حدیث (1) قال رسول الله (ص) :
أَعلَمُ النّاسِ مَن جَمَعَ عِلمَ النّاسِ إِلى عِلمِهِ؛
داناترین مردم کسى است که دانش دیگران را به دانش خود بیفزاید.
(من لا یحضره الفقیه، ج4، ص395)
حدیث (2) امام صادق علیهالسلام :
لایَنبَغى لِمَن لَم یَکُن عالِما أَن یُعَدَّ سَعیدا؛
کسى که بهره اى از دانش ندارد معنا ندارد که دیگران او را سعادتمند بدانند.
(تحف العقول، النص،ص364)
حدیث (3) قال ابی عبدالله (ص) :
قَالَ: سَمِعْتُهُ یَقُولُ: یَغْدُو النَّاسُ عَلى ثَلَاثَهِ أَصْنَافٍ: عَالِمٍ، وَ مُتَعَلِّمٍ، وَ غُثَاءٍ، فَنَحْنُ الْعُلَمَاءُ، وَ شِیعَتُنَا الْمُتَعَلِّمُونَ، وَ سَائِرُ النَّاسِ غُثَاءٌ؛
جمیل گوید: شنیدم از آن حضرت که مى فرمود: مردم سه دسته صبح مىکنند: عالم و متعلم و ورآبى، ما علماء هستیم، و شیعیان ما متعلم و دانش آموزند، و مردم دیگر ورآبیند.
(الکافی،ج 1،ص82)
حدیث (4) امام صادق علیهالسلام :
لَن تَبقَى الاَرضُ اِلاّ وَ فیها عالِمٌ یَعرِفُ الحَقَّ مِنَ الباطِلِ؛
هرگز زمین باقى نمىماند مگر آن که در آن دانشمندى وجود دارد که حق را از باطل مىشناسد.
(محاسن، ج 1، ص234)
حدیث (5) امام علی علیه السلام:
رُبِّ عالِمٍ قَد قَتَلَهُ جَهلُهُ ، وَ عِلمُهُ مَعَهُ لا ینفَعُهُ؛
چه بسیارند دانشمندانی که جهلشان آنها را کشته در حالی که علمشان با آنهاست، اما به حالشان سودی نمی دهد.
(نهج البلاغه،ص755)
حدیث (6) امام صادق علیه السلام:
العُلَماءُ حُکّامٌ عَلَى المُلوکِ؛
عالمان فرمانرواى بر شهریاران هستند.
(کنز الفوائد،ج2،ص33)
حدیث (7) پیامبر صلى لله علیه و آله :
اَلا اِنَّ شَرَّ الشَّرِّ شِرارُ العُلَماءِ وَ اِنَّ خَیرَ الخَیرِ خیارُ العُلَماءِ؛
بدانید که بدترین بدها، علماى بدند و بهترین خوبان علماى خوبند.
(منیه المرید، ص 137)
حدیث (8) امام على علیهالسلام :
عَلَیکَ بِمُداراهِ النّاسِ وَ اِکرامِ العُلَماءِ وَ الصَّفحِ عَن زَلاّتِ الخوانِ فَقَد اَدَّبَکَ سَیِّدُ الوَّلینَ وَ الخِرینَ بِقَولِهِ (ص) : اُعفُ عَمَّن ظَـلَمَکَ وَ صِل مَن قَطَعَکَ وَ اَعطِ مَن حَرَمَکَ ؛
تو را سفارش مىکنم به مداراى با مردم و احترام به علما و گذشت از لغزش برادران (دینى)؛ چرا که سرور اولین و آخرین، تو را چنین ادب آموخته و فرموده است : «گذشت کن از کسى که به تو ظلم کرده ، رابطه برقرار کن با کسى که با تو قطع رابطه کرده و عطا کن به کسى که از تو دریغ نموده است».
