انسان موجودى است سالک و پویا به سوى معبود حقیقى خویش و از هر راهى که برود و هر مسیرى را که در زندگى انتخاب کند، سرانجام به لقاى معبود خویش مىرسد:
«یاایّهَا الإنسانُ إنَّکَ کادِحٌ الى رَبِّکَ کَدْحا فَمُلاقیهِ(1)». (انشقاق، 6)
با توجه به این آیه، اگر انسان، راه ایمان، خودسازى و تهذیب نفس را بپوید، جمال و مِهر خداوند را ملاقات مىکند، اما اگر راه کفر و آلودگى را در پیش بگیرد، جلال و قهر او را. بنابراین اگر مقصد و غایت سلوکش، لقاى محبّت و مهر خداوند باشد، باید راه تهذیب نفس و عبادت حقیقى را در پیش گیرد و از هواى نفس بگریزد و در طریقت انس با معبود، گاهى به گوشهاى خلوت پناه ببرد و دور از تعلّقات مادّى، لختى به خدا توجه کند.
آیین اسلام با توجه به همین نیاز روحى، با آنکه انسان را به حضور در جامعه فرامىخواند، فرصتهایى را نیز براى خلوت نمودن او با خداوند فراهم نموده است. یکى از این فرصتها «اعتکاف» است.
اعتکاف در لغت به معنى اقامت کردن و ماندن در جایى و ملازم بودن با چیزى است، ولى در شرع مقدس اسلام، به معناى اقامت در مکانى مقدس به منظور تقرّب جستن به خداوند متعال است.
در اعتکاف مىتوان خانه دل را از اغیار تهى کرد و نور محبّت خدا را در آن جلوهگر ساخت. مىتوان خود را وقف عبادت کرد و لذّت مهمانى را بر سر سفره احسان و لطف الهى چشید. مىتوان زمام دل و جان را به دست خدا سپرد و همه اعضا و جوارح را در حصار اراده حق به بند کشید(2). مىتوان به خویشتن پرداخت و معایب و کاستىهاى خود را شناخت و در جست و جوى معالجه بود. مىتوان به مرگ اندیشید و خود را براى حضور در پیشگاه خداوند ارحمالراحمین آماده کرد.
سابقه اعتکاف در ادیان گذشته
اعتکاف، مخصوص دین اسلام نیست، بلکه در ادیان الهى دیگر نیز وجود داشته و در اسلام استمرار یافته است، گرچه ممکن است در شرع مقدس اسلام پارهاى از خصوصیّات و احکام و شرایط آن تغییر یافته باشد.
درباره حدود و شرایط این عبادت در ادیان دیگر، اطلاعات قابل توجهى در اختیار ما نیست. برخى از آیات قرآن، دالّ بر این است که اعتکاف در ادیان الهى گذشته وجود داشته است. خداوند متعال مىفرماید:
«…وَ عَهِدْنا الى ابراهیمَ و اِسماعیلَ أنْ طَهَّرا بَیْتِىَ لِلطّائِفینَ و العاکِفینَ و الرُّکَّعِ السُّجودِ(3)».
از این آیه استفاده مىشود که در زمان حضرت ابراهیم علیهالسلام و اسماعیل علیهالسلام عبادتى به نام اعتکاف وجود داشته و پیروان دین حنیف، گرداگرد کعبه، معتکف مىشدند.
حضرت مریم (سلاماللّه علیها) آنگاه که به افتخار ملاقات با فرشته الهى نائل آمد، از مردم فاصله گرفت و در خلوت به سر برد تا در مکانى خالى و فارغ از هرگونه دغدغه، به راز و نیاز با خداى خود بپردازد و چیزى او را از یاد محبوب، غافل نکند. به همین جهت طرف شرق بیتالمقدّس را که شاید محلّى آرامتر و یا از نظر تابش آفتاب پاکتر و مناسبتر بود، برگزید(4).
