7- بی حجاب بی دین نیست.
– بی حجاب بی دین نیست ولی فردی است که یکی از اساسی ترین اصول اسلامی و ظاهرترین و بارزترین اصول در خانم ها را رعایت نمی کند. او در واقع خود را از خدا بالاتر دانسته و احکام و دستورات خدا را طبق سلیقه خود انتخاب کرده به آنهایی که خوشش می آید عمل می کند (مثلا نماز، روزه و…) و به آنهایی که خوشش نمی آید عمل نمی کند. و در واقع در برابر دین اسلام که همان تسلیم است خود را برتر می داند و مصداق این آیه از قرآن کریم است که (نومن ببعض و نفکر ببعض) به بعضی از آن ایمان دارد و منکر قسمت دیگری از آن است و این در حالی است که نماز و روزه ابعاد فردی دارند ولی حجاب ابعاد اجتماعی بسیار گسترده و عمیقی دارد و می تواند در تحکیم یا سست کردن خانواده ها مؤثر باشد.
8- خدا بزرگتر و مهربانتر از آن است که…
در توجیه بی حجابی می گویند خدا بزرگتر و مهربانتر از آن است که مثلا به خاطر چند تار مو و… آدم را مجازات کند.
– باید توجه داشت که این توجیه را می توان درباره همه ی دستورات دینی به کار برد مثلا بگوییم خدا بزرگتر از آن است که به خاطر نخواندن چند رکعت نماز، خوردن یک تکه نان در ماه رمضان (روزه خوری)، چند جمله غیبت کردن، تهمت زدن یا دروغ گفتن آدم را مجازات کند خدا ارحم الراحیم است. آن وقت چه چیزی از دین باقی خواهد ماند، و این در حالی است که حجاب از جمله دستورات دینی است که اثرات آن فقط فردی نیست و ابعاد اجتماعی مهمی دارد.
9- قلبت پاک باشد.
یکی دیگر از توجیهات افراد بی حجاب این ست: باید قلب پاک باشد و به ظاهر نباید توجه کرد.
– قلب پاک و سلیم چه قلبی است آیا قلبی که حاضر نیست در برابر فرمان الهی تسلیم باشد و در اطاعت از شیطان نفس خود خاضع است می تواند پاک باشد؟ این قلب از چه چیزی پاک است؟ آیا از گناه پاک است؟!
– چگونه می توان ظاهری فریبنده از نامحرم بخواهید که به ظاهر من توجه نکن و به درون پاک من توجه کن و چه بسیار افرادی با قلبهای پاک! باعث انحراف جامعه و جوانان و از هم پاشیدگی بنیان های خانواده ها شدند.
10- چادری ها از همه بدتراند.
– رعایت حجاب فقط با چادر میسر نیست بلکه چادر حجاب برتر است.
– در تمامی اقشار مختلف جامعه از جمله پزشکان، نظامیان، معلمان، کارمندان، روحانیون و… تعدادی آدم بد دیده می شوند آیا می توان گفت: پزشکان، نظامیان و… از همه بدترند و هیچ کس نباید دیگر پزشک شود؟!
– در قشر افراد بی حجاب هم رفتارهایی (اعم از خوب و بد) دیده می شود. نکته اساسی و مهم اینجاست که “اسلام” ملاک است نه او که مدعی مسلمانی است.
– اگر فرد چادری به گناه های دیگری آلوده است حتما به خاطر آن گناهان، خداوند او را مجازات خواهد کرد ولی به خاطر حجابش به او پاداش خواهد داد البته اگر به خاطر اطاعت از فرمان الهی چادر بر سر کرده باشد. همان طور که اگر فرد بی حجابی دارای اعمال خوبی باشد به خاطر آن اعمال پاداش دریافت خواهد کرد به شرط آنکه نیتش خدایی باشد ولی به دلیل نداشتن حجاب، مجازات در انتظار او خواهد بود، و در گناه کسانی که بر اثر بی عفتی او به انحراف کشیده شده اند هم شریک است.
11- به آقایان بگویید نگاه نکنند…
لیندزی کان در مقاله ی مردان می نگرند و زنان نگریسته می شوند، این اصل را بیان می کند که: “تصور مردان است که اهمیت دارد نه واقعیت وجودی زنان، و وقتی اصل نگاه مردانه که مبتنی بر برهنگی زنان است، حاکم بر روابط انسان ها و تبدیل به ارزش شد، شناخت زن به خاطر استعداد، آگاهی، ایمان، شرف و حجب و حیا معنی و مفهومی نخواهد داشت، دیگر ارزش زن در فکر و اندیشه او نیست.”
– تدبیر دین در کنترل مفاسد، حذف زمینه های فساد است و ابتدا باید زمینه فساد را از بین برد، همیشه پیشگیری بهتر از درمان است.
