این بحث را با رعایت اختصار بیان می کنیم بدان خاطر که بحث درباره پوشش و عفاف فاطمه – سلام الله علیها – که اسطوره عفت و تقواست بسیار بیمورد به نظر می رسد. مگر ممکن است که در این زمینه غفلت و جهلی باشد که برای بیان و اثبات آن تلاشی لازم باشد؟
آیات متعدد قرآن در خانه پدر حضرت فاطمه – سلام الله علیها – نازل شده و امر به حجابش کرده – مگر ممکن است در این مورد غفلتی پدید آید – آنهم برای زنی که ملکه اسلام والگوی مجسم یک بانوی اسلامی است؟ اینکه در عین حال راجع به آن سخنی به میان می آید بدان خاطر است که:
اولاً سری مباحث مربوط به مکتب حضرت فاطمه – سلام الله علیها – کامل باشد و ثانیاً مرز پوشش و عفاف و حد روابط آزاد مرد و زن ازطریق آن تا حدودی روشن گردد و ثالثاً زن مسلمان بداند بانوی او که حضرت فاطمه – سلام الله علیها – است چگونه زندگی می کرد و چگونه عمل می کرد و این درسی باشد برای آنها.
رمز حجاب و پوشش
بر طبق آیات قرآن وروایات سخن ازستر و پوشش زن است و براساس آنچه که در سنت است اصل بر این است زن بگونه ای مشی و حرکت داشته باشد که در عرصه اجتماعی جز به ضرورت هنوز چشمگیر نداشته باشد و از پوششی برخوردار باشد که حجم بدن و زیبائی او پیدا نشود و این همان مسأله ای است که در جامعه تحت عنوان، حجاب مطرح است.
حجاب برای زنان بر خلاف تصور عده ای عامل مصونیت زن از نگاه های ناروا و پیشگیری از تبدیل شخصیت و ارزش وجودی او به کالای قابل مبادله است، ممکن است آن را از دیدی محدودیت بحساب آورند ولی این محدودیت برای حفظ مصالح عالیتری است که در سایه آن شرافت و شخصیت زن محفوظ می ماند.
ساختمان وجودی مرد و زن بویژه در بعد طلب و تسلیم، و در جنبه پذیرش و رد، و یا در تصرف و انعطاف بگونه ای است که این ستر و پوشش مصلحهً باید توسط زنان اعمال گردد و شوق طلب و دعوت مرد را بهمراه داشته باشد. در غیر این صورت حیات عاطفی و اجتماعی، و به دنبال آن حیات اقتصادی و شخصیتی زن در معرض خطر است و این مسأله ای است که باید در مجلد دیگری مورد بررسی قرار گیرد. فی الجمله این نکته کفایت کننده را باید در نظر داشت که صدور حکم حجاب از سوی پروردگار بدان خاطر نیست که خدای خواسته باشد محدودیتی را برای زن و آزادی و بی بند و باری را برای مرد پدید آورد و یا بی جهت موجب مزیتی و فضیلیتی از فردی برای دیگران شود. اعتماد به امر و نهی حکیمانه خدا ریشه بسیاری از افکار و اندیشه های انحرافی را در این زمینه می زداید.
الگوی عفاف حضرت فاطمه – سلام الله علیها –
درمسأله پوشش و روابط مرد و زن در اسلام کیست که از نظر الگوئی برتر از حضرت فاطمه – سلام الله علیها – باشد؟ آنچه که او عمل کرد و موضع گرفت حجتی است برای همه زنان در جامعه اسلامی، باید سعی بر این باشد از حضرت فاطمه – سلام الله علیها – عقب نمانند و هم در مواردی از او جلو نزنند. حضرت فاطمه – سلام الله علیها – یک میزان و محک است، یک معیار و وسیله سنجش است.
اگر در گوشه و کنار جامعه انحرافی بچشم می خورد و اگر خدای نخواسته در جاهائی در کوچه و خیابانی از جامعه اسلامی زنان و دختران بی بند و باری حضور دارند بدان خاطر است که یا دین را نمی فهمند و یا اطلاعات دینی درست به گوشش شان نخورده است و البته جمع کسانی که این چنین اند و جداً از حیات الگوئی حضرت فاطمه – سلام الله علیها – بیخبرند اندک نیست.
این نکته مهمی است که باید پیام حضرت فاطمه – سلام الله علیها – را به گوش ها رساند، افراد از منابع مطمئنی باید خبر بدست آورند که او چگونه می زیسته و چه راه و روشی را در ارتباط با مردم اتخاذ می کرده است. یا حضور اجتماعیش چگونه بود و به چه صورتی با دیگران آمد و شد و سخن داشته است.