(5)
(6)
شبیه این مراسم در مسجدالنبى و در کنار مرقد مطهر پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله نیز برگزار مىشود. مسجد کوفه در عراق نیز سالهاى متمادى، محل برپایى مراسم اعتکاف در دهه آخر ماه رمضان بوده است. انبوه شیعیان و پیروان مکتب اهلبیت(علیهمالسلام) در این مسجد مقدس، معتکف مىشدهاند و بسیارى از عالمان بزرگ شیعه نیز همراه با مردم در این مراسم شرکت مىکردهاند.
نقش عالمان بزرگ اسلامى در ترویج سنت اعتکاف
اعتکاف در کشور ایران، تاریخچهاى پرفراز و نشیب دارد. در هر عصرى که عالمان برجسته دینى به اعتکاف، اهتمام ورزیدهاند، مردم مسلمان نیز از آنان پیروى کرده و به اعتکاف بها دادهاند.
در عصر صفوى، در سایه تلاشهاى دو عالم بزرگ آن زمان، مرحوم شیخ بهایى (1030 – 952 هـ.ق) و شیخ لطفاللّه میسى عاملى اصفهانى (متوفاى 1032 یا 1034 هـ.ق)، اعتکاف در شهرهاى ایران به ویژه قزوین و اصفهان، رونق خاصى یافته است.
خوشبختانه اکنون در بسیارى از شهرهاى کشورمان مراسم اعتکاف در روزهاى 13، 14 و 15 ماه رجب (ایامالبیض) برگزار مىشود. این سنت حسنه ابتداء در شهر مقدس قم، توسط عالم ربّانى میرزا مهدى بروجردى صورت گرفت و رفتهرفته در شهرهاى دیگر رواج یافت.
زمان اعتکاف
اعتکاف از نظر زمان، محدود به وقت خاصى نیست، تنها از آنرو که لازمه اعتکاف روزهگرفتن است، باید در زمانى معتکف شد که شرعا بتوان روزه گرفت. پس هرگاه روزهگرفتن صحیح باشد، اعتکاف نیز صحیح است؛ ولى بهترین زمان براى اعتکاف، دهه آخر ماه مبارک رمضان است. پیامبر اسلام صلىاللهعلیهوآله در این دهه، در مسجد خود معتکف مىشد(7).
در کشور ما اکنون اعتکاف در سه روز از ماه رجب، بیش از اعتکاف در دهه پایانى ماه رمضان رواج دارد و این سه روز از چند نظر، حائز اهمّیّت است:
اول آنکه ماه رجب، یکى از ماههاى حرام است و از روایات استفاده مىشود که اعتکاف در ماههاى حرام، نسبت به دیگر ماهها از فضیلت بیشترى برخوردار است.
دوم، روزه در ماه رجب داراى فضیلت خاصى است، زیرا ماه رجب ماه بزرگى است که مردم حتى در جاهلیّت نیز حرمت آن را پاس مىداشتند. اسلام نیز بر احترام و منزلت آن افزود(8). ظاهرا چنین رفتار و باورى نسبت به ماه رجب از دیگر ادیان الهى در میان مردم به جاى مانده بود.
بر پایه حدیثى از پیامبر اسلام صلىاللهعلیهوآله هر کس سه روز از ماه رجب را روزه بگیرد، خداوند میان او و آتش جهنم به اندازه هفتاد سال راه فاصله مىاندازد. پروردگار مهربان به کسى که سه روز از ماه رجب را روزه گرفته، خطاب مىکند که:
«حق تو بر من واجب و دوستى و ولایتم برایت حتمى شد. اى فرشتگان! در حضور شما شهادت مىدهم که گناهان بندهام را آمرزیدهام(9)».
