نویسنده:سید حسین اسحاقى
اشاره:
از جمله تهدیدات و مشکلات جامعه ما بدحجابى و پوشش نامناسب در زنان و دختران است که اگر برخوردى جدى و ریشهاى با این مقوله صورت نگیرد در آیندهاى نه چندان دور بافت عمومى جامعه ما را با چالشى بزرگ روبرو مىکند و مشکلات فراوان پنهان و آشکارى گریبانگیر جامعه ما خواهد شد. این مقاله به معرفى برخى راهکارها و راهبردها در این زمینه پرداخته است.
الف) تقویت باورهاى دینى با احیاى فرهنگ ناب اسلامى
اگر زنى داراى باورى قوى باشد شالوده شخصیتى او نیز بر اساس همین باور شکل مىگیرد؛ چنانکه حضرت على(علیهالسلام) مىفرمایند: «المرء بایمانه؛ شخصیت انسان در گرو باورهاى اوست».52
آن حضرت در جایى دیگر مىفرمایند: «و المؤمن بِعَملِه ؛ و ایمان انسان در عمل او جلوهگر است».53
بنابراین باید با تقویت پایههاى دینى و باورهاى اعتقادى، وسیله اعمال صالح را در زنان فراهم آوریم و این مسئولیت بیش از همه بر عهده متولیان مذهبى و فرهنگى جامعه است.
ب) باطنگرایى و سیرتگرایى به جاى صورتگرایى
فراخوانى زن مسلمان به ارزشهاى اصیل دینى و فراهم نمودن تمهیدات لازم براى تقویت عملى و پرورش روح ایمان و تعهد وى، نقش مهمى در این زمینه دارد. آنچه در اسلام ارزش دارد شخصیت وجودى و عظمت روح بلند انسان است و تن و نماى جسمى انسان منزلت والایى ندارد. حضرت مسیح(علیهالسلام) مىفرماید:
به حق براى شما مىگویم تن چه سودى دارد در صورتى که ظاهرش درست باشد و درونش تباه بدنهاى شما چه سودتان دهد که خوشتان دارد و دلهایتان تباه باشد؟ و سودى نبرید که پوست خود را پاک نگاه دارید و دلهاى شما چرکین باشد.54
متأسفانه برخى از زنان در شرایط کنونى، حتى پوشش را نیز براى خودنمایى برمىگزینند. سخن تأملبرانگیز حضرت على(علیهالسلام) در این مورد، کاملاً گویاست:
«تظهر فى اخر الزّمان و هو شر الازمنه نسوه کاسیات عاریات متبرجات من الدین خارجات و فى الفتن داخلات و للشهوات مائلات و الى اللذات مسرعات مستحلات للمحرمات و فى جهنم خالدات»؛
در آخرالزمان که بدترین زمانهاست، ظاهر مىشوند زنان پوشیدهاى که برهنهاند (لباس دارند اما گویا لباس نپوشیدهاند) و از خانه با خودآرایى بیرون مىآیند، اینان از دین خارجاند و در فتنهها داخل و به سوى شهوات تمایل دارند و به سوى لذات نفسانى در شتاباند و حرامها را حلال مىدانند و در دوزخ به عذاب ابدى گرفتار مىآیند».55
ج) معرفى و شناساندن الگوهاى زن مسلمان
انسان فطرتا الگوگزین و اسوهپذیر است و دوست دارد ارزشهاى باورمند خود را در چهرههاى مجسم دیده و همانندسازى کند. با وجود این امروزه زن مسلمان، آنچنانکه باید با شخصیتهاى بزرگ تاریخ اسلام آشنا نشده تا دریابد که آنان چگونه با حضور توأم با وقار و متانت در جامعه اسلامى، شرافت و منزلت انسانى خویش را حفظ نمودند.
زن مسلمان با شناخت شیوه رفتارى زهراى مرضیه(علیهاالسلام) و زینب کبرى و الگوبردارى از آن، بازیچه هوسها قرار نمىگیرد و عامل فسادگسترى نمىشود و به حیات طیبه و پاکیزه مىرسد:
«مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُوءْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاهً طَیِّبَهً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ»56
هر کس از مرد و زن که ایمان داشته باشد و عمل صالح انجام دهد، به او حیات پاکیزه مىبخشیم و پاداش آنها را بهتر از اعمالى که انجام دادهاند، خواهیم داد.
