نویسنده: غلامعلی عباسی
مقام شفاعت، موهبتی است الهی که خداوند متعال به آنان که روحشان به جلوه قدسی مزیّن است، عنایت میکند. بر اساس بیان و دلالت روایات، عالیترین مرتبه آن «مقام محمود» است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در روز رستاخیز در آن مقام، طلوع میکند و آبشار نور شفاعت را از آن مطلع بر امت جاری میگرداند.(1)
شفاعت در قرآن
بیست و پنج آیه قرآن(2) درباره شفاعت – نفیاً و اثباتاً – نازل شده است و بیش از 30 مرتبه این کلمه و مشتقات آن در قرآن تکرار گردیده است؛ این فزونی آیات، دلیل روشنی بر اهمیّت موضوع شفاعت در قرآن است. بعضی از بزرگان، این مجموعه آیات را به هفت گروه تقسیم نموده و به بحث درباره آن پرداختهاند.(3)
آیاتی که مقام شفاعت را برای دارندگان اذن الهی اثبات میکند، عبارتند از:
1. «مَنْ ذَالَّذی یَشْفَعُ عِندَهُ اِلاَّ بِاِذْنِهِ»(4)؛ «کیست که بدون اذن او شفاعت کند.»
2. «ما مِنْ شَفیِعٍ اِلاَّ مِنْ بَعْدِ اِذْنِهِ»(5)؛ شفیعی نیست که جز به اذن و فرمان او شفاعت کند.»
3. «وَ لا تَنْفَعُ الشَّفعَهُ عِنْدَهُ اِلاَّ لِمَنْ اَذِنَ لَهُ»(6)؛ «در روز رستاخیز، شفاعت کسی سودی نمیبخشد، مگر شفاعت آن که خدا به او اذن دهد.»
4. «یَومَئذٍ لا تَنْفَعُ الشَّفعَهُ اِلاَّ مَنْ اَذِنَ لَهُ الرَّحمنُ وَ رَضِیَ لَهُ قَوْلاً»(7)؛ «در آن روز، شفاعت هیچ کس سود نبخشد؛ جز آن کسی که خدا به او اذن دهد و به گفتار او راضی شود.»
5. «وَلا یَمْلِکُ الَّذِینَ یَدعُونَ مِنْ دُونِهِ الشَّفعَهَ اِلاَّ مَنْ شَهِدَ بِاْلحَقِّ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ»(8)؛ «کسانی، غیر خدا که مورد پرستش واقع میشوند [بتها…] هرگز قادر بر شفاعت نیستند؛ مگر آن گروه که به حق گواهی دهند و از صمیم جان به آن دانا باشند.»
6. «لا یَمْلِکُونَ الشَّفعَهَ اِلاَّ مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً»(9)؛ «در آن روز هیچ کس [معبودهای دروغی] مالک شفاعت نباشد مگر آن که با خدا عهدی داشته باشند.»
7. «… وَ لا یَشْفَعُونَ اِلاَّ لِمَنِ ارْتَضی وَ هُمْ مِنْ خَشْیَتِهِ مُشْفِقُونَ»(10)؛ درباره کسانی شفاعت میکنند که مورد پسند خدا باشند و آنان از خوف خدا هراسانند.
از این آیات، به روشنی استفاده میشود که برخی انسانها از مقام شفاعت برخوردارند. دقت در مفاهیم آیات، ما را به نکات زیر راهنمایی میکند:
– در روز رستاخیز، گروهی با داشتن شرایطی شفاعت خواهند کرد.
– یکی از شرایط شفاعت، اذن الهی است.
– شفاعت کننده باید به یگانگی خدا و بندگی خویش گواهی دهد: «اِلاَّ مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ».
– شفاعت کننده باید با خداوند، پیمان شفاعت داشته باشد: «اِلاَّ مَنِ اتَّخِذَ عِنْدَ الرَّحْمن عَهْداً».
