نویسنده:دکتر صدیقه میرشمسی
آنچه در این مقاله ارائه می شود، بررسی آیاتی از قرآن مجید است که در بردارنده احکام پوشش برای همه افراد جامعه، اعم از مرد و زن و حفظ حریم خانواده و افراد آن و در نهایت، کل جامعه است. پوشش و برای حفظ سلامتی روح و جسم افراد خانواده و جامعه از آفت هاست که اگر چه محدودیت هایی در رفتار و منش فردی ایجاد می کند، ولی با توجه به مصالح و منافعی که یکایک افراد جامعه از آن برخوردار می شوند، این محدودیت ها کم اهمیت هستند. تشریع این گونه احکام، مانند بسیاری از احکام دیگر اسلام، ناشی از زندگی اجتماعی است. بدیهی است هر قدر اجتماعات و جوامع بشری پیشرفت می کند، محدودیت های فردی بیشتر می شود. در احکام مربوط به پوشش و حفظ حریم افراد، زنان به دلیل آسیب پذیرتر بودن ازجایگاه ویژه ای برخوردارند و احکام خاصی برای حفظ حریم آنان تشریع شده است.
آیا مربوط به پوشش در دو سوره نور و احزاب آمده است.
البته آیات دیگری نیز در غیر از این دو سوره هستند که به موضوع مورد بحث ما اشاره دارند، ولی ما در اینجا آیات صریح و ظاهر را بررسی و نحوه دلالت و نوع حکم آن را بر اساس تفاسیر معتبر و روایات بیان می کنیم. در اینجا این آیات را می توان به چند دسته تقسیم کرد:
-دسته اول آیات مربوط به پوشش و حفظ حریم برای خانواده هستند که خود بر دو قسم می باشند:
-الف ) ستر و پوشش برای خانواده از غیر خانواده که آیات 27 و 28 و29 سوره نور متضمن آن است.
-ب) ستر و پوشش در درون خانواده، در برابر بعضی افراد خانواده که خود بر دو گونه است:
-1ـ پوشش در برابر اطفال غیر بالغ خانواده
-2ـ پوشش در برابر افراد بالغ خانواده که احکام آن در آیات 58 و 59 سوره نور بیان شده است.
-دسته دوم، ستر و پوشش فردی است که خود دو قسم می باشد:
الف ) آیاتی که با صراحت حکم پوشش را بیان می کند که شامل مردان و زنان می شود.
آیه 30 سوره نور در مورد پوشش مردان است و آیات 31 نور و 59 احزاب در مورد پوشش زنان عام که شامل همه زنان می شود. تعدادی از آیات هم مختص زنان پیامبر است؛ همچون آیات 27، 28، 29، 30، 31 و 32 احزاب. در این مقاله در حد امکان این آیات بررسی می شود.
1. استیذان عام و حریم خانواده
آیات متضمن حفظ حریم و پوشش خانواده به قرار زیر هستند:
«یا ایها الذین آمنوا لا تدخلوا بیوتاً غیر بیوتکم حتی تستأنسوا و تسلموا علی اهلها ذلکم خیرٌ لکم لعلکم تذکرون.»
ای مؤمنان به خانه هایی جز خانه های خودتان وارد نشوید، مگر اینکه آشنایی دهید و اجازه بگیرید و بر اهل آن خانه سلام کنید. این به خیر شماست. باشد که پند بگیرید.»
«فان لم تجدوا فیها احدا فلا تدخلوا حتی یؤذن لکم وَ اِن قیل ارجعوا فارجعوا هو از کی لکم و الله بما تعلمون علیم».
«و اگر کسی را در آن نیافتید، وارد نشوید تا اینکه به شما اجازه داده شود و اگر به شما گفته شد برگردید، برگردید. این برای شما پاکیزه تر است و خداوند به آنچه می کنید داناست.»
«لیس عیکم جناحٌ أن تدخلوا بیوتاً غیر مسکونه فیها متاعٌ لکم و الله یعلم ما تبدون و ما کنتم تکتمون».
