سرپرستی یتیمان

سرپرستی یتیمان

یکی دیگر از محاسن اخلاق سرپرستی ایتام و تفقّد و محبّت نسبت به آنان است. در زندگی انسانها خلأها و کمبودهایی وجود دارد که جز از طریق محبّت و دوستی نمی توان آن را جبران کرد و در این میان، کودکان یتیم بیشترین نیاز را احساس می کنند زیرا آنها که در اثر از دست دادن پدر یا مادر از سرچشمه مهر و محبّت دور افتاده اند بیش از هر چیز به نوازش و محبّت محتاج اند و برای این احساس عاطفی و روحی خواه ناخواه در انتظار پاسخ هستند. از سوی دیگر، وجود چنین افرادی در هر جامعه غیر قابل اجتناب است، زیرا هیچ جامعه ای خالی از حادثه نیست به ویژه در جامعه اسلامی که جهاد و دفاع از اهمّ واجبات است و بدیهی است در اثر این حوادث خواه ناخواه گروهی پدران و یا مادران خود را از دست داده و بی‎سرپرست باقی می مانند. در چنین محیطی برای رفع این کمبودها باید پیش بینی های لازم را معمول داشت، بدین جهت دین مقدس اسلام مسئله ایتام را به عنوان یک مسئله اساسی و مهم مطرح کرده و مسلمانان را نسبت به سرنوشت آنان از جمیع جهات (اقتصادی، عاطفی، آموزشی و تربیتی و…) مسئول دانسته است.
در اینجا بحث تنها در تأمین معاش نیست زیرا نیاز انسانها تنها در آب و نان خلاصه نمی شود. انسان تشنه محبّت و سرشار از احساس و عواطف است؛ انسان موجودی است عاطفی که مایل است محبّت ببیند و به دیگران ابراز محبّت کند. عشق و محبّت در سرشت او نهفته است. او همانند یک چوب و یا یک سنگ و جماد نیست که از عشق و محبّت بیگانه باشد. جایی که بسیاری از حیوانات تحت تأثیر محبّت قرار می گیرند و پاسخ مثبت به آن می دهند انسان که سرشت او بر اساس مهر و محبّت نهاده شده است چطور می تواند به دور از محبّت زندگی کند؟ واقعاً هیچ چیز جز مهر و محبّت نمی تواند جای خالی پدر و مادر را پر کند و چقدر خوب است که هر خانواده یک یا دو یتیم را تحت تکفّل خویش قرار دهد و سرپرستی آنها را شخصاً به عهده بگیرد و تنها به تأمین معاش آنها بسنده نکند. ساختن دارالایتام و کمک مالی به این گونه مؤسسات بسیار خوب است اما نمی تواند جانشین کانون گرم خانواده باشد، زیرا مربّی و خدمتگزار حقوق بگیر دارالایتام نمی تواند جای خالی پدر و مادر را پر کند، چون کودک پیش از هر چیز پدری مهربان و مادری دلسوز می خواهد. از این رو پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ که پیام آور رحمت و رحمهللعالمین است و خود نیز طعم تلخ یتیمی را چشیده نسبت به این موضوع شدیداً توصیه کرده و با بیانات مختلف در مناسبتهای گوناگون مسلمانان را در تکریم یتیمان ترغیب و تشویق فرموده و مردم را به سرپرستی آنها امر کرده و خود نیز عملاً عهده دار نگهداری و سرپرستی از یتیمان بوده و در حدیثی از آن حضرت آمده است:
«أحبُّ البُیوتِ بیتٌ فیهِ یتیمٌ مُکرَّمٌ.»[1] محبوب ترین خانه آن خانه ای است که در آن کودک یتیمی با عزّت و احترام زندگی کند.
نکته لازم
با توجه با آنچه گفته شد ذکر این نکته لازم است که در فرهنگ اسلام بهترین وسیله برای رفع کمبودهای یتیمان آن است که کودکان یتیم جزء عائله انسان قرار گیرند بطوریکه خود را در ردیف اعضای خانواده و فرزندان آنان به شمار آورند و مساعدتها و کمکها نسبت به آنان باید بقدری محترمانه و شرافتمندانه انجام شود تا آنها با سربلندی و سرافرازی زندگی کرده و هیچگاه خود را حقیر و بیچاره و بینوا احساس نکنند.
بنابراین، یتیم نوازی در صورتی مفید فایده است که برخورد با آنها توأم با رعایت جمیع جهات مادّی و معنوی و عاطفی بوده باشد و در غیر این صورت ممکن است نتایج ناگواری به بار آورد و آنها را دچار عقده و کینه سازد.
اکنون برای اینکه بیشتر به اهمیت این وظیفه دینی، انسانی و اخلاقی آشنا شویم مناسب است قسمتی از آیات و روایات وارده را برای شما بازگو کنیم.
