به دوش گرفتن بار امانتى سنگین و شالودهریزى امت متحد و یکپارچهى اسلام آماده سازند.
حج، نقطهى آغاز و منبع لایزالى براى این مجاهدت عظیم و مبارک است.
پیام رهبر معظم انقلاب اسلامى به حجاج بیتاللَّهالحرام (01/12/1380)
*شناخت عظمت و رحمت خداوند در حج
شناخت عظمت و رحمت خداوند در حج، به معنى تأمل در پایهگذارى این خانه است که درعینحال، هم خانهى خداست و هم خانهى مردم؛ إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِى بِبَکَّهَ مُبَارَکًا وَ هُدًى لِّلْعَلَمِینَ.
هم جایى است که انسان نیازمند، بدان روى مىکند و هم نقطهیى است که عظمت آیین الهى در آن جلوهگر مىشود. آمیزهیى از شکوه و عظمت و صفا و سادگى، یادگارى از نخستین نداى توحید، و جایگاهى براى تحقق وحدت کلمه. هم نشاندار جاى پاى مجاهدان صدر اسلام، که غریبانه در آن مبارزه کردند و مظلومانه از آن هجرت نمودند و فاتحانه و مقتدرانه بدان بازگشتند و آن را از نشانههاى جاهلیت عرب پیراستند؛ و هم معطّر به نَفَس نیایشگران و جاى سجدهى متعبدان و دست نیاز ثناگویان. هم مَطلَع خورشید اسلام در آغاز و هم مشرق طلوع مهدى موعود در انجام. هم پناهگاه دلهاى رمیده و هم امید بخش جانهاى به ستوه آمده!
تشریع فریضهى حج و ترتیب مناسک آن، هم نشانهى عظمت است و هم آیت رحمت. با این شناخت است که دلها به مشاهدهى کعبهى شریف در مسجدالحرام منقلب مىشود و بیراههها به صراط مستقیم مىپیوندد و انسانها دگرگونه مىشوند.
شناخت دشمن، محصول همهى آن شناختها و متمم و مکمّل آنهاست. بدون آن، دل و ذهن مسلمان، مخزنى بىحصار است که از دستبرد راهزن و خائن و غارتگر، مصون نیست. در خودِ اعمال حج، رَمى جمرات، نماد دشمنشناسى و دشمنستیزى است؛ و پیامبر مکرّم اسلام(صلّىاللَّهعلیهواله)، اذان برائت را در حج سر داد و آیات برائت را از حنجرهى امیر مؤمنان (علیهالسّلام) در مراسم حج تلاوت فرمود. اگر جهان اسلام و امت اسلامى، روزى از وجود دشمنان جرّار فارغ گردد و چنین چیزى ممکن شود، برائت نیز بىفلسفه خواهد بود. ولى با وجود دشمنها و ستیزهگریهاى کنونى، غفلت از دشمن و بىمبالاتى به برائت، خطایى بزرگ و پُرخسارت است. اگر آن شناختهاى پیشین به دست آید، دشمن جهان اسلام نیز شناخته مىشود. هر پدیده، یا شخص، یا حکومتى و نظامى که مسلمانان را از هویت اسلامیشان بیگانه کند، یا به تفرّق و پراکندگى بکشاند، یا به کسب عزت و عظمت اسلامى بىاعتنا، یا از آن مأیوس سازد، کارى دشمنانه مىکند؛ و اگر خود، دشمن نیست، سرانگشت دشمن است!
شیطان درقرآن، تعبیرى ازنیروهاى شرآفرین و فساد آفرین و انحطاط آفرین است که در صف مقابل انبیا قرارمىگیرد؛ وَکَذلِکجَعَلْنَا لِکُلِّ نَبِىٍّ عَدُوًّا شَیاطِینَ الاِْنسِ وَالْجِنِّ. و در سراسر قرآن، یاد و نشان شیطان تکرار شده و در تمام طول مدت نزول وحى، از آن نام برده شده است. این بدان معناست که یاد و نشان دشمن، هرگز نباید مورد غفلت جوامع مسلمان قرار گیرد.