– خداوند نفرموده، ای پیامبر به هر طریق ممکن جلوی مزاحمین خیابانی را بگیر و آنان را مؤاخذه و تعزیر کن؛ بلکه فرمودند به زنان بگو حجابشان را کامل کنند و با بی حجابی و بدحجابی و نشان دادن گیسو، صورت، گردن و… باعث تحریک مردان نشوند. یعنی مایه فتنه و فساد جامعه اول زنان هستند، سپس مردان. (نسخه جوان و کنترل غریزه، ص 34)
– امکان کنترل نگاه مرد در جامعه ای که پر از بی حجابی است تقریبا غیر ممکن است و اصلا چنین انتظاری از مرد غیر معقول است چون نگاه خواه ناخواه به افراد بی حجاب می افتد و دائما مرد باید با خودش مبارزه کند آن هم با قوی ترین غریزه خود.
وندی شلیت (فارغ التحصیل فلسفه از آمریکا) می گوید:
چگونه می توانیم انتظار داشته باشیم مردان محترمانه رفتار کنند در حالی که تعداد زیادی از زنان با بی عفتی خود دائما پیام می فرستند که لازم نیست اینگونه باشند!؟ (فمنیسم در آمریکا تا سال 2003، ص 33)
– چه طور می توان در خیابان راه رفت ولی به جلو خود نگاه نکرد. به نظر می رسد چنین حرفی جز یک توجیه غیر منطقی برای فرار از واقعیت چیز دیگری نیست.
12- آیا حجاب با فطرت زن سازگار است؟
اگر حجاب با فطرت زن سازگار است چرا همیشه عده ای از احکام آن شانه خالی می کنند؟
– این سؤال به حجاب اختصاص ندارد همیشه عده ای در برابر فطرت خود اینطور عمل کرده اند علاوه بر این بسترهای اجتماعی نیز در روی آوردن و پشت کردن انسان ها به احکام الهی نقش دارند. اگر برای یک مسأله فطری بستر سازی مثبت نشود و تنفر عمومی نسبت به آن ایجاد شود بسیاری افراد از فطرت اولیه خود دور می شود. امروزه مشاهده می شود که امور بدیهی، گاهی با تبلیغات و بسترهای اجتماعی مورد تشکیک قرار می گیرند.
13- چرا حجاب را برای غیر مسلمانان اجباری می کنید؟
– اگر بی حجابی برای غیر افراد مسلمان آزاد باشد این احتمال وجود دارد که بعضی مسلمانان برای شانه خالی کردن از حجاب بگویند ما می خواهیم مسلمان نباشیم و از این راه باب فساد جنسی جامعه باز می شود و این بر خلاف مصلحت جامعه اسلامی است.
– حجاب برای کنترل هرج و مرج و کنترل روابط جنسی در جامعه است و برای حفظ سلامت جنسی جامعه لازم است. باید با بی حجابی افراد چه مسلمان و چه غیر مسلمان در جامعه مخالفت شود و گرنه منکر، دامن همه را می گیرد و همه از آن متضرر می شوند.
– این نکته نباید ناگفته بماند که طرفداران ادیان (غیر اسلام) نه تنها با حجاب بیگانه نیستند، بلکه در دین آنها (مسیح – یهود – زرتشت) تأکیدات زیادی به حجاب شده و گاهی از آنچه در اسلام است خیلی بیشتر است.
14- بگذارید زن حق انتخاب داشته باشد.
سؤال: اگر زنها خودشان خواستند حجاب را رعایت کنند در غیر این صورت حق انتخاب را از آنها نگیرید هر کس خواست با حجاب باشد، باشد و هرکس خواست به خانه فساد برود، برود.
– برنامه دین برای اداره جامعه حذف زمینه های فساد است (پیشگیری بهتر از درمان است.) در مرحله بعد اگر در جامعه ای فساد به وجود آمد باید زیر لایه های دیگر مخفی بماند. علنی شدن فساد بسیار مضر است. مدل هدایت دینی این است که جو جامعه طوری نباشد که احساس شود ابتلای به فساد راحت انجام می شود. حالت ترس از فساد همیشه باید وجود داشته باشد و فساد حقیقی در زیر لایه های اصلاح خود را پنهان کرده باشد. همان طور که در یک جامعه سالم حالت ترس از دزدی، قتل و… باید زیاد باشد بی حجابی نیز عامل فشار جنبی در جامعه می باشد. نباید جو جامعه طوری باشد که به راحتی افراد بی حجابی را انتخاب کنند.
– برنامه ریزی دینی این است که زمینه فساد را در جامعه کم کنیم. فساد علنی را کم کنیم تا کسی که می خواهد به سراغ فساد برود، احساس ترس داشته باشد.
– اگر در جامعه ای افراد بی حجاب و اهل خانه های فساد و… وجود داشته باشند، به دلیل نفس اماره ای که در انسان وجود دارد به نوعی راه فساد به بقیه مردم نشان داده می شود و آنها وسوسه می شوند و میل به گناه در انسانهای پاک هم به وجود می آید.
منبع: حریم ریحانه.