خداوند در این آیه، پاداش و ثواب را در برابر عمل صالح دانسته است؛ یعنى ملاک برترى، زن یا مرد بودن نیست، بلکه هر انسان مؤمنى که عمل صالحى انجام دهد، به او پاداش داده مىشود و فرقى هم بین زن و مرد نیست. البته کسانى که دستورها و قوانین الهى را سرلوحه زندگى خود قرار مىدهند در قرآن و احادیث، از آنان به نیکى یاد شده است.57
در این میان، پیروى از اسوهها تأثیر بسزایى در رشد و تکامل آدمى دارد و چه اسوهاى بهتر از کسى که پیامبر گرامى اسلام درباره او مىفرماید: اِنّ الله تعالى لیغضب لغضب فاطمه و یرضى لرضاها58؛ خداوند با غضب فاطمه(علیهاالسلام) غضبناک مىشود و با رضایت او راضى مىشود».
حضرت امام خمینى؛ در خصوص جامعیت حضرت زهرا و الگو قرار دادن این بانوى فرشته خو مىفرماید:
«تمام ابعادى که براى زن متصوّر است و براى یک انسان متصور است، در فاطمه زهرا(علیهاالسلام) جلوه کرده و بوده است. یک زن معمولى نبوده است؛ یک زن روحانى، یک زن ملکوتى، یک انسان به تمام معنا انسان، تمام مشخّصه انسانیّت، تمام حقیقت زن، تمام حقیقت انسان، این زن معمولى نیست؛ این موجود ملکوتى است که در عالم، به صورت انسان ظاهر شده است بلکه موجود الهى جبروتى، در صورت یک زن ظاهر شده است. زنى که تمام خاصّههاى انبیا در او است. زنى که اگر مرد بود، نبى بود. زنى که اگر مرد بود، به جاى رسولالله بود».59
«جلوههاى ملکوتى، جلوههاى الهى، جلوههاى جبروتى، جلوههاى مُلکى و ناسوتى هم در این موجود مجتمع است».60
استاد شهید مرتضى مطهرى نیز در تبیین عظمت و جامعیت حضرت زهرا(علیهاالسلام) مىنویسد:
«در تاریخ اسلام، زنان قدیسه و عالى قدر فراوانند. کمتر مردى است به پایه خدیجه برسد و هیچ مردى جز پیغمبر(صلىاللهعلیهوآله) و على(علیهالسلام) به پایه حضرت زهرا(علیهاالسلام) نمىرسد. حضرت زهرا(علیهاالسلام) بر فرزندان خود که امامند و بر پیغمبران غیر از خاتمالانبیاء برترى دارد».61
در مقایسهاى کوتاه بین اسلام و سایر مذاهب و مکاتب درمىیابیم که زن در اسلام، ارزش و منزلت والایى دارد. حضرت امام؛ در این باره مىفرماید:
«آن قدر که اسلام به زن خدمت کرده است، خدا مىداند که به مرد خدمت نکرده است».62
اگر خداوند این اندازه براى زنان ارزش قائل است براى آن است که صلاح و فساد جامعه بستگى به صلاح و فساد خانواده دارد. اگر کانون خانواده، محیطى آرام و دور از اضطراب و دلهره باشد، زمینه براى رشد و تربیت آیندهسازان فراهم مىآید و مسائلى چون طلاق، جار و جنجال، اضطراب و بیمارىهاى عصبى و روانى کاهش مىیابد. البته زنان به دو دسته صالح و ناصالح تقسیم مىشوند که بین این دو دسته از جهت ارزش و منزلت، فاصله بسیار است؛ چنانکه امام صادق(علیهالسلام) مىفرماید: «لیس للمرأه خطر لا لصالحتهنّ و لا لطالحتهنّ فامّا صالحتهنّ فلیس خطرها الذهب و الفضه هى خیر من الذهب و الفضّه و اما طالحتهن فلیس خطرها التراب خیر منها؛63 براى زن، ارزش و هماوردى نیست؛ نه براى صالح آنها و نه براى ناصالح آنان. زن خوب ارزشش، با طلا و نقره برابرى نمىکند بلکه بهتر از طلا و نقره است اما زن بد، خاک نیز قیمت و بهاى او نیست بلکه خاک بهتر از اوست».