امروز بیشترین تلاش شیطان که همان جبههى سیاسى استکبار است، مصروف آن مىشود که مسلمانان را از آیندهى خود، نومید و به ذخیرهى گرانبهاى فرهنگ و دانش خود، بىاعتنا سازد. هر پدیدهیى که به مسلمانان جهان، امید ببخشد و آنان را به فکر بناى آینده بر پایهى اسلام بیفکند، در چشم استکبار، بشدت منفور و مبغوض است. دشمنى شیطان بزرگ با ایران اسلامى، از آن است که تشکیل جمهورى اسلامى و ادارهى کشورى پهناور، با جمعیتى انبوه و با ثروت مادى و معنوى بىپایان، به مسلمانان، نوید عزت و عظمت اسلامى مىدهد و فروغ امید را در دلهاى آنان زنده مىکند.
پیام به ملت ایران به مناسبت بیستمین سالگرد انقلاب اسلامى (1377/01/12)
*برکات حج
تقویت این احساس در فرد، که وى عضوى از پیکر بزرگ امت است و هدایت درست آن، باید بتواند بر همهى آن ترفندهاى تفرقهساز، غلبه کند؛ و ضمن اینکه هویت ملّى و فرقهیى را در بخشهاى گوناگون امت اسلامى پاس مىدارد، از فوایدى که دریکدلى و اتحاد است، همهى این مجموعهى بزرگ را بهرهمند سازد و عزّت و اقتدار و خیر کثیرى را که در یکپارچگى امت اسلامى نهفته است، شامل همهى اجزا و اعضاى آن کند.
طواف و سعى و نمازهاى جماعت و همهى حرکات و سکنات دستجمعى در حج، این درس را به حجگزار مىرساند و آن را در اعماق وجود او نفوذ مىدهد.
شناخت نمونه و نمایى از آن امّت واحده، به معنى گامى عملى در راه تحقق آن آرزوى بزرگ – یعنى اتحاد اسلامى – و در نهایت سر برکشیدن قدرت واحدهى اسلامى در میدان سیاست جهانى است. دیدن تودههاى عظیم حجگزار از نقاط گوناگون عالم، و با زبانها و رنگها و نژادهاى گوناگون، افق دید مسلمان را گسترش مىدهد و از مرزهاى شخصى و قومى و ملّى فراتر مىبرد، و وظیفهى اسلامىِ رفتار برادرانه، وى را با آنان به تعارف و همزبانى و همدلى مىکشاند، خبرهاى اختصاصى ملتها را به سراسر جهان اسلام مىبَرَد و توطئهى تبلیغاتى دشمن را که همیشه، و امروز بیش از هر زمان، دست اندرکار قلب حقیقت و دروغسازى و شایعهپراکنى است، خنثى مىکند و فاصلههاى مکانى و زبانى و پندارى را از میان برمىدارد. با تبیین موفقیت یک ملت، در دل ملتهاى دیگر، امید مىدمد و با تشریح تجربهى یک کشور، کشورى دیگر را مجرّب مىسازد. احساس انزوا و تنهایى را از افراد و ملتها مىزداید و ابّهت دشمن را در چشم آنان مىشکند، مصیبتهاى بزرگ یک کشور را براى دیگران شرح مىدهد و آنان را به فکر علاج آن مىافکند.
توقف حجگزاران در موسم حج در یک نقطه، و بخصوص وقوف در عرفات و مشعر و مَبیت در منى، همگى، زمینههاى مستعد این شناختِ کارساز و کارآمدند.
پیام به ملت ایران به مناسبت بیستمین سالگرد انقلاب اسلامى (1377/01/12)
*منافع حج
آیا جهان اسلام توانسته است از منافع حج برخوردار شود؟ و اساساً این نافع چیست؟
حج درست مىتواند تحولى درونى در یکایک مسلمین پدید آورد و روح توحید و ارتباط با خدا و اعتماد به او و رد همهى بتهاى درون و برون وجود آدمى که همان هواها و هوسهاى پستکننده و قدرتهاى اسیرکنندهى آدمىاند، و نیز احساس قدرت و اعتماد به نفس و رستگارى و فداکارى در آنان پدید آورد، و چنین تحولى است که از هر انسانى، موجودى شکست ناشناس و تهدید و تطمیعناپذیر مىسازد.