طرز فکر حضرت فاطمه – سلام الله علیها –
برای اینکه طرز فکر حضرت فاطمه – سلام الله علیها – در رابطه اش با مردان روشن گردد به سخن زیر توجه شود که راویان آن متعدد و از جمله انس بن مالک از امیرالمؤمنین و دیگران است که قبلاً از آن سخن گفتیم واینک هم مکرر می کنیم. علی – علیه السلام – فرمود نزد پیامبر بودیم و او در منبر بود. پرسید:
– اخبرونی ای شئ خیر للنساء؟ به من خبر دهید و بگوئید چه چیز برای زن از همه چیز بهتر است؟ هر کس سخنی گفت و به نتیجه ای منجر نشد. مردم درمانده و متفرق شدند. من به نزد حضرت فاطمه – سلام الله علیها – آمدم وسؤال پیامبر را تکرار کردم. حضرت فاطمه – سلام الله علیها – فرمود:
خیرللنساء ان لا یرین الرجال ولا یراهن الرجال – بهترین چیز برای زن این است که آنها مردی را نبینند و مردی هم آنها را نبیند.[1] خبر را به پیامبر بردیم تحسین و تأکید کرد و حضرت فاطمه – سلام الله علیها – را در کنار گرفت و فرمود ذریه بعضها من بعض[2].
و یا در شب ازدواج حضرت فاطمه – سلام الله علیها – به هنگامی که او به خانه شوهر رفت از پدرش پرسید تکلیف و وظیفه من وعلی در این خانه چیست؟ و پیامبر کارهای داخل خانه را به حضرت فاطمه – سلام الله علیها – سپرد وکارهای بیرون را به علی – علیه السلام – . حضرت فاطمه – سلام الله علیها – پس از تقسیم کار گفت جز خدا کسی نمی داند که چقدر خوشحال شدم که رسول خدا – صلی الله علیه و آله – مرا از مواجهه با مردان معاف نمود.[3]
در دیدار مردم او ضوابط پوشش را در رابطه با نامحرم کاملاً رعایت می کرد وسعی داشت از غیر محارم کناره گیری داشته باشد[4] و داستان ذیل این سخن را نشان می دهد. روزی پیامبر به عمران بن حصین فرمود: با من به دیدن فاطمه نمی آئی! عمران گفت چرا یا رسول الله مایل به دیدار او هستم و با هم به سراغ فاطمه – سلام الله علیها – رفتیم. در زدیم و پیامبر از فاطمه – سلام الله علیها – رخصت خواست و فاطمه – سلام الله علیها – اجازه ورود داد. رسول خدا – صلی الله علیه و آله – فرمود کسی همراه من است آیا با او داخل شوم؟ فاطمه – سلام الله علیها – گفت جز پارچه ای پشمین وسیله ای برای پوشش و ستر خود ندارم. رسول خدا – صلی الله علیه و آله – دستور پوشش داد که چنین و چنان خود را بپوشان تا وارد شویم فاطمه – سلام الله علیها – عرض کرد چیزی که سرم را بپوشاند ندارم – پیامبر پارچه ای کهنه به همراه داشت که با این پارچه سرت را بپوشان، و فاطمه – سلام الله علیها – خود را پوشاند وآنان وارد شدند.[5]
دامنه ستر و عفاف
دامنه عفاف او بمیزانی است که حتی از فردی کور ونابینا حجاب می کند، ابن مکتوم بهمراه پیامبر بر حضرت فاطمه – سلام الله علیها – وارد شد. حضرت فاطمه – سلام الله علیها – خود را مستور کرد وکنار آنان آمد. دخترم او کور است و ترا نمی بیند چرا حجاب کردی؟ عرض کرد:
او مرا نمی بیند ولی من اورا می بینم اگر در پرده نباشم او بوی مرا استشمام می کند (کنایه از اینکه آن هم روا نیست) پیامبر فرمود گواهی می دهم که تو پاره تن منی اشهد انّک بضعه مِنی[6]. همانگونه که می ببینید حضرت فاطمه – سلام الله علیها – از جهت عفاف در کمال اوج است و زن مسلمان اگر بانوئی چون حضرت فاطمه – سلام الله علیها – دارد باید از او تبعیت کند نه دیگران.
آری،اینکه حدی کمتر از آن را مراجع تقلید و فقها اجازه دادند، بدان خاطر است که عُسر و حرَجی در میان نباشد و کسی به خاطر احساس در بند بودن، خویشتن را گرفتار نبیند وگرنه برای آنکس که خواستار حفظ عفت است و می خواهد همگام حضرت فاطمه – سلام الله علیها – باشد چاره ندارد جز آنکه اینچنین بیندیشد و عمل کند.