«بر شما گناهی نیست که وارد مکان های غیر مسکونی شوید که در آنجا کالاهایی برای شما هست و خداوند آنچه را که شما آشکار می کنید و آنچه را پنهان می دارید، می داند». بر مبنای سنت خدای تعالی که پوشاننده عیوب و آشکار کننده خوبی ها و زیبایی هاست، مصلحت این احکام که پوشاندن عورات مردم و حفظ اسرار خانوادگی و حرمت افراد خانواده است، معلوم می شود این مصلحت دو طرفه است.
یعنی برای شخص عامل هم هست و در آخر هر دو آیه به این مصلحت ها اشاره می کند: «ذلکم خیر لکم لعلکم تذکرون» و «هو ازکی لکم والله بما تعملون علیم».
2. استیذان خاص و حریم افراد خانواده
این آیات اشاره به ستر و پوشش در درون خانواده دارد و اعضای خانواده باید نسبت به یکدیگر آن را رعایت کنند که خود بر دو قسم است:
الف ) پوشش در برابر اطفال نابالغ خانواد که آیه 58 سوره نور بیان کننده آن است.
«یا ایها الذین آمنوا لیستأذِنَکم الذین ملکت ایمانکم و الذین یبلُغوا الحُلُمَ مِنکم ثلاثَ مرات من قبل صلوه الفجر و حین تضعون ثیابکم مِنَّ الظهیره و من بعد صلوه العشاء ثلات عورات لکم…».
«ای مؤمنان باید ملک یمین های تان و کسانی از شما که هنوز به سن بلوغ نرسیده اند (اطفال)؛ سه بار از شما اجازه بگیرند. قبل از نماز صبح و هنگامی که در ظهر لباس های تان را در می آورید و بعد از نماز عشا که سه زمان خصوصی شماست، باید (برای ورود) اجازه بگیرند. قبل از نماز صبح و هنگامی که در ظهر لباس های تان را در می آورید و بعد از نماز عشا که سه زمان خصوصی شماست، باید (برای ورود) اجازه بگیرند. گناهی نیست بر شما و نه بر آنان که در غیر این سه زمان برگرد شما بچرخند…»
این خطاب، عام است و شامل مردان و زنان می شود. اما این حکم برای اطفال دائمی نیست، بلکه سر رسید آن تا وقتی است که به سن بلوغ برسند.
ب) حریم خانواده در برابر افراد بالغ
«وَ اذا بَلَغَ الأطفالُ مِنکم الحِلمَ فَلْیَسْتَأذنوا کما اَسْتأذَنَ الذین مِن قبلهم، کذلِک یُبیّن الله لکم آیاته و الله علیم حکیم.»
«و چون فرزندان به سن بلوغ می رسند، باید همانند آنان که قبلاً بودند، اجازه بگیرند. خداوند اینچنین آیاتش را برای شما بیان می کند و خداوند دانای حکیم است.»
خداوند تعالی این احکام را بر اساس علم و حکمت خویش برای مبارزه با هرگونه آلودگی جنسی و بی عفتی بیان می کند.
3. حریم افراد و پوشش فردی
آیاتی که به طور صریح و ظاهر حکم پوشش فردی را بیان می کنند، بر دو قسم هستند:
الف ) پوشش برای مردان
«قُلْ لِلمؤمنین یغضّوا مِن أبصارهم و یحفظوا فروجَهم ذلک أزکی لهم اِن الله خبیرٌ بما یصنعون.»
غض: نقصان و کم کردن است از دیدن و صدا، مانند : «وَ اغض مِن صوتِک».
«من» در «من ابصارهم» تبعیض است یا ابتدای غایت و بنا به قولی زائد است. اگر تبعیض باشد، معنایش کم کردن در نگاه و خیره نشدن است و به اصلاح، نهی از چشم چرانی است و بنا به قول علامه طباطبایی، اگر ابتدای غایت باشد، یعنی مؤمنین چشم پوشی را از خود شروع کنند.