و نیز حج درست مىتواند از اعضاى جدا افتادهى امت اسلامى، پیکرهیى واحد و کارآمد و نیرومند بسازد، آنان را با هم آشنا و از حرفها و دردها و پیشرفتها و نیازهاى یکدیگر، آگاهشان کند و تجربههاى آنان را متبادل سازد. اگر حج با توجه به این هدفها و نتایج برنامهریزى مىشد،و در این برنامهریزى دولتها و علماء و صاحبنظران و روشنفکران جهان اسلام، همکارى مىکردند، ثمرات گرانبهایى نصیب امت اسلامى مىگشت که با هیچ دستاورد دیگرى در دنیاى اسلام قابل مقایسه نبود. به جرأت مىتوان گفت همین یک تکلیف اسلامى اگر درست و چنانکه شریعت اسلام، خواسته است مورد بهرهبردارى قرار گیرد، پس از زمانى نه چندان بلند، امت اسلامى را به عزت و قدرتى که در خور آن است خواهد رسانید.
پیام به حجاج بیتاللَّه الحرام (1371/03/13)
* مضمون سیاسی حج
کدامینجانتشنهاستکهاز فیضکوثر محمدی(صلیاللهعلیهوالهوسلم) و جوششزمزمحسینی، اینجرعهها را بنوشد و هنوز در مضمونسیاسیحجدچار تردید و ابهامباشد؟ حجبیبرائت، حجبیوحدت، حجبیتحرکوقیام، حجیکهاز آنتهدید کفر و شرکبرنخیزد، حجنیستو روحومعنایحجرا فاقد است.
بتهایبزهکار استبداد و استعمار، حکمراناناز خدا بیخبر و قدرتهایسلطهگر جهانی، در گذشتهو حال، هموارهاز حجبامضمونسازندهو روشنو الهامبخش، بشدتترسیدهو با آنبهمقابلهبرخاستهاند. آنها تبلیغاتدامنهدار و خصمانهییرا بهوسیلهیآخوندهایدرباریو ریزهخوارانسفرهیعشرتخود بر ضد مضمونسیاسیحجبهراهانداختهو باهیاهو و جنجالخواستهاند بقبولانند کهحجاز سیاستجداستو جز عبادتیبهمثابهیعباداتفردینیست; غافلاز آنکههر انساناندکیهوشمند همبوضوحدرمییابد کهاگر درسوحدتمسلمینو عظمتامتاسلامیو تعارفبرادرانجداافتادهو همصداییصاحبانزبانها و نژادها و ملیتها و مناطقجغرافیاییگوناگونو اعتصامبهحبلاللهبا حالتطبیعیدر حجمنظور نمیبود و فقط عبادتو رابطهیجداگانهیانسانها با خدایخود مطلوببود، آمدناز “کلفجعمیق” و پیادهو سواره، آنهمدر یکموسمخاص، چهمعنیداشت؟ رنجپیمودناینراه، چرا؟ و حضور در مکهوسپسدر عرفاتو مشعر و منی، آنهمدر ایاممعدوداتو روزها و ساعاتمعینبرایهمهیمسلمینجهان، چرا؟
پیامبهحجاجبیتاللهالحرام (14/04/1368)
* شوق دلهای شیفته
فرارسیدنایامحج، همهساله، همراهبا شوقو حنیندلهایشیفتهو جانهایآرزومندیاز سراسر جهاناسلاماستکهدر جوار خانهیمعبود و دیار محبوب، سر بر آستانعشقو تقدیسگذارند و جبههیتعبد و تقرببر خاکآنمقامبسایند. ایاممعلوماترا در سایهیذکر و نیایشبگذرانند و در پناهرحمتو مغفرتحقبیارمند. برادراندور افتادهیخود از چهارگوشهی عالمرا ببینند و شکوهامتاسلامیرا درنمونهییزندهو مجسم، حسکنند.