قرآن و یتیمان
در قرآن مجید درباره ایتام آیات متعددی دیده می شود که در پاره ای از آیات، بی اعتنایی به یتیمان را علامت کفر و نفاق می شمارد و می فرماید:
«أَ رَأَیْتَ الَّذِی یُکَذِّبُ بِالدِّینِ فَذلِکَ الَّذِی یَدُعُّ الْیَتِیمَ»[2] آیا دیدی آن را که دین و روز قیامت را دروغ می پندارد، پس او کسی است که یتیم را از خود می راند.
و در جای دیگر می فرماید:
«کَلاَّ بَلْ لا تُکْرِمُونَ الْیَتِیمَ وَ لا تَحَاضُّونَ عَلی طَعامِ الْمِسْکِینِ»[3] چنان نیست که شما خیال می کنید بلکه شما یتیمان را گرامی نمی دارید و یکدیگر را بر اطعام مستمندان تشویق نمی کنید.
و در یک جا پس از عبادت خدا و نیکی به پدر و مادر و خویشاوندان، محبّت و احسان به ایتام را یادآور می شود و می فرماید:
«وَ إِذْ أَخَذْنا مِیثاقَ بَنِی إِسْرائِیلَ لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً وَ ذِی الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساکِینِ … .»[4] (و به یاد آورید) زمانی را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند یگانه را نپرستید و نسبت به پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و بینوایان نیکی کنید… .
و آنگاه که مصادیق برّو نیکوکاری را می شمارد یتیم نوازی را پس از ایمان به خدا و روز جزا و ایمان به پیامبران و کتاب‎های آسمانی و فرشتگان ذکر می کند و این دلیل بر اهمیت یتیم نوازی است که در این ردیف آمده است.
می فرماید:
«لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِکَهِ وَ الْکِتابِ وَ النَّبِیِّینَ وَ آتَى الْمالَ عَلى حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساکِینَ»[5] نیکی (تنها) این نیست که به هنگام نماز صورت خود را به سوی مشرق و مغرب کنید بلکه نیکوکار کسی است که به خدا و روز رستاخیز و فرشتگان و کتاب آسمانی و پیامبران ایمان آورد و مال خود را با تمام علاقه ای که به آن دارد به خویشاوندان و یتیمان و از کارافتادگان و … انفاق کند… .
و آنگاه که یتیم بودن رسولخدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ را به وی تذکر می دهد، می فرماید:
«أَ لَمْ یَجِدْکَ یَتِیماً فآوی؟»[6] آیا تو را یتیم نیافت و سپس پناه داد؟
سپس می فرماید:
«فَأَمَّا الْیَتِیمَ فَلا تَقْهَرْ»[7] حال که چنین است پس با قهر و خشم با یتیم برخورد مکن.
در این سوره خدای متعال نخست یتیم بودن رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ را یادآور شده و آنگاه سفارش یتیمان را به او می کند و این ترتیب برای آن است که آن بزرگوار در کودکی پدر و مادر خود را از دست داده بود و بخوبی احساس می کرد یتیمی که از محبّت و نوازش پدرانه محروم شده است بیش از هر چیز خود را نیازمند به تفقّد و محبّت می بیند. به این جهت می فرماید همان گونه که یتیم بودی و تو را پناه دادیم تو نیز یتیمان را نوازش کن و آنها را از خود دور مکن، چرا که درد و رنج یتیمی را تحمل کرده و از درد و ناراحتی یتیمان آگاهی.
تو را باشد از درد طفلان خبر که در خردی از سر برفتت پدر
در این آیات دو مسئولیت درباره یتیمان ذکر شده است:
1. برطرف کردن نیازهای مالی آنها
2. جبران کمبودهای عاطفی آنان
نظری به روایات
روایاتی که از پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ و ائمه معصومین ـ علیهم السّلام ـ در این باره رسیده فراوان است. در این احادیث، ضمن توصیه نسبت به یتیمان، آثار نیک و اجر و پاداش عظیمی را در این مورد نوید می دهد که تنها به ذکر چند مورد از این آثار اکتفا می کنیم:
ورود به بهشت
رسول گرامی ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمود:
« من کفَّل یتیماً و نفقته کنت أنا و هو فی الجنَّه کهاتین و قرن بین اصبعیه المسبّحه و الوسطی.»[8] کسی که یتیمی را سرپرستی کند و عهده دار نفقه و مخارج او گردد من و او در بهشت پهلوی یکدیگر هستیم. سپس انگشت سبّابه و انگشت وسطی را پهلوی هم گذاشت و فرمود: مانند این دو که پهلوی یکدیگرهستند.
امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود:
«من اراد ان یدخله الله عزّوجلَّ فی رحمته و یسکنه جنَّته فلیحسن خلقه … و لیرحم الیتیم.»[9] کسی که بخواهد مشمول رحمت خداوند گردد و وارد بهشت شود… باید نسبت به یتیمان دلسوز و مهربان باشد.
نرم شدن قلب و برآورده شدن حاجات
اثر دیگر یتیم نوازی این است که دل انسان نرم و حوایج او برآورده می شود.
پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمود:
«اتحبُّ ان یلین قلبک و تدرک حاجتک؟ ارحم الیتیم و امسح رأسه و أطعمه من طعامک یلین قلبک و تدرک حاجتک.»[10] آیا دوست داری دلت نرم و آرزویت برآورده شود؟ (آنگاه فرمود:) بر یتیم ترحّم کن و دست محبّت بر سر او بکش و از غذای خود به او بخوران تا قلبت نرم و حاجتت روا گردد.
ترفیع درجات و محو سیئات
در حدیثی از رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ می خوانیم:
«و الذَّی تفسی بیده لایلی مسلم یتیماً فیحسن ولایته و یضع یده علی رأسه إلّا رفعه الله عزَّوجلَّ بکلِّ شعره درجه و کتب له بکلِّ شعره حسنه و محی عنه بکلِّ شعره سیّئه.»[11] سوگند به کسی که جانم در قبضه قدرت اوست، هر مسلمانی که سرپرستی یتیمی را به عهده بگیرد وبخوبی از عهده ولایت و سرپرستی آن یتیم برآید و دست محبّت بر سر او بکشد به عدد هر مویی که از زیر دستش می گذرد خداوند متعال یک درجه مقام او را بالا می برد و یک ثواب در نامه عمل وی می نویسد و یک گناه از او کم می کند.[1] . تفسیر مراغی، ج 3 / صفحه 149.
[2] . ماعون / 1 و 2.
[3] . فجر / 17 و 18.
[4] . بقره / 83.
[5] . بقره / 177.
[6] . ضحی / 6.
[7] . ضحی / 9.
[8] . قرب الاسناد، صفحه 45.
[9] . امالی صدوق، صفحه 318، مجلس 61، حدیث 15.
[10] . کنزالعمّال، ج 3 / صفحه 169، حدیث 6002.
[11] . همان، صفحه 175، حدیث 6030.
@#@
در حدیث دیگری آمده است که یکی از یاران پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ به نام ابن ابی اوفی می گوید:
محضر رسولخدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ نشسته بودیم، پسر بچه ای خدمت حضرت آمد، عرض کرد: کودکی یتیم هستم و خواهری یتیم دارم و مادری بیوه زن. از آنچه خدا به تو اطعام کرده به ما اطعام کن تا خداوند از آنچه نزد اوست آنقدر به تو ببخشد که خشنود شوی. پیامبر فرمود: چه زیبا سخن گفتی ای پسر! سپس رو به بلال کرد و فرمود: برو از آنچه نزد ما است بیاور. بلال بیست و یک خرما با خود آورد. پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ فرمود: هفت دانه برای تو، هفت دانه برای خواهرت و هفت دانه برای مادرت.
معاذبن جبل برخاست دستی بر سر کودک یتیم کشید، گفت: خداوند یتیمی تو را جبران کند و تو را جانشین صالحی برای پدرت سازد (پدر او از مهاجران بود). پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ رو به معاذ کرد و فرمود: انگیزه تو برای این کار چه بواد؟ عرض کرد: محبّت و رحمت. فرمود: هر کس از شما سرپرستی یتیمی را بر عهده گیرد و حق آن را ادا کند و دست بر سر یتیم کشد، خداوند به عدد هر مویی حسنه ای برای او می نویسد و به عدد هر مویی سیّئه ای از او محو می کند و به عدد هر مویی او را یک درجه بالا می برد.[1] امیرمؤمنان ـ علیه السّلام ـ فرمود:
«ما من مؤمن و لا مؤمنه یضع یده علی رأس یتیمٍ ترحّماً الّا کتب الله له بکلّ شعره مرَّت یده علیها حسنه.»[2] هر مرد و زن باایمانی که از روی مهربانی دست خود را روی سر یتیمی بکشد خدای متعال به عدد هر مویی که دست خود را روی آن می گذارد یک ثواب برای او می نویسد.
ثواب پناه دادن یتیم
ـ سکونت در بهشت:
در حدیث آمده است کسانی که کودکان یتیم را که قدرت تهیه مأوی و مسکنی برای خود ندارند پناه دهند و در خانه خود از آنها پذیرایی کنند، خدای متعال آنان را در بهشت سکنا خواهد داد.
