نویسنده: محمد علی زم
دوری انسان از خدا بهواسطه شدت نزدیکی خدا به انسان است. اصولاً نزدیک شدن موجب ناتوانی دید میشود؛ یعنی هرچه انسان خود را به شیء و یا شیء را به خود نزدیک کند سختتر آن را خواهد دید. برای آزمایش اگر چیزی را بهقدری به چشم خود نزدیک کنیم که با نقطه دید ما مماس شود آن چیز دیده نخواهد شد. خداوند فرموده ما از رگ گردنتان به شما نزدیکتریم (1).
این آیه که در طول تاریخ تصوف به کرات مورد توجه عرفا قرار گرفته و الهامبخش آنان بوده است فاصله خالق و مخلوق و خدا و انسان را نفی میکند. عمده غفلت انسان نوعاً در بدیهیات است. از جمله بیتوجهی بشر به تربیت فرزندان خود گاه به واسطه غفلت ناشی از شدت وضوح، قرابت و دوستی اوست. پروردگار در آیهای دیگر که درواقع پاسخی است به درخواست بنیاسرائیل که از طریق حضرت موسی علیهالسلام اصرار به دیدن ذات ذوالجلال داشتند فرموده: «هرگز مرا نخواهی دید» (2).
وقتی انسان به نور خورشید تابنده نگاه میکند پس از اندکی، قدرت دیدن خورشید و دیگر اشیاء را از دست میدهد. خداوند به تعبیر خود نور است و شدت نورانیت و نزدیکی وی مانع از دیدنش میشود بلکه در پرتو ذات بیمثالش تمام جهان هستی دیده و درک میشود. شاید تماثیل بدیع و زیبایی که پروردگار در معرفی خویش در سوره شریفه نور به کار برده است حاکی از آن باشد که نورانیت خدا در مشکات وجود انسان اکمل است و در مشکات وجود انسان خداوش، مصباح، حدقه و چشمی است که در این چشم شیشهای کروی شکل به نام زجاجیه وجود دارد که مردمک را که نقطه تأمین دید و درک و نور و روشنایی است (3) در خود حفظ میکند.
استقرار وجود آدمی نیز بر درختی است که از آن به درخت زیتون مبارک تعبیر شده است. در جای دیگری از قرآن «کلمه» که نماد همه وجود حقتعالی است به شجره طیبه یا درخت پاک که ریشه و اصل ثابت دارد تشبیه شده است. شاید این دو درخت درواقع یکی و آن همان درخت میوهآفرین دانش و بینش الهی و روشناییبخش وجود آدمی باشد که مراتب نور و مثمرثمر بودن آن هر لحظه بالاتر و بیشتر از مرتبه پیش است و بالاخره ظروف مشکات، مصباح، زجاجیه و کوکب مراتب وضوح نور الهی هستند. برخی اقوال مؤید آن است که درخت دانش شاید همان درختی باشد که آدم ابوالبشر از خوردن میوه آن بهواسطه فاصلهای که میان او و خدا آشکار میکرد، نهی شد.
انسان هنر خداست و هیچ هنری در عالم خلقت برتر از این گوهر پدید نیامده است، تا جایی که مولیالموحدین فرمود: «و بدان که در وجود تو عالم اکبر بههم پیچیده است» (4). اکبر، اسم افضل کبیر و همان مرتبهای است که خدای تعالی خود را بارها بدان ستوده است. فیالواقع گویی اکبریت وجود بینیاز مطلق در هنر خلق انسان تجلی یافته است. خدای تعالی نزدیک ماست و ما از او دوریم. خدای تعالی حاضر است و ما غایبیم. در حدیث آمده است: مسافر خداوند راهش نزدیک است و او بین خود و بندگانش حجاب قرار نداده است بلکه حجاب در اثر آرزوها و اعمال بندگان بهوجود میآید.
برای نزدیک شدن به خدا و کنار زدن حجابها نیازمند «تمرکز و تذکار»هستیم و هرچه در آثار و شهودات- خصوصاً غیبیه- تمرکز کنیم توفیق بیشتری در کنار زدن پردههای ظلمت و جهل بهدست خواهیم آورد.
امروز ما صاحب یک حاکمیت اسلامی هستیم. راهکار موفقیت مادی و معنوی این حاکمیت بر چنین منوالی حرکت کردن است. رهبران فکری و فرهنگساز، دستگاههای سیاستگذار و برنامهریز فرهنگی و نظام رسانهای و اطلاعرسانی ملی ما از هرآنچه رنگ و بویی از تحمیل، خواست یکجانبه و القای تبلیغاتی داشته باشد باید دوری کنند و بر هر آنچه بتواند عموم مردم را به مقام «تذکار» نزدیک کند، دست بیازند.
گاه توده مخاطب در اثر لجبازی با شیوه گفتار و یا لحن بیان گویندهای، خود را در برابر آنچه میشنود، به غفلت میزند و یا با آن ستیز میکند؛ از این رو حاکمیت فرهنگی و مدیریت اجتماعی ما گرفتار تکرار و تشدید استفاده از روشهای زورمندانه و ناکارآمد میشود. اوج هوشمندی حاکمیت اسلامی، باید در نظام فرهنگساز و رسانهای آن بروز داشته باشد و دستگاههای فرهنگی و رسانهای باید نشان دهند به نوعی ادبیات دیداری و شنیداری فراتر از نظامهای فرهنگی سوسیالیستی و رسانهای اومانیستی دست یافتهاند.
بسیاری از مشکلات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی ما ناشی از فقدان نظام «تذکار»آفرین فطری است. جامعهای که آحاد افرادش به مقام «تذکار» نائل شده باشند خود حافظ و مبین دین حق و برپا کننده عدالت خواهد بود. برای چنین جامعهای هر اتفاق غیرمنتظره بهمحض بروز، هضم و با ارزشهای نهادینه آن جامعه تطبیق داده شده، ارزیابی گشته و دفع یا جذب میشود.
رمضان هنگامه تذکار انسان و «به خود آمدن» و “درخود ماندن»، بیرون آمدن از «فرومایگی» و «فرودستی»و رسیدن به مقام «فرادستی» است. اگر در رمضان نیاموزیم که چگونه باید هنر اندیشیدن را در وجود تک تک آدمیان بگسترانیم و بدان جهت دهیم – بهگونهای که اگر با چشم سر نزدیکی به خدا را درنمییابند با دیده عقل و دل آن را ببینند و بتوانند با حفظ خود در مقام تذکار، از معصیت فردی و جمعی مصون بمانند- دیگر ایام سال ظرف کمحوصلهتری برای چنین برنامه حجیم و فراگیری است.
پى نوشت ها:
1 – نحن اقرب الیه من حبلالورید (سوره ق، آیه 16)
2 -… لن ترانی یا موسی… (سوره اعراف، آیه 143)
3 – الله نورالسموات و الارض، مثل نوره (سوره نور، آیه 35)
4 – اتزعم انک جرم صغیر و فیک انطوی العالم الاکبر