بسیاری از ما همه ساله چند ساعت یا حتی چند روز مانده به آغاز سال جدید در کنار کارها و مشغلههای فراوانی که در پایان سال داریم در این فکر نیز هستیم که امسال چه پیام خاصی را برای تبریک سال جدید و نوروز برای دوستان و آشنایان خود از طریق نامه، تماس تلفنی یا پیامک ارسال کنیم. هنگامی هم که سال نو به اصطلاح تحویل میشود سیل تماسهای تبریک و پیامکهای مختلف است که ایرانیان برای یکدیگر ارسال میکنند؛ یا حتی بسیاری از ادارات و شرکتهای بزرگ نیز زمانی که کارتپستال یا سررسیدی را برای سال جدید در نظر میگیرند قطعا یکی از مهمترین دغدغههایشان انتخاب متنی مناسب است که با موضوع بهار یا نوروز و سال جدید در روی کارت یا سررسید و تقویمشان چاپ کنند.
جهان پیرامون و در راس آن طبیعت به عنوان سرچشمه زیباییها در طول تاریخ از آغاز تا اکنون همواره یکی از منابع اصلی هنرمندان و شاعران برای خلق آثار ماندگار بوده است.
در این میان شعر و شاعران در به تصویر کشیدن زیباییهای جهان و کشف لحظههای ناب در زندگی انسانها نقشی مهم و پررنگ داشتهاند؛ ؛ اول دگرگونی و تحولی که بهار با خود در طبیعت، جهان پیرامون و زندگی موجودات زنده ایجاد میکند و دوم عناصر زیباییشناسانه این رویداد بزرگ است که به شیوهها و شکلهای مختلف در آثار شاعران و هنرمندان توصیف و نمایان شده است.
رستاخیز طبیعت و تعالی انسان
دکتر محمدرضا شفیعیکدکنی در کتاب ارزشمند <موسیقی شعر> هنگامیکه میخواهد شعر را تعریف کند پس از مقدمه چینیهای فراوان در نهایت به این تعبیر میرسد که: شعر رستاخیز کلمات است؛ همه ما این عبارت و تعریف را به گونهای دیگر برای بهار و نوروز نیزبه کار میبریم و معتقدیم که: بهار رستاخیز طبیعت است و سبزی و شکوفایی طبیعت در بهار، تحولی شگرف را برای روح و جسم آدمیان نوید میدهد و به همراه دارد.
بسیاری از شاعران بزرگ ایران با توجه به همین نکته و با شعر رستاخیز کلمات به استقبال بهار رستاخیز طبیعت رفتهاند و جان را در معرض نوازش باد بهاری قرار دادهاند.
این بهار نو ز بعد برگ ریز
هست برهان بر وجود رستخیز
این بیت از حضرت مولانا به شکلی دقیق به همین مساله اشاره دارد یعنی شاعر بهار را یکی از آیات قدرت پروردگار و نشانه روز رستاخیز میداند.
در بهاران کی شود سر سبزسنگ؟
خاک شو تا گل برآیی رنگ رنگ
سالها تو سنگ بودی دلخراش
آزمون را یک زمانی خاک باش
حضرت مولانا در این دو بیت هم مانند دیگر مثنویهایش برای بیان مفهوم و منظورش از یک تمثیل بهره میبرد و میگوید همانطور که در بهار که فصل رویش و شکفتن است سنگ سخت، سبز نمیشود جان و دل تو نیز اگر مانند سنگ، سیاه باشد دچار دگرگونی و تحول معنوی نخواهد شد.
این نوع نگاه را حضرت حافظ هم به گونهای دیگر مطرح میکند:
نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی
که بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی
یا این بیت از صائب تبریزی است:
بیا تازه کن ایمان به نوبهار امروز
که شد قیامت موعود آشکار امروز
در این دست اشعار، بهار نه تنها به معنای دگرگونی و تحول طبیعت در نظر گرفته شده است بلکه شاعر بهار را فرصتی برای ایجاد یک تحول درونی و تعالی روح و جان انسان مطرح میکند. آنچه که در دعای معروف تحویل سال «یا مقلب القلوب» نیز به چشم میآید.
به بیان دیگر مفاهیم و مضامین ارزشمندی که در دعای تحویل سال نهفته است، در این نوع از اشعار و سرودههای شاعران بخوبی نمایان شده است؛ شاعرانی که چه در توصیف زیباییهای بهار، شعر سرودهاند و چه به جنبههای تمثیلی تحول طبیعت پرداخته اند و آن را بهانهای برای شناخت بهتر خداوند و روز رستاخیز قرار دادهاند.
سعدی هم در همین رابطه بهار را بزرگترین نشانه و آیه خداوند میداند و معتقد است اگر کسی امروز و در بهار ، عظمت و بزرگی خداوند را درنیابد بعید است که در زمان دیگری بتواند نشانهای نمایانتر از این بیابد:
بامدادان که تفاوت نکند لیل و نهار
خوش بود دامن صحرا و تماشای بهار
هرکه امروز نبیند اثر قدرت او
غالب آن است که فرداش نبیند دیدار