د) توجه دادن به مسئولیت انسان در برابر اعمال خویش
توجیهات غیروجیهى که از برخى بانوان غیرمتدین شنیده مىشود (مانند: دلم مىخواهد؛ آزادم؛ ربطى به دیگران ندارد) مردود است؛ زیرا انجام هر کارى بر اساس خواهشهاى نفسانى پذیرفته نیست. از آن گذشته، اگر جوان هرزه و لاابالى در برابر زنان همین حرف را بزند، در سایه آزادى این افراد، چه وضعیتى براى اینگونه از بانوان پیش خواهد آمد؟! توجیه «ربطى به دیگران ندارد» هم با فلسفه وجوب امر به معروف و نهى از منکر نمىسازد؛ زیرا اگر یک یا چند عنصر مخرب به پیکره نظام اسلامى آسیب وارد کنند، وظیفه همگان است تا از سرایت آن آسیب به جامعه، پیشگیرى کنند و او را ارشاد و راهنمایى و در صورت عدم پذیرش تنبیه نمایند.
توجیهات دیگرى چون «این آقا مثل برادرم است.» یا «انسان باید دلش پاک باشد.» نیز پذیرفتنى نیست؛ زیرا در عین اینکه در یک جامعه اسلامى افراد خواهران و برادران دینى هستند اما باید مسائل مربوط به محرم و نامحرم رعایت شود. رعایت نکردن این امور، آسیبهاى جدى به همراه خواهد داشت.
همچنین این توجیه که «این لباسها را به بازار نیاورند تا ما هم نخریم.» نیز نادرست است؛ زیرا صرف وجود این اجناس در بازار، از انسان سلب اختیار نمىکند؛ به علاوه، بسیارى از اشیاى نامناسب دیگر هم در بازار موجود است که انسان نباید آنها را خریدارى نماید.
تفکرِ «در جوانى مدپرستى و در پیرى خداپرستى» هم بطلانش روشن است؛ زیرا خویشتندارى انسان از گناهان، در جوانى اجر و پاداش بیشترى دارد. از آن گذشته، چه تضمینى وجود دارد که فرصت توبه به انسان دست دهد. توجیهات یاد شده از منظر عقل و شرع پذیرفته نیست.
خداوند در کتاب هدایت مىفرماید:
«وَ لا یُوءْذَنُ لَهُمْ فَیَعْتَذِرُونَ؛64 در روز قیامت به آنها اجازه داده نمىشود تا عذر و بهانه بیاورند».
در آن روز بر دهانها مهر زده مىشود، اعضا و جوارح سخن مىگویند و تمام اعمال آدمى ثبت و ضبط مىشود. خداوند مىفرماید:
«إِنّا کُنّا نَسْتَنْسِخُ ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ؛65 به درستى که ما تمام رفتار و کردار شما را نسخهبردارى مىکردیم».
وقتى انسان، اعمال و رفتار خود را مانند فیلم حاضر ببیند، نمىتواند آن را انکار کند و شرمنده کردار و گفتار خویش خواهد بود. خداوند درباره مشاهده اعمال انسان در روز جزا مىفرماید:
«یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَها وَ بَیْنَهُ أَمَداً بَعِیداً؛66 در روز قیامت هر کس آنچه از کار نیک انجام داده حاضر مىبیند و فرد گنهکار دوست دارد میان او و آنچه از اعمال بد انجام داده، فاصله زمانى زیادى باشد».
گنهکاران با دیدن کارنامه اعمال خود مات و متحیر مىمانند و مىگویند:
«یا وَیْلَتَنا ما لِهذَا الْکِتابِ لا یُغادِرُ صَغِیرَهً وَ لا کَبِیرَهً إِلاّ أَحْصاها وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً وَ لا یَظْلِمُ رَبُّکَ أَحَداً؛67 «اى واى بر ما! این چه کتابى است که هیچ عمل کوچک و بزرگى نیست، مگر اینکه آن را شماره کرده است، و همه اعمال خود را حاضر مىبینند و پروردگارت به احدى ظلم نمىکند».
با بررسى آثار تمدنهاى مختلف در مىیابیم که حجاب از آداب و رسوم دیرینه تمدنهاى بشرى بوده است. نقوشى که از گذشتگان به جا مانده، از احترام به حجاب در بیشتر قومها و ملّتها حکایت مىکند:
«در نقشهایى که از ایران باستان بر جاى مانده، هیچ صورت زنى دیده نمىشود و ناامنى از ایشان نیز به نظر نمىرسد.»68
قرآن، به زنان مؤمن مىآموزد که با پیروى از حکم پیامبر(صلىاللهعلیهوآله) پوششهاى بلند (مانند چادر) بر خویش افکنند تا شناخته نشوند و مورد آزار قرار نگیرند: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لأَِزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُوءْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ»69
از مجموع آیات و روایات اسلامى برمىآید که زن باید خود را از نامحرم پوشیده دارد و از هرگونه رفتار و سخن و لباسى که نظر نامحرم را جلب کند، بپرهیزد تا کسانى که در قلبشان طمع وجود دارد، به او تمایل پیدا نکنند. امام باقر(علیهالسلام) در هشدارى مىفرماید: سخن گفتن با زن نامحرم، از دامهاى شیطان است.70
حجاب، سدّى در برابر امیال هوسبازان است و باعث روآورى جوانان به ازدواج مىشود؛ هم چنانکه بىحجابى و بىعفتى مىتواند سبب گریز جوانان از ازدواج گردد.