امام باقر ـ علیه السّلام ـ فرمود:
«اربع من کنَّ فیه بنی الله له بیتاً فی الجنَّه من اوی الیتیم و رحم الضَّعیف و أشفق علی والدیه و رفق بمملوکه.»[3] چهار خصلت در هر کس باشد خداوند خانه ای در بهشت برای او بنا کند: کسی که یتیمی را پناه دهد و بر ناتوانی دلسوزی کند و به پدر و مادر خود مهر ورزد و با برده و زیر دست خود مدارا کند.
ـ برطرف شدن عذاب:
یکی دیگر از ثمرات پناه دادن یتیم آن است که خدای متعال عذاب قبر را از انسان برمی دارد.
پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمود:
عیسی بن مریم (علیه السّلام) از قبرستانی می گذشت که صاحب قبری را عذاب می کردند. پس از یک سال که از آنجا گذشت متوجه شد (با دید مخصوص خود) که صاحب قبر عذاب نمی شود، علّت را از خدای متعال سؤال کرد؟ وحی شد که این مرد گنهکار بود و به خاطر گناهانی که انجام داده بود عذاب می شد، امّا فرزند صالحی داشت که وقتی به سنّ رشد رسید جاده ای را اصلاح کرد و یتیمی را منزل داد، به این جهت او را آمرزیدم و به خاطر کار فرزندش عذاب را از او برداشتم. [4] ثواب ساکت کردن یتیم
ناراحتی کودکان یتیم چندان مهم است که پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ می فرماید:
«… اذا بکی الیتیم وقعت دموعه فی کفَّ الرَّحمن و یقول تعالی: من ابکی هذا الیتیم الذی واریت والده فی التّراب من اسکته فله الجنَّه.»[5] … هرگاه کودک یتیمی گریه کند اشکهای او در کف پر مهر و محبّت خداوند رحمان می ریزد و خدای تعالی می فرماید: چه کسی این یتیمی که پدرش را از دست داده (و اکنون زیر خاک آرمیده) به گریه درآورده است؟ هر کس او را آرام کند بهشت از آن اوست (:پاداش او بهشت است).
در حدیثی دیگر فرمود:
هنگامی که کودک یتیم گریه می کند عرش خدا به لرزه در می آید. خداوند به فرشتگانش می فرماید: ای ملائکه من! چه کسی این یتیم را که پدرش در خاک پنهان شده است به گریه درآورد؟ ملائکه می گویند: خدایا! تو آگاه تری. خداوند می‎فرماید: ای ملائکه من! شما را گواه می گیرم که هر کس گریه او را خاموش و قلبش را خشنود کند من روز قیامت او را خشنود خواهم کرد.[6] به هر حال، انسان مسلمانی که ادّعا می کند متخلّق به اخلاق حسنه است باید به این ادّعا جامه عمل بپوشاند و به فکر کودکان یتیم و خانواده های بی سرپرست باشد و به زندگی آنان رسیدگی کند و وصیت امیرمؤمنان ـ علیه السّلام ـ را که نزدیک شهادت خود فرمود از یاد نبرد که:
«الله الله فی الایتام فلا تغبُّوا افواههم و لا یضیعوا بحضرتکم…»[7] خدا را خدا را در مورد یتیمان، نکند آنها گاهی سیر و گاهی گرسنه بمانند، نکند آنها در حضور شما در اثر عدم رسیدگی از بین بروند… .
و همان گونه که در اوّل بحث یادآور شدیم باید با روی باز و سرشار از محبّت با یتیمان برخورد شود که احساس نکنند پدر یا مادر خود را از دست داده اند، چون آنان نیز روزی در زیر سایه پدر و مادر خود زندگی می کردند و مورد محبّت و نوازش آنها بودند، ولی امروز که از نعمت پدر یا مادر محروم شده اند از هر جهتی نیاز به محبّت دارند و باید به این نیاز پاسخ مثبت داده شود تا در میان همسالان خود احساس غربت و حقارت نکنند و خدای ناکرده دچار عقده و کینه نشوند که در آینده برای خود و دیگران خطرناک شوند.
[1] . تفسیر مجمع البیان، ج 10 / صفحه 506؛ تفسیر نورالثقلین، ج 5 / صفحه 597.
[2] . ثواب الاعمال، صفحه 237.
[3] . خصال صدوق، ج 1 / صفحه 211، حدیث 46.
[4] . امالی صدوق، چاپ بیروت، صفحه 414.
[5] . تفسیر فخررازی، ج 31 / صفحه 220.
[6] . تفسیر مجمع البیان، ج 10 / صفحه 606.
[7] . نهج البلاغه صبحی صالح، صفحه 421، وصیت 47.
محمد رضا مهدوی کنی – نقطه های آغاز در اخلاق عملی، ص499

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید