ملتهای مختلف روزهایی از سال را با توجه به فرهنگ خود جشن میگیرند. این عیدها برخی برخاسته از دین و برخی بر اساس فرهنگ عمومی آن مردم است. عید فطر از عیدهای بزرگ اسلامی است که همواره در میان مسلمانان و ایرانیان جایگاهی ویژه داشته است. البته در آیین اسلام، عید بار ارزشی خاصی دارد که در متون کهن نیز بدان اشارت رفته است.
روزه عید فطر
درباره روزه گرفتن در روز عید فطر آمده است:
نکته: «اما آنچه حرام است: روزه داشتن روز عید فطر است».[1]
روزه پس از عید
از روزهای مستحب برای روزه گرفتن عبارت است از:
نکته: «اما آنچه خداوند را اختیار باشد: روزه روز دوشنبه است و پنجشنبه و آدینه. و این سه روز که ایام بیض[2] خوانند… و روزه شش روز است از پس عید فطر».[3]
روز بیمعصیت، عید است
در احوالات امام علی(ع) آمده است:
حکایت: «چون در عراق نبطیان[4] را دید که در عید خود زینتی و تجملی ظاهر کرده بودند، گفت: این چیست که اظهار کردهاند؟ گفتند: روز عید ایشان است. گفت: هر روزی که خدای را معصیت نکنیم آن عید ماست».[5]
عید و نهی از منکر
ابوحامد غزالی مینویسد:
حکایت: «و آمده است که مروان حکم در نماز عید پیش از نماز خطبه کردی، مردی بر وی انکار[6] کرد که خطبه پس از نماز باشد! مروان گفت: ای فلان، آن متروک[7] شده است.
بو سعید خدری گفت: این مرد حقی که بر وی بود به جای آورد، که پیغامبر ـ صلیالله علیه و سلم ـ ما را گفته است: مَن رأی مُنْکَراً فَلَیَنکُره بِیَده، فإنْ لَم یَسْتَطِعْ فَبِلِسَانِه، فإنْ لَمْ یَسْتَطِع فَبِقَلْْبِه، و ذلک أضْعَفُ الایمان، اَیّ[8]: هر که منکری بیند باید که به دست آن را تغییر کند، و اگر نتواند به زبان، و اگر نتواند به دل، و آن ضعیفترین ایمان است».[9]
حضور پرشکوه
حضور ایرانیان در نماز عید، هماره شکوه خاصی داشته است:
حکایت: «چون قتیبه بن مسلم مسجد جامع بنا کرد اندرون حصار بود. از اندرون شهر و آن حوالی را ریگستان میخوانند، آن موضع را نمازگاه عید کرد و مسلمانان را بیرون آورد، تا نماز عید کردند. و مردمان را فرمود تا سلاح با خود بیرون آوردند، به سبب آنکه اسلام هنوز نو بود، و مسلمانان از کافران ایمن[10] نبودند، و امروز سنت مانده است، تا هر که اهل سلاح باشند با خویشتن بیرون آرند. و آن دروازه را «دروازهسرای معبد» خوانند. … و بدین نمازگاه سالهای بسیار نماز عید گزاردهاند. ]چون مردم در این مکان[ نمیگنجیدهاند، امیر سدید منصور بن نوح بن نصر… حایطها[11] و باغهای بانزهت[12] بخرید به قیمت بسیار، و مال بسیار در آن خرج کرده آن را نمازگاه عید ساخت، و منبر و محراب نیکو فرمود. و سالهای بسیار نماز عید آنجا کردند. آن نمازگاه تا به روزگار ارسلانخان بود. ارسلانخان فرمود تا نمازگاه به نزدیک شهر کردند، تا مردمان را رنج نباشد. و اگر وقتی دشمنی قصد شهر کند، مردمان شهر غایب نباشند».[13]
زکات فطر
بلعمی احوالات پیامبر اکرم(ص) را در روز عید چنین گزارش میدهد:
حکایت: «پس چون ماه رمضان بگذشت، پیغمبر علیهالسلام صدقه روز عید واجب کرد. روز عید بیرون آمد از مدینه و به مصلی رفت و نماز کرد، و اندر خطبه صدقه فطر فرمود».[14]
در جای دیگر نیز چنین آورده است:
«و پیغمبر علیهالسلام روزه ماه رمضان بداشت و نماز عید بکرد و صدقه عید بفرمود، و چون از شوال هفت روز بگذشت به غزو احد شد».[15]
پینوشتها:
[1]. محمد بن جریر طبری، تفسیر طبری، ترجمه: مترجمان، تحقیق: حبیب یغمایی، تهران، انتشارات توس، 1356، چ 2، ج 1، ص 118.[2]. ایام البیض: سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم ماه قمری باشد.
[3]. تفسیر طبری، ج 1، ص 127.
[4]. نبطی: از اقوام ساکن در عراق باستان.
[5]. ابوحامد غزالی، احیاء علوم الدین، ترجمه: محمد خوارزمی، تصحیح:حسین خدیوجم، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1373، ج 4، ص497.
[6]. انکارکردن: زشت شمردن.
[7]. متروک شدن: مورد توجه نبودن، بدان عمل نکردن.
[8]. ای: یعنی.
[9]. احیاء علوم الدین، ج 2، ص 685.
[10]. ایمن: در امنیت.
[11]. حایط: زمینی است در داخل شهر که اطراف آن دیوار کشیده باشند و در آن زراعت کنند.
[12]. نزهت: خرمی.
[13]. ابوبکر محمد بن جعفر نرشخی، تاریخ بخارا، ترجمه: ابونصر احمد بن نصر القباوی، تحقیق: محمدتقی مدرس رضوی، تهران، توس، 1363، چ 2، صص 72 و 73.
[14]. بلعمی، تاریخنامه طبری، تحقیق: محمد روشن، تهران، سروش، 1378، چ 2، ج 3، ص 107.
[15]. همان، ص 161.