صورت جنازه حضرت فاطمه – سلام الله علیها –
حضرت فاطمه – سلام الله علیها – در امر ستر و عفاف حتی برای پس از مرگ خود در اندیشه بود. به اسماء که محرم رازش بود فرمود: خوش ندارم بر جسد زن پس از مرگ جامه ای افکنند و حجم بدن را ورای جامه نمایان باشد در این باره چه می اندیشی؟ اسماء گفت در حبشه چیزی در مورد تابوت دیدم که اینک صورت آن را بر تو نشان می دهم.
چند شاخه تر گرفت و آنها را خم کرد و به صورت عماری درآورد و متذکر شد که جسد مرده را در دورن آن قرار می دهند و حجم بدن نمایان نمی شود. حضرت فاطمه – سلام الله علیها – آن را دید و پسندید و فرمود چیز خوبی است نقش زن و مرد در آن از هم متمایز نیست. و چون وفات یافتم تو مرا بشوی ونگذار کسی بر کنار جنازه ام بیاید و مرا در این گونه از تابوت گذارده (7) و در دنباله آن در برخی از روایات آمده است که فاطمه – سلام الله علیها – فرمود: سترتنی سترک الله، مرا پوشانده ای خداوند تو را بپوشاند (و می گویند تابوت محمل گونه، از آن زمان پدید آمد).
زینت های آن حضرت
توصیه و دستور اسلامی این است که زن خود را زینت کند ولی برای شوهر، متجمل باشد ولی در خانواده و برای همسر. و اسلام آن را یک وظیفه برای زن می داند و لذّات پدید آمده از آن را لذّاتی مشروع و حلال. در آنچه که مربوط به بیرون است اسلام اصرار دارد که زن متجمل نباشد، خود را به بوئی خوش نیاراید لباس شهرت نپوشد، در وسط خیابان راه نرود، از کفش و پای او صدائی برنخیزد و… و حضرت فاطمه – سلام الله علیها – این چینن بود و در تمام مدت عمر چنان عمل می کرد.
روایات ما سخن از این دارند که حضرت فاطمه – سلام الله علیها – خود را برای همسر خویش آراست وحتی در یکی از جنگهای صدر اسلام که علی بسلامت از جنگ باز می گشت حضرت فاطمه – سلام الله علیها – خود را آرایش کرد و به استقبال علی رفت، و این لذت حلالی است که اسلام بر آن صحه گذارده و بانوی اسلام بدان عامل است و ما قبلاً در این مورد سخن گفته ایم.
در عین حال این سخن پیامبر – صلی الله علیه و آله – هم برای بیرون محیط خانه مطرح است که فرموده بود:
« یا فاطمه ما من امراه تزینت حسنه»، ای فاطمه زنی نیست که خود را بیاراید، «و خرجت من بیتها باحسن ملبوس»، ازخانه خود با زیباترین پوشش خارج شود، «حتی ینظر الیها الناس» و در پی آن در دید و منظر مردم قرار گیرد، « الا لعنها ملائکه السموات السبّع و الارضین» جز آنکه فرشتگان آسمان هفت گانه و زمین ها بر او لعنت فرستند، «و کانت فی غضب اللّه حتی تموت»، او هم چنان در خشم وغضب خداست تا بمیرد،«و یمور بها الی النار» و فرمان می دهد او را در دوزخ اندازند.
در عین حال در عین چنان پوشش و عفافی، زن می تواند به ضرورت نیاز جامعه و خودش حضور اجتماعی داشته باشد، از حق خود و خانواده، و از حق شرافت جامعه و اسلام دفاع کند. پوشش و ستر مانع حق گوئی و حق طلبی، و حتی مانع کار و تلاش نیست، حضرت فاطمه – سلام الله علیها – در عین چنان پوشش و ستر و در عین خانه داری و فرزندی داری :
معین و همکار همسر است، دارای حضور اجتماعی به موقع است، در مسیر هدایت زنان و بانوان است، خط سیاسی روشنی را تعقیب می کند، حق طلب است، مبارز است و در برابر ناروائی ها و نامرادی ها با تمام وجود می ایستد و حتی خلیفه زمان را به محاکمه می کشاند.
تاریخ فریقین پر است از اینگونه تلاش ها و اقدامات و این از یکسو پاسخی است به آنها که حجاب را عامل محدودیت و قید وبند برای کار و تلاش اجتماعی معرفی می کند و از سوی دیگر درسی است برای همه آنها که می خواهند در صراط مستقیم و وادی حق در سیر و سعی باشند.
[1] . منتهی الامال، ج 1 ص 133.
[2] . سوره آل عمران، آیه 34.
[3] . وسایل الشیعه، ج 14، ص 122.
[4] . ریاحین الشریعه، ج 1 ص 216.
[5] . حلیه الاولیاء، ج 2، ص 42.
[6] . منتهی الامال، ج 1، ص 134.
دکتر علی قائمی- در مکتب فاطمه (س)