مکان اعتکاف
اعتکاف از نظر مکان، محدودیّت خاصى دارد. در روایات ما وارد شده است که اعتکاف، تنها در مسجدى که امام عادل در آن نماز جماعت برگزار مىکند و نیز در یکى از مساجد چهارگانه (مسجدالحرام، مسجدالنبى، مسجد کوفه و مسجد بصره) جایز است. امام رضا علیهالسلام فرمودهاند: «اعتکافُ لَیْلَهٍ فى مَسْجِدِ الرَّسولِ و عِنْدَ قَبْرِهِ یَعْدِلُ حَجَّهً و عُمْرَهً(10)»: «یک شب، اعتکاف در مسجد پیامبر9 و نزد قبر او، معادل یک حج و یک عمره است».
اما گروهى از فقها، اعتکاف در مسجد جامع هر شهر و منطقه را نیز روا دانستهاند(11). البته در مورد مسجد جامع نیز برخى برآنند که بایستى به قصد رجاء و به امید اینکه شاید مطلوب درگاه الهى باشد، اعتکاف نمود(12). اعتکاف در سایر مسجدها مانند مسجد محله و بازار، تنها به نظر شمار اندکى از فقیهان شیعه، جایز است(13).
(14)(15)
روشن است که در محل برگزارى اعتکاف، اختلافى در میان فقهاى شیعه وجود دارد. این اختلاف ناشى از این روایت است که اعتکاف در مسجدى جایز است که امام عادل، جماعتى در آن برگزار کرده باشد. برخى از فقها صرفا همین چند مسجد (کوفه، بصره، مدینه و مکه) را براى اعتکاف جایز شمردهاند و برخى دیگر، مساجد دیگر را نیز براى اعتکاف، مجاز شمردهاند. از دسته دوم، گروهى تنها مساجد جامع را معیّن کرده و برخى همه مساجد جماعات را. شیخ لطفاللّه بر این باور بوده که در تمامى مساجد جامع و حتى جماعت، اعتکاف، جایز است؛ ولى درباره روایتى که «امام عادل» را مطرح کرده چنین اظهار مىکند که مقصود از امام عادل، اعمّ از امام معصوم و غیرمعصوم است.
شیخ تأکید دارد که اصولاً سؤال درباره مساجد بغداد بوده و روشن است که وجه عدل نمىتوانسته ارتباطى با امام معصوم براى اقامه نماز در آن مساجد داشته باشد. وى با اشاره به آراى برخى از فقهاى متقدّم، در اینکه تنها در مساجد چهارگانه اعتکاف رواست، اسامى جمعى از علماى عصر خود را که اغلب، علماى جبل عامل هستند، ذکر کرده و رأى آنان را چنین دانسته که در هر مسجد جامعى، اعتکاف جایز است. از جمله آنان مرحوم شیخ بهایى است که در هنگام تألیف این رساله در قید حیات بوده است و نیز شیخ على بن عبدالعالى میسى جدّ نویسنده و نیز شهید ثانى و بسیارى دیگر(16).
در پاسخ باید گفت که عبادتهاى دینى، کاملاً توقیفى هستند؛ بدین معنى که شرایط و احکام آن را باید از متون اسلامى و دستورهاى شرعى اخذ کرد. هرگاه از ادلّه معتبر استفاده شود که محل اعتکاف، مسجد جامع است، نمىتوان از روى ذوق و سلیقه شخصى در شرط عبادت تصرف نمود و دامنه آن را توسعه داد. اساسا برخى عبادتها از نظر مکان، داراى محدودیّت خاصى هستند. مراسم و اعمال حجّ باید در مکانهاى معیّنى انجام شود. از اینرو انجام دادن اعمال حج در غیر از محلهاى مقرّر، بىمعناست. در مورد اعتکاف نیز هرگاه با ادلّه معتبر، ثابت شود که جایگاه آن، مسجد جامع است، مىفهمیم که شارع مقدس، این عبادت را تنها در این ظرف مکانى معیّن از ما خواسته است. البته در تشریع این حکم حتما مصالحى مورد نظر بوده است که شاید عقل ما نتواند بهطور یقین بدان دست یابد. شاید اسلام با منحصر کردن اعتکاف در مسجد جامع بخواهد نوعى کنترل بر کمّیّت و کیفیّت آن وجود داشته باشد و در کنار این عبادت، ارزشهاى دیگرى مانند وحدت و همراهى و همدلى نیز مطرح شود(17).