پیامبهحجاجبیتاللهالحرام (07/04/1369)
* عبادتی در جهت ایجاد حیات طیبه امت اسلامی
آری، حجعبادتاستو ذکر و دعا و استغفار; اما عبادتیو ذکر و استغفاریدر جهتایجاد حیاتطیبهیامتاسلامیونجات آناز زنجیرها وغلهایاستعباد و استبداد و خداوندانزر و زور و تزریقروحعزتو عظمتبهآنو زدودنکسالتو ملالتاز آن. ایناستحجیکهاز پایههایدینبهشمار رفتهو امیرالمؤمنینعلی(علیهالسلام) درنهجالبلاغهآنرا علماسلامو جهاد هر ناتوانو برطرفکنندهیفقر وتنگدستیو مایهیتقربو نزدیکیاهلدینبهیکدیگر شمردهاست;ایناستآنحجیکهبندگانمجاهد خدا همهسالهاز ایرانبا شوقو شور بدانرویمیآورند و برائتاز امریکا و صهیونیسمو نفیولایت استکبار وشعار برایتعمیمولایتالهیرا شرط اصلیآنمیشمرند;
پیامبهحجاجبیتاللهالحرام (14/04/1368)
* نکته اول حج : معنویت
دو نکته مهم در باب حج وجود دارد که همیشگى و فراموش نشدنى است. یکى موضوع «معنویت» در حجّ است.
در خلال این واجب، از اوّل تا آخر، روحى وجود دارد که عبارت است از توجّه و اخلاص به ذات مقدّس احدیّت و اظهار عبودیّت در مقابل پروردگار. در فرایض و واجبات دیگر، به این حجم و کیفیّت، این ویژگى را نمىشود مشاهده کرد؛ اگر چه قوام هر واجب و عبادتى، به توجّه و ذکر حضرت پروردگار جلّ و علاست. وقتى انسانها به مرکز اقامه فریضه الهى حج جذب مىشوند، از محدوده زندگى مادّى خارج و به فضایى کاملاً معنوى وارد مىشوند. در این فضاى معنوى، انسان بهطور حقیقى، شستشویى مىکند و برمىگردد. فرض بر این است که اگر انسان، یک بار در مدت عمر خویش چنین شستشویى بکند، براى او کافى است.
چون حج یک بار واجب شده است و واجبات بر اساس نیازها و حاجات بشر است. اگر ما براى سیر تکامل و عروج الىاللَّه، به بیش از هفده رکعت نماز در روز احتیاج داشتیم، خداى متعال آنرا واجب مىکرد. حداقلِ واجب، آن چیزى است که براى ما به صورت حکم واجب درآمده است. حج، براى هر کس که بتواند – «من استطاع»، که نباید خیال کرد «من استطاع»، واجب را محدود مىکند؛ نه. این واجب را توسعه مىدهد، بدون استثناء – یکبار در عمر واجب است و اگر کسى نتوانست، خوب؛ نمىتواند. بر او چیزى واجب نیست؛ چون قدرت وجود ندارد. پس، یک بار رفتن در آن مخزن و چشمه جوشان معنویت براى شستشو و پاکیزه شدن کافى است. البته اگر بیشتر بشود، بهتر و بیشتر شستشو خواهد شد. امّا حدّاقلِ لازم، همان یک بار است.
ببینید چقدر جنبه معنویت حج باید قوى باشد! …حجْ اوّل با «لبیّک» یعنى پاسخگویى و اجابت دعوت الهى شروع مىشود. تمام مناسک و کارهاى حج از قبیل حالت احرام، لباس و محرّمات احرام، طواف، سعى، نماز و وقوفین، هر کدام به نحوى، گوشهاى از وجود ما را به معنویت و خداى متعال جذب مىکند. این مجموعه مرکّب، در واقع چشمه زلالى است که باید خود را در آن شستشو دهیم. مراقب باشید که حج، این جهت را از دست ندهد
بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار کارگزاران حج (1374/01/16)
*نکته دوم حج :مسائل اجتماعی
نکته دوم، همان نکته اجتماعى است. خداى متعال این واجب را به نحوى انجام داده است که مسلمانان، چشم در چشم یکدیگر قرار گیرند. اگر حج نبود، یک فرد مسلمان ممکن بود تا آخر عمر، بسیارى از این ملیّتها را نه تنها نبیند، بلکه اسم آنها را هم نشنود. حج، ملتها، رسوم، زبانهاى مختلف و افراد ناآشنا را که اگر دونفرشان، روزهاى متمادى در نقطهاى با هم باشند، معلوم نیست یک ذرّه با یکدیگر اُنس پیدا کنند، در یک نقطه جمع مىکند و به همه آنها عمل، ذکر، عشق و هدف واحد مىبخشد. خوب؛ توقّع چیست؟ توقّع این است که دستاورد واحدى پیدا کنند. آن دستاورد واحد چیست؟ چیزى که فضلاً از شخص واحد به همه ملتها ارتباط پیدا مىکند، نه به یک ملت واحد، چیست؟ آن، عبارت است از چیزى که بین ملتهاست؛ که همان اسلام است. بین ملتهاى صاحب نژادهاى مختلف، که همه مسلمانند، آنچه مشترک است، چیست؟ آن، آرمانها، آرزوها، اهداف و عشقهاى اسلامى است، که اسلام براى آنها معیّن کرده است. پس، حج مىخواهد این را تأمین کند. چرا عدّهاى این نکته واضح را نمىفهمند و باید برایشان تشریح کرد؟! بعضى با وجود تشریح کردن هم نمىفهمند و شقاوت را به حد اعلى رسانده، با این امر واضح و حقِّ صریح، مبارزه هم مىکنند!