حجاب موجب خشنودى خداوند است؛ زیرا زن، با حجاب، جلال خود را حفظ مىکند و به راستى جمال و جلال زن در حجاب اوست. حجاب وسیلهاى براى گسستن بندهاى اسارت نفس و رهایى از آن است؛ حجاب نشانگر حیا و پاکى روح و روان زنان است و استقلال فرهنگى و دینى یک جامعه را به نمایش مىگذارد و ایمان و اعتقاد زن را به خداوند نشان مىدهد.
زن باحجاب، در تیررس هواهاى نفسانى ناپاکان نیست؛ در نتیجه محبوب است و محبوب مىماند. زنان با حجاب چون مرواریدى در صدف عفافاند که با ارزشاند و گرانبها. کوتاه سخن اینکه زنان باحجاب تنها بنده خداوند و سبب عزّت و سرافرازى خود و خانوادهشان هستند.
با این وصف، در عصرى زندگى مىکنیم که در کلام غربیان، عصر برهنگى و آزادى جنسى نام گرفته است. غربیان و غربباوران، بىحجابى را جزئى از حقوق آزادى زنان، به حساب مىآورند. به همین جهت، سخن از حجاب براى آنان ناخوشایند و گاه به مثابه افسانهاى متعلق به زمانهاى گذشته است.
به راستى کدامین راه براى زنان عزّتآفرین و شخصیتآور است: آیا اگر زنان مانند عروسکى بزک شده به جامعه بیایند و مردان هرزه به آنان چشم بدوزند و حرمت آنان را پایین آورند و زنان درگیر مسابقه خودنمایى شوند، شخصیت آنان حفظ مىشود یا این که حرمت و احترام خود را در محیط خانواده حفظ کنند؟
اساسا پوشش زنان سبب مىشود تمتعات جنسى منحصر در خانواده باشد؛ همچنین به حفظ و حراست از کیان اجتماعى و استفاده بهینه از نیروهاى فعال آن کمک مىکند. در مقابل، حضور زنان بىحجاب و بدحجاب دل مردان را سلب کرده و ایمانشان را مىرباید و چه بسا باعث رکود در فعالیتهاى اجتماعى مىشود.
به امید روزى که شاهد بازگشت آن عده از زنان و دختران جامعه اسلامى باشیم که از جاده حجاب بیرون رفتهاند. همانا حجاب، صدفى ارزنده است که گوهرهاى عفاف را در خود جاى مىدهد و عزّت دنیایى و کرامت عقبایى را به زنان مسلمان ارزانى مىدارد. نواى شورانگیز آن شیرمرد بسیجى را حسن ختام این مقال مىسازیم:
اى زن به تو از فاطمه این گونه خطاب است
ارزندهترین زینت زن حفظ حجاب است
پىنوشتها:
1. غررالحکم، ج 1، ص 62 .
2. همان، ص 61 .
3. تحف العقول، ص 548.
4. وسایل الشیعه، ج 14، ص 19.
5 . سوره نحل / 97.
6 . ر.ک: احزاب / 35 ؛ حجرات / 13 ؛ روم / 21 ؛ قصص / 7 ؛ آلعمران / 45 ؛ تحریم / 11.
7. میزانالحکمه، ج 4، ص 94.
8 . زن از دیدگاه امام خمینى؛، ص 88.
9. همان، ص 91.
10. مرتضى مطهرى، نظام حقوق زن در اسلام، ص 150.
11. زن از دیدگاه امام خمینى؛، ص 5.
12. وسائلالشیعه، ج 20، ص 33.
13. مرسلات / 36.
14. یس / 65.
15. جاثیه / 29.
16.آلعمران / 30.
17. کهف / 49.
18. تاریخ تمدن، ج 1، ص 552.
19. احزاب / 59.
20. وسایل الشیعه، ج 14، ص 133.
منبع: ماهنامه یاس