عوامل تهدید کننده عفاف در آموزه های دینی

عوامل تهدید کننده عفاف در آموزه های دینی

نویسنده: روح الله هژبری

اشاره:
خانواده واحد کوچکی از یک جامعه است که افراد آن از کودکی با فرایند جامعه پذیری در ابعاد مختلف از جمله هنجارها و ارزش ها آشنا می شوند و بین این دو رابطه مستقیمی وجود دارد، به طوری که ریشه بسیاری از ناهنجاری های اجتماعی را می توان در فضای تعاملی افراد در خانواده جستجو کرد…” والذی خبث لا یخرج الا نکدا؛ زمین خشک ناپاک جز گیاه اندک و کم ثمر نرویاند.”
خداوند در این آیه شریفه انسان را به گیاه و محیط زندگی او را به زمین تشبیه کرده است. از این آیه می توان چنین استفاده کرد که محیط، اثر زیادی در شکل گیری شخصیت افراد دارد به طوری که هرچه محیط و بستر زندگی افراد آلوده و ناپاک باشد، ثمره آن نیز چیزی جز پلیدی و ناپاکی نخواهد بود. در آموزه های دینی برای مصون نگاهداشتن خانواده ها از کجروی ها و پلیدی ها، راهکارهای مختلفی ارائه شده که از مهمترین آنها عفاف است و در این زمینه عوامل تهدیدکننده و تقویت کننده عفاف بیان شده است که ما در این مقاله کوتاه، ابتدا به بیان تعریف مختصری از عفاف و به دنبال آن عوامل تهدید کننده و زمینه ساز عفاف می پردازیم؛
مفهوم عفاف عبارت از خودداری از کار زشت و ناروا، پرهیزکاری و پاکدامنی است. راغب اصفهانی عفت را به وجود آمدن یک حالت نفسانی را در انسان می داند که از غلبه قوه شهوانی بر انسان جلوگیری می کند. بنابراین عفت، نفس را از پستی ها دور نگاه می دارد. و به نوعی انسان را از افتادن در ورطه انحراف و پلیدی ها بیمه می کند. قرآن کریم علاوه بر اینکه از حضرت یوسف(ع) و حضرت مریم(ع) به عنوان دو الگوی کامل عفاف یاد می کند راهکارهای متعددی را برای کسب گوهر عفاف و خارج نشدن از مرکز پاکدامنی ارائه می کند.

عوامل تهدید کننده عفاف
با گذراندن دوران پر از آرامش کودکی، دوران بلوغ، با بیدار شدن غرایز جنسی و نیازهای روحی روانی آغاز می شود. در این مرحله نقش خانواده در دادن آگاهی های مربوط به این دوران پررنگ می شود و پدر ومادر وظیفه دارند شریعت اسلام و احکام آن را از حلال و حرام، محرم و نامحرم و آن چه برای پیشگیری از آلودگی ها لازم است به فرزندان بیاموزند تا هم خود به وظیفه شرعی عمل کرده باشند و هم فرزندان از ارتکاب به اعمال منافی عفت مصون بمانند.
به ذکر چند عامل تهدید کننده عفاف می پردازیم:

1- چشم چرانی
چشم دریچه حساسی است که در مقابل صحنه های تحریک آمیز، حالت منفعلانه ای به خود می گیرد و با ارسال آن به قلب و دل تمایلات نفسانی را بدون تجزیه و تحلیل و عبور از فیلتر عقل مطالبه می کند وانسان را به منجلاب بی عفتی و گناه می کشاند و به قول باباطاهر عریان:
ز دست دیده و دل هر دو فریاد
که هرچه دیده بیند دل کند یاد
در همین ارتباط قرآن کریم می فرماید “قل للمومنین یعضوا من ابصارهم…” و “قل للمومنات یغضضن من ابصارهن” قرآن نگاه شهوت آمیز و مستقیم نامحرم را که منشا انحراف و فساد است حرام می داند، چون مفاسد متعددی بر آن مترتب می شود.