شرقى، غربى، سیاه، سفید و صاحبان زبانهاى گوناگون که اینجا جمع شدهاند، چند روز عمل واحدى انجام مىدهند: در یک نقطه عبادت مىکنند، مىخوابند و مىنشینند. این کارها براى یک امر فرا ملیّتى و فراشخصیتى است. و الّا ممکن بود این اعمال را هر کس در مسجد جامع شهر خودش هم انجام بدهد. چرا مردم را به یک نطقه خاص کشاندند؟ براى اینکه با هم باشند و با هم بودن را حس کنند و آن چیزى را که فراتر از مجموعههاى ملّى است؛ یعنى مسلمان بودن و وحدت اسلامى را به اینها بفهمانند. آن، همان چیزى است که انقلاب اسلامى و جمهورى اسلامى، از روز اوّل تا به حال روى آن تأکید مىکند و مىگوید حج، براى آشنایى مسلمانان بایکدیگر، اتّحاد و تأمین منافع مشترک مسلمانان و احتراز از دشمنان مشترک، یعنى «برائت از مشرکین» است.
بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار کارگزاران حج (16/01/1374)
*ابعاد متعدد و متنوع حج
بر آشنایانمعارفاسلامیپوشیدهنیستکهفریضهیحجبیتاللهاز جملهیتکالیفنادریاستکهدر آنابعاد متعدد و متنوعمربوط بهزندگیفردیو سلوکجمعی، بهشکلیباشکوهو دارایتأثیر عمیقدر تنو جانو اندیشهو نیز در منشو روش آدمیگنجانیدهشدهو درستگزاردنآنمیتواند او را بهتوفیقاتبزرگیدر همهیعرصههایمادیو معنوینایلسازد.
در اینفریضهیبزرگ، سیر آفاقبا سیر انفس، ذکر و خشوعو انابهو استغفار با سعیو حرکتو وقوفو برائت، اتحاد و رفقو تراحممؤمنانبا هشدار و بیزاریو پرهیز از کافران، “از سرابخود رو برتافتن” با “در اقیانوسجمعفرو رفتن”، “درد خود را با طبیبالقلوبگفتن” با “طبیبانهاز درد مسلمینجهانپرسیدن” و خلاصه، سیاستبا دیانتو دنیا با آخرت،همسنگ و همعنانگردیدهاند. اینتنوعو پیچیدگی، هموارهایجابکردهاستکهبهمنظور هرچهبهتر و کاملتر برگزار شدنحج، همهسالههدایتو زعامتی، خیلحاجیانبیتاللهرا سرپرستیکند و بهآناندر سیرابگشتناز اینسرچشمهیفیضالهییاریرساند.