(بحارالانوار،ج75،ص71)
حدیث (9) امام على علیهالسلام :
جالِسِ العُلَماءَ یَزدَد عِلمُکَ وَ یَحسُن اَدَبُکَ وتَزکُ نَفسُکَ؛
با علما معاشرت کن تا علمت زیاد، ادبت نیکو و جانت پاک شود.
(غررالحکم و درر الکلم،ص430)
حدیث (10) امام صادق علیهالسلام :
اِنَّ الشَّیطانَ لَیَطمَعُ فى عالِمٍ بِغَیرِ اَدَبٍ اَکثَرُ مِن طَمَعِهِ فى عالِمٍ بِاَدَبٍ ، فَتَاَدَّبوا وَ اِلاّ فَاَنتُم اَعرابٌ ؛
شیطان ، در عالِمِ بىبهره از ادب بیشتر طمع مىکند تا عالِمِ برخوردار از ادب . پس ادب داشته باشید وگرنه شما، بیابانى (فاقد تمدّن) هستید.
(أعلام الدین فی صفات المؤمنین،ص96)
حدیث (11) قال رسول الله (ص) :
اَلعَدلُ حَسَنٌ وَلکِن فِى المَراءِ اَحسَنُ، وَ السَّخاءُ حَسَنٌ وَلکِن فِى الغنیاءِ اَحسَنُ، اَلوَرَعُ حَسَنٌ وَلکِن فِى العُلَماءِ اَحسَنُ، اَلصَّبرُ حَسَنٌ وَلکِن فِى الفُقَراءِ اَحسَنُ، اَلتَّوبَهُ حَسَنٌ وَلکِن فِى الشَّبابِ اَحسَنُ، اَلحَیاءُ حَسَنٌ وَلکِن فِى النِّساءِ اَحسَنُ؛
عدالت نیکو است اما از دولتمردان نیکوتر، سخاوت نیکو است اما از ثروتمندان نیکوتر؛ تقوا نیکو است اما از علما نیکوتر؛ صبر نیکو است اما از فقرا نیکوتر، توبه نیکو است اما از جوانان نیکوتر و حیا نیکو است اما از زنان نیکوتر.
(نهج الفصاحه، ص578)
حدیث (12) امام محمدباقر علیه السلام:
عالِمٌ یُنتَفَعُ بِعِلمِهِ اَفضَلُ مِن سَبعینَ اَلفٍ عابِدٍ؛
دانشمندی که از علمش سود برند ، از هفتاد هزار عابد بهتر است .
(بحارالانوار، ج75 ، ص 173)
حدیث (13) امام حسین علیه السلام:
مِن دَلائِلِ العالِمِ إنتقادَهِ لِحَدِیثِه وَ عِلمِه بِحَقائِقَ فُنونِ النَّظَر؛
از نشانه های عالم ، نقد سخن و اندیشه خود و آگاهی از نظرات مختلف است.
(بحارالانوار، ج75، ص119)
حدیث (14) امام صادق علیه السلام:
إنَّ العُلَماءَ وَرَثَهُ الأنبِیاءِ.
دانشمندان وارثان پیامبران هستند
(الکافی (ط-اسلامیه)،ج1،ص32و34)
حدیث (15) پیامبر اعظم صلى لله علیه و آله :
فَقِیهٌ وَاحِدٌ أَشَدُّ عَلَى إِبْلِیسَ مِنْ أَلْفِ عَابِدٍ.
وجود یک فقیه برای ابلیس سخت تر از هزار عابد است.
(بحارالانوار، ج1، ص177)
حدیث (16) امام على علیهالسلام:
جالِسِ العُلَماءَ تَسعَد
باعلما همنشینی کن تا سعادتمند شوی
(غررالحکم ،ح336)
حدیث (17) امام صادق (سلام الله علیه) :
عالِمٌ أفضَلُ مِنألفِ عابِدٍ وألفِ زاهِدٍ.
یک عالم برتر از هزار عابد و هزار زاهد است.
(بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلّی اللّه علیهم،ج1،ص8)