2- اختلاط زن و مرد
مکتب اسلام در عین اینکه اجازه فعالیت اجتماعی را در عرصه اجتماع به زن می دهد او را از اختلاط در عرصه کار و فعالیت نهی می کند. اسلام می گوید نه حبس و نه اختلاط بلکه حریم. سنت جاری مسلمانان از زمان رسول خدا همین بوده است که زنان از شرکت در مجالس ومجامع منع نمی شده اند ولی همواره اصل “حریم” رعایت شده است. در مساجد و مجامع، حتی در کوچه و معبر، زن با مرد مختلط نبوده است. وقتی به آیه 23 سوره قصص نگاه می کنیم متوجه می شویم که دختران حضرت شعیب با وجود اینکه شغل چوپانی داشتند هنگام سیراب کردن گوسفندان خود، ابتدا به کناری می رفتند تا چوپانان دیگر آب از چاه کشیده و حیوانات خود را سیراب کنند و آنجا را ترک کنند، سپس خود به کناره چاه رفته و به سیراب کردن حیوانات می پرداختند، حتی هنگامی که می خواستند همراه موسی به خانه خو دبروند حضرت موسی پیشاپیش آنها قدم برمی داشت. تا به پشت آنها نظر نکند، پس می توان در عین حفظ حریم و حدود در عرصه اجتماع فعالیت کرد.

3- خضوع در کلام توسط زنان
خضوع در کلام به معنای این است که زنان در برابر مردان آهنگ سخن گفتن را نازک و لطیف کنند و به تبع دل دچار ریبه و خیال های شیطانی شود و شهوت برانگیخته شود، در نتیجه آن مردی که دارای دل بیمار است یعنی ایمان قوی ندارد، به طمع بیفتد. از این رو قرآن کریم می فرمایند: با مردان نرم و نازک سخن نگویید مبادا آنکه دلش بیمار “هوی و هوس” است به طمع افتد.

4- زینت وعدم پوشش مناسب
در آیه 31 سوره نور قرآن می فرماید: “ولا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن… زینت و آرایش خود را جز آنچه قهرا ظاهر می شود بر بیگانه آشکار نسازید و باید سینه و دوش خود را به مقنعه بپوشانند. خداوند متعال با خودآرایی زن مخالف نیست، بلکه با خودنمایی مخالف است. و حتی در بعضی روایات زن و شوهر را برای قوام خانواده توصیه به زینت و آرایش می کنند. چون خودنمایی برای نامحرم عشق کاذب به وجود می آورد و این عشق سرانجامی جز شکست ندارد و به تعبیر مولوی:
عشق هایی کزپی رنگی بود
عشق نبود عاقبت ننگی بود

5- خلوت با نامحرم
از جمله عوامل تهدید کننده عفت، خلوت با نامحرم است. مراد از خلوت این است که مکان طوری باشد که رفت و آمد در آن کمتر باشد و یا آن محل درهای ورود و خروجش بسته باشد. در چنین شرایطی است که شیطان وسوسه خود را آغاز می کند و انسان را متمایل به گناه می کند. در همین زمینه پیغمبر (ص) می فرمایند: هیچ مرد و زن نامحرمی در جایی خلوت نمی کنند مگر اینکه شیطان سومین آنهاست. و آن دو را نسبت به یکدیگر وسوسه می کند و در جای دیگر آن حضرت به هنگام بیعت گرفتن زنان تعهد گرفت که هرگز با مرد بیگانه در جای خلوت ننشینند.