حکمانتصابحجهالاسلاموالمسلمینمحمد محمدیریشهریبهسمت نمایندگیولیفقیهو سرپرستحجاجایرانی (06/02/1370)
* باطل السحر همه ابتلائات
«و اذنفیالناسبالحجیاتوکرجالا و علیکلضامر یأتینمنکلفجعمیق. لیشهدوا منافعلهمو یذکروا اسماللهفیایام معلوماتعلیما رزقهممنبهیمهالانعامفکلوا منها واطعموا البائسالفقیر»
خداوند حکیمعزیز را حمد و سپاسکهبر بندگانمنتنهاد و آنانرا بهگردآمدندر خانهیخود فراخواند و پیامبر بزرگخود را بهسردادنبانگاذانحجبر گلدستهیتاریخمأمور ساخت; ساحتخانهرا امنو امانکرد و از بتهایجاهلیتپیراست و مطافمؤمنانو میعاد دورافتادگانو مظهر جماعتو جلوهگاهشوکتو مجمعامتقرار داد; بیتاللهرا کهسدنهیکعبهو خدمهیمطافو مسعیدر عهد جاهلیتاولی، بازار تجارتو دکانریاستو سیادتخود کردهبودند، از آنمردمو منبعبهره و سود آناندانستو بهرغمانحصارطلبان، از راهرسیدگانرا با ساکناندارایحقیبرابر ساخت; حجرا رمز وحدتو عظمت مسلمینو هماهنگیو پیوند میانآنانقرار داد و باطلالسحر بسیاریاز ابتلائاتیکهافراد و جوامعمسلمینبر اثر جداماندگیاز اصلو ریشهیخود بهآندچار میشوند; مانند: بیگانهگراییو خودفراموشیو ترفندپذیریو غفلتاز خدا و اسارتدر دستاهلدنیا و بدبینیبهبرادرانو شنودنسخندشمندربارهیآنانو عدمحساسیتبهسرنوشتامتاسلامی، بلکه نشناختنکلیتیبهنامامتاسلامی، و بیخبریاز حوادثدیگر بلاد اسلامیو ناهشیاریدر برابر نقشههایدشمناندوبارهیاسلامو مسلمین، و بسیبیماریهایمهلکدیگر کهدر طولتاریخاسلامبر اثر تسلط نااهلانو ازخدابیخبرانبر زندگیسیاسی و سرنوشتمسلمین، هموارهمسلمانانرا تهدید کردهو در قرنهایاخیر، با حضور قدرتهایاستعماریبیگانهدر منطقهیا دستنشاندگانفاسد و دنیاپرستشان، شکلیبحرانیو ویرانگر بهخود گرفتهاست.
خدا را سپاس که حج را همچون ذخیرهیی تمام نشدنی و چشمهیی همیشه جوشان و چون جویباری زلال و مستمر برای امت خالده قرارداد که در هرحال آن که بشناسد و قدرداند، توان استفاده از آن را خواهد داشت و آن را داروی این بیماریهای مهلک خواهد ساخت. و خدا را سپاس که بر ملت شایستهی ایران رحمت آورد و شوق کعبهی مقصود را پس از سرزنش خارهای مغیلان بیابان طلب، به جام وصلی که شیرینی عزت و کامیابی هر دو را داشت، برآورده ساخت; حقی را که سالی چند به ناروا از آنان بازداشته شده بود، کریمانه به آنان برگرداند و جای خالی ملتی را که حج ابراهیمی و محمدی (صلی الله علیهما و الهما) را جایگزین حج بوجهلی کرده بود، به نیکو وجهی پر کرد; دل تفتیدهی مشتاقان مهجور و مصدود و محصور را با جرعهی وصال آرامش بخشید و جان مبتهج از انوار معرفت و لبریز از شوق زیارت را لبیک اجابت گفت; بندگان مخلص را به لطفی ویژه نواخت و وعدهی نصرت مؤمنان را انجاز کرد و خانهی خود را جایگاه طائفین و عاکفین قرار داد.
پروردگارا! بهاینحاجیانمشتاقو سرازپانشناختهو پساز انتظاریجانگزا بهخلوتدوستباریافته، و بههمهیبرادرانو خواهرانیکهاز اقطار عالمبهبارگاهعامرحمتو غفرانشتافتهاند، نظریبهلطفو رأفتبیفکنو دلهاشانرا از انوار معرفتو بصیرتروشنفرما و هدایتو کمکخود را شاملحالآنانکنو آنانرا بهعزمیراسخبر اصلاححالامتمسلحساز و بر دشمنانشانپیروز فرما; آمینربالعالمین.
پیامبهحجاجبیتاللهالحرام (26/03/1370)