– تقاضای شفاعت نباید با سخنی که خشم خدا را برمیانگیزد آمیخته باشد: «وَ رَضِیَ لَهُ قَوْلاً» شاید مقصود آیه این باشد که درخواست شفاعت نباید در باره افرادی باشد که شایستگی شفاعت را ندارند.
– شفاعت شونده باید مورد رضایت خدا باشد: «الاّ لِمَن اِرْتَضی».
شفاعت در آیینه روایات
پیامبر اکرم و جانشینان راستین آن حضرت (علیهم السلام)، به پیروی از قرآن مجید و در راستای تفسیر آیات شفاعت، این موضوع را در سخنان خود یاد کرده و آن را یک اصل ثابت و نقطه درخشان در فرهنگ نامه اسلام، بیان نمودهاند.
صدها روایات، درباره شفاعت و شرایط آن، در کتابهای حدیثی شیعی و سنی موجود است. ما به ذکر چند روایت اکتفا میکنیم:
1. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «اُعطیتُ خَمْساً… و اُعطِیتُ الشَّفاعَهَ فَاَخَّرْتُها لاُِمَّتی فَهِیَ لِمن لا یُشْرِکُ بِاللهِ شَیْئاً»(11)؛ «خداوند بزرگ به من پنج امتیاز عطا فرمود و یکی از آنها شفاعت است که آن را برای امت خود نگاه داشتهام، برای کسانی که مشرک نباشند.»
2. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در تفسیر آیه «عَسی اَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً»(12) فرمود: «هُوَ المَقامُ الَّذی اَشْفَعُ لاُِمَّتی فِیهِ»(13)؛ «(مقام محمود که در این آیه آمده است) همان مقامی است که در آن برای امتم شفاعت میکنم.»
3. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «اَنَا اَوَّلُ شافِعٍ و اوَّلُ مُشَفَّعٍ»(14)؛ «من نخستین کسی خواهم بود که شفاعت میکند و اولین کسی خواهم بود که شفاعتش پذیرفته میشود.»
4. نیز فرمود: «اَسْعَدُ النَّاسِ بِشَفاعَتی یَوْمَ الْقِیامَهِ، مَنْ قالَ لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ خالِصاً مِنْ قَلْبِهِ اَوْ نَفْسِهِ»(15)؛
«خوشبختترین افراد به واسطه شفاعت من در روز رستاخیز کسی است که بگوید: لا اله الاّ الله» در حالی که در قلب و وجودش اخلاص داشته باشد.»
5. نیز فرمود: «شَفاعَتی لِکُلِّ مُسْلِمٍ»(16)؛ «هر کس مسلمان باشد از شفاعت من بهرهمند خواهد شد.»
6. نیز فرمود: «اِنّی لَاَرجُو اَنْ اَشْفَعَ یَومَ الْقِیامَهِ عَدَدَ ما عَلیَ الاَرْضِ مِنْ شَجَرَهٍ وَ مَدَرَهٍ»(17)؛ «همانا امیدوارم که در روز رستاخیز به عدد درختان و کلوخهای روی زمین، از مسلمانان شفاعت کنم!
7. نیز فرمود: «فَیُشْفَعُونَ حَتّی یَخْرُجَ مَنْ قالَ: لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ مِمَّنْ فی قَلْبِهِ مِیزانُ شَعِیرَهٍ»(18)؛ «آنگاه شفاعت میشوند، تا آنجا که حتی اگر کسی به اندازه یک جو، از ایمان واقعی داشته باشد از آتش جهنم خلاص میشود.»
8. نیز فرمود: «مَنْ صَلَّی عَلی مُحَمَّدٍ وَ قالَ الَلَّهُمَّ اَنْزِلْهُ الْمَقْعَدَ المُقَرَّبَ عِنْدَکَ یَوْمَ الْقِیامَهِ وَجَبَ لَهُ شَفاعَتِی»(19)؛ «هر کس بر من درود فرستد و بگوید: خدایا، او را در روز قیامت به مقام قرب خود جای ده، شفاعت من برای او واجب میشود.»
9. نیز فرمود: «اَنَا اَوَّلُ شافِعٍ فِی الْجَنَّهِ»(20)؛ «من اولین کسیام که در بهشت شفاعت میکند.»
10. علی علیه السلام فرمود: «لَنا شَفاعَهٌ و لاَِهْلِ مَوَدَّتِنا شَفاعَهٌ»(21)؛ «ما شفاعت میکنیم و دوستان ما نیز مقام شفاعت دارند.»
مقام محمود و شفاعت پیامبر اکرم
بر پایه روایات اسلامی، بر بام بلند مقام شفاعت که همان مقام محمود است، چهره مبارک خاتم الانبیاء میدرخشد. آن حضرت در آن مقام طلوع میکند و فروغ شفاعت خویش را بر امت جاری میسازد. آن بزرگوار چنین فرمود: «هنگامی که در مقام محمود قرار گیرم برای افرادی از امتم که مرتکب گناهان بزرگ شدهاند شفاعت میکنم و خدای متعال، شفاعتم را در باره آنان میپذیرد. به خدا سوگند! کسانی که ذریّه و فرزندان مرا آزار داده باشند، شفاعت نمیکنم.»(22)
نیز فرمود: «آن هنگام که رستاخیز برپا شود، من پیشوای پیامبران و سخنگوی آنان و صاحب شفاعت ایشان خواهم بود… .»(23)
شفاعت قرآن و عترت
بنابر احادیث فراوان، در روز رستاخیز، قرآن و عترت نیز شفاعت میکنند. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «اِنّی لَاَشْفَعُ یَوْمَ الْقِیامَهِ فَاُشَفَّعُ، و یَشْفَعُ عَلِیٌّ فَیُشَفَّعُ وَ یَشْفَعُ اَهْلُ بَیْتی فَیُشَفَّعُونَ»(24)؛ «من در روز قیامت، شفاعت میکنم و شفاعتم پذیرفته میشود و علی علیه السلام شفاعت میکند و شفاعتش پذیرفته میشود، اهل بیت من شفاعت میکنند و شفاعت آنان هم پذیرفته میشود.»
نیز فرمود: «اَلشُّفَعاءُ خَمْسَهٌ: اَلْقُرآنُ وَ الرَّحِمُ وَالْاَمانَهُ و نَبِیُّکُمْ وَ اَهْلُ بَیْتِ نَبِیِّکُمْ»(25)؛ «شفاعت کنندگان پنج دستهاند: قرآن، خویشاوندان، امامت، رسول اکرم و اهل بیت پیامبر (علیهم السلام).»
نیز فرمود: «قرآن را بیاموزید؛ زیرا قرآن در روز قیامت، اهل قرآن را شفاعت میکند.»(26)
امام صادق علیه السلام سه مرتبه فرمود: «وَاللهِ لَنَشْفَعَنَّ لِشیعَتِنا…»(27)؛ «به خدا سوگند! شیعیان خود را شفاعت میکنیم.»
نیز فرمود: «شَفاعَتُنا لاَِهْلِ الْکَبائِرِ مِنْ شِیعَتِنا…»(28)؛ «شفاعت ما برای کسانی از شیعیان ما است که مرتکب گناهان بزرگ شدهاند.»
معاویه بن عمار از امام صادق علیه السلام پرسید: «مَنْ ذَالَّذِی یَشْفُعُ عِنْدُهُ اِلاَّ بِاِذْنِهِ»؛ «آنان که از سوی خداوند اذن دارند، چه کسانیاند؟»
آن حضرت پاسخ داد: «قالَ نَحْنُ اُولئِکَ الشَّافِعُونَ»(29)؛ «ما آن شفاعت کنندگان میباشیم.»
شفاعت پیامبران، فرشتگان و مؤمنان
پس از قرآن و عترت، فروغ شفاعت از جمال انبیای بزرگ، فرشتگان مقرّب، علمای ربانی، شهدا و مؤمنان، ساطع است. آنان در عرصه رستاخیز به شفاعت گناهکاران قیام میکنند.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «یَشْفَعُ النَّبِیُّونَ وَالْمَلائِکَهُ وَالْمُؤْمِنُونَ…»(30)؛ «پیامبران و فرشتگان و مؤمنان شفاعت میکنند.»
نیز فرمود: «یَشْفَعُ یومَ الْقِیامَهِ، اَلْاَنْبِیاءُ ثُمَّ الْعُلَماءُ ثُمَّ الشُّهَداءُ»(31)؛ «در روز رستاخیز، پیامبران و سپس دانشمندان و سپس شهیدان راه خدا شفاعت میکنند.»
نیز فرمود: «فَیُؤْذَنُ لِلْمَلائِکَهِ وَ النَّبِیِّین و الشُّهَداءِ اَنْ یَشْفَعُوا فَیَشْفَعُونَ و یُخْرِجُونَ مَنْ کانَ فی قَلْبِهِ ما یَزِنُ ذَرَّهً مِنْ اِیْمانٍ»(32)؛ «پس اذن داده میشود که فرشتگان و پیامبران و شهیدان شفاعت کنند. آنگاه آنان شفاعت میکنند و هر کس را که ذرّهای ایمان در قلب او باشد از آتش خارج میکنند.»
شفاعت حضرت فاطمه معصومه علیها السلام
اکنون روشن شد که شفاعت، جلوههای قدسی با اذن خداوند نزد او پذیرفته است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) شفاعت میکند. قرآن و عترت شفاعت میکنند. دانشمندان و شهیدان شفاعت میکنند. خلاصه آنکه، علی علیه السلام فرمود: «ما شفاعت میکنیم و دوستان ما نیز مقام شفاعت دارند.»(33)
حضرت فاطمه معصومه (علیهاالسلام) نیز شفاعت میکند. گستره سفره شفاعتش به وسعت تاریخ تشیّع و عموم شیعیان است. حضرت امام صادق (علیه السلام) فرمود: «تَدْخُلُ بِشَفاعَتِها شیعَتِیَ الْجَنَّهَ بِاَجْمَعِهِمْ(34)؛ به شفاعت فاطمه معصومه، همه شیعیانم به بهشت میروند.» استحقاق چنین مقام و منزلتی برای حضرت معصومه (علیهاالسلام) روشن و آشکار است. پیامبر اکرم فرمود: «کسی که قرآن را بیاموزد و احکام آن را پاس بدارد، خداوند او را اهل بهشت قرار میدهد و شفاعت او را درباره ده نفر از خویشاوندانش که همه سزاوار آتش باشند، میپذیرد.»(35)
نیز فرمود: «هنگامی که انسان مؤمنی، به نودسالگی رسد، خداوند گناهان او را میبخشد و شفاعت او را درباره خویشانش میپذیرد.»(36)
همچنین فرمود: «در پرتو شفاعت یک نفر از امت من، جمعیتی بیش از افراد بنی تمیم به بهشت خواهند رفت.»(37)
نیز فرمود: «اهل بهشت در صفهایی منظم میایستند. آنگاه یکی از دوزخیان، از مقابل یکی از آنان عبور میکند و به او میگوید: آیا یاد داری که یک روز از من آب خواستی و من تو را سیراب کردم؟ پس اکنون مرا یاری کن. در این هنگام آن شخص که اهل بهشت است برای او شفاعت میکند و نیز یکی از اهل جهنم بر یکی از اهل بهشت میگذرد و به او میگوید: آیا به خاطر داری که روزی آب وضو به تو دادم، پس مرا یاری کن. آن شخص او را شفاعت میکند.»(38)
شیخ مفید می گوید: «وَ یَشْفَعُ الْمُؤْمِنُ البَرُّ، لِصَدیقِهِ الْمُؤْمِنِ المُذْنِبِ، فَتَنْفَعُهُ شَفاعَتُهُ و یُشَفِّعُهُ اللهُ وَ عَلی هذَا الْقَوْلِ اِجْماعُ اْلاِمامِیَّهِ»(39)؛ «مؤمن پارسا و نیکوکار برای دوست گناهکارش شفاعت میکند و خداوند، شفاعتش را میپذیرد و این مطلب، نزد عموم امامیه، پذیرفته شده است.»