مقابله با تهاجم فرهنگ بیگانه از برکات ضمنى اعتکاف است
در فرهنگ اسلامى روىآوردن به اعتکاف، علاوه بر بهرهبردارى از فیض معنوى آن، جهاد مقدس نیز شمرده مىشود؛ زیرا این مراسم عبادى-معنوى، نقش بسیار مهمى در تهذیب نفس و جهاد اکبر دارد.
جوانى که در مراسم اعتکاف، طعم شیرین ایمان و انس با خداوند را مىچشد، لذتهاى مادى و شهوانى در دیدگانش حقیر و بىارزش مىشود، ایمان و اعتقادش تقویت مىشود و به آسانى در گرداب فساد و باورهاى ضدّدینى گرفتار نمىشود. از سوى دیگر، چنین مراسمى خود پیامى عملى و درسى عبرتآمیز براى مردم است. حضور جمعى از مؤمنان در مسجد براى عبادت، در حقیقت نوعى دعوت به خداپرستى و دینمدارى است و آثار سازندهاى بر جامعه خواهد داشت. از همینرو، امروز در رویارویى با تهاجم فرهنگى دشمن نباید نقش مؤثر سنتهایى که در باور عمومى مردم ریشههاى عمیق دارند، نادیده گرفته شود. بىتردید مساجد، حسینیّهها، تکایا، هیأتهاى مذهبى، زیارت و اعتکاف نقش مهمى در تربیت جامعه و گسترش فرهنگ دینى ایفا کرده و مىکنند. این مقولهها با آثار مثبت جانبى که دارند، اهرمهاى توانمندى در مقابله با فرهنگ بیگانهاند.
در دوران ما تهاجم دشمن ابعادى گسترده یافته، ولى این حرکت استعمارى، دستکم ریشهاى چندصد ساله دارد و همین پدیدههاى سنتى، همچون اعتکاف، مردم ما را در طول سالیان متمادى در برابر نفوذ فرهنگ بیگانه، مصونیّت بخشیده است(18). اما متأسفانه اهمّیّت آن و نقش بهسزایى که در تصفیه و تزکیه روح انسان دارد، براى بسیارى از مسلمانان، ناشناخته مانده است. از اینرو جا دارد مبلّغان اسلامى بیش از پیش بر نقش مهمّ آن تأکید ورزند تا این سنت دیرینه محمدى آنگونه که شایسته است، جایگاه خود را در جامعه اسلامى حفظ کند.
پینوشتها:
1. تذکرهالأولیاء، عطار نیشابورى، ص 785.
2. بقره، 125.
3. تفسیر نمونه، ج 13، ص 33.
4. تفسیر المیزان، ج 14، ص 34.
5. المسائل النّاصریّات، سید مرتضى، ص 119.
6. بحارالانوار، ج 98، ص 15.
7. فضائل الاشهر الثلاثه، شیخ صدوق، ص 24، روایت 12.
8. همان، ص 25، بخشى از روایت 12.
9. بحارالانوار، ج 98، ص 151.
10. سید محمدکاظم، العروهالوثقى، کتاب الاعتکاف.
11. امام خمینى(ره)، تحریرالوسیله، ج 1، ص 305.
12. سید محمدحسن نجفى، جواهرالکلام، ج 17، ص 170.
13. همان، ص 171.
14. آیتاللّه گلپایگانى، مجمع المسائل، ج 1، ص 154.
15. فصلنامه فرهنگ اصفهان، شماره 1، پاییز 1374، ص 38.
16. بحارالانوار، ج 33، ص 542.
17. رحیم نوبهار، اعتکاف، سنت محمدى، ص 51 – 5
منبع : حوزه