ب) پوشش برای زنان
پوشش برای عموم زنان
«قل للمؤمنین یغضضنَ مِن أبصارهِنَّ و یحفظن فروجهنَّ و لا یبدین زینَتهُنَّ إلا ما ظهر منا و لیضربْنَ بخمر هُنَّ جیوبهن و لا یبدین زینتَهُنَّ الا لبعولتهن…»
«بگو به زنان مؤمن دیدگان شان را فرو آورند و ناموس های شان را حفظ کنند و زینت های شان را آشکار نکنند؛ مگر آنچه ظاهر است و باید روسری های شان را بر گریبان های شان بیاویزند و نباید زینت هایشان را آشکار کنند؛ مگر برای همسران شان. یا پدران شان یا پدران شوهران شان یا پسران شان یا پسران شوهران شان یا برادران شان یا پسران برادران شان یا پسران خواهران شان یا زنانی (از هم کیشان شان) یا ملک یمین شان یا مردانی وابسته به آنان که نیازی به زن ندارند(میل جنسی ندارند) و یا اطفالی که به پنهانی های زنان پی نبرده اند و نباید زنان (در هنگام راه رفتن) پاهای خود را به زمین بکوبند، به گونه ای که زینت هایی که مخفی کرده اند، آشکار شود. ای مؤمنان همگی بازگشت کنید به طرف خدا، باشد که رستگار شوید. زنان مؤمن نیز همچون مردان، مورد خطاب واقع می شوند؛ ولی علاوه بر آنچه به عنوان تکلیف مشترک گفته شد، احکام پوشش اختصاصی نیز به آنان تعلق می گیرد. حریم اختصاصی برای قدسی عالم خلقت و مظهر خالقیت الله حافظ او از آسیب های احتمالی و نشانگر قدر منزلت و مقام والای اوست.
«وَ لا یُبُدین زینَتَهِنَّ الا ما ظهر مِنها»
ابداء زینت = آشکار کردن زینت
نهی از آشکار کردن زینت است و ظهور در حرمت دارد؛ یعنی آشکار کردن زینت حرام است و از این حکم، «ما ظهر مِنها» استثنا شده است. در اینجا دو سؤال مطرح است : اول، مقصود از زینت چیست؟ دوم مقصود از «ما ظهر مِنها» چیست؟ در مجمع البیان آمده مقصود از زینت مواضع زینت است. علامه طباطبایی نیز همین قول را نقل کرده است و دلیل آورده که چون خود زینت مثل گوشواره، دستبند و امثال آن آشکار کردن شان حرام نیست، پس مقصود مواضع زینت است. فخر رازی زینت را اعم از زیبایی های خلقی و لباس و آلات زیور دانسته و می گوید، زینت اسمی است برای محاسن خلقی و نیز محاسنی که انسان از طریقی لباس نیکو و آرایش و زیورآلات کسب می کند.
او زینت را در سه امر خلاصه می کند:
1ـ رنگ ها از قبیل سرمه، خضاب و سایر رنگ هایی که برای آرایش چهره و دست به کار می روند.
2ـ زیورآلات همچون انگشتر، دستبند و…
3 ـ لباس، چنانکه خدای تعالی فرموده : «خذوا زینتکم عند کل مسجد» مقصود لباس است.
در تفسیر کشاف آمده: زینت عبارت است از آن چیزهایی که زن خود را با آنها می آراید؛ از قبیل طلاجات و… و ذکر زینت بدون مواضع آن مبالغه است در امر به پوشش و نگهداری؛ زیرا این زینت ها بر مواضعی از بدن واقع می شوند که نظر کردن به آن جز کسانی که استثنا شده اند، روا نیست. استاد مطهری می فرماید: زینت در عربی اعم از زیور در فارسی است؛ زیرا به زینت هایی گفته می شود که از بدن جداست؛ مانند طلا و جواهرات. ولی کلمه زینت هم به این دسته گفته می شود و هم به آرایش هایی که به بدن متصل است؛ نظیر سرمه و خضاب و امثال آن.
خانم امین، صاحب تفسیر مخزن العرفان، در این باره پس از ذکر اقوال مختلف می فرماید: اطلاق زینت به مواضع زینت، در واقع انصراف لفظ است و از معنای حقیقی بدون قرینه و این خلاف قاعده است.
وی می افزاید: ظاهراً در کلمه «زینتهن» دو قید مأخوذ است: یکی اعضای بدن زن که محل زینت است و دیگر آن اشیایی که مثل گوشواره و دستبند و امثال آن و هر چیزی که زنان بدان آراسته گردند و بر حسن و زیبایی شان افزوده شود و هیچ یک به تنهایی بر بدن زن زینت محسوب نمی شوند. همچنین می گوید: از مصادیق زینت هر چیز، اعم از لباس و لوازم آرایش و هر چیزی که بر زیبایی زن می افزاید را شامل می شود. پس برای زن دو حالت است:
1ـ حالتی که عاری از زینت است که مشمول جمله اول «ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن…» می شود.
2ـ حالتی که مزین به زینت است که در آن صورت مشمول «ولا یبدین زینتهن…» می شود.
با توجه به آنچه گفته شد، اگر زینت را اعم از زیبایی های خلقی و اکتسابی بگیریم، صحیح تر به نظر می رسد.
اقوال مفسرین
المیزان: بر اساس روایات می گوید، مقصود صورت و دست ها تا مچ (وجه و کفین) است.
مجمع البیان: سه قول در این باره وجود دارد:
1-قول ابن مسعود : مقصود از زینت ظاهر، لباس و مقصود از زینت باطن، خلخال و گوشواره است.
2-قول ابن عباس : زینت ظاهر عبارت است از سرمه و انگشتر خضاب کف دست.
3 ـ قول ضحاک و عطا: خود چهره و دو دست تا مچ.
کشاف : زینت عبارت است از آن چیزهایی که زن خود را به آن می آراید؛ از قبیل طلاجات، سرمه و خضاب و زینت های آشکار همچون انگشتر و حلقه و سرمه و خضاب که مانعی برای آشکار شدن آنها نیست؛ اما زینت های پنهان همچون دستبند و خلخال و بازوبند و گردنبند و… باید پوشانده شود، مگر از عده ای که خود آیه استثنا کرده است.
استاد مطهری در تفسیر «الا ما ظهر منها» پس از بیان روایات وارده از ائمه معصومین (ع) نتیجه می گیرد. برای زن، پوشاندن سرمه و انگشتر را واجب نمی داند و از طرفی احتمال اینکه «الا ما ظهر منها» مقصود لباس رو باشد را رد می کند؛ به دلیل اینکه جامه رو اصلاً قابل پوشاندن نیست تا از وجوب پوشش استثنا شود. «ولیضربن بخمرهن علی جیوبهنَّ»، فخر رازی می گوید : لفظ «ضرب» مبالغه در القا و «باء» برای الصاق است.
«خُمُر» ج خمار: اسمی است برای پوششی که زنان سر خود را با آن می پوشانند(مفردات راغب)، مقنعه. «جیوب» ج جیب : گریبان، یقه پیراهن، قلب و سینه (ناموس)، یقه و گریبان ولی کنایه از سینه است. یعنی باید زنان سرپوش های خود (روسری، مقنعه و…) را برگردن ها و سینه های خود بیفکنند؛ نه آن طور که در بین زنان عرب معمول بوده که دسته های روسری های شان را به پشت سر می انداختند و گردن ها و سینه های شان را نمی پوشاندند.
فعل امر، ظهور در وجوب دارد و با انضمام قسمت بعد «ولا یبدین…» دلالتش در وجوب پوشش و حرمت کشف، قوی تر می شود.
«وَ لا یبدین زینتهُنَ الا لبعولتهن…»
از حکم وجوب پوشش و تحریم آشکار کردن زینت 12 گروه استثنا می شوند:
1 ـ شوهر 2 ـ پدر 3 ـ پدر شوهر 4ـ پسر 5ـ پسر شوهر ـ 6 ـ برادر 7 ـ پسر برادر 8ـ پسر خواهر 9 ـ زنان مسلمان 10ـ ملک یمین 11ـ مردان مسنی که نیاز به زن ندارند 12 ـ پسران خردسال که به سن تمییز نرسیده اند.
«وَ لا یضربن بأرجلهن لیُعْلَم ما یخفین من زینتهُنَّ»
زنان عرب معمولاً خلخال به پا می کردند و برای اینکه بفهمانند خلخال به پا دارند، پاهای شان را محکم به زمین می کوبیدند تا بدین وسیله جلب توجه کنند. آیه کریمه آنان را از این کار نهی می کند. از این دستور می توان فهمید هر کاری که موجب جلب توجه مردان شود و سبب تحریک مسائل جنسی گردد، انجام آن برای زنان حرام است.(زنان خودشان مصادیق آن را بهتر می دانند. الأنسان علی نفسه بصیر.
منبع:نشریه دنیای زنان، شماره 50. .