6- عدم توجه به مسایل زناشویی
هریک از زن و شوهر در کانون خانواده وظایفی را بر عهده دارند، عدم توجه به آن موجب می شود که طرفین ارضای نیازهای غریزی و طبیعی خود را خارج از محیط خانه به صورت ناسالم طلب کنند. که به مواردی از آن در ذیل می پردازیم:
الف. عدم آراستگی توسط مردان
زنان به صورت طبیعی میل به زیبایی و آراستگی دارند واگر این میل فطری در خانواده به طور مطلوب ارضا نشود به بی عفتی کشانده می شود. امام صادق(ع) می فرمایند: همانا زنانی که از جاده عفاف خارج شدند علتی نداشت جز اینکه مردان آنها (از نظر بهداشت و آرایش به خود نمی رسیدند. در همین زمینه نیز امام رضا(ع) خطاب به حسن بن جهم فرمودند: به درستی که زن دوست دارد تو را آراسته ببیند، همانطور که تو دوستی داری او را آراسته ببینی، به تحقیق زنها را کم آراستگی و عدم آمادگی شوهرانشان، از عفاف به فسق خارج می کند.
ب- بی توجهی به مسایل جنسی وعاطفی
عده ای از یاران پیامبر گرامی اسلام بعد از شنیدن گفتار آن حضرت درباره قیامت، از همبستر شدن با زنان خود و استفاده از بعضی نعمت های خداوند، خودداری کردند که این کار آنها مورد عتاب شدید پیامبر(ص) واقع شد. غریزه جنسی از مهمترین غرایز فطری است که اگر به موقع در بستر صحیح و طبیعی خود ارضا نشود زمینه بسیاری از بی عفتی ها را فراهم می کند. امام رضا(ع) می فرماید: خداوند می داند نهایت صبر زن در نزدیکی نکردن با او چهار ماه می باشد، پس اگر مردی چهار ماه با همسر خود آمیزش جنسی نداشت مرتکب حرام شده است.
ج- سوظن و غیرتورزی بی جا
حضرت علی(ع) در نامه اش خطاب به امام حسن(ع) می نویسد: از غیرتورزی بی جهت و سوظن اجتناب کن، زیرا این نوع سوظن ها زنان سالم و عفیفه را نیز به نادرستی و شک و تردید می اندازد. و قرآن پیروان خود را شدیدا از تهمت زدن و سوظن به دیگران، به ویژه درباره خانواده باز می دارد و به مرتکبین آن کیفر شدید (حد قذف) وعده می دهد.

7- عدم خودباوری وعزت نفس
وقتی انسان از جایگاه و شخصیت حقیقی خویش در نظام آفرینش غافل باشد و نداند که بهای حقیقی او معادل بهشت است و می تواند برتر از ملائکه و دیگر موجودات روی زمین باشد، لذائذ زودگذر و آنی دنیا در نزد او خوار می گردد و مصداق کلام امیرالمومنین علی(ع) می شود که فرمود: کسی که در خود احساس کرامت می کند شهوات وخواهش های نفسانی نزد او بی مقدار می شود.

8- فراموشی یاد خدا
شاه کلید عوامل تهدید کننده عفت، غفلت از یاد خداست. قرآن کریم در سوره زخرف آیه 36 می فرماید: “هرکس از یاد خدا روی گردان شود شیطانی را به سراغ او می فرستیم و همواره با او قرین خواهد بود.”
“غفلت از ذکر خدا و غرق شدن در لذات دنیا و دلباختگی به زرق و برق آن، موجب می شود که شیطان بر انسان مسلط گردد و همواره قرین او باشد و رشته ای در گردنش افکنده، می برد به هرجا که خاطر خواه اوست.”

زمینه های تهدید کننده عفاف
زمینه بسیاری از انحراف های جنسی ریشه در کودکی دارد و والدین باید از دوران کودکی در مورد این مسایل حساس باشند و زمینه را برای انحراف های جنسی فرزندانشان در آینده فراهم نکنند. طرز لباس پوشیدن و عریان نکردن بدن در نزد کودکان، مراعات عفت در کلام و پرهیز از بکار بردن الفاظ و کلماتی که به گونه ای در برگیرنده مسایل و مناسبات جنسی می باشند، از جمله تدابیری هستند که مانع رشد پیش رسی میل جنسی در کودکان می شود. در همین زمینه در روایات اسلامی توصیه های موکدی وجود دارد مبنی بر اینکه پدر و مادر مناسبات زناشویی را به شدت از حوزه دید و حضور کودکان دور نگه دارند. آموزش قرآن در زمینه پاک نگاه داشتن خانواده در طول شبانه روز در این خصوص این است که هم غلامان و خدمتکاران خانه، و هم کودکانی که به سن بلوغ جنسی نرسیده اند سه بار و در سه هنگام، اذن بگیرند:1 ) پیش از نماز صبح، 2) هنگام استراحت 3) شب بعد از عشا. این سه وقت را قرآن کریم به نام “راز” و “سر” پوشیدن یاد می کند. از جمله تعالیم دینی در این زمینه می توان به جدا کردن رختخواب فرزندان در سن هفت سالگی، در آغوش نگرفتن و نبوسیدن دختر بچه شش ساله توسط پسر بچه یا مرد نامحرم و همچنین نبوسیدن پسربچه ای که به سن هفت سالگی رسیده است توسط زن نامحرم اشاره کرد.
منبع: بانک مقالات فارسی

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید