1. میخ: « وَ الْجِبالَ أَوْتاداً » (نبأ / 7) و کوهها را میخهای زمین.
2. پشم: « وَ مِنْ أَصْوافِها » (نحل / 80) و از پشمهای آنان .
3. کرک: «وَ أوبارَها» (نحل / 80) و کرکهای آنها.
4. مو: « وَ أَشْعارِها » (نحل / 80) و موهای آنها.
5. اثاث: « أَثاثاً وَ مَتاعاً إِلی حِینٍ » (نحل / 80) اثاث و متاع(و وسایل مختلف زندگی) تا زمان معینی قرار داد.
6. قلم: « ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ » (قلم / 1) ن، سوگند به قلم و آنچه مینویسند.
7. ظروف غذا: « یَعْمَلُونَ لَهُ ما یَشاءُ مِنْ مَحارِیبَ وَ تَماثِیلَ وَ جِفانٍ کَالْجَوابِ » (سبأ / 13) آنها هر چه سلیمان میخواست برایش درست میکردند: معبدها، تمثالها، ظروف بزرگ غذا همانند حوضها. سوزن: « وَ لا یَدْخُلُونَ الْجَنَّهَ 8. حَتَّی یَلِجَ الْجَمَلُ فِی سَمِّ الْخِیاطِ » (اعراف / 40) و (هیچ گاه) داخل بهشت نخواهند شد مگر اینکه شتر از سوراخ سوزن بگذرد.
9. چراغدان: «مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکوهٍ» (نور / 35) مثل نور خداوند همانند چراغدانی است.
10. چراغ: « الْمِصْباحُ فِی زُجاجَهٍ » (نور / 35) و آن چراغ در شیشهای است.
11. تخت: « مُتَّکِئِینَ عَلی سُرُرٍ مَصْفُوفَهٍ » (طور / 20) در حالی که بر تختهای صف کشیده در کنار هم تکیه میزنند.
12. پرده: « وَ عَلی أَبْصارِهِمْ غِشاوَهٌ » (بقره / 7) و بر چشمهایشان پردهای افکنده شده.
13. سفال: « خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ کَالْفَخَّارِ » (رحمان / 14) انسان را از گل خشکیدهای همچون سفال آفرید.
14. دیگ: « وَ قُدُورٍ راسِیاتٍ » (سبأ / 13) و دیگهای ثابت(که از بزرگی قابل حمل و نقل نبود.
15. پیمانه: « وَ أَوْفُوا الْکَیْلَ إِذا کِلْتُمْ » (اسراء / 35) و هنگامی که پیمانه میکنید،حق پیمانه را ادا نمایید.
16. ترازو: « وَ زِنُوا بِالْقِسْطاسِ الْمُسْتَقِیمِ » (اسراء / 35) و با ترازوی درست وزن کنید.
17. کلید: « لَهُ مَقالِیدُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ » (زمر / 63) کلیدهای آسمانها وزمین از آن اوست.
18. آبریز(ظرف دستشویی): « بِأَکْوابٍ وَ أَبارِیقَ » (واقعه / 18) با جامها و آبریزها.
19. پیاله: « وَ کَأْسٍ مِنْ مَعِینٍ» (واقعه / 18) وپیاله (ها)یی از بادهناب روان.
20. قفل: « أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلی قُلُوبٍ أَقْفالُها » (محمد / 24) آیا آنها در قران تدبر نمیکنند،یا بر دلهایشان قفل نهاده شده است؟
21. دلو: « فَأَدْلی دَلْوَهُ » (یوسف / 19) او دلو خود را در چاه افکند.
22. بالش: « مُتَّکِئِینَ عَلی رَفْرَفٍ خُضْرٍ » (رحمان / 76) بر بالش سبز تکیه زدهاند.
23. فرش: « وَ عَبْقَرِیٍّ حِسانٍ » (رحمان / 76) وفرش نیکو تکیه زدهاند.
24. عصا: « قالَ هِیَ عَصایَ أَتَوَکَّؤُا عَلَیْها » (طه / 18) (موسی) گفت: این عصای من است، بر آن تکیه میدهم.
25. صندلی و تخت: « وَ أَلْقَیْنا عَلی کُرْسِیِّهِ جَسَداً » (ص / 34) و بر تخت او (سلیمان) جسدی بیفکندیم.