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «… وَ اِنَّ اَدْنَی الْمُؤْمِنِینَ شَفاعَهً یَشْفَعُ فی اَرْبَعینَ مِنْ اِخْوانِهِ»(40)؛ «و کمترین مرتبه شفاعت مؤمن آن است که در باره چهل نفر از برادرانش شفاعت میکند.»
با توجه به این مجموعه روایات، آشکار و بدیهی است که در سایه رحمت واسعه خداوند رحمان و مکانت عرشی حضرت فاطمه معصومه (علیهاالسلام)، همه شیعیان به نور شفاعت آن حضرت وارد بهشت شوند.
پی نوشت :
1- المیزان، طباطبایی، ج 1، ص 176 و 177.
2- المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، واژه «شَفَعَ».
3- شفاعت در قلمرو عقل، قرآن و حدیث، جعفر سبحانی، ص 100 – 58/ شفاعت در قرآن و حدیث، رضا استادی، ص 34-6/ شفاعت، احمد مطهری و غلامرضا کاردان، ص 44-9.
4- بقره/ 255.
5- یونس/ 3.
6- سبأ/ 23.
7- طه/ 109.
8- زخرف/ 86.
9- مریم / 87.
10- انبیاء/ 28.
11- مسند احمد، ج 1، ص 301/ صحیح بخاری، ج 1، ص 92 و 119 (باب التّیمّم و کتاب الصلوه).
12- اسراء/ 79.
13- مسند، احمد بن حنبل، ج 2، ص 528/ سنن ترمذی، ج 4، ص 365، ح 5145 (با اندکی تفاوت).
14- سنن ترمذی، ج 5، ص 248، ح 3695/ سنن دارمی، ج 1، ص 26 – 27.
15- صحیح بخاری، ج 1، ص 36، (کتاب العلم، باب الحرص علی الحدیث).
16- سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1444.
17- مسند، احمد بن حنبل، ج 5، ص 347.
18- همان، ج 3، ص 345.
19- همان، ج 4، ص 108.
20- صحیح مسلم، ج 1، ص 130/ سنن دارمی، ج 1، ص 27.
21- خصال، صدوق، ص 624.
22- المیزان، طباطبایی، ج 1، ص 176 – 177.
23- سنن ترمذی، ج 5، ص 247، ح 3692/ سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1443.
24- مناقب، ابن شهر آشوب، ج 2، ص 15/ مجمع البیان، ج 1، ص 104، (با اندکی تفاوت).
25- همان، ص 14.
26- مسند، احمد بن حنبل، ج 5، ص 251.
27- مناقب، ابن شهر آشوب، ج 2، ص 14.
28- من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 376.
29- تفسیر عیاشی، ج 1، ص 136/ محاسن برقی، ص 183، (با اندکی تفاوت).
30- صحیح، بخاری، ج 9، ص 40.
31- سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1443.
32- مسند، احمد بن حنبل، ج 5، ص 43.
33- خصال، صدوق، ص 624.
34- سفینهالبحار، ج 2، ص 376.
35- سنن ترمذی، ج 4، ص 245/ سنن ابن ماجه، ج 1، ص 78/ مسند احمد، ج 1، ص 148.
36- مسند احمد، ج 2، ص 89.
37- سنن دارمی، ج 2، ص 328/ سنن ترمذی، ج 4، ص 46/ سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1444.
38- سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1215.
39- اوائل المقالات، مفید، ص 52.
40- همان، ص 53.
منبع: قم در عصر حضور ائمه و غیبت صغری